فرار بنی صدر با لباس زنانه را اطلاعات نخست وزیری و اطلاعات سپاه مطرح کردند/ بنی صدر میان فرماندهان ارتش اختلاف ایجاد میکرد
رویداد۲۴ لیلا فرهادی: صبح روز گذشته ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور منتخب تاریخ ایران در سن ۸۸ سالگی در در بیمارستان سالپتریه شهر پاریس درگذشت. بنی صدر در خرداد ماه سال ۶۰ پس از تایید عدم کفایت سیاسی از ریاست جمهوری برکنار شد و در مرداد ماه همان سال کشور را به صورت مخفیانه برای همیشه ترک کرد.
درگذشت او یک بار دیگر پرونده اولین بارقههای اختلاف سیاسی بین جناحها در نظام که به حذف جریانهای مخالف نیروهای نزدیک به حزب جمهوری اسلامی منتهی شده، روی میز آورده است. رویداد۲۴ درباره اتفاقاتی که در روز عزل ابوالحسن بنی صدر در مجلس اتفاق افتاده و سلسله حوادثی که منتهی به رای عدم صلاحیت او شده با صباح زنگنه یکی از نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی گفتگو کرده است.
سیدصباح زنگنه در جریان عزل بنی صدر نماینده حوزه انتخابیه شیراز در مجلس شورای اسلامی دوره اول بعد از انقلاب بود. او بعدها نیز سمتهای بالایی در دولت داشت از جمله معاونت وزارت ارشاد دولت سیدمحمد خاتمی. یکی از دلایل شهرت صباح زنگنه، نامه محرمانه او به امام برای رفع اتهام و آزادی بهزاد نبوی در جریان پرونده انفجار مقر نخست وزیر است.
زنگنه در این گفتگو «کیش شخصیت»، «مخالفت با سه شخصیت عالیرتبه انقلاب از جمله شهید بهشتی، آیت الله خامنهای و مرحوم رفسنجانی» و در نهایت «حوادث مربوط به سخنرانی بنی صدر در دانشگاه تهران در اسفند ۵۹» را دلیل اصلی سرنگونی و برکناری ابوالحسن بنی صدر میداند. زنگنه همچنین در این گفتوگو فضای مجلس اول که در آن موضوع عدم کفایت سیاسی بنی صدر تصویب شد را تشریح کرده و از این سخن گفته که بازیگردانان اصلی آن در مجلس چه کسانی بودند.
بیشتر بخوانید: سخنرانی جنجالی ابوالحسن بنی صدر در عاشورای سال ۵۹
۱۱ میلیون رای بنی صدر یکی از حربههای او علیه مخالفانش بود
*آقای زنگنه به عقیده شما ریشه اختلاف جریان نزدیک به حزب جمهوری با آقای بنی صدر، که در نهایت به عزل او منتهی شد، چه بود؟
آقای بنی صدر تحصیلکرده خارج از کشور بود و از آنجایی که پدرش از علمای بزرگ همدان بود، با محیط دینی و مذهبی و علمایی یا آخوندی هم آشنایی داشت. تحصیلاتش در فرانسه به او کمک کرد تا در مسائل جامعه شناسی و اقتصاد وارد شود و کتابها و سخنرانیهایش قبل از انقلاب زمینه مثبتی در داخل کشور برای او ایجاد کرد.
زمانی که ایشان وارد کشور شد، عضو شورای انقلاب شد و به همراه اعضای این شورا آغاز به فعالیت کرد. در همان زمان روزنامه انقلاب اسلامی را هم تاسیس کردند که به ارگان بیان دیدگاهها و تفکراتشان تبدیل شد و توانایی ایجاد موج در جامعه را هم داشت. با همین سابقه تالیفات، کتابها و سخنرانیها، زمانی که نام او به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح شد، رای خوبی به دست آورد. این رای بالای ۱۱ میلیون همیشه یکی از حربههای او علیه مخالفانش بود.
