بررسی یک سفر تاریخی؛ دو واقعیت غیرقابلانکار در روابط تهران و مسکو
رویداد۲۴ رئیس جمهور کشورمان روز چهارشنبه ۲۹ دی ماه به همراه به دعوت ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، عازم مسکو شد. رئیس جمهور کشورمان پس از ورود به مسکو با همتای روس دیدار کرد و همکاریهای دوجانبه در عرصههای مختلف زیرساختی از جمله کریدور شمال- جنوب، همکاری در عرصه انرژی و بانکی و جهش تجارت بین دو کشور از محورهای اصلی بین رئیسی و پوتین مورد بررسی قرار گرفت.
رئیسی همچنین با بیان اینکه تهران هیچ محدودیتی برای ارتقای روابط با مسکو قائل نیست تاکید کرد که روابط ایران و روسیه در مسیر مناسبات راهبردی قرار دارد. حضور و سخنرانی در نشست عمومی مجلس دوما، دیدار با ایرانیان مقیم روسیه و نشست هماندیشی با فعالان اقتصادی از دیگر برنامه های مهم سفر رئیس جمهور کشورمان در روسیه است که در روز دوم انجام خواهد شد. سفری که بیانگر عزم جدی دولت سیزدهم به منظور تقویت و گسترش روابط با کشورهای همسایه بر پایه همکاری ها بر اساس منافع مشترک است.
در این بین نگاه به شرق نیز با توجه به ظرفیت های موجود می تواند زمینه های همگرایی هر چه بیشتر را برای ارتقای هر چه بیشتر روابط فراهم آورد. اینکه سفر تاریخی رئیس جمهور کشورمان چه منافعی را می تواند برای جمهوری اسلامی ایران به منظور رشد و شکوفایی اقتصادی و همچنین تقویت دیگر مناسبات بین تهران و مسکو فراهم کند موضوع گفتگو با علی اسمعیلی اردکانی استادیار روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی بود که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
سفر رئیس جمهور به روسیه چه دستاوردهایی در حوزه انرژی می تواند به همراه داشته باشد؟
تا جایی که بنده اطلاع دارم، در نشست مشترک پیش از سفر رئیس جمهور، بین آقای اوجی و همتای روسی اش مذاکرات خوبی برای همگرایی اقتصادی، رفع موانع سرمایه گذاری مشترک و توسعه همکاریهای حوزه انرژی انجام گرفته است. محور این گفتگوها هم گویا تقویت همکاری های ایران و روسیه در چارچوب اوپک پلاس به منظور حفظ منافع دو کشور و تنظیم بازار انرژی، همکاری های منطقه ای در انتقال گاز ایران به پاکستان و هند با مشارکت شرکت های روسی، انتقال فناوری برای بومی سازی تجهیزات نفتی در ایران، توسعه همکاریهای دو کشور در استخراج نفت و گاز و تقویت سرمایه گذاری های مشترک، رفع موانع بانکی، گمرکی و زیرساختی، و سرمایهگذاری مشترک در پروژههای زیربنایی بوده است.
مهم ترین بخش این گفتگوها از نظر شما کدام بخش بوده است؟
توسعه همکاریهای علمی و فناورانه با شرکتهای معتبر روسی میتواند زمینهساز تبادلات فناورانه و انتقال و توسعه فناوریهای مرتبط با حوزه انرژی در کشور شود. بومیسازی تجهیزات نفت در ایران می تواند هم زمینه افزایش همکاری در حوزه الانجی را فراهم کند هم بسیاری از ظرفیت های بالقوه ایران را در حوزه پالایشگاهی فعال کند. به طور کلی مهمترین اولویت دیپلماسی انرژی ایران را تلاش برای انتقال فناوری، سرمایه گذاری مشترک و چانه زنی برای جلوگیری از حذف ایران از کریدورهای کلیدی منطقه ای و بین المللی می دانم.
