محسن هاشمی:
قالیباف با مذاکرات پنهانی و نامه لاریجانی شهردار تهران شد/ برنامه برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ندارم
رییس شورای پنجم شهر تهران در گفتگوی از برنامههای خود برای توسعه تهران، رابطه اش با دولت و معاون اول رییس جمهور و احتمال شهردار یا رییس جمهور شدنش گفت و به تشریح شکستش مقابل قالیباف و همینطور چرایی پیش آمدن مشکلات اقتصادی اخیر پرداخت.
رویداد۲۴ محسن هاشمی در گفتوگویی درباره وضعیت شورای شهر، شهرداری پیشین، شورای شهر پیشین و انتخابات ریاست جمهوری پاسخ داده است که سخنان مهم او را در ادامه میخوانید:
*آگاهی جدی از وضعیت ترافیکی تهران ندارم، اما آنچه که شنیدم، به دلیل آنکه برای ترافیک صبح مدیریت بهتری شده وضع بهتری دارد. ولی ترافیک پیک عصر ما همچنان پابرجاست. علت هم در این است که شما در پیک عصر به غیر از مسائل مربوط به رفت و آمد پرسنل و اماکن اداری، ناگهان بخش تجاری شهر هم به شدت فعال میشوند و از ساعت ۴ و ۵ که بخش تجاری فعال میشود، کسانی که میخواهند اقدامات گردشگری و خرید انجام دهند از این موقع بیرون میآیند و به حجم ترافیک هم اضافه میشود.
* اولین و مهمترین غافلگیری ما مربوط به سیل تجریش هست. آنطور که به خاطر میآورم دومین غافلگیری هم برای زمان آقای قالیباف است که مربوط به سیل خط ۴ مترو است که آب داخل تونل رفت. از این غافلگیریها همیشه در تهران بوده و فقط به آقای نجفی ربط ندارد.
*آخرین باری که مترو سوار شدم مربوط به تقریبا یک ماه و نیم پیش است. نه! یعنی همین زمان که با آقای افشانی بازدید رفتیم.
*حجم زیادی پول بدون اینکه مترو تجهیز شود خرج شد و علتش هم این بود که میخواستند بگویند که ما خط ۶ را تمام کردیم، ۷ هم تمام کردیم و بیخودی پروژهها را در وضعیت ۵۰ درصد افتتاح کردند. در صورتی که اگر این پول را منظم خرج میکردند، حداقل بخشی از این پروژهها انجام میشد. اینکه شما خط را بدون تجهیزات راه اندازی کنید، واگن هم نداشته باشید و بعد بگویید من ۲۰۰ کیلومتر مترو دارم، فایدهای ندارد.
* قیمت بنزین در آنجا یک و نیم دلار است. قیمت سوخت در کشورهای پیشرفته، حدود یک دلار است و روی آن ۵۰ سنت مالیات میگیرند. خوب فکر میکنید این پول مالیات کجا میرود؟ حقوق که نمیدهند؟ همه را در حمل و نقل ریلی و عمومی هزینه میکنند نه در حمل و نقل خودرو محور. با این پول اتوبان نمیسازند. محال است از این پول یک ریال، یا یک یورو و یا یک دلار هزینه ساخت اتوبان شود یا تمهیدات خودرویی ایجاد کنند. چون خودرو اقتصاد خودش را دارد.
*باید وضعیت اقتصادی کشور را که هنوز تحریمهای ظالمانه آمریکا شروع نشده تحلیل درست کنید. اولین نکته این است که ما برای اینکه بتوانیم مشکلات کشور را حل کنیم. باید این را یاد بگیریم که بتوانیم بین بد و بدتر انتخاب کنیم.
*آقای روحانی توصیهها را گوش میدهد، اما میگوید احسن نیست. شما ممکن است ۲۰۰ جمله بگویید، اما من احسن ندانم و عمل نمیکنم و شما هستید که باید این توصیهها را احسن بدانید و عمل کنید.
*کسی که در انتخابات شورای شهر شرکت میکند دلیلی ندارد دنبال شهردار شدن باشد. آنطور که من شنیدهام مردم تمایل داشتند که بنده شهردار شوم. اما زمانی که من در انتخابات شورای شهر شرکت کردم میخواستم عضو شورای شهر بشم.
*علت کاندید شدنم این بود که تعداد افراد زیادی در شهر به من مرتبا گفتند که شما خودت برای شهردار شدن تلاش نمیکنی و من هم برای نشان دادن تلاشم وارد انتخابات شدم.
