ظهور هیاتهای عامه پسند به جای سنتی/ مداحیهای سیاسی و اجتماعی چگونه جای روضههای مذهبی را گرفت؟
رویداد۲۴ مازیار وکیلی: در سالهای اخیر خصوصاً از دهه هشتاد به این سو شاهد تفاوت معناداری در شکل برگزاری مراسم عزاداری در عاشورای حسینی بودهایم. اگر در دهههای گذشته هیئتهای عزاداری صرفاً محلی بود برای کسب هویت شیعه و سخن گفتن از مظلومیت امام سوم شیعیان، در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به تدریج و با توجه به تغییر ماهیت حکومت هیئتهای مذهبی به تدریج از شکل و قالب سنتی خود خارج و اشکال نوینی پیدا کردند که در تاریخ تشیع کمنظیر است.
هیئتهای جدید با عبور از اشکال سنتی عزاداری که محدود به ذکر مصیبت و بیان مظلومیت امام سوم شیعیان میشد ماهیت سیاسی به خود گرفت تا جایی که ذاکران و مداحان شاغل در اشکال جدید هیئتها ترجیح دادند به بیان مستقیم مسائل سیاسی و اجتماعی بپردازند و وارد جناحبندیهای سیاسی شوند و نسبت خود را با جریانهای سیاسی معین کنند. به همین خاطر شاهد هستیم که در سالهای اخیر فرم و محتوای اشعار عاشورایی تغییرات بسیاری پیدا کرده و کمتر خبری از مجالس روضهخوانی سنتی و مداحیهای قدیمی است.
مداحان در سالهای اخیر مفاهیمی را وارد اشعار خود کردند که تفاوت ماهوی با اشعار ذاکران سنتی و قدیمی هیئتهای عزاداری در گذشته دارد. تا جایی که مداحان امروزی هیچ نسبتی با مداحان سنتی قبل از انقلاب و مداحان انقلابی دهه شصت دارد.
ظهور هیاتهای عامه پسند
به گزارش رویداد۲۴ هیاتها در سالهای دور ماهیتی متفاوت با هیاتهای امروزی داشتند. بانی هیاتهای مذهبی در گذشتههای دور طبقاتی بودند که میتوان از آنها به عنوان طبقات بورژوآی مذهبی یاد کرد. در گذشته بازاریان، علما و مراجع، اشراف و نجبا بانی برگزار مجالس بودند. به همین خاطر مجالس سنتی عزاداری در گذشته از ساختار پیچیدهای برخوردار بود. برای برپایی آن هزینه بسیاری صورت میگرفت و شرکتکنندگان از طبقه نخبه و بورژوآ اسلامی بودند. این هیاتها اغلب در مکانهای مشخصی مثل حسینیهها، تکایا، مساجد و بیوت علما برپا میشد. ساختار آنها بسیار پیچیده و براساس سلسله مراتب سنتی شکل میگرفت و بسان یک جامعه ارگانیک دارای تقسیم کار و تقسیم وظایف مشخصی برای هر یک از اعضا بود.
مداحی در این هیاتها هم شکل و فرم خاص را داشت. هر هیات مداح خاص خود را داشت که لزوماً از طریق مداحی ارتزاق نمیکرد. اشعار این هیاتها محدود به بیان مظلومیت امام حسین (ع) و شرح واقعه عاشورا به صورتی آهنگین و موزون.
اشعار اغلب به صورت سینه به سینه به نسلهای بعدی منتقل میشد و موسیقی ساخته شده برای این اشعار محدود به چند دستگاه خاص موسیقیایی بود. در هیاتهای مذهبی سنتی تلاش میشود اشعار مداحیها، روضهها و سخنرانیها ماهیت سیاسی پیدا نکند. در این هیاتها بیش از هر چیز روی شرح واقعه عاشورا تاکید میشود و تلاش بانیان و برگزار کنندگان این است تا هیئت خود را از هرگونه شائبه سیاسی دور نگه دارند.