چقدر به این مساله خوشبین هستید؟
این موضوع بیشتر از آنکه به خوشبینی یا بدینی ارتباط داشته باشد به اولویت داشتن این موضوع در ذهن مدیران ارشد حوزه انرژی ایران و بعد از آن داشتن راهبرد مشخص و روشن برای جبران کاستی های حوزه فناوری انرژی بستگی دارد. اگر این اولویت با الزامات دیپلماسی انرژی گره بخورد می تواند چشم انداز روشنی برای بخش انرژی ایران به همراه داشته باشد. انتقال فناوری انرژی چه در حوزه نفت و گاز و چه در حوزه انرژی های تجدیدپذیری که پیش از این کارآمدی خود را در دنیا نشان داده می تواند علاوه بر تامین امنیت انرژی داخلی، زمینه ساز همگرایی منطقه ای با اولویت همسایگان بر اساس سرریز منافع برآمده از توان تامین امنیت انرژی این کشورها باشد.
بیشتربخوانید: حاشیه مهمتر از متن/ چرا سفر رئیسی به روسیه اینقدر پرحاشیه شد؟
به جز حوزه انتقال فناوری، چه بخش هایی می تواند محور همکاری ایران و روسیه باشد؟
من شنیدم طرف روسی هم با خوش بینی نسبت به آینده مذاکرات، بر سرمایهگذاری در پروژههای صنعت گاز اظهار تمایل کرده است. همان طور که همه کارشناسان انرژی می دانند روس ها در سوآپ و تجارت گاز طبیعی یکی از پیشگامان محسوب می شوند. می توان در این بخش هم به همکاری و انتقال تجربه برای عملیاتی کردن ظرفیت های ایران امیدوار بود. البته باید منتظر جزئیات موارد پیشنهادی که در ادامه مذاکرات وزیر و تیم همراه به دست می آید بود تا در این باره دقیق تر صحبت کرد. در مجموع به این سفر به عنوان یک آغاز جدی در همکاری های انرژی پیش و پس از توافق امیدوارم.
از توافق احتمالی و ارتباط آن به دستاوردهای سفر رئیس جمهور و وزیر نفت صحبت کردید. شما چه ارتباطی میان این دو موضوع می بیند؟
بخشی از محدویت های ایجاد شده بر سر عملیاتی شدن توان و ظرفیت انرژی ایران به دلیل تحریم هاست. اگر توافق احتمالی در وین بتواند این محدودیت ها را کنار بزند می توان به گشایش های سرمایه گذارانه و بازگشت اثرگذارانه ایران به بازار انرژی خوشبین بود. بازگشتی که همزمان با افزایش تولید و توان کنشگری ایران در حوزه انرژی همراه خواهد بود. در مورد ارتباط این موضوع با سفر رئیس جمهور به روسیه هم، رایزنی های اولیه صورت گرفته با روس ها در بخش انتقال فناوری و همکاری در بخش استخراج نفت و همچنین تقویت سرمایه گذاری مشترک حتی اگر با فاصله زمانی بعد از توافق وین اجرایی شود باز برای بخش انرژی ایران و متنوع کردن شرکت های سرمایه گذاری و رقابت پذیر کردن حوزه های سرمایه پذیر اقدامی مثبت است. برخی شرکت های نفتی روسیه از زمان آغاز دور جدید مذاکرات وین، به مذاکرات برای توسعه میادین نفتی ایران برگشته اند و گسترش همکاری های اقتصادی دوجانبه را مدنظر قرار می دهند.