حامیان بنی صدر به مجلس اول راه نیافتند
* این یعنی بنی صدر در مجلس فاقد حمایت نمایندگان بود؟
تقابل اصلی بنی صدر در شورای انقلاب قبل از آغاز مجلس اول وجود داشت. بعد از شکلگیری مجلس ایشان متوجه شد تعداد اندکی از هوادارانش، حدود ۶ یا ۷ نفر تنها موفق شدند وارد مجلس شوند لذا در مجلس چندان حمایتی نداشت. البته مرحوم بازرگان و جناح نهضت آزادی حمایت نسبی از ایشان میکردند، اما بیشتر نمایندگان طرفدار حزب جمهوری و مجاهدین انقلاب اسلامی بودند. تعدادی از روحانیون هم از ایشان حمایت میکردند که بعدا در جریان استیضاح، آنها هم رای به استیضاح دادند به جز یک یا دو نفر.
* کدام یک از روحانیون مجلس حامی بنی صدر بودند؟
افرادی همچون محمدجواد حجتی کرمانی ابتدا دعوت به آشتی و مصالحه میکرد، ولی وقتی رایگیری انجام شد ایشان هم به عدم صلاحیت بنی صدر رای داد. مرحوم محمدباقر محیالدین انواری هم از حامیان بنی صدر بود. شهید محلاتی هم تا یک مقطعی موافق بنی صدر بودند، ولی بعد زمانی که دلایل استیضاح مطرح شد، ایشان هم به عدم صلاحیت بنی صدر رای داد.
بیشتر بخوانید: ابوالحسن بنی صدر؛ صعود و نزول نخستین منتخب تاریخ ایران
بنی صدر به شدت تکبر داشت
* آیا اختلاف سیاسی بین بنی صدر و حزب جمهوری در عزل او تاثیر داشت؟
عزل بنی صدر چند علت داشت؛ یکی کیش شخصیت او بود. در یک مقطعی با چند تن از نمایندهها که برای ملاقات پیش او رفته بودیم تا مشکلات را به صورت حضوری طرح کنیم شاید بتوانیم از ایشان برای حل آنها استفاده کنیم. واقعا به این نتیجه رسیدیم که ایشان به شدت تکبر و تفرعن دارد. کتاب «کیش شخصیت» [نوشته ابوالحسن بنی صدر] به شدت بر ایشان منطبق بود.
بنی صدر میان فرماندهان ارتش اختلاف ایجاد میکرد
دلیل دوم هم اختلافاتی بود که در ارتش ایجاد کرده بود. آقای بنی صدر سعی داشت بعضی از فرماندهان را به طرف خودش جذب کند و عملا آنها را علیه بقیه مسئولان نظام بسیج کند. اطلاعات این اقدامات او به دست ما در مجلس میرسید. خود این فرماندهها به ما خبر میدانند و ما تعجب میکردیم کسی که امام به او احکام پرقدرتی داده بود چرا باید چنین رفتاری کند؟
* این اختلافافکنیها در چه مقطعی بود؟ آیا در مقطعی بود که دعوا بر سر نحوه مدیریت جنگ بالا گرفته بود و بنی صدر اعتقاد داشت ارتش باید زمام امور را به دست داشته باشد اما برخی نقش سپاه را اولی میدانستند؟
نه این اتفاق میان ارتشیها رخ میداد و سعی میکرد یک گروهبندی ایجاد کند و عدهای را به طرف خودش جذب کند و آنها را علیه بقیه ارتشیها بسیج کند. بحث اختلاف ارتش و سپاه هم بود و ایشان به این اختلاف دامن میزد.
