آیا مذاکرهای بین ایران و آمریکا صورت میگیرد؟ / ایران برای توافق احتمالی چه باید بکند؟
همانطور که حسین موسویان، مذاکره کننده اسبق هستهای پیشنهاد کرده، اگر ترامپ معامله خوبی با ایران میخواهد انجام بدهد، بهتر است جمهوری اسلامی ایران بجای"خروج گام به گام از برجام"، باید از برجام خارج شده و همزمان عضویت خود در معاهده عدم اشاعه هستهای (ان پی تی) را به تعلیق درآورد.
رویداد۲۴ با اخراج «جان بولتون» از مشاورت امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا توسط «دونالد ترامپ» بسیاری در داخل و و خارج برکناری این سیاستمدار تندروی آمریکایی و از مخالفان جدی جمهوری اسلامی که بواسطه نزدیکی اش به منافقین تلاش زیادی برای تغییر نظام جمهوری اسلامی و همچنین براندازی کرد را از شروط ایران برای باز کردن باب مذاکره و حتی دیدار احتمالی رؤسای جمهور دو کشور در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل خواندند و چنین اقدامی را بالاتر از این مسائل تلاشی برای معامله و توافق دو ایران و آمریکا دانستند. موضوعاتی که فقط در حد گمانه زنی باقی ماند.
در همین رابطه «حسین موسویان» مذاکره کننده اسبق هستهای و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا پیشنهاداتی را برای دستیابی به یک توافق بهتر در صورت صحت داشتن زمزمههایی که اخیرا در این رابطه شنیده میشود مطرح کرده و تاکید کرده است که «ایران بجای سیاست فعلی "خروج گام به گام از برجام"، باید بلادرنگ از برجام خارج شده و همزمان عضویت خود در معاهده عدم اشاعه هستهای (ان پی تی) را به تعلیق درآورده و سپس با ترامپ در مورد یک معامله "حقوق هستهای دربرابر تعهدات هسته ای" درچهارچوب معاهده ان پی تی وارد مذاکره مستقیم شود.»
او در مقاله برای میدل ایست آی نوشته است: «باخروج ترامپ از برجام و اعمال سیاست بیمارگونه فشار حداکثری علیه ایران، تخاصم درروابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب ۱۹۷۹ ایران، به نقطه عطف نزدیک میشود. قدرتهای بلوک شرق همچون چین و روسیه که خود نیز دچارچالش تجاری با آمریکا هستند، تلاش صادقانه تری نسبت به بلوک غرب برای حفظ برجام انجام میدهند درحالیکه تلاشهای اروپا با شکست کامل مواجه شده است. اروپا در شعار، از برجام حمایت میکند، اما درعمل کاملا تسلیم فشارهای آمریکا شده و از تحریمهای آمریکا پیروی میکند. تلاشهای مکرون رییس جمهور فرانسه به نمایندگی از اتحادیه اروپا نیزتاکنون به شکست انجامیده است.»
سیاست خروج تدریجی
برجام در جولای ۲۰۱۵ بین ایران و قدرتهای جهانی (شامل آمریکا، آلمان، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین) توافق شد. طبق تاییدات مکرر آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران بیش از سه سال برجام را بطور کامل اجراء کرد در حالیکه با کمال تعجب، کشورهای امضاء کننده گروه ۱+۵ یا ناقص اجراء کردند و یا تسلیم زورگوییهای آمریکا شدند.
عدم بهره مندی ایران از منافع اقتصادی برجام موجب ناامیدی ایران شد و لذا اعلام کرد که به تدریج برجام را ترک میکند و هرزمان سایر امضاء کننده گان بدان برگردند، به اجرای کامل آن بازخواهد گشت. با ادامه این روند، پیش بینی میشود تا پایان دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، آمریکا سیاست " فشار حداکثری" را تکمیل و ایران نیز بطور کامل از برجام خارج خواهد شد.
این بن بست سه عامل مهم دارد. اول اینکه ترامپ خواستار گفتگو و معامله مستقیم با ایران است و برای رسیدن به این آرزو، سیاست تحریمها و فشارها را اتخاذ کرده است. منتهی او خود عملا با خروج از برجام، میزمذاکره را ترک کرد. بعد هم با تحریم مقام معظم رهبری و وزیر خارجه ایران و تعیین سپاه پاسداران ایران بعنوان سازمان تروریستی، شانس هرگفتگویی را نابود کرد.