*قبل از رقابت با قالیباف با او صحبت کردم که قالیباف به من اعلام کرد من وارد انتخابات نمیشوم و شما بیایید و خوب است. این را میتوانید از خودش هم سوال کنید. اما وقتی رقابتهای انتخاباتی جدی شد، یک مرتبه به من گفت: از بالا (شاید هم حزبیهایش) به من گفتند که وارد عرصه انتخابات شوم. پس از آن قالیباف به من گفت: من میخواهم بیایم و خوب است که شما نیایید که من آن روز در پاسخ به او اعلام کردم نمیتوانم، زیرا عدهای روی من حساب کردهاند و اصلا خوب نیست که من وسط میدان شانه خالی کنم.
* به نظرم کوته فکری است که من اکنون فکر کنم سال ۱۴۰۰ رئیس جمهور میشوم و البته مشخص نیست تا آن موقع چه اتفاقاتی بیافتد.
* اکنون شرایط دولت به گونهای است که نباید دولت را تضعیف کرد، پدر من هم اگر بودند اکنون دولت را تضعیف نمیکرد؛ مقام معظم رهبری نیز گفتهاند که نباید دولت را تضعیف کنیم.
* رای ما رای آقای دنیامالی بود، او با تیم اصلاحطلب وارد شورا شد، اما به نفع اصولگرایان رأی داد، خانم راستگو هم همینطور عمل کرد، وگرنه ما ۱۷ رأی داشتیم. ولی آقای دنیامالی قسر در رفت.
*هیچ اعلام آمادگی نمیکنم، چون فرض ما بر این است که این چند ماه هم شهردار داریم. این انتخابات آخر بعد از فوت پدرم شرکت کردم خیلی بیشتر به نفعم شد چرا که یک دفعه زیاد رای آوردم بعد من فهمیدم که خداوند چقدر من را دوست داشت که اجازه نداد من در آن برهه در انتخابات قبلی شرکت کنم؛ ولی در این انتخابات یک وضعیت مناسبی پیش آمد که با توکل به خدا باعث شد اینطور رقم بخورد. در مورد شهرداری هم باید به خدا توکل کنیم، اگر شما انقدر علاقه دارید من شهردار شوم همه به خدا توکل کنید. البته میتوانید یک ختم امن یجیب هم بگیرید. در توکل ختم هم میگیرند.
امیدوار رضایی، نماینده وقت مجلس میکند آن زمان به گفته انتخاب قالیباف برای دور سوم به شهرداری تهران خلاف قانون است، اما بعد از انتخاب قالیباف حرف خود را تغییر داده و گفته این انتخاب کاملا قانونی صورت گرفته است.
* فرضم این بود که قالیباف نمیتواند شهردار شود، همانگونه که شما میگویید افشانی نمیتواند شهردار بماند، آقای قالیباف هم نمیتوانست شهردار شود، زیرا در قانون بندی وجود داشت که شهردار بیش از دو دوره متوالی نمیتواند شهردار بماند.
*قالیباف بر اساس مذاکرات پنهان شهردار شد.
*کسی هم از از شورای نگهبان موافقت نگرفت، بلکه از مجلس گرفتند. آقای امیدوار رضایی اخوی برادر محسن رضایی و نماینده مجلس به من زنگ زد واعلام کرد که ما در مجلس بررسی کردیم که قالیباف نمیتواند شهردار شود و شما محکم برو، اما بعد از این ماجرا برخی به مجلس رفتند و با آقای لاریجانی صحبت کردند و نامه گرفتند که قالیباف میتواند وارد انتخابات شود.
* آن زمان آقای قالیباف نمیتوانست وارد انتخابات شود که او آمد، من هم رقابت سالم کردم، عدهای هم به بنده رأی دادند، که بعد از این اتفاق دیگری افتاد و ما ۱۵_۱۵ شدیم.
* در آن حالت باز تکلیف مشخص نبود و نباید رأیگیری را مجدد تکرار میکردند، باید صبر میکردند و تکلیف را مشخص میکردند. در آن موقع دو تا اتفاق بد افتاد، اما من علیرغم همه این حرفها، چون خودم در رقابت بودم هیچی نگفتم. همانجا رفتم نشستم لبخند زدم و نیش خودم را باز کردم تا کسی فکر نکند که ناراحت هستم و کنار آقای قالیباف نشستم و او شهردار شد و خیلی هم خوب شد، آقای قالیباف برای شهر وقت گذاشتند و شهر تهران آباد شد.
