ائتلاف جرج تاون و یک سوال مهم/ اهمیت اپوزیسیون خارجنشین برای مردم ایران چقدر است؟
رویداد۲۴ لیلا فرهادی: رضا پهلوی فرزند محمدرضاشاه پهلوی، حامد اسماعیلیون نویسنده و سخنگوی انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز پیاس۷۵۲، مسیح علینژاد خبرنگار رسانه دولت آمریکا و نازنین بنیادی بازیگر هالیوود در نشستی به میزبانی مشترک «دانشکده روابط بینالملل و انجمن فرهنگ ایرانی دانشگاه جورج تاون» با مجریگری کریم سجادپور پژوهشگر «بنیاد کارنگی» حاضر شدند.
بر اساس برنامه از پیش اعلامشده دانشگاه جرج تاون، قرار بود شیرین عبادی حقوقدان، عبدالله مهتدی دبیرکل حزب کومله، علی کریمی فوتبالیست و گلشیفته فراهانی بازیگر هم جزو مهمانان این برنامه باشدند اما خبری از این چهار نفر نبود و تنها اظهارات آنها به صورت آنلاین منتشر شد. با این حال رسانههایی از جمله ایران اینترنشنال که خبرنگار به این نشست فرستادهاند، برای پوشش اخبار آن همچنان از عنوان «نشست هشت چهره برجسته مخالف جمهوری اسلامی در آمریکا» استفاده میکنند.
هدف از این گردهمایی بررسی جنبههای مختلف «ائتلاف اپوزیسیون» بود؛ مسالهای که از ابتدای اعتراضات در ایران مساله محوری بوده است، از همین رو، هشت مهمان برنامه واشنگتن، خبر برگزاری نشست را با یک توییت واحد اعلام کردند و از عبارات «ایران متحد» و «همبستگی» استفاده کردند.
چه کسانی در نشست ائتلاف جرج تاون حضور داشتند؟
موسسه «زنان، آزادی و امنیت» دانشگاه جرج تاون که یکی از میزبانان برنامه اپوزیسیون جمهوری اسلامی بود، موسسه معتبری در آمریکاست. هیلاری کلینتون وزیر خارجه پیشین آمریکا جزو موسسان این موسسه است. ملانی ورویر مدیر این موسسه اولین سفیر آمریکا در امور جهانی زنان است. او در زمان باراک اوباما به عنوان نماینده آمریکا در کمیسیون جایگاه زن سازمان ملل فعال بود؛ همان کمیسیونی که به تازگی ایران را از آن اخراج کردهاند. در این نشست نمایندگان برخی رسانهها از جمله رسانههای فارسی ایندیپندنت، ایران اینترنشنال، بی.بی.سی، منوتو و کیهان لندن حضور داشتند و از مهمانان سوال کردند.
اولین نکته درباره این نشست این است که اساسا هیچ حرف تازهای در آن زده نشده و دقیقا به همین دلیل بازتاب آن در رسانهها هم بسیار کمرنگ بود. رویترز جزو معدود رسانهای معیار جهان است که این نشست را پوشش داده و از آن به عنوان نشست چهرههای مخالف خارج از کشور ایران برای بحث درباره «راههای اتحاد اپوزیسیون پراکنده» در آستانه سالگرد انقلاب ۱۹۷۹ در ایران یاد کرده است.
این رسانه نوشت: «اپوزیسیون ایران مدتهاست به جناحهای بیشماری در داخل و خارج از کشور نظیر سلطنتطلبها، جمهوریخواهان، چپها و سازمانهای گروهی و قوی اقلیت از جمله کُردها، بلوچها و اعراب تقسیم شدهاند.»
سایت خبری یاهونیوز هم جزو معدود رسانههای مهم بود که این نشست را پوشش داد. این سایت خبری نوشت «گروهی از چهرههای اپوزیسیون سرشناس ایرانی تبعیدی روز جمعه برای کمک به اعتراضات سراسری ماههای اخیر برای جایگزینی حکومت اسلامی ایران با دموکراسی سکولار، خواستار اتحاد و پایان دادن به درگیریهای داخلی شدند.»