دوم اینکه کارگزاران اصلی او یعنی جان بولتون مشاور امنیت ملی و پمپئو وزیر خارجه سیاست تغییر رژیم را فعال دنبال کردند.
عامل سوم هم این که نتانیاهو نخست وزیر اسراییل به دنبال کشاندن آمریکا به جنگ با ایران بوده است. او هفته قبل مجدد مدعی شد که ایران مخفیانه دنبال ساخت بمب هستهای بوده است.
ادعاهای بی پایه
نتانیاهو درکتاب سال ۱۹۹۵ خود بنام "مبارزه با تروریسم" مدعی شد که ایران سه تا پنج سال دیگر به بمب هستهای دست خواهد یافت. او در اوائل سالهای ۲۰۰۰ با جعل اسناد و مدارک، آمریکا را قانع کرد که صدام دارای سلاحهای کشتار جمعی است و بدین ترتیب آمریکا را ودار به حمله نظامی به عراق کرد. نتانیاهو همچنین نقش اساسی در تحریک آمریکا برای حمله و گرفتارکردن آمریکا درگرداب افغانستان داشت.
در وضعیت فعلی، دو احتمال جدی وجود دارد. اول اینکه ترامپ به برجام برنخواهد گشت. دوم اینکه ایران هم برجام را یکطرفه ادامه نخواهد داد.
برجام جامعترین سند تاریخ عدم اشاعه بمب هستهای است. درعین حال پاداش ایران برای اجرای حداکثر شفافیت و بازرسی و محدودیت در تاریخ هسته ای، گستردهترین و بیرحمانهترین تحریمهای آمریکا بود. علیرغم اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی هم مکرر صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران را تایید نموده، دولت آمریکا همچنان ایران را درمورد بمب هستهای متهم مینماید؛ بنابراین آمریکا، اعتبار آژانس بین المللی انرژی اتمی را نیز ازبین برده است.
اما سئوال این است اکنون که ترامپ جان بولتون، مشاور امنیت ملی جنگ طلب خود را اخراج کرده است، آیا شانسی برای خروج از بن بست فعلی بحران روابط آمریکا و ایران وجود دارد؟ نکته کلیدی این است که ترامپ گفتگو و معامله مستقیم با ایران میخواهد، تاکید میکند که برجام فاجعه است وتنها خواستار این است که ایران بمب هستهای نداشته باشد و لذا توافق جدید هستهای با ایران میخواهد. اما واقعیت این است که آمریکا برجام را نابود کرده و قدرتهای جهانی هم توان احیاء آن را ندارند.
یک معامله بهتر
اگر ترامپ بدنبال یک معاملهای است که موضوع هستهای و منطقه را دربرگیرد، میتواند از برقراری یک سیستم همکاری جمعی در منطقه خلیج فارس بین هشت کشور: ایران، عربستان، عراق، امارات، کویت، عمان، قطر و بحرین حمایت کند، سیستمی که درقالب آن، کشورهای مذکور در برای صلح و ثبات منطقه و مقابله با تروریسم همکاری جمعی داشته باشند و به عاریسازی منطقه از سلاحهای کشتار جمعی و هستهای متعهد باشند. برای چنین ابتکاری، ترامپ باید از رییس جمهور ایران، سران کشووهای خلیج فارس وسران کشورهای عضو دائم شورای امنیت دعوت بعمل بیاورد.
اما اگر ترامپ دنبال یک معامله دوجانبه هست، باز هم شانس وجود دارد اگر آمریکا به قوانین بین المللی در موضوع هستهای احترام بگذارد.
قدم بعدی
دراین صورت، ایران بجای سیاست فعلی "خروج گام به گام از برجام"، باید بلادرنگ از برجام خارج شده و همزمان عضویت خود در معاهده عدم اشاعه هستهای (ان پی تی) را به تعلیق درآورده و سپس با ترامپ در مورد یک معامله "حقوق هستهای دربرابر تعهدات هسته ای" درچهارچوب معاهده ان پی تی وارد مذاکره مستقیم شود.
نتیجه این مذاکرات هم باید این باشد که آمریکا تمام تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای را لغو کند و متقابلا ایران تمام تعهدات هستهای درچهارچوب ان پی تی را بپذیرد.
توافق ترامپ-روحانی درمورد چنین معامله سه خاصیت دارد: اولا معاهده ان پی تی اعتبار خود در جامعه جهانی را بازخواهد یافت.
