امتیازگیری در مذاکرات، نتیجه دیپلماسی فعال در سایه قدرت درونی
محمد مهدی تولایی*
در نظریات رئالیسم(واقعگرایان)، مفهوم قدرت با حجم نیروی نظامی به معنای صریح کلمه مترادف نبوده یا به ندرت مترادف است. واقعگرایان می گویند قدرت پدیده ای چند بعدی است که دارای هر دو مولفه ی نظامی و غیرنظامی می باشد.بدین معنی که شما زمانی به واقع قدرتمند هستید که به واسطه دارا بودن مولفه های گوناگون قدرت،توانایی بهره گیری از قدرت خود را داشته باشید و با اعمال آن، موجب تغییر رفتار طرف های مقابل شوید.منظور از «قدرت»، فقط توانایی صرف در موضوعی خاص نیست بلکه توانایی اثبات آن موضوع نیز از عناصر قدرت می باشد. یعنی شما زمانی قدرتمند هستید که مثلا در موضوع نظامی، اگر به فناوریهای پیشرفته ای رسیده اید بتوانید آن را با قدرت رسانه ای و علمی و با کمترین هزینه، به اثبات برسانید و در برابر هوچی گریها، پاسخ مستدل داشته باشید.
حضرت آیتالله خامنهای در بیانات اخیر خود و در تشریح یک نمونه از امتیازگیری از دشمن در پرتو اقتدار کشور افزودند: «دوستان عزیز ما میگویند در مذاکرات هستهای امتیاز گرفتیم و طرفهای مقابل صنعت هستهای ایران را پذیرفتند؛ این مسئله البته بعد از عینی شدن اقتدار ایران یعنی غنیسازی ۲۰ درصد حاصل شد، چرا که همه میدانند در غنیسازی، رسیدن به ۲۰ درصد دشوارترین مرحلهی کار است.» رهبر انقلاب، «تولید ۱۹ هزار سانتریفیوژ نسل اول»، «بهکارگیری ۱۰ هزار سانتریفیوژ»، «تولید نسلهای دوم، سوم و چهارم سانتریفیوژ» و «کارخانهی تولید آب سنگین» را از دیگر نمودهای قدرت هستهای ایران خواندند و افزودند: «دشمن که زمانی حاضر نبود وجود حتی یک سانتریفیوژ را در ایران بپذیرد، پس از مواجه شدن با قدرت هستهای کشور، مجبور به پذیرش شد؛ در واقع این امتیاز را آمریکاییها ندادند بلکه ما در پرتو قدرت خود گرفتیم.»
با توجه به بیانات معظم له، بیان برخی نکات، حائز اهمیت است:
1- آنچه مسلم است آنست که امتیازات فراوانی در مذاکرات هسته ای، توسط دیپلمات های سرفراز ایرانی کسب شده است.بدین معنی که در مذاکراتی که به فرموده رهبری انقلاب، محل «بده و بستان» است دیپلماتهای ایرانی توانسته اند اصلی ترین خواسته های خود را محقق شده بیابند و امتیاز بگیرند. یکی از این امتیازات به تعبیر رهبر انقلاب، پذیرش صنعت هسته ای ایران است.کشورهایی که به واسطه همین صنعت هسته ای، ایران را تحریم کردند همانها امروز، هم تحریم ها را لغو کرده اند و هم صنعت هسته ای ایران را پذیرفته اند. این موضوع یعنی دستیابی به امتیاز و امتیازگیری.حال اگرچه منتقدان مذاکرات هسته ای بگویند دلیل امتیازگیری، موضوع دیگری غیر از دیپلماسی فعال بوده است اما همین که اذعان به گرفتن امتیاز می شود نشان دهنده قدمی به پیش است.
2- رهبری معظم انقلاب می فرمایند پذیرش صنعت هسته ای ما و کسب امتیاز در مذاکرات هسته ای، بعد از عینی شدن اقتدار ایران یعنی غنیسازی ۲۰ درصد حاصل شد.این موضوع، جای تامل فراوانی دارد.اشاره رهبری انقلاب به عینی سازی اقتدار، بسیار بجا و مهم است که مرتبط با متون ابتدایی همین نوشتار می باشد.