در بیست سال اخیر (خصوصاً از دهه هشتاد به این سو) شاهد شکلگیری سبک جدیدی از هیئتهای مذهبی هستیم که هیچ نسبتی با نیاکان سنتی خود ندارند. این هیئتها که میتوان از آنها به عنوان هیئت عامهپسند نام برد چنان تغییری در برگزاری عزاداریها ایجاد کرده و شکل نوینی به آن بخشیده که بعضی از مراجع تقلید را هم به واکنش وا داشته است.
اولین ویژگی و تفاوت هیاتهای عامه پسند با نیاکان سنتی خود در هنجارشکنی مکانی آنها است. اگر هیئتهای سنتی گذشته به سبب ساختار پیچیدهای که داشتند فقط در جاهای مشخصی برگزار میشدند هیئتهای عامه پسند مقید به برگزاری مراسم خود در مکان خاصی نیستند و اغلب در جاهایی که ارتباط چندانی با مراسم مذهبی ندارند (مثل پاساژها، پارکینگ خانهها و...) برگزار میشود.
دومین نکته درباره هیئتهای عامه پسند باز بودن این هیاتها به سبب ورود و خروج افراد حاضر در هیات است. به گزارش رویداد۲۴ در هیئتهای سنتی افراد خاصی از طبقه نخبه از برگزاری مراسم مطلع و در آن حاضر میشدند به همین خاطر هیاتهای سنتی تا سالیان سال اعضای ثابتی داشت. اما در هیاتهای عامه پسند ورود و خروج و عضویت افراد شکل خاصی ندارد و هر فردی از هر طبقهای میتواند به این هیئتها وارد شود یا از عضویت آن خارج شود. به همین خاطر این هیاتها به شدت قابلیت تکثیر و گسترش دارند و حتی میتوانند به فراخور نیاز با هم ادغام شوند.
مخاطب هیاتهای عامه پسند را اغلب جوانان تشکیل میدهند و چون گزینش خاصی برای حضور افراد در این هیاتها صورت نمیگیرد هر فردی از هر جایی و از هر طبقهای میتواند عضو این هیئتهای عزاداری شود. به خاطر همین مخاطب گسترده و فراوان هم هست شکل نوحه خوانی در این هیئتها تفاوت آشکاری با اسلاف سنتی خود دارد.
اگر در هیاتهای سنتی اشعار و موسیقی مخصوص نوحهها به تدریج شکل گرفت و با انتقال سینه به سینه صاحب هویت خاص خود شد در هیئتهای عامه پسند شاهد یک خلاء موسیقیایی و شعری هستیم تا جایی که مداحان این هیئتها هیچ ساختاری را برای اشعار و موسیقی خود رعایت نمیکنند و حتی از موسیقیهای غیر مذهبی و آن ور آبی استفاده میکنند. در نوحههای جدید که مختص هیئتهای عامه پسند است بیشتر از آنکه بر محتوا تاکید شود فرم مورد توجه قرار میگیرد تا جایی که ایجاد هیجان و صداسازی اهمیت بیشتری از محتوای اشعار پیدا میکند.
مداحان در این شکل از مداحی بدل به سلبریتی میشوند و عکسها و پوسترهای آنها به خانه هوادارانشان راه پیدا میکند. نواهای آنها زیر لب زمزمه میشود و در گوشیها و فضاهای مجازی دست به دست میچرخد. در هیئتهای عامه پسند دیگر خبر چندانی از شعائر سنتی مراسم عزاداری مثل تلاوت قرآن، ادعیه خوانی، مناجات خوانی نیست و همه تاکید مراسم بر روی سینهزنی برای ایجاد شور است.