این رسانه به سالگرد انقلاب اسلامی در ایران هم اشاره کرده و نوشت «نشست مذکور یک روز قبل از چهل و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی در ایران برگزار شده است.» یاهو به وجود اختلافات در بین مخالفان جمهوری اسلامی اشاره کرده و نوشت «اپوزیسیون مهاجر مدتهاست که به دلیل درگیریهای درونی بین جناحهای مختلف خود، بدنام شدهاند.»
این رسانه در گزارش خود گفته «اکثر تحلیلگران معتقدند اعتراضات در ایران، در ماههایی که صدها کشته، هزاران بازداشتی و چهار اعدام به همراه داشته، شتاب خود را از دست داده است. اما شرکتکنندگان در این نشست اصرار داشتند که رژیم همچنان در معرض تهدید است!»
رسانههای اصولگرا هم توجه چندانی به نشست جرج تاون نشان ندادند. روزنامه فرهیختگان متعلق به دانشگاه آزاد در یک جمله به همه حاضران در نشست اینگونه تاخته است: «وقتی کمی آنسوتر از ایران، در اوکراین همسو با غرب، یک دلقک به مقام رئیسجمهوری میرسد، منطقا یک فوتبالیست با مدرک تحصیلی دیپلم یا بازیگر تقریبا بیکار یا آقازادهای که ۴۰ سالی است خرجیاش را مادرش میدهد هم میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد.»
این رسانه سخنرانان این نشست را بدون «وزن و اثر اجتماعی در اپوزیسیون و در داخل ایران» خوانده و با اشاره به وجود اختلافات در بین مخالفان جمهوری اسلامی گفته بهترین اصطلاح برای تئاتری که قرار است روز جمعه روی پرده برود، «جمع نقیضین» است.
جالب اینجاست که روزنامه فرهیختگان از غایبان بزرگ یاد کرده و فهرست عجیبی از مخالفان جمهوری اسلامی را ردیف کرده که به زعم این رسانه، چهرههای موثری بودهاند که جایشان در نشست جرج تاون خالی بوده است. در این فهرست اسامی امیرعباس فخرآور، سام رجبی، حمید فرخنژاد، شهناز تهرانی، سیدمحمد حسینی، حسن شماعیزاده، ابی، سوشا مکانی، محمد عمرانی، برزو ارجمند و احسان کرمی دیده میشود!
احتمالا مقصود فرهیختگان از غایبان بزرگ، کنایهای به اپوزیسیون جمهوری اسلامی بوده است؛ اگرنه بعید است تصور کنیم این رسانه چهرههایی همچون سام رجبی و امیرعباس فخرآور و سوشا مکانی و احسان کرمی و ... را آنقدر صاحبوزن بداند که برای نقد نشست، از جای خالی آنها بگوید!
دانشگاه جرج تاون در وبسایت خود برگزاری این نشست را «اولین نشست پس از آغاز خیزش مردمی ایران» بعد از مرگ مهسا امینی خوانده و نوشت «از چهرههای کلیدی و مطرح جنبش دموکراسیخواهی ایرانیان در یک نشست حاضر میشوند تا درباره تداوم و پویایی جنبش، دیدگاههای مشترکشان درباره آینده ایران، و تاثیرات جهانی تغییر دموکراتیک در ایران صحبت کنند.»
تلاش اپوزیسیون برای ائتلاف
چند نکته کلیدی در جریان نشست مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته است. موضوع محوری این نشست، نمایش ائتلاف بین اپوزیسیون جمهوری اسلامی بود. یکی از مهمترین بخشهای این نشست اظهارات شیرین عبادی در بیانیه آنلاین خود درباره اختلافات میان مخالفان جمهوری اسلامی بود. او گفت «جمهوری اسلامی تا الان به این دلیل نجات پیدا کرده که ما با هم اختلاف داشتیم. ما باید اختلافات را کنار بگذاریم.»