* درباره اختلاف ارتش و سپاه شنیده بودیم اما درباره اختلاف درونی ارتش تا به حال چیزی مطرح نشده بود. بیشتر توضیح میدهید؟
ایشان سعی میکرد شهید فکوری [جواد فکوری فرمانده نیروی هوایی ارتش در ماههای آغازین جنگ ایران و عراق] را به سمت خودش جذب کند. شهید فکوری برای ما به صورت خصوصی تعریف کرد که بنی صدر از او خواستههایی داشت. فکوری فرمانده نیروی هوایی بود و نیروی هوایی میتوانست خطر جدی برای کشور ایجاد کند.
بنی صدر از فکوری خواسته بود علیه آقایان بهشتی، خامنهای و هاشمی رفسنجانی صحبت کند
* خواسته بنی صدر از شهید فکوری چه بود؟
اینکه علیه بقیه مقامات صحبت کند. برای مثال علیه شهید بهشتی، آیت الله خامنهای و مرحوم هاشمی رفسنجانی. علیه این سه نفر به طور ویژه مطالبی بیان میکرد و سعی میکرد شهید فکوری را نسبت به این شخصیتها بدبین کند. از او میخواست که فرماندهان دیگر را هم بدبین کند اما اوج اختلاف و عامل اصلی استارت زدن استیضاح و اعلام بیکفایتی بنی صدر، تحریک مردم علیه مردم در ۱۴ اسفند ۵۹ در سخنرانی دانشگاه تهران بود.
او در این مراسم طرفداران خودش را دعوت کرد کسانی که علیهاش شعار میدهند را بگیرند و از ارتفاع بیندازند پایین. یک چیزی شبیه به رهبر میلیشیا شده بود نه رئیس جمهوری که باید تحمل بیشتری داشته باشد و همه را به وحدت و انسجام دعوت کند. در همین برهه بود ک مجلس تصمیم گرفت برود سراغ استیضاح. البته مرتب با امام مشورت میشد. امام توصیه میکرد صبر کنند و اجازه بدهند و به او مهلت بدهند. گروه سه نفره حکمیت ایجاد شد و خیلی مراحل متعددی طی شد تا به مرحله نهایی رسید که عملا مردم را علیه مردم شوراند.
* موضع امام نسبت به بنی صدر چگونه بود؟
خیلیها با امام در پاریس بودند. آقای بنی صدر به عنوان یک آدم روشنفکر صاحبنظر و صاحب تالیفات مورد احترام امام بود. شناختی هم که از پدر ایشان داشتند تاثیرگذار بود. اما امام سعی میکرد نهادهای نظام را حفظ کند. این نکته بسیار مهمی است. امام نمیخواست این نهادها در ابتدای نظام جمهوری اسلامی آسیب ببینند؛ لذا به مصالحه و میانجیگری و حل اختلاف دعوت میکرد. ساز و کاری که پیشنهاد کرده بود این بود که سه نفر معرفی شوند؛ یک نفر از طرف بنی صدر، یکی از طرف گروه مقابل و یک نفر هم به عنوان بیطرف حکمیت کنند و نظر بدهند. در خیلی از موارد نظر این سه نفر اعلام نمیشد، ولی در داخل کارگزاران نظام پخش میشد و معلوم میشد چه کسی دارد تعصب نشان میدهد و خودش را بالاتر از بقیه میداند.
بازرگان خیلی تلاش کرد بنی صدر برای دفاع به مجلس بیاید، اما خودش نیامد
* در روز رای گیری منجر به عدم کفایت سیاسی بنی صدر چه اتفاقی افتاد؟ چه گعدههایی شکل گرفته بود و چه کسانی بیشترین لابی را له یا علیه بنی صدر میکردند؟
روز رایگیری یک عده اسم نوشتند و صحبت کردند. یک عده از نمایندگان هم دعوت به مهلت دادن بیشتر میکردند. افرادی مانند مرحوم بازرگان، صباغیان، معین فر، خانم طالقانی و سلامتیان که بیشتر همفکر بنی صدر بود، خیلی بر اینکه به او باید وقت بیشتری بدهند تاکید داشتند. آنها میگفتند باید به بنی صدر اجازه صحبت داده شود. مجلس هم موافق بود، ولی خود بنی صدر امتناع کرد و نیامد. یادم میآید اکثر مجلس موافق بود که بنی صدر در مجلس حاضر شود و به سوالات و ابهامات جواب بدهد بعد رای گیری انجام شود. ولی با نیامدنش عملا زمینه برای کنار گذاشتنش فراهم شد.