ثانیا، تبعیضات هستهای علیه ایران که ازانقلاب ۱۹۷۹ ادامه دارد، منتفی میشود؛ و ثالثا ترامپ هم به آرزوی خود برای مذاکره و یک معامله بزرگ با ایران میرسد.
رویکرد فضای داخلی ایران درباره توافق با آمریکا
اکنون در داخل و خارج کشور بحثهای زیادی مطرح میشود که اخراج بولتون از کاخ سفید علاوه بر ناکامیهایی که او در پیگیری سیاستهای آمریکا در خصوص کوبا، ونزوئلا و کره شمالی و حتی مخالفتش با مذاکرات آمریکا و طالبان داشت؛ خیلی مستقیمتر به مساله ایران بر میگردد و رئیس جمهور آمریکا به دنبال آن است که دست خالی خود در انتخابات ۲۰۲۰ را با در پیش گرفتن سیاستهایی نو در حوزه سیاست خارجی پر کند.
آمریکاییها پس از روی کار آمدن ترامپ و بکارگیری بولتون در کاخ سفید، تلاش زیادی برای ایجاد فشار بر جمهوری اسلامی ایران از طریق خروج از برجام و اعمال تحریمهای مکرر و مداوم کردند. آنها در اعمال فشار موفق بودند و کار را برای پیشبرد برجام توسط سایر طرفین حاضر در این قرارداد بین المللی قفل کردند، اما در نتیجه گیری از آن که در وهله اول براندازی و در مرحله بعد فروپاشی اقتصادی و وادار کردن ایران به نشستن پای میز مذاکره در شرایط فشار بود، هیچگاه موفق نبودند.
برجام اگرچه توسط آمریکاییها در عمل کارایی اش را از دست داد و دست ایرانیها را از مواهب این قرارداد بین المللی خالی گذاشت، اما درسهای زیادی هم به همراه آورد. چه در انجام مذاکره دوباره و شروطی که باید بکار بست تا شاهد تکرار چنین عاقبتی برای یک قرارداد بین المللی نبود و چه برای مسئولان، جناحها و مردم که بدانند همه مشکلات کشور با یک قرارداد حل نمیشود یا اینکه تا چه اندازه میتواند انعقاد چنین قراردادهایی به نفع کشور در نظام بین المللی باشد.
سئوالاتی که نیاز به پاسخ صریح دارد
در حال حاضر، بحثهای داخلی زیادی در خصوص اینکه اقدام اخیر آمریکا به ایران ارتباط دارد یا نه؟ در صورت ارتباط داشتن به ما، ایران باید چه واکنشی نشان بدهد و چگونه رفتار کند؟ آیا مذاکرهای بین ایران و آمریکا در خواهد گرفت یا خیر؟ آیا آمریکاییها برای توافق با ایران و نشستن پای میز مذاکره تحریمها را ملغی خواهند کرد یا خیر؟ و آیا روحانی همانطور که پیشتر هم گفته در صورت تحقق شرایط به نفع مردم ایران تابوی دیدار با رئیس جمهور آمریکا را خواهد شکست یا خیر؟
همه این موضوعاتی که رح آن رفت مخالفان و موافقانی در داخل کشور دارد، اما همانطور که در ارتباط با خروج گام به گام از برجام و کاهش تعهدات برجامی اجماع داخلی خوبی ایجاد شده و نتیجه بخش هم بوده است؛ در صورتی که قرار باشد با اصلاح رفتار و تصمیمات طرف آمریکایی، رویکرد تازهای اتخاذ شود یا نشود، بهتر است در این زمینه هم یک اجماع داخلی خوبی نظیر آنچه این روزها درباره تصمیمات هستهای شاهد آن هستیم، صورت بگیرد.
ایران برای معامله بهتر چه باید بکند؟
طبعیتا معامله خوب برای مردم ایران یعنی به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی هسته ای، رفع هم تحریمهای هستهای و حتی غیر هستهای که رئیس جمهور آمریکا اعلام کرده در این زمینه مشکلی ندارد و مدعی شده بیشتر نگران دستیابی به ایران به سلاح هستهای است که البته ما از این بابت هیچ مشکلی نداریم، چون بر اساس فتوای رهبر انقلاب، «ایران تلاشی برای دستیابی به سلاح هستهای نخواهد کرد؛ چراکه دسترسی به چنین سلاحی را حرام میداند.» و این مساله نیات صلح طلبانه جمهوری اسلامی در بهره گیری از انرژی هستهای را نشان میدهد.