*در جلسات کاری آقای جهانگیری را ملاقات میکنم، رئیسجمهور به علت مشغله کاری خود کمتر به افراد فرصتی برای ملاقات میدهند حتی درباره وزرای آقای روحانی نیز به همین صورت است، به همین دلیل وقتی بخواهم مسالهای را مطرح کنم خدمت آقای جهانگیری میروم. البته من دو بار برای دیدار با رئیس جمهور درخواست وقت کردم که هر دو بار اقای روحانی را ملاقات کردم، اما هیچ وقت نخواستم آقای روحانی را اذیت کنم و هیچ زمانی نشده است که درخواست جلسه داشتم و آقای روحانی قبول نکنند.
* اولین و مهمترین غافلگیری ما مربوط به سیل تجریش هست. آنطور که به خاطر میآورم دومین غافلگیری هم برای زمان آقای قالیباف است که مربوط به سیل خط ۴ مترو است که آب داخل تونل رفت. از این غافلگیریها همیشه در تهران بوده و فقط به آقای نجفی ربط ندارد.
*آخرین باری که مترو سوار شدم مربوط به تقریبا یک ماه و نیم پیش است. نه! یعنی همین زمان که با آقای افشانی بازدید رفتیم.
*حجم زیادی پول بدون اینکه مترو تجهیز شود خرج شد و علتش هم این بود که میخواستند بگویند که ما خط ۶ را تمام کردیم، ۷ هم تمام کردیم و بیخودی پروژهها را در وضعیت ۵۰ درصد افتتاح کردند. در صورتی که اگر این پول را منظم خرج میکردند، حداقل بخشی از این پروژهها انجام میشد. اینکه شما خط را بدون تجهیزات راه اندازی کنید، واگن هم نداشته باشید و بعد بگویید من ۲۰۰ کیلومتر مترو دارم، فایدهای ندارد.
* قیمت بنزین در آنجا یک و نیم دلار است. قیمت سوخت در کشورهای پیشرفته، حدود یک دلار است و روی آن ۵۰ سنت مالیات میگیرند. خوب فکر میکنید این پول مالیات کجا میرود؟ حقوق که نمیدهند؟ همه را در حمل و نقل ریلی و عمومی هزینه میکنند نه در حمل و نقل خودرو محور. با این پول اتوبان نمیسازند. محال است از این پول یک ریال، یا یک یورو و یا یک دلار هزینه ساخت اتوبان شود یا تمهیدات خودرویی ایجاد کنند. چون خودرو اقتصاد خودش را دارد.
*باید وضعیت اقتصادی کشور را که هنوز تحریمهای ظالمانه آمریکا شروع نشده تحلیل درست کنید. اولین نکته این است که ما برای اینکه بتوانیم مشکلات کشور را حل کنیم. باید این را یاد بگیریم که بتوانیم بین بد و بدتر انتخاب کنیم.
*آقای روحانی توصیهها را گوش میدهد، اما میگوید احسن نیست. شما ممکن است ۲۰۰ جمله بگویید، اما من احسن ندانم و عمل نمیکنم و شما هستید که باید این توصیهها را احسن بدانید و عمل کنید.
*کسی که در انتخابات شورای شهر شرکت میکند دلیلی ندارد دنبال شهردار شدن باشد. آنطور که من شنیدهام مردم تمایل داشتند که بنده شهردار شوم. اما زمانی که من در انتخابات شورای شهر شرکت کردم میخواستم عضو شورای شهر بشم.
*علت کاندید شدنم این بود که تعداد افراد زیادی در شهر به من مرتبا گفتند که شما خودت برای شهردار شدن تلاش نمیکنی و من هم برای نشان دادن تلاشم وارد انتخابات شدم.
*قبل از رقابت با قالیباف با او صحبت کردم که قالیباف به من اعلام کرد من وارد انتخابات نمیشوم و شما بیایید و خوب است. این را میتوانید از خودش هم سوال کنید. اما وقتی رقابتهای انتخاباتی جدی شد، یک مرتبه به من گفت: از بالا (شاید هم حزبیهایش) به من گفتند که وارد عرصه انتخابات شوم. پس از آن قالیباف به من گفت: من میخواهم بیایم و خوب است که شما نیایید که من آن روز در پاسخ به او اعلام کردم نمیتوانم، زیرا عدهای روی من حساب کردهاند و اصلا خوب نیست که من وسط میدان شانه خالی کنم.