عبادی گفته در حال کار روی منشوری تحت عنوان «منشور همبستگی و سازماندهی برای ایران»، برای گذار به یک نظام متکثر در پی یک انتخابات آزاد است. بخشهایی از اصول این منشور را مسیح علینژاد خواند و حامد اسماعیلیون هم گفت که راهنمایی و متن از داخل ایران آمده است.
مسیح علینژاد گفت «ما باید روی یک اصول حداقلی بر اساس اعلامیه حقوق بشر و از بین رفتن تبعیضها، و اصولی که همه مردم در ایران میتوانند خودشان را در آن ببینند و پایان سرکوبها توافق کنیم.»
تصویر پایانی نشست در حالی که مهمانان هم دیگر را در آغوش گرفتهاند مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته است. البته این تصویر بیش از آنکه برای ایرانیان مقیم کشور اهمیت داشته باشد، برای ایرانیان خارج از کشور اهمیت داشت و آنها این تصویر را نماد رسیدن به ائتلاف در بین مخالفان متکثر خواندهاند، اما در ایران این نشست نه بازتاب خاصی داشت نه آنچنان جدی گرفته شد.
مساله کنار گذاشتن اختلافات در بین مخالفان خارج از کشور دستمایه طنز برخی کاربران توییتر شده است. یکی از انتقادات به این ائتلاف نمادین این است که اساسا این ائتلاف بین چه کسانی صورت گرفته است؟ آیا این چهار نفر (یا حتی هشت نفر) جمعیت مخالفان جمهوری اسلامی را نمایندگی میکنند؟ این نشست با برد رسانهای اندکی که داشته چقدر برای مردمی که در ایران زندگی میکنند، اهمیت دارد؟
اختلاف بر سر بیانیه میرحسین
یکی از بخشهای مورد توجه این نشست، اظهار نظرهای شرکتکنندگان درباره بیانیه میرحسین موسوی و همزمان تلاش برای ایجاد یک فاصله محافظهکارانه با میرحسین موسوی بود.
رضا پهلوی گفت «از همه کسانی که به این نتیجه برسند که اصلاحات راه خروج از این بنبست نیست مسلما استقبال خواهیم کرد.» مسیح علینژاد میرحسین موسوی را شخصیتی خواند که شاید «بتواند در ریزش نیروهای داخل نظام کمک کند»، اما گفت «در مورد میرحسین بعدا برای مجازات باید کمیته حقیقتیاب تشکیل شود.»
حامد اسماعیلیون، اما بیدرنگ گفت باید از بیانیه میرحسین موسوی استقبال کرد. بسیاری از کاربران توییتر مسیح علینژاد را بابت اظهاراتش علیه میرحسین مورد انتقاد قرار دادهاند و همزمان حمایت رضا پهلوی از بیانیه موسوی را هوشمندانه خواندند.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که همزمان که در خارج از کشور به دنبال تشکیل کمیته حقیقتیاب برای محاکمه میرحسین موسوی هستند، در داخل نیز رسانههای اصولگرا بیانیه میرحسین را بیانیه تنظیمشده توسط سازمان مجاهدین خلق توصیف کردهاند!
پذیرش تمامیت ارضی توسط عبدالله مهتدی
عبدالله مهتدی دبیرکل حزب کومله کردستان ایران به صورت آنلاین در جلسه حضور داشت. او در این جلسه حرفی از مساله حزب کومله با تمامیت ارضی ایران و مساله جداییطلبی نزد، اما پیش از این در مصاحبهای که با شبکه بی.بی.سی فارسی درباره این نشست داشت گفت «آنچه شما اقلیتها مینامید در ادبیات ما به عنوان ملیتها به کار میرود و باید بیشتر به رسمیت شناخته شود.»