نقطه نظر شما در ارتباط با بدبینی هایی که برخی از کارشناسان از همکاری های بین المللی به خصوص با طرف روسی دارند چیست. اینکه بر این باورند با توجه به سیاست های گذشته و نزدیکی روسیه و عربستان درباره تنظیم بازار منهای ایران، نمی توان به همکاری در این زمینه امیدوار بود؟
روابط بین الملل و قاعده بازی در این عرصه بر اساس خوش بینی و بدبینی و یا داشتن ذهنیت قبلی قابل فهم نیست. منافع ملی اصل و چراغ راهنمای کنش خردمندانه برای دستیابی به منافع است. اما در مورد سوال شما باید گفت که دو واقعیت غیرقابل انکار در مورد همکاری های حوزه انرژی روسیه و ایران وجود دارد که دوطرف آن را پذیرفته و به شکل رسمی به آن اذعان دارند:
اول اینکه ایران و روسیه رقیب بلاجایگزین حوزه انرژی در جهان به شمار می آیند. روس ها معتقدند ما رقبای مستقیم هم در بازار هیدروکربن هستیم و تحریم ایران در سال های گذشته برای شرکتهای روسی نسبتاً سودآور بوده است. در مورد مساله صادرات گاز ایران به اروپا نیز روس ها بنا به اصلی که در ابتدا گفتم یعنی منافع و راهبرد مشخص اقتصادی، ژئوپلیتیکی و سیاسی خود، تمام تلاش خود را برای پشت سرگذاشتن نه تنها ایران، بلکه هر رقیبی در این حوزه انجام خواهند داد و این مساله طبیعی است. ما باید در گام اول واقعیت های این چنینی را بپذیریم و سپس به سمت طراحی راهبرد برای تامین منافع خود گام برداریم.
از سویی دیگر در حالی که نفت و گاز ایران به دلیل تحریمها دسترسی محدودی به بازارهای جهانی داشته است، روس ها با دیگر رقیب بلاجایگزین ما یعنی عربستان تمام تلاش خود را برای تعیین قواعد بازار انرژی جهان به کار گرفته اند که امری طبیعی است. با این حال درصورت موفقیت آمیز بودن مذاکرات وین بر اساس اصل منافع و عزت ملی و پایان تحریم ها از جمله تحریم صادرات نفت، ایران می تواند به سطح صادرات سه سال پیش خود بازگردد، این به منزله آن است که ۱.۵ میلیون بشکه نفت در روز به بازار افزوده می شود و زمینه تقویت چانه زنی ما در بازارهای بین المللی فراهم می شود. این موضوع هم وزن و هم انطباق بیشتری با واقعیت های بین المللی دارد تا بدبینی های گذشته و امروز.
دوم اینکه باید میان ظرفیت های همکاری و سطح همکاری ها عملیاتی شده فعلی بنا به شرایط تحریمی و همچنین اولویت دولت های مختلف در ایران ( چین و اروپا) تفکیک قائل شد. واقعیت این است که بخش عمده ای از ظرفیت های همکاری به دلیل شرایط تحریمی بالقوه مانده است. در مورد ظرفیت های قابل همکاری میان ایران و روسیه می توان به تبادل کالاها و خدمات انرژی یعنی کالاهای انرژی یعنی انواع توربینها، فرآوردههای پالایشی و پتروشیمیایی و توسعه مبادلات سوآپی اشاره کرد.
همچنین روسیه دارای فناوری ساخت انواع تجهیزات دوار اعم از توربوپمپ، توربوکمپرسور، توربوژنراتور و… است و از این نظر می تواند به ما در بخش جمعآوری گازهای همراه نفت کشور کمک کند. به جز این در حوزه هایی مانند اجرای طرحهای پتروشیمی، همکاری دو کشور برای احداث خطوط لوله انتقال نفت و گاز و همکاریهای مشترک در دریای خزر، همکاری در زمینه ساخت پالایشگاه نفتی در حوزه کشورهای اوراسیا، مشارکت در تولید تجهیزات راهبردی با محور بخش بالادستی، مشارکت در تولید تجهیزات راهبردی درونچاهی نظیر پمپهای مشارکت در تولید تجهیزات کنترلی نفت و گاز، و همچنین مشارکت در ساخت تجهیزات نیروگاههای برق هیدرولیک و حرارتی اشاره کرد.