همانطور که «حسین موسویان» مذاکره کننده اسبق هستهای و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا پیشنهاد کرده، اگر ترامپ معامله خوبی با ایران میخواهد انجام بدهد، بهتر است جمهوری اسلامی ایران بجای سیاست فعلی "خروج گام به گام از برجام"، باید بلادرنگ از برجام خارج شده و همزمان عضویت خود در معاهده عدم اشاعه هستهای (ان پی تی) را به تعلیق درآورده و سپس با ترامپ در مورد یک معامله "حقوق هستهای دربرابر تعهدات هسته ای" درچهارچوب معاهده ان پی تی وارد مذاکره مستقیم شود.
در همین رابطه «حسین موسویان» مذاکره کننده اسبق هستهای و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا پیشنهاداتی را برای دستیابی به یک توافق بهتر در صورت صحت داشتن زمزمههایی که اخیرا در این رابطه شنیده میشود مطرح کرده و تاکید کرده است که «ایران بجای سیاست فعلی "خروج گام به گام از برجام"، باید بلادرنگ از برجام خارج شده و همزمان عضویت خود در معاهده عدم اشاعه هستهای (ان پی تی) را به تعلیق درآورده و سپس با ترامپ در مورد یک معامله "حقوق هستهای دربرابر تعهدات هسته ای" درچهارچوب معاهده ان پی تی وارد مذاکره مستقیم شود.»
او در مقاله برای میدل ایست آی نوشته است: «باخروج ترامپ از برجام و اعمال سیاست بیمارگونه فشار حداکثری علیه ایران، تخاصم درروابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب ۱۹۷۹ ایران، به نقطه عطف نزدیک میشود. قدرتهای بلوک شرق همچون چین و روسیه که خود نیز دچارچالش تجاری با آمریکا هستند، تلاش صادقانه تری نسبت به بلوک غرب برای حفظ برجام انجام میدهند درحالیکه تلاشهای اروپا با شکست کامل مواجه شده است. اروپا در شعار، از برجام حمایت میکند، اما درعمل کاملا تسلیم فشارهای آمریکا شده و از تحریمهای آمریکا پیروی میکند. تلاشهای مکرون رییس جمهور فرانسه به نمایندگی از اتحادیه اروپا نیزتاکنون به شکست انجامیده است.»
سیاست خروج تدریجی
برجام در جولای ۲۰۱۵ بین ایران و قدرتهای جهانی (شامل آمریکا، آلمان، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین) توافق شد. طبق تاییدات مکرر آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران بیش از سه سال برجام را بطور کامل اجراء کرد در حالیکه با کمال تعجب، کشورهای امضاء کننده گروه ۱+۵ یا ناقص اجراء کردند و یا تسلیم زورگوییهای آمریکا شدند.
عدم بهره مندی ایران از منافع اقتصادی برجام موجب ناامیدی ایران شد و لذا اعلام کرد که به تدریج برجام را ترک میکند و هرزمان سایر امضاء کننده گان بدان برگردند، به اجرای کامل آن بازخواهد گشت. با ادامه این روند، پیش بینی میشود تا پایان دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، آمریکا سیاست " فشار حداکثری" را تکمیل و ایران نیز بطور کامل از برجام خارج خواهد شد.
این بن بست سه عامل مهم دارد. اول اینکه ترامپ خواستار گفتگو و معامله مستقیم با ایران است و برای رسیدن به این آرزو، سیاست تحریمها و فشارها را اتخاذ کرده است. منتهی او خود عملا با خروج از برجام، میزمذاکره را ترک کرد. بعد هم با تحریم مقام معظم رهبری و وزیر خارجه ایران و تعیین سپاه پاسداران ایران بعنوان سازمان تروریستی، شانس هرگفتگویی را نابود کرد.
دوم اینکه کارگزاران اصلی او یعنی جان بولتون مشاور امنیت ملی و پمپئو وزیر خارجه سیاست تغییر رژیم را فعال دنبال کردند.
عامل سوم هم این که نتانیاهو نخست وزیر اسراییل به دنبال کشاندن آمریکا به جنگ با ایران بوده است. او هفته قبل مجدد مدعی شد که ایران مخفیانه دنبال ساخت بمب هستهای بوده است.