مهتدی البته در توضیح رویکرد احزاب کُرد درباره تمامیت ارضی ایران گفته «مساله تمامیت ارضی بسیار حساسیتزا و نامناسب است و به جای آن باید فرمولهای دیگری به کار ببریم. احزاب کُرد خواهان جدایی نیستند، بلکه هویتطلبند و میخواهند سهمی در تصمیمگیریهای ایران داشته باشند و میخواهند مناطق خودشان را از طریق ارگانهای منتخب خودشان هدایت کنند. کردها یکپارچگی سرزمینی ایران را قبول دارند و هر سندی را که حقوق ملیتها و اقلیتها را در بر داشته باشد قبول میکنند.»
این اظهار نظر اگرچه در نشست تکرار نشده، اما به معنای عدم توافق حزب کومله کردستان ایران با دیگر اعضای حاضر در نشست جرج تاون بر سر قبول تمامیت ارضی ایران بدون قید و شرط است. مساله یکپارچی ارضی ایران فصل مشترک بسیاری از جریانهای مخالف است. رضا پهلوی بارها بر این اصل به عنوان اصل کلیدی تاکید کرده است. ظاهرا در نهایت گروههای مخالف خارج از کشور در نگارش متن منشور مورد نظرشان باید تکلیفشان را در مورد این اصل روشن کنند.
جایگاه اپوزیسیون خارج نشین میان مردم ایران کجاست؟
حقیقت آن است که مسئله اصلی نشست جرجتاون و نشستهای مشابه، نه «ایدههای مورد نظر کومله» یا «عدم دسترسی به ائتلاف» و «نظرات متشتت» و موارد مشابه است، مشکل اصلی آنجاست که آنها یکبار باید از خود بپرسند که وزنی در میان مردم ایران دارند؟ واقعیت این است آنقدر که مقامات جمهوری اسلامی به گروههای اپوزیسیون بها میدهند و تمام دستگیرشدگان را فریبخورده فلان گروهک و سازمان و نهاد و ... میدانند، خود مردم چنین اعتقادی ندارند.
کافی است مصاحبههای مسئولان درباره بازداشتشدگان را مرور کنیم؛ از نظر مقامات امنیتی جمهوری اسلامی تمام معترضان در خیابان عضو یا دستکم فریبخورده سازمان مجاهدین خلق هستند، این در حالی است که در خوشبینانهترین حالت بعید است کل اعضای این سازمان در دنیا به هزار نفر هم برسد، با این حال وزنی که نهادهای امنیتی به چنین سازمانهایی میدهند، آنقدر زیاد و غیرمنطقی است که دور از تصور است؛ تا آنجا که بیانیه میرحسین موسوی را هم دستپخت مجاهدین میدانند!
یعنی باید از نهادهای امنیتی پرسید که چگونه میشود فردی بیش از ۱۲ سال در حصر و نظارت شدید نیروهای امنیتی باشد، اما سازمان مجاهدین توانسته برای او بیانیه بنویسید و به دستش برساند!
در موارد دیگر هم ماجرا مشابه همین است. افراد بسیاری مقابل دوربین نشانده شدند تا اعتراف کنند که فریب شبکه ایران اینترنشنال را خوردهاند! این یعنی ظاهرا خود جمهوری اسلامی هم بدش نمیآید چنین گروهها و افرادی مسمترا به عنوان اپوزیسیون معرفی شوند، چراکه بعید است غیرحرفهایتر از آنها را بشود تصور کرد.
به عبارت دیگر چهرههای اپوزیسیون هرچقدر هم که کارکشته باشند، اما در ایران اثرگذاری جمعی ندارند و کسانی که داخل ایران زندگی میکنند عمدتا نگاه خوشبینانهای نسبت به کسانی که از خارج مردم را تشویق به حضور در اعتراضات میکنند، ندارند. شبکههای اجتماعی مملو از کنایههایی است که در آن خطاب به خارجنشینان گفته میشود «شما بیایید ایران، ما قول میدهیم خودمان صف اول اعتراضات بایستیم!»