نمایندگان نزدیک به سازمان مجاهدین خلق مخالف بنی صدر بودند
* موضع نمایندگان نزدیک به سازمان مجاهدین خلق چه بود؟
یک عده نمایندگانی در مجلس بودند که قبلا به سازمان مجاهدین خلق نزدیک بودند، اما وقتی وارد مجلس شدند از مجاهدین جدا شدند. یکی محمد محمدی (نماینده گرگان در مجلس اول) بود، یکی آقای امین ناصری (نماینده گیلان در مجلس اول) و دیگر افراد نظیر مرتضی الویری (نماینده تهران در مجلس اول) هیچکدام مواضعشان به بنی صدر نزدیک نبود. این افراد قبل از انقلاب به جریانهای معارض شاه از جمله سازمان مجاهدین خلق نزدیک بودند و بعد از انقلاب جریان مجاهدین انقلاب اسلامی را شکل دادند. همه اینها مخالف بنی صدر بودند و پیشتاز بحث عزل و بی کفایتی بنی صدر بودند.
امام حاضر نشد بنی صدر را مستقیما عزل کند
* در آن مقطع نظر امام چه بود؟
قبل از این مراحل، امام حکم فرماندهی کل را از بنی صدر گرفته بود. این حکم خودش کدی بود که نشان میداد امام مخالف استیضاح و کنار گذاشتن بنی صدر است. ولی وقتی امام به نتیجه قطعی رسید که ادامه کار بنی صدر شدنی نیست، حکم فرماندهی را گرفت. گفتیم چرا از ریاست جمهوری کنار نمیزنید؟ امام گفت حکم فرماندهی کل را من به ایشان دادم و این مسئولیتی بود که با من بود در نتیجه من میتوانم این مسئولیت را از دوشش بردارم، ولی ریاست جمهوری را مردم رای دادند بنابراین با رای مردم باید تکلیفش روشن شود و حاضر نشدند عزلش کنند.
سخنان آیت الله خامنهای درباره جنگ روی نظر نمایندگان درباره بنی صدر خیلی تاثیر گذاشت
* روز رای گیری چه کسانی بازیگردان بودند؟
زمانی که آقای خامنهای از جبهه برگشت و اوضاع جبهه را تجربه کرد و نظرات ارتش و سپاه را دقیق متوجه شد، اطلاعات عینی و یقینی درباره وضع جبهه مطرح کرد. وقتی ایشان برخی مسائل را در مجلس توضیح داد و با عدد و رقم و آمار و مشخصات بیان کرد، معلوم شد که صحنه به نفع بنی صدر تمام نمیشود.
شعار بنی صدر در جنگ این بود: زمین بدهیم، زمان بگیریم
* خود بنی صدر که معتقد بود همه برای عکس گرفتن به جبهه رفتهاند و او تنها کسی بوده که به خط مقدم رفته و بقیه تنها تا کیلومترها پشت خط مقدم به جبهه رفتهاند بنابراین آنها اطلاعی نداشتهاند در جبههها چه میگذرد.
مدیریت چیزی غیر از عکس گرفتن در جبهه است. مدیریت توان تشخیص اینکه در چه مقطعی از تاریخ قرار داریم و چه امکاناتی داریم و با چه امکاناتی میشود کار کرد، است. آقای بنی صدر در جبهه بود اما به جای اینکه امکانات را علیه صدام بسیح کند، علیه دیگر مقامات و سران جبهه مخالف فضاسازی میکرد و این نشان میداد که مدیریت مخلصانه و صادقانه ندارد.