به گزارش رویداد۲۴ از اوخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد این هیئتها بیشتر از گذشته ماهیت سیاسی پیدا کردند تا جایی که ما امروزه شاهد هستیم که میتوان هر مداحی را با توجه به شکل و نوع مداحیاش در یک دسته بندی سیاسی قرار داد. اما سرآغاز پدیده نوظهور مداح/سلبریتی را میتوان به یک نفر نسبت داد و آن کسی نیست جُز سید محمد جواد ذاکر طباطبایی ملقب به سید ذاکر
سید ذاکر؛ اسطوره مداحی پاپ
سید ذاکر در سال ۱۳۵۵ متولد شد. او که از اهالی خوی بود بعد از گرفتن دیپلم به حوزه رفت و در کنار دروس حوزوی شروع به مداحی کرد. کار جدی مداحی را از اواخر دهه هفتاد آغاز کرد و با سبک جدید نوحهخوانی خود جوانان زیادی را به سمت هیئتهای مذهبی کشاند. جاذبههای شخصیتی، سبک خاص و توام با شور مداحیهای او، زندگی پُرحاشیه و نهایت مرگ در سنین جوانی از او برای جوانان هیئتی یک اسطوره ساخته است. تا جایی که جوانان مذهبی او را در حد جیمز دین ستاره جوان مرگ سینمای آمریکا ستایش میکنند.
عکسها و تصاویر سید ذاکر را میتوان روی تیشرتها، اتاقهای شخصی، بک گراند موبایلها و طلق موتورهای بچههای هیئتی مشاهده کرد. سید ذاکر کار مداحی را از قم آغاز کرد. مدتی در مشهد مداحی کرد و سرانجام به کاشان رفت و هیئت دیوانگان حسینی را برپا کرد.
رفتارهای نامعمول سید ذاکر در هنگام نوحهخوانی مثل عوعو کردن سرانجام کار دست سید ذاکر داد و باعث اعتراض بزرگان حوزه شد تا جایی که عذر وی از حوزههای علمیه خواسته شد. شایعه دیگری که باعث شد سید ذاکر خیلی زود تحت فشار قرار بگیرد. سید ذاکر پایهگذار سبکی در مداحی شد که هم متاثران بسیاری داشت و هم خطوط قرمزی را رد کرد که باعث شد مراجعی مثل آیتالله ناصر مکارم شیرازی به این سبک اعتراض کند و کار به تکفیر او هم برسد.
استفاده از اصطلاحات غلو آمیز، دادن نسبت الوهیت به امام حسین و استفاده متعدد از الفاظی مثل سگ و قلاده سید ذاکر را به انزوا کشاند. اما سبکی که او پایهگذاری کرد بعدها بدل به یک سبک پُرطرفدار و رایج مداحی شد و توانست اغلب هیئتهای مذهبی را فرا بگیرد.
ظهور محمود احمدینژاد؛ بدل شدن هیاتهای مذهبی به کانون فعالیت سیاسی
انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ هیاتهای مذهبی را هم وارد کارزار سیاسی انتخابات کرد. شکی نیست که در سال ۱۳۸۴ و اندکی پیش از آن هیاتهای مذهبی بدل به یکی از پایگاههای مهم جمعآوری رای برای محمود احمدینژاد شدند.
تعداد زیادی از مداحانی که خود را منصوب به جناحی خاص در اصولگرایی میکردند به طور علنی از محمود احمدینژاد حمایت کردند. از اوایل دهه هشتاد مرجعیت دینی چرخش آشکاری خصوصاً میان جوانان پیدا کرد. به جای روحانیون این مداحان هیئتی بودند که توانستند میان جوانان مذهبی مرجعیتی تام و تمام پیدا کنند. به همین خاطر هم هست که هیاتهای مذهبی بدل به کانون سیاسی یک جناح سیاسی شدند که توانستند با حمایت خود تاثیر زیادی بر رئیس جمهور شدن محمود احمدینژاد داشته باشند.
حمایت علنی منصور ارضی، محمود کریمی و عبدالرضا هلالی تاثیر بسیاری بر جمعآوری آرا برای محمود احمدینژاد داشت. بسیاری از این مداحان سنت سید ذاکر را در اشعار و نوحههای خود پی گرفتند با این تفاوت که به اشعار خود سمت و سوی سیاسی بخشیدند و در هیاتها به لقب سازی برای برخی سیاسیون روی آوردند. القابی که استفاده از آنها در تریبون عزاداری روزهای عاشورا بسیار عجیب بود و به هیچ وجه مسبوق به سابقه نبود.