زمانی به کشوری قدرتمند گفته می شود که بتواند با کمترین هزینه، اقتدار خود را به رخ دیگران بکشد. معلمی که سرکلاس می رود دارای اقتدار است که می تواند ناشی از دو موضوع باشد. یا ترس دانش آموزان از تنبیه معلم و یا درونی شدن تفکر احترام به معلم با توجه به جایگاه او. کدامیک پایدارتر و کم هزینه تر است؟ نتیجه هر دو مورد، یکی است و آن هم احترام به معلم؛ اما آیا مدت دوام نیز یکی است؟
کشوری که نیروی نظامی پیشرفته دارد هنگامی که بتواند با ابزاری کم هزینه تر از لشکرکشی، قدرت خود را اثبات کند دارای اقتداری است که دوام بیشتری دارد. این موضوع در مباحث دیگر هم کاربرد دارد. یکی از موضوعاتی که اخیرا به سرانجام رسید همین موضوع برنامه هسته ای ایران بود. بهره گیری از ابزار دیپلماسی پویا، باعث شد قدرت هسته ای ایران، نمودی عینی به خود بگیرد. در مذاکرات بود که طرف مقابل، ضمن آگاه شدن از ماهیت قدرت هسته ای ایران، به اقناع مناسبی دست یافت که حاکی از عدم تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای می باشد. در مذاکرات هسته ای بود که طرف مقابل، متوجه شد هرگونه اقدام نظامی، فقط و فقط باعث وقفه ای کوتاه مدت در فعالیت های هسته ای می شود. در مذاکرات هسته ای بود که مذاکره کنندگان خارجی، متوجه بومی بودن واقعی فعالیت های هسته ای ایران شدند و از اراده فوق العاده ایرانیان، آگاه گردیدند. و در نتیجه، مذاکرات هسته ای بود که موجب عینی شدن اقتدار ایران در زمینه دستیابی به توان پیشرفته هسته ای-که همان دستیابی به غنی سازی بیست درصد می باشد- شد و باعث پذیرش صنعت هسته ای ایران گردید.
3- در موضوع هسته ای، جمهوری اسلامی ایران با «تولید ۱۹ هزار سانتریفیوژ نسل اول»، «بهکارگیری ۱۰ هزار سانتریفیوژ»، «تولید نسلهای دوم، سوم و چهارم سانتریفیوژ» و «کارخانهی تولید آب سنگین» و برخی دیگر اقدامات،توانست قدرت هسته ای خود را تقویت کند و نام خود را در زمره کشورهای قدرتمند دارای فناوری هسته ای ثبت نماید. این قدرت درونی، احتیاج به تثبیت جهانی داشت.
شما شخصی را در نظر بگیرید که حقی از او ضایع شده است.این شخص، دارای مدارک و اسناد فراوانی است که دال بر محق بودن او می باشد اما توانایی دفاع از خود و حضور در جلسه دادگاه را ندارد. اگر این شخص، در منزلش بنشیند و به اسناد حقیقی موجود در دستان خویش، دلخوش باشد آیا می تواند به حق و حقوقش دست یابد؟ آیا او بی نیاز از وکیل و حقوقدان متبحر است؟
دیپلماسی فعال دولت یازدهم، نقش همین وکیل آگاه به قوانین و موضوعات را اجرا نمود. بدین معنی که با جدیت فراوان، به جهانیان اثبات نمود که حقیقت، آنست که ایران می گوید و نه آن اسناد جعلی که در دستان دشمنان ایران است.
در زمان سعید جلیلی هم همین تعداد سانتریفیوژ و فناوریهای دیگر بود اما چرا دستاورد دوران وی، افزون شدن تحریم ها و انزوای بیشتر ایران بود؟ پاسخ آن، ناتوانی تیم سعید جلیلی در بهره گیری از ابزار دیپلماسی برای عینی نمودن اقتدار درونی ایران بود. بنابراین، دیپلماسی پویا نیز از ادوات مهم قدرت درونی کشور است.
هرگاه قدرت درونی و ابزار دیپلماسی، در تکمیل یکدیگر اقدام نمودند نتیجه آن، عینی شدن اقندار کشور است و الا اگر فناوریهای مدرن هسته ای باشد ولی دیپلماسی، ورشکسته باشد و یا قدرت درونی، وجود نداشته باشد ولی دیپلماسی، پویا باشد نتیجه ای حاصل نخواهد شد.
