اهداف ایرانهراسی و ترامپهراسی را پس از ترور روز شنبه در آمریکا
رویداد۲۴| روزنامه شرق نوشت: پس از ترور نافرجام روز شنبه دونالد ترامپ، صفحه جدیدی از تحولات در حال رقمخوردن است. از یک سو به واسطه برخی جریانسازیهای سیاسی و رسانهای با هدف تشدید ایرانهراسی، اکنون سعی بر آن است که پای تهران را به این اتفاق باز کنند و در سوی دیگر هم انتخاب جیدی ونس بهعنوان معاوناول دونالد ترامپ موجب شده است در یک شانتاژ و پروپاگاندای رسانهای، ذیل مقوله «ترامپهراسی» و حتی «ونسهراسی» به نوعی ناامنی روانی در ایران شکل بگیرد.
در همین راستا، شبکه آمریکایی سیانان روز سهشنبه مدعی شده بود مقامات اطلاعاتی این کشور در هفتههای اخیر نقشهای احتمالی از سوی ایران برای کشتن دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین این کشور را کشف کردهاند. البته به نوشته ایسنا، سیانان در ادامه گزارش خود آورده «هیچ ارتباط خارجیای با تلاش برای ترور ترامپ توسط توماس متیو کروکس در جریان تجمع پنسیلوانیا وجود ندارد». بر اساس ادعای سیانان، اطلاعات بهدستآمده از منبعی انسانی باعث شده تا مقامات در هفتههای اخیر شرایط امنیتی اطراف ترامپ را افزایش دهند. در مقابل، کاخ سفید رسما اعلام کرد «تحقیقات انجامشده ارتباطی میان ترور نافرجام ترامپ و هرگونه شریک خارجی یا محلی را نشان نداد».
با وجود ادعاهای ایرانهراسانه و تلاش برای کشاندن پای ایران به ماجرای ترور ترامپ، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، برخی گزارشهای ادعایی در یکی از رسانههای آمریکایی درباره نقش ایران در حمله مسلحانه اخیر به رئیسجمهور سابق آمریکا را تکذیب و تأکید کرد: «جمهوری اسلامی ایران در پیگرد قضائی ترامپ به دلیل نقش مستقیم او در جنایت ترور سردار شهید قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصمم است، اما هرگونه مداخله در حمله مسلحانه اخیر علیه ترامپ یا ادعاها درباره قصد ایران برای چنین اقدامی را قویا رد میکند و چنین ادعاهایی را دارای اهداف و انگیزههای مغرضانه سیاسی میداند». پیش از این نیز دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل در نیویورک، در پاسخ به این اتهامات، اعلام کرد «این اتهامات بیاساس و مغرضانه» است. در این بیانیه چنین آمده است: «از نگاه جمهوری اسلامی ایران، ترامپ یک مجرم جنایتکار است که به خاطر صدور دستور ترور سردار قاسم سلیمانی باید در دادگاه محاکمه و مجازات شود. ایران مسیر حقوقی را برای پاسخگوکردن او انتخاب کرده است».
پروژه ایرانهراسی بهزودی فروکش میکند
عبدالرضا فرجیراد در واکاوی جریان ایرانهراسی و تلاشها برای ارتباطدادن تهران به ترور نافرجام روز شنبه دونالد ترامپ، به «شرق» از نوعی ترور رسانهای میگوید و در همین راستا تأکید میکند: «جریان معاند و برانداز خارجنشین همواره سعی دارد از کوچکترین اتفاق و گمانهزنی ضدایرانی بیشترین بهرهبرداری را داشته باشد و از اینرو ادعای نهچندان موثق سیانان به یک فرصت بدل شده است» تا به باور این مفسر حوزه سیاست خارجی، «موجسواری سیاسی و رسانهای برای کشیدن ایران به ترور ترامپ صورت گیرد». این در حالی است که تحلیلگر ارشد مسائل ژئوپلیتیک، با ارجاع به نتایج تحقیقات کاخ سفید خاطرنشان میکند: «واشنگتن رسما ارتباط هرگونه کشور خارجی با این ترور را تکذیب کرده است».
پیرو آنچه مطرح شد، سفیر پیشین ایران در ایسلند، هدف اینگونه موجسازیهای ضدایرانی را تأثیرگذاری بر سیاست دونالد ترامپ در مقابل تهران میداند تا به گفته او «دولت احتمالی ایالات متحده که میتواند با پیروزی دونالد ترامپ همراه باشد، سیاست و نگاه رادیکالی در قبال تهران را اجرا کند». با این وجود، فرجیراد در یک پیشبینی عنوان میکند: «ایندست موجسازیهای ضدایرانی قطعا در روزهای آینده کمرنگتر خواهد شد و ترور ترامپ به مرور فراموش میشود». با چنین خوانشی، کارشناس ارشد حوزه بینالملل، موضوع مهمتر را «تغییر نگاه دونالد ترامپ در مقابل ایران به واسطه تجربه چهارساله ریاستجمهوری او» میداند و بر این باور است که «دیگر دولت احتمالی ترامپ و کل ساختار سیاسی ایالات متحده آمریکا، فریب جریانسازیهای سیاسی و رسانهای علیه جمهوری اسلامی ایران را نمیخورد و در دام ایرانهراسی نخواهد افتاد».
محسن جلیلوند نیز دیگر کارشناسی بود که در گپوگفت خود با «شرق» و همسو با ارزیابی عبدالرضا فرجیراد و البته از زاویهای متفاوت، به اهداف جریانسازیهای ضدایرانی ورود کرد. به گفته او، «اکنون با تلاشهای مخرب سعی شده است موضوع وعده انتقام ترور سردار سلیمانی به دستاویز و بهانهای تبدیل شود تا به نحوی بتوانند ترور نافرجام روز شنبه دونالد ترامپ را به ایران وصل کنند». این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل در ادامه یادآور میشود: «اساسا پیگیری پرونده ترور سردار سلیمانی از طرف جمهوری اسلامی ایران، نه از طریق انتقام سخت و حذف فیزیکی، بلکه از مجرای قضائی و قانونی در حال انجام است». کمااینکه به گفته این کارشناس، «اکنون قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران کیفرخواستی را برای دونالد ترامپ و سایر متهمان این ترور مانند جان بولتون، برایان هوک، مایک پمپئو و... صادر کرده است و از طریق مبادی بینالمللی در حال پیگیری و تعقیب قضائی آن پرونده است». بنابراین در شرایط فعلی، اساسا جلیلوند دلیلی منطقی برای این موضوع قائل نیست که «تهران بخواهد خود را به تبعات ترور دونالد ترامپ، آنهم در بحبوحه و گرماگرم رقابتهای انتخاباتی آمریکا وارد کند».
ناکامی پروژه ترامپهراسی برای ایران
به موازات پروژه ایرانهراسی و تلاش برای ارتباطدادن تهران به ترور ناموفق روز شنبه دونالد ترامپ، پروژه همزمان دیگری ذیل مقوله «ترامپهراسی» در جریان است که سعی دارد به ناامنی روانی در ایران دامن بزند. تشدید این ناامنی روانی یقینا آثار مخرب اقتصادی، معیشتی و حتی اجتماعی و امنیتی را در آینده و پس از به قدرت رسیدن مجدد ترامپ به دنبال خواهد داشت. این پروژه (ترامپهراسی) مشخصا از روز دوشنبه و پس از انتخاب رسمی دونالد ترامپ از سوی کنوانسیون حزب جمهوریخواه بهعنوان نامزد این حزب برای انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده و به دنبال آن تصمیم ترامپ برای انتخاب جیدی ونس بهعنوان معاوناول خود، شدت بیشتری پیدا کرده است.
این در حالی است که در گزارش روز گذشته (چهارشنبه) «شرق» بر این نکته تأکید شد که بازگشت مجدد دونالد ترامپ به کاخ سفید و قدرتگیری او، نه بهعنوان یک تهدید برای دولت پزشکیان و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بلکه اتفاقا بهمثابه یک فرصت مغتنم خواهد بود تا مذاکرات احتمالی تهران-واشنگتن به شکل جدیتری به نتیجه برسد. پیرو نکته مذکور، محسن جلیلوند هم در ادامه گپوگفت خود با «شرق»، با صحهگذاشتن بر این گزاره، تصریح میکند: «برخلاف ارزیابیهای اولیه و تحلیل کارشناسان، به قدرت رسیدن مجدد دونالد ترامپ بستری مناسب خواهد بود که دولت پزشکیان مذاکره جدیتری را با آمریکاییها در دستور کار خود قرار دهد».
این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل مؤید گفته خود را «مواضع جدید و تنشزدایانه علی باقریکنی در مقام سرپرست وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در گفتوگو با نشریه نیوزویک و اعلام آمادگی تهران برای آغاز مذاکرات با آمریکا در دولت جدید مسعود پزشکیان میداند» که از منظر جلیلوند «این اظهارات باقریکنی حکایت از آن دارد که جمهوری اسلامی ایران با احتمالدادن پیروزی دونالد ترامپ، سعی کرده است پیشاپیش با روی کار آمدن یک دولت معتدل و میانهرو مانند مسعود پزشکیان، ضمن ایجاد یک انسجام و اتحاد داخلی، فضا برای چرخش در سیاست خارجی به منظور گفتوگو با طرف آمریکایی شکل بگیرد». از اینرو، مفسر ارشد حوزه بینالملل یقین دارد «دونالد ترامپ گزینه بهتری برای مذاکره با ایران است؛ چراکه او (ترامپ) صرفا به مباحث سیاست خارجی از منظر و دریچه اقتصادی و تجاری نگاه میکند». بنابراین جلیلوند معتقد است «اگر بتوان در گفتوگوهای پیشرو با آمریکا و دولت احتمالی دونالد ترامپ (در صورت پیروزی)، مناسبات اقتصادی را ترسیم کرد، سبب خواهد شد تضمینی برای عدم خروج مجدد آمریکاییها از توافق جدید به وجود آید».