اگر این موضوع را بپذیریم، آنگاه میتوان اینگونه تحلیل کرد که نشست جرجتاون اگرچه مهمترین نشست ائتلاف علیه جمهوری اسلامی بود، اما در واقعیت تاثیر چندانی روی مردم ایران ندارد.
فقط نمیدونم این بیست سی میلیونی که تو ۲۲ بهمن تو جای جای ایران جشن پیروزی انقلاب برگزار کردن کیا بودن
احتمالا اینا مردم ایران نیستن با اتوبوس از کره مریخ امدن نقش سیاهی لشکر بازی کنن برن
ولی چیزی که در واقعیت دیدیم
این بودکه مردم برخلاف سال های قبل امسال میدونستن که باید برای تودهنی زدن به غربگداهای داخل و خارج ایران بیان و نشون بدن که چقدر این انقلاب و رهبر هوادار داره
گهی لف لف خورد،گه دانه دانه
آرزوی نابودی وحدت ،یکپارچگی ونظام اسلامی را به گور خواهند برد،چه داخلی وچه خارجی.
این گزارش نشان داد که ظاهرا” مرحله انکار و نادیده گرفتن اپوزیسیون تمام شده و وارد مرحله خندیدن و تمسخر شده ایم !
صدها سال ستون فقرات کشور و بار پرشیا بر روی دوش اقوام بوده. و در طی دولت سازی رضا پهلوی که نام فامیلش هم عاریه از محمود پهلویست. نظم فدرالی و کشور را به تقلید از اروپایی ها بهم ریخت. و دولت ملتی بر پایه زبان و فرهنگ و تاریخ قوم فارس! بنا کرد.که این خبط تاریخی تا امروز ادامه دارد.
شما با تمامیت خواهیتون ایرانو میکنید یوگسلاوی
از کی تا حالا فارس گرایی شده ملی گرایی!
تاریخ و تمدن و زبان فارسی شده مساوی با تمامیت ایران
ملی گرایی باید در برگیرنده تمامی فرهنگ و اداب و رسوم اتنیکهای درون ایران باشه . شما وقتی ملی گرایی! ملی گرایی رو تنزل به قوم و تاریخ فارس میدی.سهم کرد و ترک و لر عرب و بلوچ و لاری تو ایران کجاست!!
در ادامه هم میفرمایید فارس نداریم. این حقه ای هست توسط بعضی از فارسها که بخوان کل صورت مساله قومیت ها و مطالبات انها رو حذف کنن . حتی ترس از این ندارند که کل موجودیت فارس رو زیر سوال ببرن.
این واقعیتی است که اتنیکها میخواهند در اداره امور منطقه خودشون مشارکت داشته باشند.در چارچوب همین کشور!شما با ندیده انگاشتن انها انها رو نظریات رادیکالتر میکنید!
کامنت رو رد نکن اقای سانسور چی!
من ترک نیستم . من بختیاریم.
قبل انقلاب این قومیت ها دختر و میفروختن بخاطر فقر و فرهنگ پایین، یا شپش بدن شون میشکوندن از بی بهداشتی، یا هنرشون ساخت رو شور بود وخیلی موارد
بلوچستان اگه پیشرفت بخاطر لج کردن با حکومت هس
رضاخان بلوچ ها درو میکرد ولی بعد انقلاب حکومت باهاشون خیلی نرمش کرد
یعنی نا امن کردن منطقه برای پیشرفت اقتصادی شون
اینکه مهندسان راه اهن جدید و کشتن بنظرتون روش تشکر و استقبال از پیشرفت اقتصادی هس؟؟
امریکایی ها و افرادی که روی شخص شازده سرمایه گذاری کرده بودند فهمیده اند که او در عالم واقع توان اداره کردن خانه شخصی و کارهای شخصی از جمله بهداشت فردی خود را ندارد. لذا مسیح خانم را به عنوان فرد جمهوری خواه در کنار او قرار داده اند تا مبادا فردا به واسطه بی عملی شاهزاده منافعشان در ایران بخطر بیفتید.انگلیسها هم که دائما در رقابت با امریکایی ها هستند مامور نمره دارشان نازنین جان! را جلو فرستادند تا مبادا منافع روباه پیر بخطر بیفتید و توسط امریکایی ها همه چیز هاپولی شود و سر گینک انگلیسی بی کلاه بماند. امریکاهایی مطمئن باشند هیچکدام از این افراد مخصوصا نازنین بنیادی و کریمی و مسیح علینژاد وشازده عاملانو ماموران سرویس جاسوسی انگلیس و سیا نمیتوانند کاری پیش ببرند.و مردم ایران اجازه نمیدهند خارجی دوباره روباه مکاری را همچون سیاستمداران عراقی بعد از سقوط صدام در عراق و حامد کرزی افغانستان و .. بر سر کرسی قدرت بنشانند تا حافظ منافع امریکا در خاورمیانه باشد.