ادعاهای بی پایه
نتانیاهو درکتاب سال ۱۹۹۵ خود بنام "مبارزه با تروریسم" مدعی شد که ایران سه تا پنج سال دیگر به بمب هستهای دست خواهد یافت. او در اوائل سالهای ۲۰۰۰ با جعل اسناد و مدارک، آمریکا را قانع کرد که صدام دارای سلاحهای کشتار جمعی است و بدین ترتیب آمریکا را ودار به حمله نظامی به عراق کرد. نتانیاهو همچنین نقش اساسی در تحریک آمریکا برای حمله و گرفتارکردن آمریکا درگرداب افغانستان داشت.
در وضعیت فعلی، دو احتمال جدی وجود دارد. اول اینکه ترامپ به برجام برنخواهد گشت. دوم اینکه ایران هم برجام را یکطرفه ادامه نخواهد داد.
برجام جامعترین سند تاریخ عدم اشاعه بمب هستهای است. درعین حال پاداش ایران برای اجرای حداکثر شفافیت و بازرسی و محدودیت در تاریخ هسته ای، گستردهترین و بیرحمانهترین تحریمهای آمریکا بود. علیرغم اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی هم مکرر صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران را تایید نموده، دولت آمریکا همچنان ایران را درمورد بمب هستهای متهم مینماید؛ بنابراین آمریکا، اعتبار آژانس بین المللی انرژی اتمی را نیز ازبین برده است.
اما سئوال این است اکنون که ترامپ جان بولتون، مشاور امنیت ملی جنگ طلب خود را اخراج کرده است، آیا شانسی برای خروج از بن بست فعلی بحران روابط آمریکا و ایران وجود دارد؟ نکته کلیدی این است که ترامپ گفتگو و معامله مستقیم با ایران میخواهد، تاکید میکند که برجام فاجعه است وتنها خواستار این است که ایران بمب هستهای نداشته باشد و لذا توافق جدید هستهای با ایران میخواهد. اما واقعیت این است که آمریکا برجام را نابود کرده و قدرتهای جهانی هم توان احیاء آن را ندارند.
یک معامله بهتر
اگر ترامپ بدنبال یک معاملهای است که موضوع هستهای و منطقه را دربرگیرد، میتواند از برقراری یک سیستم همکاری جمعی در منطقه خلیج فارس بین هشت کشور: ایران، عربستان، عراق، امارات، کویت، عمان، قطر و بحرین حمایت کند، سیستمی که درقالب آن، کشورهای مذکور در برای صلح و ثبات منطقه و مقابله با تروریسم همکاری جمعی داشته باشند و به عاریسازی منطقه از سلاحهای کشتار جمعی و هستهای متعهد باشند. برای چنین ابتکاری، ترامپ باید از رییس جمهور ایران، سران کشووهای خلیج فارس وسران کشورهای عضو دائم شورای امنیت دعوت بعمل بیاورد.
اما اگر ترامپ دنبال یک معامله دوجانبه هست، باز هم شانس وجود دارد اگر آمریکا به قوانین بین المللی در موضوع هستهای احترام بگذارد.
قدم بعدی
دراین صورت، ایران بجای سیاست فعلی "خروج گام به گام از برجام"، باید بلادرنگ از برجام خارج شده و همزمان عضویت خود در معاهده عدم اشاعه هستهای (ان پی تی) را به تعلیق درآورده و سپس با ترامپ در مورد یک معامله "حقوق هستهای دربرابر تعهدات هسته ای" درچهارچوب معاهده ان پی تی وارد مذاکره مستقیم شود.
نتیجه این مذاکرات هم باید این باشد که آمریکا تمام تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای را لغو کند و متقابلا ایران تمام تعهدات هستهای درچهارچوب ان پی تی را بپذیرد.
توافق ترامپ-روحانی درمورد چنین معامله سه خاصیت دارد: اولا معاهده ان پی تی اعتبار خود در جامعه جهانی را بازخواهد یافت.
ثانیا، تبعیضات هستهای علیه ایران که ازانقلاب ۱۹۷۹ ادامه دارد، منتفی میشود؛ و ثالثا ترامپ هم به آرزوی خود برای مذاکره و یک معامله بزرگ با ایران میرسد.
رویکرد فضای داخلی ایران درباره توافق با آمریکا
اکنون در داخل و خارج کشور بحثهای زیادی مطرح میشود که اخراج بولتون از کاخ سفید علاوه بر ناکامیهایی که او در پیگیری سیاستهای آمریکا در خصوص کوبا، ونزوئلا و کره شمالی و حتی مخالفتش با مذاکرات آمریکا و طالبان داشت؛ خیلی مستقیمتر به مساله ایران بر میگردد و رئیس جمهور آمریکا به دنبال آن است که دست خالی خود در انتخابات ۲۰۲۰ را با در پیش گرفتن سیاستهایی نو در حوزه سیاست خارجی پر کند.