* به نظرم کوته فکری است که من اکنون فکر کنم سال ۱۴۰۰ رئیس جمهور میشوم و البته مشخص نیست تا آن موقع چه اتفاقاتی بیافتد.
* اکنون شرایط دولت به گونهای است که نباید دولت را تضعیف کرد، پدر من هم اگر بودند اکنون دولت را تضعیف نمیکرد؛ مقام معظم رهبری نیز گفتهاند که نباید دولت را تضعیف کنیم.
* رای ما رای آقای دنیامالی بود، او با تیم اصلاحطلب وارد شورا شد، اما به نفع اصولگرایان رأی داد، خانم راستگو هم همینطور عمل کرد، وگرنه ما ۱۷ رأی داشتیم. ولی آقای دنیامالی قسر در رفت.
*هیچ اعلام آمادگی نمیکنم، چون فرض ما بر این است که این چند ماه هم شهردار داریم. این انتخابات آخر بعد از فوت پدرم شرکت کردم خیلی بیشتر به نفعم شد چرا که یک دفعه زیاد رای آوردم بعد من فهمیدم که خداوند چقدر من را دوست داشت که اجازه نداد من در آن برهه در انتخابات قبلی شرکت کنم؛ ولی در این انتخابات یک وضعیت مناسبی پیش آمد که با توکل به خدا باعث شد اینطور رقم بخورد. در مورد شهرداری هم باید به خدا توکل کنیم، اگر شما انقدر علاقه دارید من شهردار شوم همه به خدا توکل کنید. البته میتوانید یک ختم امن یجیب هم بگیرید. در توکل ختم هم میگیرند.
امیدوار رضایی، نماینده وقت مجلس میکند آن زمان به گفته انتخاب قالیباف برای دور سوم به شهرداری تهران خلاف قانون است، اما بعد از انتخاب قالیباف حرف خود را تغییر داده و گفته این انتخاب کاملا قانونی صورت گرفته است.
* فرضم این بود که قالیباف نمیتواند شهردار شود، همانگونه که شما میگویید افشانی نمیتواند شهردار بماند، آقای قالیباف هم نمیتوانست شهردار شود، زیرا در قانون بندی وجود داشت که شهردار بیش از دو دوره متوالی نمیتواند شهردار بماند.
*قالیباف بر اساس مذاکرات پنهان شهردار شد.
*کسی هم از از شورای نگهبان موافقت نگرفت، بلکه از مجلس گرفتند. آقای امیدوار رضایی اخوی برادر محسن رضایی و نماینده مجلس به من زنگ زد واعلام کرد که ما در مجلس بررسی کردیم که قالیباف نمیتواند شهردار شود و شما محکم برو، اما بعد از این ماجرا برخی به مجلس رفتند و با آقای لاریجانی صحبت کردند و نامه گرفتند که قالیباف میتواند وارد انتخابات شود.
* آن زمان آقای قالیباف نمیتوانست وارد انتخابات شود که او آمد، من هم رقابت سالم کردم، عدهای هم به بنده رأی دادند، که بعد از این اتفاق دیگری افتاد و ما ۱۵_۱۵ شدیم.
* در آن حالت باز تکلیف مشخص نبود و نباید رأیگیری را مجدد تکرار میکردند، باید صبر میکردند و تکلیف را مشخص میکردند. در آن موقع دو تا اتفاق بد افتاد، اما من علیرغم همه این حرفها، چون خودم در رقابت بودم هیچی نگفتم. همانجا رفتم نشستم لبخند زدم و نیش خودم را باز کردم تا کسی فکر نکند که ناراحت هستم و کنار آقای قالیباف نشستم و او شهردار شد و خیلی هم خوب شد، آقای قالیباف برای شهر وقت گذاشتند و شهر تهران آباد شد.
*در جلسات کاری آقای جهانگیری را ملاقات میکنم، رئیسجمهور به علت مشغله کاری خود کمتر به افراد فرصتی برای ملاقات میدهند حتی درباره وزرای آقای روحانی نیز به همین صورت است، به همین دلیل وقتی بخواهم مسالهای را مطرح کنم خدمت آقای جهانگیری میروم. البته من دو بار برای دیدار با رئیس جمهور درخواست وقت کردم که هر دو بار اقای روحانی را ملاقات کردم، اما هیچ وقت نخواستم آقای روحانی را اذیت کنم و هیچ زمانی نشده است که درخواست جلسه داشتم و آقای روحانی قبول نکنند.
خبر های مرتبط