سیاستمداران زیادی از طیفهای مختلف سیاسی مورد حمله این مداحان قرار گرفتند. هاشم آقاجری، اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد باقر قالیباف و اسفندیار رحیم مشایی از جمله مشهورترین سیاستمدارانی بودند که مودر حمله این مداحان قرار گرفتند و از تریبونهای مختلفی که در اختیار آنان بود لعن و نفرین شدند.
رحیم مشائی عامل اصلی جدایی مداحان از احمدینژاد بود. تا جایی که سعید حدادیان تندترین تعابیر را درباره اسفندیار رحیم مشایی به کار برد و منصور ارضی هم اعلام کرد هرکس رحیم مشایی را بکشد او دیهاش را خواهد داد.
سیاستزدگی منابر و اشعاری که هر روز معنای باطنی واقعه عاشورا تهی میشدند در کنار زندگی پُر حاشیه برخی از مداحان (مثل عکس گرفتن با حسن رعیت و ماجرای تیراندازی یکی از آنان به یک ماشین سواری) باعث شد مردم به تدریج از این سبک عزاداری دلزدگی پیدا کنند و آن را تضاد با منافع خود ببینند. نقطه اوج این درگیریها شعری بود که میثم مطیعی در یک مراسم رسمی خطاب حسن روحانی خواند و باعث چالشهای بسیاری در فضای مجازی شد.
صدای متفاوتی از دارالقران
حواشی بسیار زیاد هیئتهای مداحی، گره خوردن برخی از مداحان با رانت و استفاده جناحی از تریبونهای مذهبی باعث شد تا مردم تشنه شنیدن کار متفاوتی درباره عاشورای حسینی باشند. صدای متفاوت این بار از شهر دارالقران، از شهر حسینیهها یزد برخاست.
نوحه متفاوت الله الله کوچه بیوک و شیخداد یزد یک بار دیگر ظرفیتهای هیئتهای عزاداری و مداحیها را آشکار کرد. اشعاری با محتوای کاملاً سیاسی و اجتماعی و به شدت تاویلپذیر که به شکلی حماسی و لحن انتقادی سروده شده بودند. استفاده از چنین اشعاری در سالهای اخیر بیسابقه بوده است. نوحههایی با مضامین سیاسی و اجتماعی که در گوشیها و میان کسانی دست به دست میچرخید که لزوماً اعتقادی به مراسم مذهبی نداشتند.
استفاده از واژگانی مثل «آزادی»، «استبداد» در کنار «برپایی وعده صبح ظفر« شاخک مخاطبان این نوحهها را تیز کرد و این بار پای نهادهای ناظر را به هیئتها کشاند و باعث شد تا مداحان برای گرفتن مجوز اشعارشان به نهادهای فرهنگی مراجعه کنند.
هر چه بود نوحههای یزدی در یکی دو سال اخیر چهره دیگری از اشعار عاشورایی را عیان کردند و نشان دادند مداحیها میتواند ظرفیت انتقادی هم داشته باشد و به شکلی ارائه شود که مورد توجه اقشار مختلف جامعه که لزوماً مذهبی هم نیستند قرار بگیرد. ظرفیتی که تا پیش از در نوحهها و مراسم عزاداری مغفول مانده بود. اگر در گذشته با شورآفرینی امثال سید ذاکر میشد اقشار مختلف جامعه را جذب نوحههای عاشورایی کرد امروز ماهیت انتقادی اشعار است که مورد توجه مردم قرار میگیرد و باعث میشود یک نوحه که لزوماً مورد تایید برخی نهادها و چهرههای فرهنگی هم نیست در فضای مجازی دست به دست بچرخد و مشهور شود. شهرت این سبک مداحی انتقادی خبر از تغییر ذائقه مردم میدهد و بیانگر این است که هیئتهای عزاداری هم باید متناسب با خواستههای مردم خودشان را به روز کنند و از چسبندگی صرف به دولت و برخی نهادها بپرهیزند.