نمایشگاه کتاب، کودک سر راهی مسئولان شهری
رویداد۲۴-نمایشگاه کتاب را یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی کشور می دانند.که در
میانه اردیبهشت ماه هر سال برگزار میشود. از سال ۱۳۶۶ که اولین نمایشگاه
بین الملی کتاب برگزار شد تا به امروز که بیست و نهمین دوره برگزاری این
نمایشگاه است مشکلات بسیاری وجود داشته و دارد. محل برگزاری نمایشگاه تا
سال ۱۳۸۵ در نمایشگاه بینالمللی تهران بود اما حجم ترافیک بزرگراه چمران
آنقدر زیاد میشد و کلافه کننده بود که تقریبا مهار ترافیک در این نقطه از
شهر غیر ممکن بود. محدودیت تردد در اتوبان از یک سو و حجم انبوه خودروهای
علاقهمندان از سوی دیگر ترافیک چمران را به کابوسی برای مردم تبدیل
میکرد. وضعیت موجود برگزاری نمایشگاه کتاب، تبدیل به گره کوری برای
مسئولان شده بود.
مصلی راه حلی که مشکل را حل نکرد
این مشکلات باعث شد تا مسئولان بر آن شوند که مکان دیگری برای برگزاری این نمایشگاه بیابند. در پایان مصلای تهران را برای حل این موضوع در نظر گرفتند اما مسائل و مشکلات حل نشد. دسترسی علاقمندان کتاب به نمایشگاه آسانتر شد. خط مترو مصلی تا فضای داخلی نمایشگاه میرفت و تاکسیها از چندین میدان مهم شهر مسافران را تا مصلی میآوردند اما سقف کوتاه و تهویهای که برای آن جمعیت تعریف نشده بود و آفتاب داغی که مستقیم روی سر بازدیدکنندگان میتابید همه را کلافه کرد. فضای سبزی برای این جمعیت تهرانی و شهرستانی و مسافر و دانشجو و دانش آموز تعریف نشده بود. آفتاب اردیبهشت بی رحم میتابید و مردم اذیت میشدند. به جرات میتوان گفت که در این بیست و نه سال یک بار را هم سراغ نداریم که کسی از نحوه برگزاری نمایشگاه راضی بوده باشد.
کابوس نمایشگاه
فقدان زیر ساختهای مناسب از جمله راههای ارتباطی و کمبود سرویسهای بهداشتی، رستوران و ... سبب شد تا همه این مکانها نه تنها به عنوان یک مکان ایده آل بلکه به عنوان یک مکان دارای حداقل امکانات به نظر برسند. همه این مسائل هم در نمایشگاه بین الملی تهران، هم در مصلای تهران و هم در شهر آفتاب امروزی تکرار شد و گویا در آینده هم تکرار خواهد شد. دور باطل مشکلات نمایشگاه کتاب کابوس هر ساله مردم است. شاید بهتر باشد که همه برای خرید کتاب مثل قدیم به انقلاب بروند. اینطوری خیال همه راحت است. مسئولان هم به این همه زحمت و خرج نمی افتند که بخواهند شهر آفتاب را پس از افتتاح یک هفته ای بفروشند. مردم هم این همه زحمت به آن ها نمی دهند تا باعث بدهی های اینچنینی بشوند!
فروش شهر آفتاب بعد از افتتاح یک هفته ای
شهرداری تهران آنقدرکه نگران بدهی های خود است نگران ساخت شهر آفتاب نبوده است. هنوز یک هفته هم نیست که ما می شنویم شهرداری اعلام کرده میخواهد شهر آفتاب تازه تاسیس را به حراج بگذارد. مجموعهای با این همه هزینه که حتی تحمل باران را هم ندارد و ۴ هزار میلیارد تومان می ارزد! واگذاری شهر آفتاب به بخش خصوصی به معنای گذشتن از میلیارد ها تومان بازدهی پیشرفت قیمت منطقه است که یقینا به زودی رخ خواهد داد اما گویا هزینه ساخت همین مجموعه مانع از صبوری در فروش آن است.
شهرداری با ساخت و ساز به نان و نوایی می رسد
سازنده ها در همه جای دنیا یک معیار خاص و یک هدف مشخص دارند. معیارشان درست ساختن و هدفشان خوب فروختن است. حالا شهرداری تهران هم همین فکر به سرش زده. مثلا یک بیابان را می سازد و پس از افتتاحیه حالا می خواهد بفروشد. اگرچه صحبت از بدهی است که اصلا معلوم نیست چقدر و کجا ایجاد و مصرف شده است.