آمریکاییها پس از روی کار آمدن ترامپ و بکارگیری بولتون در کاخ سفید، تلاش زیادی برای ایجاد فشار بر جمهوری اسلامی ایران از طریق خروج از برجام و اعمال تحریمهای مکرر و مداوم کردند. آنها در اعمال فشار موفق بودند و کار را برای پیشبرد برجام توسط سایر طرفین حاضر در این قرارداد بین المللی قفل کردند، اما در نتیجه گیری از آن که در وهله اول براندازی و در مرحله بعد فروپاشی اقتصادی و وادار کردن ایران به نشستن پای میز مذاکره در شرایط فشار بود، هیچگاه موفق نبودند.
برجام اگرچه توسط آمریکاییها در عمل کارایی اش را از دست داد و دست ایرانیها را از مواهب این قرارداد بین المللی خالی گذاشت، اما درسهای زیادی هم به همراه آورد. چه در انجام مذاکره دوباره و شروطی که باید بکار بست تا شاهد تکرار چنین عاقبتی برای یک قرارداد بین المللی نبود و چه برای مسئولان، جناحها و مردم که بدانند همه مشکلات کشور با یک قرارداد حل نمیشود یا اینکه تا چه اندازه میتواند انعقاد چنین قراردادهایی به نفع کشور در نظام بین المللی باشد.
سئوالاتی که نیاز به پاسخ صریح دارد
در حال حاضر، بحثهای داخلی زیادی در خصوص اینکه اقدام اخیر آمریکا به ایران ارتباط دارد یا نه؟ در صورت ارتباط داشتن به ما، ایران باید چه واکنشی نشان بدهد و چگونه رفتار کند؟ آیا مذاکرهای بین ایران و آمریکا در خواهد گرفت یا خیر؟ آیا آمریکاییها برای توافق با ایران و نشستن پای میز مذاکره تحریمها را ملغی خواهند کرد یا خیر؟ و آیا روحانی همانطور که پیشتر هم گفته در صورت تحقق شرایط به نفع مردم ایران تابوی دیدار با رئیس جمهور آمریکا را خواهد شکست یا خیر؟
همه این موضوعاتی که رح آن رفت مخالفان و موافقانی در داخل کشور دارد، اما همانطور که در ارتباط با خروج گام به گام از برجام و کاهش تعهدات برجامی اجماع داخلی خوبی ایجاد شده و نتیجه بخش هم بوده است؛ در صورتی که قرار باشد با اصلاح رفتار و تصمیمات طرف آمریکایی، رویکرد تازهای اتخاذ شود یا نشود، بهتر است در این زمینه هم یک اجماع داخلی خوبی نظیر آنچه این روزها درباره تصمیمات هستهای شاهد آن هستیم، صورت بگیرد.
ایران برای معامله بهتر چه باید بکند؟
طبعیتا معامله خوب برای مردم ایران یعنی به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی هسته ای، رفع هم تحریمهای هستهای و حتی غیر هستهای که رئیس جمهور آمریکا اعلام کرده در این زمینه مشکلی ندارد و مدعی شده بیشتر نگران دستیابی به ایران به سلاح هستهای است که البته ما از این بابت هیچ مشکلی نداریم، چون بر اساس فتوای رهبر انقلاب، «ایران تلاشی برای دستیابی به سلاح هستهای نخواهد کرد؛ چراکه دسترسی به چنین سلاحی را حرام میداند.» و این مساله نیات صلح طلبانه جمهوری اسلامی در بهره گیری از انرژی هستهای را نشان میدهد.
همانطور که «حسین موسویان» مذاکره کننده اسبق هستهای و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا پیشنهاد کرده، اگر ترامپ معامله خوبی با ایران میخواهد انجام بدهد، بهتر است جمهوری اسلامی ایران بجای سیاست فعلی "خروج گام به گام از برجام"، باید بلادرنگ از برجام خارج شده و همزمان عضویت خود در معاهده عدم اشاعه هستهای (ان پی تی) را به تعلیق درآورده و سپس با ترامپ در مورد یک معامله "حقوق هستهای دربرابر تعهدات هسته ای" درچهارچوب معاهده ان پی تی وارد مذاکره مستقیم شود.
منبع: تابناک
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط