بررسی سه جنگی که آمریکا از دهه ۱۹۹۰ در خاورمیانه به راه انداخت / ابرهای جنگ آمریکا و ایران کنار رفته اند؛ اکنون آرامش نسبی برقرار است
پس از تنشهای فراوان، شاهد آرامش نسبی در خطاب سیاسی سران آمریکا و ایران هستیم و ترامپ علاوه بر اینکه تصریح میکند تمایلی به جنگ ندارد، ایران را دعوت به مذاکره میکند.
رویداد۲۴ عادل سلیمان در العربی الجدید نوشت: پس از تنشهای فراوان، شاهد آرامش نسبی در خطاب سیاسی سران آمریکا و ایران هستیم و ترامپ علاوه بر اینکه تصریح میکند تمایلی به جنگ ندارد، ایران را دعوت به مذاکره میکند و هدف آمریکا را جلوگیری از دست یافتن ایران به سلاح اتمی میداند. در مقابل، ایران ضمن حرام دانستن در اختیار داشتن این سلاح، اعلام میکند که راغب به مذاکره نیست.
در ادامه این مطلب آمده است: در واقع، ابرهای جنگِ نزدیک آمریکا علیه ایران از میان رفته است. از زمانی که ایالات متحده خود وارد منطقه خاورمیانه شد، تنها در حالتهای ضروری مستقیما وارد جنگ شده است؛ یعنی در شرایطی که مناطق مربوط به منابع نفت یا راههای نقل و انتقال آن در شبه جزیره عربستان و خلیج فارس، در معرض خطر قرار گرفته و در برابر آمریکا هیچ راهی جز دخالت مستقیم نمانده بود.
ایالات متحده وارد سه جنگ در منطقه شد؛ در سال ۱۹۹۰ زمانی که ارتش عراقی از مرزهای این کشور خارج شد تا کویت را به اشغال خود درآورده و به مرزهای عربستان برسد. در سال ۲۰۰۱ به دنبال عملیات ۱۱ سپتامبر، حادثه تروریستی بزرگی که امریکا را در رأس خطر قرار داده بود و در نهایت، باعث حمله ایالات متحده به افغانستان شد؛ چرا که آمریکاییها مدعی بودند طالبان پشت این حمله قرار داشته و به این شکل هیبت آمریکا را به لرزه درآورده است. جنگ سوم، همان حمله به عراق است که در سال ۲۰۰۳ اتفاق افتاد؛ هنگامی که واشنگتن فرصت را برای تحمیل سیطره خود بر این کشور و در ادامه، تسلط کامل بر منطقه نفتی خلیج فارس، مناسب یافت. این سه جنگ در دستور کار آمریکا بود و دائما به تاخیر میافتاد، تا اینکه در شرایط ضروری، عملی شد.
در این میان یک واقعیت وجود دارد که باید به آن توجه داشته باشیم؛ ایالات متحده از زمانی که جای انگلیس و فرانسه را در خاورمیانه گرفته و نفت، حمل و نقل، تنگهها و راههای آبی، را تحت تسلط خود درآورده، تلاش کرده تا اجازه ندهد یک قدرت منطقهای یا بین المللی، جای آن را بگیرد. حتی اگر این کشور ایران با سابقه امپراطوری پارس، ترکیه با سابقه امپراطوری عثمانی و یا روسیه با سابقه امپراطوری قدرتمند آن باشد.
اما آیا آمریکا جنگهای تاخیری دیگری را در دستور کار خود قرار داده و سه قدرت پیش گفته را در آینده هدف میگیرد؟ آیا ما در منطقه از این مساله آگاهیم؟ برای مقابله با آن چه میتوانیم انجام دهیم به جز برگزاری نشستهای بی فایده؟!
در ادامه این مطلب آمده است: در واقع، ابرهای جنگِ نزدیک آمریکا علیه ایران از میان رفته است. از زمانی که ایالات متحده خود وارد منطقه خاورمیانه شد، تنها در حالتهای ضروری مستقیما وارد جنگ شده است؛ یعنی در شرایطی که مناطق مربوط به منابع نفت یا راههای نقل و انتقال آن در شبه جزیره عربستان و خلیج فارس، در معرض خطر قرار گرفته و در برابر آمریکا هیچ راهی جز دخالت مستقیم نمانده بود.
ایالات متحده وارد سه جنگ در منطقه شد؛ در سال ۱۹۹۰ زمانی که ارتش عراقی از مرزهای این کشور خارج شد تا کویت را به اشغال خود درآورده و به مرزهای عربستان برسد. در سال ۲۰۰۱ به دنبال عملیات ۱۱ سپتامبر، حادثه تروریستی بزرگی که امریکا را در رأس خطر قرار داده بود و در نهایت، باعث حمله ایالات متحده به افغانستان شد؛ چرا که آمریکاییها مدعی بودند طالبان پشت این حمله قرار داشته و به این شکل هیبت آمریکا را به لرزه درآورده است. جنگ سوم، همان حمله به عراق است که در سال ۲۰۰۳ اتفاق افتاد؛ هنگامی که واشنگتن فرصت را برای تحمیل سیطره خود بر این کشور و در ادامه، تسلط کامل بر منطقه نفتی خلیج فارس، مناسب یافت. این سه جنگ در دستور کار آمریکا بود و دائما به تاخیر میافتاد، تا اینکه در شرایط ضروری، عملی شد.
در این میان یک واقعیت وجود دارد که باید به آن توجه داشته باشیم؛ ایالات متحده از زمانی که جای انگلیس و فرانسه را در خاورمیانه گرفته و نفت، حمل و نقل، تنگهها و راههای آبی، را تحت تسلط خود درآورده، تلاش کرده تا اجازه ندهد یک قدرت منطقهای یا بین المللی، جای آن را بگیرد. حتی اگر این کشور ایران با سابقه امپراطوری پارس، ترکیه با سابقه امپراطوری عثمانی و یا روسیه با سابقه امپراطوری قدرتمند آن باشد.
اما آیا آمریکا جنگهای تاخیری دیگری را در دستور کار خود قرار داده و سه قدرت پیش گفته را در آینده هدف میگیرد؟ آیا ما در منطقه از این مساله آگاهیم؟ برای مقابله با آن چه میتوانیم انجام دهیم به جز برگزاری نشستهای بی فایده؟!
منبع: انتخاب
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط