مدیران موفق دولت هاشمی در این مقطع کارآیی لازم را ندارند/ تقسیم بندی مردم و معترضان طبیعی نیست
رویداد۲۴ عضو ارشد حزب کارگزاران هستید که بیانیهاش با انتقاد حزب اعتدال و توسعه مواجه شد. یا برخی احزاب سیاسی آنقدر درگیر سهمخواهی شدند که به نظر نمیرسد فرصت و انگیزه هم اندیشی داشته باشند تا تغییر مثبتی که مدنظرتان بود محقق شود. اینطور نیست؟
اعتقاد ندارم کارگزاران با اعتدال و توسعه وارد چالش شده است بلکه ماجرا چنین بود که کارگزاران نسبت به مسائلی که دولت با آن مواجه است بحث کارشناسی کرد و به این نتیجه رسید که این موضوعات در فعالیت دولت اثر منفی گذاشته است که طی بیانیهای اعلام کرد. همچنین پیشنهاداتی را مطرح کرد که اگر قرار است روند امور در دولت شکل بهتری به خودش بگیرد و مشکلات رفع شود چه باید کرد. پس از آن بود که حزب اعتدال و توسعه این اقدامات را چنین تفسیر کرد که کارگزاران به دنبال سهمخواهی است. ما که آقایان جهانگیری و همتی را در دولت داریم و دنبال حضور اعضای کارگزاران در دولت نیستیم. الان چرخه سنی برخی در دولت از مدیریت گذشته است و میتوانند مشاوران خوبی باشند اما چرخه همان چرخه بستهای است که تکرار میشود. میبینید وزیری که در دولت بابا بوده و کارنامه موفقی هم داشت اکنون میآید اما عملکرد مورد تاییدی ندارد. آدمهایی که در آن برهه موفق بودند در این مقطع کارآیی لازم را ندارند. حرف کارگزاران این است که باید خون تازه وارد این سیستم بشود و آن چرخه ترک بردارد و تغییر کند که دیگران آن را به سهمخواهی و درافتادن با دیگران تعبیر میکنند که چنین نیست. هدف کارگزاران درافتادن با اعتدال و توسعه نبود و ما اصلا کاری به این حزب نداریم. به دلیل اینکه آقای روحانی عضو حزب اعتدال و توسعه است چنین تفسیر کردند. یکی دیگر از موضوعات تیم اقتصادی دولت است که در آن آقای نوبخت و برخی دیگر از اعضای حزب اعتدال و توسعه حضور دارند که با این موضوع بهصورت شخصی برخورد میکنند، اما واقعیت این است که هدف کارگزاران چنین موضوعی نبوده است. من از نامه یا بیانیه کارگزاران دفاع میکنم، چراکه خیلی بهنگام و خوب بود.
خانواده هاشمی مورد توجه زیاد شایعهسازها هستند مثلا میگویند آقا مهدی زندان نیست!
مهدی در زندان است. همین شنبه برای دیدن مهدی به زندان رفتیم.
آقای هاشمی هیچوقت نخواستند مسیری که شما میروید را متوقف کنند، اما به دلیل حساسیتی که برخی به اقداماتتان داشتند، ذهن ایشان نگران بود و دغدغه شما را داشتند. اینطور نبود؟
فکر بابا مشغول بود و اعتراضهای زیادی میشد. اصولگرایان در زمانی که روزنامه زن را راهاندازی کردم به من اعتراض نمیکردند و پیش بابا میرفتند و اعتراض میکردند «چرا فائزه این را نوشت، چرا فائزه این عکس را گذاشت، چرا فائزه این کار را کرد و چرا فائزه آن کار را کرد. روزنامه زن باید تعطیل شود و...» یعنی فشارها به بابا بیشتر از من بود. برخی عکسالعمل کارهای من را به بابا منتقل میکردند.