البته او تخصصی هم در این حوزه نداشت. تنها شعاری که مطرح میکرد این بود که زمین بدهیم زمان بگیریم. ولی این شعار همان موقع از نظر مسئولان و ارتش و سپاه و نمایندگان عجیب بود. هیچکس حاضر نبود چنین ریسکی بکند که انتهایش معلوم نیست. زمین دادن در شرایطی که خطر تثبیت دشمن در زمین را به دنبال داشت به این معنی بود که اخراجش از آن زمین کار بسیار سختی خواهد بود.
بیشتر بخوانید: درگیری خیابانی حامیان بنیصدر و هواداران حزب جمهوری اسلامی
نمایندگان استانهای جنگزده برای برکناری بنی صدر خیلی لابی کردند
* در عزل بنی صدر، آقای هاشمی رئیس مجلس وقت چه نقشی داشت؟
آقای هاشمی آدم سیاستمدار و باهوشی بود و سعی میکرد صحنه را جوری مدریت کند که به نفع یک طرف تلقی نشود و بیطرفیاش را نشان دهد؛ لذا افراد موافق و مخالف وقت مناسبی میداد. منتها صحنه در داخل مجلس از سوی نمایندگان مناطق جنگزده خوزستان و کرمانشاه به گونهای بود که نمیشد از بنی صدر حمایت کرد.
آقایان کیارش و علوی و صفایی دزفولی نقش مهمی در این بازیگردانی داشتند. آقای صفایی دزفولی میدید که چطور صدام جریان سوخترسانی ایران را هدف قرار داده و چه امکاناتی لازم است تا این حملات دفع شود. آقای فواد کریمی و آقای رشیدیان از جمله نمایندگان موثر بودند. اینها گزارش لحظه به لحظه داشتند و خودشان در جبههها بودند و یک عده حتی ماموریت از سوی کمیسیونهای مجلس داشتند که در جبهه حاضر شوند.
اطلاعات نخست وزیری و اطلاعات سپاه خبر فرار بنی صدر با لباس زنانه را مطرح کردند
* یکی از خبرهایی که بعد از خروج بنی صدر از ایران مطرح شد، فرار او با لباس زنانه بود. مبدع و مرجع این خبر که جعلی هم بود چه کسی بود؟
دقیق خاطرم نیست، ولی اولین بار خبرش از سوی اطلاعات نخست وزیری و اطلاعاتس سپاه مطرح شد. چون اینها پیگیر رفت و آمدهای بنی صدر بودند که خبر دادند از فلان خانه ناپدید شده است. بعد معلوم شد به همراه رجوی به فرانسه فرار کردهاند. البته دلیل اینکه گفته شدن با لباس زنانه بوده احتمالی بود که تعقیب و مراقبت میداد. وقتی با لباس مردانه کسی از خانه خارج نشده باشد، ولی بعد مشخص شود که او از کشور خارج شده این احتمال را دادند که او با لباس زنانه از کشور خارج شده باشد.
در مصاحبه ای که در پاریس با حسین دهباشی انجام داده بود به این طرحی که زمین بدهیم و زمان بخریم اشاره کرد و گفته بود که این مطلب رو مخالفینش بهش نسبت دادن.و ایده این طرح مربوط به فرماندهان نظامی بوده
در جایی هم ندیدم ونخوانده ام.که بگن قصد داشته قصد یارکشی در ارتش داشته؛شاید این برداشت شخصی مصاحبه شونده هست.
بهترین اقدامش در جنگ بوده، استفاده از پتانسیل ارتش و رزم کلاسیک و این ایده در مقابل افرادی بود که اعتقاد به طرحهای منسوخ استفاده از یورش موج انسانی داشتند.و نبرد پارتیزانی که دیدیم سالهای بعد در جنگ چه فجایعی رو بوجود اورد.نمونه اش عملیات رمضان و خیبر و ....