شهر افتاب را نفروشید آن را باز بسازید
بهتر نیست مجموعهای که با این همه زحمت و با این همه مشکلات ساخته میشود، مشکلاتش برطرف شود و از این راه درآمد پایدار شهرداری تامین شود؟ تا اینکه ناگهان آن را بفروشد و تمام! این کار تماما به ضرر شهرداری و مردم است. به جای این همه هزینهای که در سطح شهر شد بهتر نبود پروژهها روی درآمد پایدار شهرداری تهران سرمایه گذاری میکرد تا امروز پس از 12 سال شهر را با این همه مشکلات تحویل مدیران بعدی ندهد.
منبع:پایتخت
مصلی راه حلی که مشکل را حل نکرد
این مشکلات باعث شد تا مسئولان بر آن شوند که مکان دیگری برای برگزاری این نمایشگاه بیابند. در پایان مصلای تهران را برای حل این موضوع در نظر گرفتند اما مسائل و مشکلات حل نشد. دسترسی علاقمندان کتاب به نمایشگاه آسانتر شد. خط مترو مصلی تا فضای داخلی نمایشگاه میرفت و تاکسیها از چندین میدان مهم شهر مسافران را تا مصلی میآوردند اما سقف کوتاه و تهویهای که برای آن جمعیت تعریف نشده بود و آفتاب داغی که مستقیم روی سر بازدیدکنندگان میتابید همه را کلافه کرد. فضای سبزی برای این جمعیت تهرانی و شهرستانی و مسافر و دانشجو و دانش آموز تعریف نشده بود. آفتاب اردیبهشت بی رحم میتابید و مردم اذیت میشدند. به جرات میتوان گفت که در این بیست و نه سال یک بار را هم سراغ نداریم که کسی از نحوه برگزاری نمایشگاه راضی بوده باشد.
کابوس نمایشگاه
فقدان زیر ساختهای مناسب از جمله راههای ارتباطی و کمبود سرویسهای بهداشتی، رستوران و ... سبب شد تا همه این مکانها نه تنها به عنوان یک مکان ایده آل بلکه به عنوان یک مکان دارای حداقل امکانات به نظر برسند. همه این مسائل هم در نمایشگاه بین الملی تهران، هم در مصلای تهران و هم در شهر آفتاب امروزی تکرار شد و گویا در آینده هم تکرار خواهد شد. دور باطل مشکلات نمایشگاه کتاب کابوس هر ساله مردم است. شاید بهتر باشد که همه برای خرید کتاب مثل قدیم به انقلاب بروند. اینطوری خیال همه راحت است. مسئولان هم به این همه زحمت و خرج نمی افتند که بخواهند شهر آفتاب را پس از افتتاح یک هفته ای بفروشند. مردم هم این همه زحمت به آن ها نمی دهند تا باعث بدهی های اینچنینی بشوند!
فروش شهر آفتاب بعد از افتتاح یک هفته ای
شهرداری تهران آنقدرکه نگران بدهی های خود است نگران ساخت شهر آفتاب نبوده است. هنوز یک هفته هم نیست که ما می شنویم شهرداری اعلام کرده میخواهد شهر آفتاب تازه تاسیس را به حراج بگذارد. مجموعهای با این همه هزینه که حتی تحمل باران را هم ندارد و ۴ هزار میلیارد تومان می ارزد! واگذاری شهر آفتاب به بخش خصوصی به معنای گذشتن از میلیارد ها تومان بازدهی پیشرفت قیمت منطقه است که یقینا به زودی رخ خواهد داد اما گویا هزینه ساخت همین مجموعه مانع از صبوری در فروش آن است.
شهرداری با ساخت و ساز به نان و نوایی می رسد
سازنده ها در همه جای دنیا یک معیار خاص و یک هدف مشخص دارند. معیارشان درست ساختن و هدفشان خوب فروختن است. حالا شهرداری تهران هم همین فکر به سرش زده. مثلا یک بیابان را می سازد و پس از افتتاحیه حالا می خواهد بفروشد. اگرچه صحبت از بدهی است که اصلا معلوم نیست چقدر و کجا ایجاد و مصرف شده است.
شهر افتاب را نفروشید آن را باز بسازید
بهتر نیست مجموعهای که با این همه زحمت و با این همه مشکلات ساخته میشود، مشکلاتش برطرف شود و از این راه درآمد پایدار شهرداری تامین شود؟ تا اینکه ناگهان آن را بفروشد و تمام! این کار تماما به ضرر شهرداری و مردم است. به جای این همه هزینهای که در سطح شهر شد بهتر نبود پروژهها روی درآمد پایدار شهرداری تهران سرمایه گذاری میکرد تا امروز پس از 12 سال شهر را با این همه مشکلات تحویل مدیران بعدی ندهد.
منبع:پایتخت