بابا در روزی که تصمیم به انتشار روزنامه زن گرفتم از هدفم سوال کرد و پاسخ دادم هدف من فرهنگ سازی درباره حقوق زنان است چون معتقد بودم «مشکلات فرهنگی ما با مطالعه روزنامه و آگاهی رسانی به مردم کاهش پیدا میکند. طبیعتا میخواهم به قوانین و نابرابری حقوق زنان و مردان هم توجه کنم. روزنامه نباید مختص یک قشر باشد، چراکه برای همه مردم است. اگر قرار باشد روزنامه زنانه باشد فقط زنان میخوانند، پس مردان در کجا باید تحت تاثیر قرار بگیرند بنابراین باید به مسائل کل جامعه بپردازم علاوه بر اینکه اولویت من اختصاص بخش عمده روزنامه به مسائل زنان است» که موافقت کرد. نکته جالب اینکه در ابتدا به روزنامه زن مجوز نمیدادند. معتقدم بابا آنچنان با حرفهای من مخالف نبود و بیشتر در مورد زمان، نوع و سیاست مطرح شدن آن تذکر میداد. تذکراتی که از بابا میگرفتم خیلی کم بود.
یکی از ایراداتی هم که به شما میگرفتند، موضوع دوچرخه سواری زنان بود، آن همه اعتراض و فشار چه دلیلی داشت؟
من موضوع دوچرخه سواری زنان را دو سال قبل از آغاز اعتراضات به این موضوع مطرح کرده بودم. اعتراضات و فشارها در حالی بود که دوچرخه سواری خانمها نیاز به قانون ندارد و منعی برای آن نیست. 2 سال پس از طرح دوچرخه سواری زنان وقتی که برای مجلس، کاندیدا شدم مخالفان یادشان افتاد که میتوانند از این موضوع علیه من استفاده کنند. من هر کجا که میرفتم از من سوال میشد و پاسخ میدادم وگرنه دوچرخهسواری بانوان هیچگاه شعار انتخاباتی من نبود ولی تبدیل به شعار تبلیغاتی شد. به نظرم دوچرخه سواری بانوان منعی نداشت و یک جو سیاسی برای آن ایجاد کردند. فتواهایی که گرفتم هم اینگونه بود که گفته نشد دوچرخه سواری حرام است بلکه گفتند مفسده انگیز باشد، حرام است. الان مطالبات جامعه بسیار بالاتر رفته و حساسیتها به دوچرخه سواری بانوان وجود ندارد یا بسیار ناچیز است. دوچرخه سواری بانوان در جامعه به تدریح به اقدام عادی در جامعه تبدیل شد و مطالبات زنان به سمت موضوعات حادتر رفت بنابراین مخالفتها با این موضوع در زمانی که مطالبات دیگری مطرح شد کاهش پیدا کرد و برخلاف آن سالها دیگر ایرادات جدی به این موضوع گرفته نشد. همان ایام هم میدیدیم که زنانی در تهران و شهرستانها دوچرخه سواری میکنند و بیشتر اعتراضات به دلیل مسائل سیاسی بود.
مردم در این شرایط چه باید بکنند؟
مردم باید بیان مطالباتشان را از مسیر منطقی ادامه دهند. مردم خودشان کار خودشان را میکنند و ادامه بیان مطالبات اگر ادامه پیدا کند، تاثیرگذار است. در قرآن هم آمده است که سرنوشت هر قومی را خودشان تعیین میکنند یعنی اشتباه است اگر ساکت باشیم و فکر کنیم اتفاقات خوبی رخ میدهد بلکه باید مطالبات گفته شود، گفته شود، گفته شود تا شاید اتفاقی بیفتد. آنها هم مردمی هستند که مطالباتی دارند که ممکن است جایی به آنها گفته باشد اما در نهایت جزو مردم ناراضی هستند. مگر کسی در زمان انقلاب میتوانست جدا کند و بگوید این طرفدار فلان است و آن طرفدار فلان. همه میآمدند و اعتراضاتشان را میگفتند. این تقسیم بندی مردم و معترضان سیاسی است که بر اعتراضات مردم سرپوش بگذارد و بگوید طبیعی نیست. یک عده ممکن است دغدغه اقتصاد و یک عده ممکن است دغدغه دیگری داشته باشند. همه قرار نیست دغدغه اقتصاد داشته باشند. مگر چه نقشی غیر از بیان یک اعتراض میتوانند داشته باشند. باید حرف آنها هم شنیده شود. من قبول ندارم دیگران سوءاستفاده میکنند. معتقدم ما دشمن خودمان هستیم.