در صورت به قدرت رسیدن این فرد یعنی شازده از انجا که فرد و راحت طلب و بی مسئولیتی و استبداد طلبی است(به توئیتهای اطرافیانش در فرشگرد بنگرید و مصاحبه های انها در کیهان لندن؟) کشور به منتها علیه هرج و مرج و فساد فرو خواهد افتاد و باید با چراغ بدنبال شخص مفلوکی همچون احمدی نژاد و یا روحانی روباه بنفش و رئیسی 6کلاسه بیفتید.
فردی که عامل خارجی باشد ضامن دموکراسی و حقوق برابر در ایران نخواهد بود صرفا نوکر خارجی میشود.
تنها مردمند که میتوانند اینده و سرنوشت خویش را بدست گیرند!
بله میتونید تصاویر ایشون رو در مجازی مشاهده فرمایید
چه خوشمان بیاید یا نه ج ا امده است که بماند و حالا حالاها ریش و قیچی دست اینهاست دلخوشی و امیدواری از تغییر و انقلاب هم بیهوده است
خارج نشینان هم چه اجنبی و چه وطنی دردی که دوا نخواهند کرد که هیچ بلکه خودشان دردند چون هدف و ارمان و نیت محترم و یا حتی مشترکی برای این کشور ندارند نهایت ارزویشان نبود ج ا است اما بعدش چه؟ هیچ تصویر روشنی ندارند
این تغییر و تحول باید از درون هر فرد در جامعه شکل بگیرد و متاسفانه تا انقلاب فکری و شخصیتی بوجود نیاید انقلاب گرسنگان بی فایدست
تا مردم درست نشوند حکومت اصلاح نمیشود
نویسنده فرض رو بر این گرفته که اکثریت مردم خواهان تغییر انقلابی هستند و حالا میخواد وزن این افراد رو حلاجی میکنه!
اگر قرارباشد اصلاحاتي صورت گيرد فقط بايد روي نيروهاي داخلي غير وابسته به بيگانگان، حساب كرد.
موضوع بعدی اینست که فریاد مردم در خیابان و پشت بام ها نشان از وزن این مخالفان و بالاخص آقای رضا پهلوی دارد. خیلی جای خوشبختی است که 43 سال قبل که مردم ناآگاه و فریب خورده فریاد مرگ بر شاه سرمیدادند حالا با ابراز پشیمانی حاضرند جانشان را برای شاه بدهند.
هر کس بر علیه ظلم قدمی برمیداره وزن و اهمیتش نسبت به خاکستری هایی که هنوز داریم تاوان بی مسئولیتی چهل و چند سالشون رو میدیم قابل مقایسه نیست
آقازاده ای مثل روح اله زم رو مقایسه کنید با این ربع پهلوی بچه ننه
اومده ادعای نجات ایرانو داره
آقا یه کلام اگه قرار این چهار تا الدنگ تصمیم ساز باشن، همون علم الهدی بهتره بخدا
ملتو خر فرض کردن، یارو زن و بچه ش توی هواپیمای سقوط کرده است، عشق قدرت زده به سرش
اون مسیح علی نژا الدنگ که خون فروشی می کنه و صوتش رو سالومه لو داد
آقا هر چار تا تون خفه شین
چون آنها را ببينى تو را از ظاهرشان خوش مىآيد، و چون سخن بگويند به سخنشان گوش مىدهى. گويى چوبهايى هستند به ديوار تكيه داده. هر آوازى را بر زيان خود مىپندارند. ايشان دشمنانند. از آنها حذر كن. خدايشان بكشد. به كجا منحرف مىشوند؟
جنبش های دانشجویی داخل کشورمون هستندکه درپاییزامثال نذاشتندصدای اعتراضات مردم به راحتی خاموش بشه،نه این مفتخورهای راحت طلب ائتلاف جرج تاون
اما غربزده وطن فروش باز اسم این بزهکار را می آورند بعد می خواهید نظر ۹۰ میلیون ایرانی را
شاهزاده رضا پهلوی گفت: این واقعیت تاریخی است که من وارث پادشاهی هستم.
آقای پهلوی،
واقعیت تاریخی فرزندان قاجار وارث پادشاهی هستند زیرا پدربزرگتان سر سفرهی قاجار بزرگ شد قاجار به او سواد آموخت زن داد به فرماندهی گمارد ولی ایشان از اعتمادشان سوءاستفاده نمود سوگند وفاداریاش را زیر پا گذاشت نمکدانشان را شکست پادشاهی را غصب کرد خون شهدای راه آزادی را هدر داد و مشروطیت را دوباره به استبداد مبدل ساخت مادامیکه شما پدر و پدربزرگتان را نقد نکردهاید نزد ملت جایی ندارید.
سرور گرامی،
تنها راه نجات میهن اتحاد ماست که همصدا جمهوری اسلامی را تشویق به انجام دو فوریت نماییم:
1- قطع دشمنی با آمریکا برای دفع تهدیدات خارجی.
2- به رسمیت شناختن حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی جهت حل مشکلات داخلی.
با تشکر از توجه شما.
لازم به ذکر است شما مبلغهای شاه وشازده واقعیات تاریخی را زیر فرش پهنان میکنید. و همچنان دروغهای صد سال اخیر دستگاه پروپاگندای رسانه های شاه را تفت میدهید.
شما هر وقت به اشاره به کوتای 1299 کردی و نقش انگلیس در به قدرت رسید رضا سوادکوهی بعد من میتونم به عرایض شما فکر میکنم!
شما دائما برای توجیه جنایتها و خیانتهای و بیسوادری شخص او و خاندانش احساسات عمومی را تحریک میکنید چرا که او ایران را نجات نداد.
سیاست انگلیس بعد از جنگ اول ارامش در خاورمیانه بود. .و اجرای قرارداد1919 که توسط عامل خود رضا انجام دهد. بعد انگلیس پی برد رضا سوادکوهی چموشی میکند به او عرض کردند شما یادت نرود ما شما از اصطبل داری در جوانی و به مقام شاهی کشوررساندیم. یابو برتان ندارد بفرمایید بیرون!. این واقعیت است پسرم .نه اون چزی که شما اشاره میکیند.
آخه کی بهش اجازه داده یهو اینقدر بیاد وسط
او خود هم میدانست بلد نیست چهارکلمه حرف بزند و ممکن است ابروی بقیه اینها را بیشتر ببرد همه چیز را واگذار به بازیگر فیلمهای خاک بر سری کرده بود
خاندان حرامی پالانی بداند که ملت تورک آزربایجان بلایی به سرش میاوردند که ارزوی همان کوکی شیره خواره در بغلش پدر و مادرش کند و هرگز بزرگ نمیشد
خاندان کشور فروش پالانی فرزند کوروش صهیونیست چپاولگر!
عرض خودمیبری وزحمت مامیداری
البته از دیگر پرستوها در اینده توسط کشورهایشان رونمایی میشود!