4- حقیقتا امتیازات حاصله در مذاکرات هسته ای، به دلیل لطف طرف مقابل نبوده است چراکه صحنه بین الملل، عرصه لطف و محبت نیست بلکه عرصه مبارزه برای دستیابی حداکثری اهداف و تحقق منافع ملی و در نتیجه نزاع مداوم است که این نزاع، گاهی در لباس همکاری و همگرایی نمود پیدا می کند. امتیازات کسب شده، نتیجه قدرت درونی، تلاش مجدانه دانشمندان، دیپلماسی فعال ، مقاومت مردمی،مدیریت عالمانه رئیس جمهور و رهبری داهیانه مقام معظم رهبری می باشد که نبود هرکدام از موارد گفته شده، امتیازی را حاصل نمی نمود و از نتیجه ترکیب آنها، دستاوردهای حاضر، حاصل گردید.
* کارشناس مسائل بین الملل
حضرت آیتالله خامنهای در بیانات اخیر خود و در تشریح یک نمونه از امتیازگیری از دشمن در پرتو اقتدار کشور افزودند: «دوستان عزیز ما میگویند در مذاکرات هستهای امتیاز گرفتیم و طرفهای مقابل صنعت هستهای ایران را پذیرفتند؛ این مسئله البته بعد از عینی شدن اقتدار ایران یعنی غنیسازی ۲۰ درصد حاصل شد، چرا که همه میدانند در غنیسازی، رسیدن به ۲۰ درصد دشوارترین مرحلهی کار است.» رهبر انقلاب، «تولید ۱۹ هزار سانتریفیوژ نسل اول»، «بهکارگیری ۱۰ هزار سانتریفیوژ»، «تولید نسلهای دوم، سوم و چهارم سانتریفیوژ» و «کارخانهی تولید آب سنگین» را از دیگر نمودهای قدرت هستهای ایران خواندند و افزودند: «دشمن که زمانی حاضر نبود وجود حتی یک سانتریفیوژ را در ایران بپذیرد، پس از مواجه شدن با قدرت هستهای کشور، مجبور به پذیرش شد؛ در واقع این امتیاز را آمریکاییها ندادند بلکه ما در پرتو قدرت خود گرفتیم.»
با توجه به بیانات معظم له، بیان برخی نکات، حائز اهمیت است:
1- آنچه مسلم است آنست که امتیازات فراوانی در مذاکرات هسته ای، توسط دیپلمات های سرفراز ایرانی کسب شده است.بدین معنی که در مذاکراتی که به فرموده رهبری انقلاب، محل «بده و بستان» است دیپلماتهای ایرانی توانسته اند اصلی ترین خواسته های خود را محقق شده بیابند و امتیاز بگیرند. یکی از این امتیازات به تعبیر رهبر انقلاب، پذیرش صنعت هسته ای ایران است.کشورهایی که به واسطه همین صنعت هسته ای، ایران را تحریم کردند همانها امروز، هم تحریم ها را لغو کرده اند و هم صنعت هسته ای ایران را پذیرفته اند. این موضوع یعنی دستیابی به امتیاز و امتیازگیری.حال اگرچه منتقدان مذاکرات هسته ای بگویند دلیل امتیازگیری، موضوع دیگری غیر از دیپلماسی فعال بوده است اما همین که اذعان به گرفتن امتیاز می شود نشان دهنده قدمی به پیش است.
2- رهبری معظم انقلاب می فرمایند پذیرش صنعت هسته ای ما و کسب امتیاز در مذاکرات هسته ای، بعد از عینی شدن اقتدار ایران یعنی غنیسازی ۲۰ درصد حاصل شد.این موضوع، جای تامل فراوانی دارد.اشاره رهبری انقلاب به عینی سازی اقتدار، بسیار بجا و مهم است که مرتبط با متون ابتدایی همین نوشتار می باشد.
