جمنا:چندپارگی، عدم اجماع و فقدان رهبری کاریزماتیک
رویداد۲۴-دو ماه و نیم به انتخابات ریاست جمهوری در ایران باقی ماندهاست، سؤال اصلی این است که با وجود تمام انتقاداتی که به عملکرد دولت روحانی در بخشهای مختلف وارد است، سرنوشت انتخابات ۱۳۹۶ به چه صورت رقم خواهد خورد.
از آن جهت که در ارزیابی دولت آقای روحانی هم ضعفهایی وجود دارد و هم نقاط مثبت و نقاط قوت دولت ایشان بیشتر از نقاط ضعف است، رأی دهندگان سرجمع خروجی دولت را نگاه میکنند، که در مجموع مثبت است. از سوی دیگر واقعاً آلترناتیو دیگری هم وجود ندارد که در مقابل آقای روحانی بیاید و کار دیگری بکند.
در نیروهای سیاسی دو جناح در کشور وجود دارد، یکی اصلاحطلبان و جناح دیگر که پیش از این به اصولگرا مشهور بود و به حدی تحت لوای این اسم دولتهای نهم و دهم مرتکب اشتباهات شد، که امروز دیگر سعی میکنند زیر پرچم این نام قرار نگیرند و اسمهای دیگری برای خودشان برگزیدهاند.
وضعیت اصلاحطلبان مشخص است که به یک تصمیم جمعی رسیدهاند که از آقای روحانی حمایت کنند. در نتیجه از جناح اصلاحطلب در مقابل آقای روحانی کسی نامزد نخواهد شد. پس رأی جبهه اصلاحطلبان همگی در اختیار آقای روحانی است. طبیعی است که حمایت چهرههای برجسته جناح اصلاحطلب یعنی آقایان خاتمی و عارف از آقای روحانی نقش مهمی در بسیج افکار عمومی در رأی به آقای روحانی دارد.
جناح دیگر که فعلاً نام آن معلوم نیست و در مقابل اصلاحطلبان قرار گرفتهاند و سیاستمدارانی هستند که در داخل خانواده انقلاب اسلامی قرار دارند، اما همچنان از یک تشکل فراگیر و همسو بیبهرهاند. هر چند که تلاشهای تازهای شدهاست تا تحت لوای مجموعهای با عنوان جبهه مردمی نیروهای انقلاب مشهور به جمنا در یک جبهه با هم وارد شوند.
اما آنچه تاکنون از جمنا دیدهشده است درواقع جمع نقیضین است. نیروهایی در این جبهه حضور دارند که در کنار یکدیگر جمع نمیشوند. مثلاً محسن رضایی و حداد عادل یا سعید جلالی رقیب یکدیگر بودهاند. برنامههای سیاست خارجی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آقای محسن رضایی با سعید جلیلی و حداد عادل کاملاً متفاوت است.
این جبهه نقاط ضعف اساسی دارد. یکی اینکه رهبری ندارد و اتفاق و اجماع بر خلاف اصلاحطلبان بر سر رهبری وجود ندارد. در میان اصلاحطلبان ریشسفیدان و رهبرانی حضور دارند که تمامی نیروهای اصلاحطلب، کم و بیش در این رهبری اتفاق نظر دارند، هر چند که آقای هاشمی رفسنجانی به رحمت ایزدی پیوستهاند، اما رهبری جبهه اصلاحطلبان زنده است و اجماع حول محور این رهبری وجود دارد.
بنابراین میتواند همه احزاب اصلاحطلب را وارد یک جبهه کند و نظری را که رهبری اصلاحطلب ابلاغ میکند، همه احزاب اصلاحطلب پیروی کنند. اما این وضع در میان اصولگرایان وجود ندارد، افراط و تفریط بسیاری زیادی وجود دارد، بخشی از نیروهای این جناح نزدیک به اصلاحطلبان هستند، همانگونه که میبینیم امروز رئیس جمهور کشور یک اصولگرای قدیمی است که از حمایت اصلاحطلبان برخوردار است و اصولگرایان به دنبال پیدا کردن رقیبی برای او هستند.
طیفهای سیاسی در میان اصولگرایان آنچنان پراکنده هستند که یک سر آن به پایداری ختم میشود که بسیار مواضع افراطی دارند، از سوی دیگر یک سر آن به گروههایی میرسد که خیلی به جبهه اصلاحطلبان نزدیکند.
امروز جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و آقای مصباح یزدی که به عنوان مثلثی نقش رهبری جریان اصولگرایی را بر عهده داشتند، امروز در این دوره کاملاً غایب هستند. این سه ستون اصولگرایان امروز در انتخابات پیش رو هیچ نقشی برایشان تعریف نشدهاست.
آنچه امروز در جمع جمنا دیدهمیشود، چندپارگی، عدم اجماع و فقدان رهبری کاریزماتیک است. و حتی اگر تمام این ضعفها هم در میان این گروه تازه تأسیس وجود نداشت، این گروه از یک نامزد شاخص و کاریزماتیک با پیشینه و کارنامه روشن و مشخص کاریزماتیک که بتواند در برابر آقای روحانی وارد مبارزه سیاسی بشود بی بهره است. بنابراین همین عدم وجود یک چهره کاریزماتیک جذاب با مدیریت روشن اقتصادی کمک میکند که مردم اصلح را از بین نامزدهای احتمالی انتخاب کنند که در نتیجه اکثریت آرای مردمی پیشبینی میشود که به سمت آقای روحانی خواهد بود.
*امید ایرانیان