اشاره محسن جلیلوند به بخشی از گفتوگوی علی باقریکنی با نشریه نیوزویک است که از اعلام آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای ازسرگیری مذاکرات با طرف آمریکایی خبر داد و به صراحت عنوان کرد «ایران نسبت به ازسرگیری مذاکرات با آمریکا به منظور احیای مشارکت متقابل در توافق هستهای استقبال میکند». همزمان علی باقری، سرپرست وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، روز سهشنبه به وقت محلی (۲۶ تیرماه ۱۴۰۳) در نیویورک طی نشست شورای امنیت سازمان ملل با عنوان «همکاری چندجانبه در راستای نظام جهانی پایدارتر، دموکراتیکتر و عادلانهتر» بر «رویکرد و سیاست خارجی دولت جدید جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر تقویت چندجانبهگرایی بر اساس اصول منشور ملل متحد و حقوق بینالملل» تأکید و خاطرنشان کرد: «جناب آقای دکتر پزشکیان، رئیسجمهور منتخب ایران، اعلام کردهاند که رهیافت اصلی سیاست خارجی دولت ایشان گشایش افقهای جدید و گسترش همهجانبه روابط دوستانه با سایر دولتها بر اساس گفتوگو، همکاری، برابری و احترام متقابل خواهد بود و در چارچوب این رویکرد، دولت جمهوری اسلامی ایران جایگاه ویژه و رفیعی برای تعمیق هرچه بیشتر مناسبات همهجانبه با کشورهای همسایه، منطقه و دیگر دولتها قائل است».
جلیلوند واپسین بخش گفتوگوی خود با «شرق» را به این موضوع مهم اختصاص میدهد که «با تجربه هشتساله دولت روحانی و سهساله دولت رئیسی، اکنون باید سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت پزشکیان بتواند انعطاف و هوشمندی لازم را برای مذاکره با هر گزینهای در آمریکا داشته باشد»؛ چراکه از منظر این تحلیلگر مسائل بینالملل، «اگرچه پس از ترور دونالد ترامپ به احتمال بسیار زیاد باید او را رئیسجمهور آتی ایالات متحده دانست، اما تهران میبایست سناریوهای مختلفی را برای خروجی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در نظر بگیرد».
عبدالرضا فرجیراد نیز قدرتگیری مجدد دونالد ترامپ را فرصت بهتری برای دولت پزشکیان میداند و در تشریح این گفته خود به «شرق» میگوید: «اگرچه جمهوری اسلامی ایران به واسطه دستور دونالد ترامپ برای ترور سردار سلیمانی نوعی واکنش منفی نسبت به دولت او خواهد داشت، اما تهران قطعا با تفکیک موضوع مذاکرات و پرونده ترور سردار سلیمانی و تعقیب قضائی دونالد ترامپ، سعی خواهد کرد بستر جدیدی را برای گفتوگوها با طرف آمریکایی داشته باشد». در همین رابطه، سفیر پیشین ایران در ایسلند به شکل مشخص روی گفتههای دو ماه پیش دونالد ترامپ مانور میدهد که عنوان کرده بود به دنبال براندازی حکومت در ایران نیست و اتفاقا سعی میکند مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران را به شکل جدی از سر بگیرد؛ امری که از منظر فرجیراد بر اساس آن «یک پالس مثبت از سوی دونالد ترامپ به تهران داده شد و روی کار آمدن مسعود پزشکیان هم پالس مثبتی برای دولت آتی در آمریکا خواهد بود».
فرجیراد در ادامه گفتوگوی خود به انتخاب دونالد ترامپ برای معاوناولی جیدی ونس میپردازد و تلاش برای «ونسهراسی» در مقابل ایران را هم یک پروژه ناکام و شکستخورده میداند؛ چراکه به زعم او، «اساسا جیدی ونس برخلاف چهرههای رادیکالی مانند جان بولتون، نیکی هیلی و نظایر آنها، بههیچوجه نه به فکر براندازی و نه درصدد حمله نظامی به ایران است». ضمن اینکه تحلیلگر ارشد یادآور میشود که «جمهوری اسلامی ایران تجربه روی کار آمدن بوش، جان بولتون، نیکی هیلی و دیگر گزینههای تندرو، جنگطلب و ضدایرانی در ساختار سیاسی ایالات متحده آمریکا را دارد که هیچکدام از آنها در نهایت جنگ با ایران را کلید نزدند». بنابراین ترکیب «ترامپ-ونس» از منظر استاد ژئوپلیتیک، «بههیچوجه ترکیب ترسناک و نگرانکنندهای برای دولت پزشکیان و آینده ایران نخواهد بود».
البته فرجیراد این هشدار را هم میدهد که «با توجه به تأثیر تحریمها بر وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور و همچنین با در نظر گرفتن مشکلات داخلی در ایران، تفاوتی نخواهد کرد که رئیسجمهور آتی آمریکا جو بایدن باشد یا دونالد ترامپ یا هر فرد دیگری»، بلکه به گفته او «باید دولت پزشکیان و ساختار جمهوری اسلامی ایران از هماکنون برنامه جدی، منسجم، دقیق، کارشناسیشده و منطبق با واقعیتها را برای مذاکرات در جهت لغو تحریمها تعریف و ترسیم کند».