زمانی به کشوری قدرتمند گفته می شود که بتواند با کمترین هزینه، اقتدار خود را به رخ دیگران بکشد. معلمی که سرکلاس می رود دارای اقتدار است که می تواند ناشی از دو موضوع باشد. یا ترس دانش آموزان از تنبیه معلم و یا درونی شدن تفکر احترام به معلم با توجه به جایگاه او. کدامیک پایدارتر و کم هزینه تر است؟ نتیجه هر دو مورد، یکی است و آن هم احترام به معلم؛ اما آیا مدت دوام نیز یکی است؟
کشوری که نیروی نظامی پیشرفته دارد هنگامی که بتواند با ابزاری کم هزینه تر از لشکرکشی، قدرت خود را اثبات کند دارای اقتداری است که دوام بیشتری دارد. این موضوع در مباحث دیگر هم کاربرد دارد. یکی از موضوعاتی که اخیرا به سرانجام رسید همین موضوع برنامه هسته ای ایران بود. بهره گیری از ابزار دیپلماسی پویا، باعث شد قدرت هسته ای ایران، نمودی عینی به خود بگیرد. در مذاکرات بود که طرف مقابل، ضمن آگاه شدن از ماهیت قدرت هسته ای ایران، به اقناع مناسبی دست یافت که حاکی از عدم تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای می باشد. در مذاکرات هسته ای بود که طرف مقابل، متوجه شد هرگونه اقدام نظامی، فقط و فقط باعث وقفه ای کوتاه مدت در فعالیت های هسته ای می شود. در مذاکرات هسته ای بود که مذاکره کنندگان خارجی، متوجه بومی بودن واقعی فعالیت های هسته ای ایران شدند و از اراده فوق العاده ایرانیان، آگاه گردیدند. و در نتیجه، مذاکرات هسته ای بود که موجب عینی شدن اقتدار ایران در زمینه دستیابی به توان پیشرفته هسته ای-که همان دستیابی به غنی سازی بیست درصد می باشد- شد و باعث پذیرش صنعت هسته ای ایران گردید.
3- در موضوع هسته ای، جمهوری اسلامی ایران با «تولید ۱۹ هزار سانتریفیوژ نسل اول»، «بهکارگیری ۱۰ هزار سانتریفیوژ»، «تولید نسلهای دوم، سوم و چهارم سانتریفیوژ» و «کارخانهی تولید آب سنگین» و برخی دیگر اقدامات،توانست قدرت هسته ای خود را تقویت کند و نام خود را در زمره کشورهای قدرتمند دارای فناوری هسته ای ثبت نماید. این قدرت درونی، احتیاج به تثبیت جهانی داشت.
شما شخصی را در نظر بگیرید که حقی از او ضایع شده است.این شخص، دارای مدارک و اسناد فراوانی است که دال بر محق بودن او می باشد اما توانایی دفاع از خود و حضور در جلسه دادگاه را ندارد. اگر این شخص، در منزلش بنشیند و به اسناد حقیقی موجود در دستان خویش، دلخوش باشد آیا می تواند به حق و حقوقش دست یابد؟ آیا او بی نیاز از وکیل و حقوقدان متبحر است؟
دیپلماسی فعال دولت یازدهم، نقش همین وکیل آگاه به قوانین و موضوعات را اجرا نمود. بدین معنی که با جدیت فراوان، به جهانیان اثبات نمود که حقیقت، آنست که ایران می گوید و نه آن اسناد جعلی که در دستان دشمنان ایران است.
در زمان سعید جلیلی هم همین تعداد سانتریفیوژ و فناوریهای دیگر بود اما چرا دستاورد دوران وی، افزون شدن تحریم ها و انزوای بیشتر ایران بود؟ پاسخ آن، ناتوانی تیم سعید جلیلی در بهره گیری از ابزار دیپلماسی برای عینی نمودن اقتدار درونی ایران بود. بنابراین، دیپلماسی پویا نیز از ادوات مهم قدرت درونی کشور است.
هرگاه قدرت درونی و ابزار دیپلماسی، در تکمیل یکدیگر اقدام نمودند نتیجه آن، عینی شدن اقندار کشور است و الا اگر فناوریهای مدرن هسته ای باشد ولی دیپلماسی، ورشکسته باشد و یا قدرت درونی، وجود نداشته باشد ولی دیپلماسی، پویا باشد نتیجه ای حاصل نخواهد شد.
4- حقیقتا امتیازات حاصله در مذاکرات هسته ای، به دلیل لطف طرف مقابل نبوده است چراکه صحنه بین الملل، عرصه لطف و محبت نیست بلکه عرصه مبارزه برای دستیابی حداکثری اهداف و تحقق منافع ملی و در نتیجه نزاع مداوم است که این نزاع، گاهی در لباس همکاری و همگرایی نمود پیدا می کند. امتیازات کسب شده، نتیجه قدرت درونی، تلاش مجدانه دانشمندان، دیپلماسی فعال ، مقاومت مردمی،مدیریت عالمانه رئیس جمهور و رهبری داهیانه مقام معظم رهبری می باشد که نبود هرکدام از موارد گفته شده، امتیازی را حاصل نمی نمود و از نتیجه ترکیب آنها، دستاوردهای حاضر، حاصل گردید.
* کارشناس مسائل بین الملل
خبر های مرتبط
نظرات بسیار پر محتوا و مهمی بودن
امیدوارم همیشه به درجات بالا در تمامی مسائل دست پیدا کنیم
انشاالله