هشدار جدی عباس عبدی درباره افول علم در کشور؛ آقایان فکر میکنند علوم انسانی علم نیست یا خودشان به آن مسلطاند
رویداد ۲۴| عباس عبدی در یادداشت امروز خود از وضعیت نگرانکننده علم در کشور میگوید و تصریح میکند: «واقعیت این است که جامعه ما از تمامی این جهات دارای کم و کسریهایی است که امکان توسعه علمی را در آن تضعیف کرده است.»
وی در توضیح آورده است: «آموزش علمی و متوسطه کشور در وضعیت اورژانسی است. نزدیک به یک میلیون نفر ترک تحصیل کرده داریم؟! این به جز افرادی است که ثبتنام کرده ولی غیبت میکنند یا امتحان نمیدهند. آنان هم که ادامه میدهند نمرات میانگین بسیار پایینی دارند. وضعیت رضایت دانشآموزان از محیط آموزشی مطلوب نیست. نابرابری آموزشی بسیار زیاد است این را از قبولیهای کنکور بر حسب مناطق و مدارس دانشآموزان میتوان استنتاج کرد. شکاف آموزشی میان مدارس دولتی و مدارس ویژه و غیرانتفاعی بسیار بالا است. تقریبا قریب به اتفاق فرزندان مدیران بالای حکومت در مدارس غیرانتفاعی درس میخوانند. حتی بخشی از دانشآموزان مدارسی که به زبان خارجی آموزش میبینند فرزندان مسوولان هستند. سهم آموزش از تولید ناخالص داخلی پایین و حدود ۳درصد است سهم پژوهش که قرار بود به ۳درصد برسد در حد نیم درصد است. رتبههای جهانی ایران در همه این شاخصها پایینتر از میانگین است. معدل فارغالتحصیلان آموزش عمومی در مرز قبولی است، به عبارت دیگر تعداد زیادی مردود میشوند. تمرکز بر رشد آموزشی تعدادی نخبه به شرطی خوب و مفید است که کلیت آموزش در وضع خوبی باشد و مهمتر اینکه این افراد جذب دانشگاهها و بازار کار ایران شوند، نه آنکه از ابتدا دنبال مهاجرت باشند.»
عبدی با تاکید بر اینکه «وضعیت دانشگاهها و نداشتن استقلال کافی آنها، مسالهای جدی است» مینویسد: «به جای علم، مدرکگرایی مبتذل جانشین استخدامها و ارتقای موقعیتها شده است.... گفته میشود که ۷۵ درصد پذیرفتهشدگان رشتههای پزشکی از دانشجویان سهمیهای هستند و حتی افراد با رتبههای ۱۰۰هزار نیز در دانشگاه پذیرفته میشوند. در گزینش استادان و اعضای هیاتهای علمی، تقریبا ملاک اول، تعلقخاطر داوطلب استخدام به امور سیاسی و نگاه به حکومت است و معیارهای علمی و ارتقای آن در مراتب بعدی قرار میگیرد.»
وی ادامه میدهد: «از همه اینها بدتر یا حداقل یکی از بدترین آنها، تفکیک کردن میان علم تجربی فنی و مهندسی و تا حدی! پزشکی با علوم اجتماعی و انسانی است. در ایران گمان میکنند که علوم اجتماعی و انسانی، یا علم نیست، یا اگر هم باشد، آقایان خودشان به آن مسلط هستند! و جالب اینکه رقابت در این حوزه را نیز نمیپذیرند.»
او معتقد است «رویکرد علمی در حوزه اقتصاد، سیاست خارجی، سیاست داخلی و اجتماعی باید حاکم شود سیاستگذاری در همه این حوزهها دور از رویکرد علمی است. وضعیت سیاستهای رسمی در ارتباط و مراوده جامعه علمی ایران با جهان، وضعیت فاجعهبار اینترنت، شرایط اقتصادی و درآمدی کشور و ضعفهای آن در حمایت از توسعه علمی، ضعف آموزش متوسط و عمومی، فقدان استقلال دانشگاهها، ضوابط گزینشها و سهمیهبندی ویرانگر در پذیرش دانشجو و استاد، فقدان زیرساختهای علمی مثل آزمایشگاههای پیشرفته، ترویج خرافه از سوی رسانههای رسمی، و تمایز قایل شدن میان حوزههای گوناگون علم که مبتنی بر روش تحقیق مشترک هستند، جملگی موجب میشود که چندان امیدی از توسعه علمی و تأثیر چشمگیر آن بر توسعه ملی نداشته باشیم.»
عبدی در پایان تاکید میکند: «یکی از مهمترین شروط توسعه علمی حق دسترسی آزاد به اطلاعات است که در ایران اصلا وضعیت مناسبی ندارد. همچنین نهادهای علمی و توسعهدهنده آن باید استقلال نسبی خود را داشته باشند و نمیتوانند گوش به فرمان مدیران و صاحبان قدرت باشند.»