روزی که گل خوردیم اما گلهای بیشتری زدیم
عوامل مختلفی از جمله کناره گیری عارف و حمایت تمامی اصلاحطلبان، چند دستگی میان اصولگرایان و حضور چندین کاندیدا از این جناح، تک و پاتک گاز انبری روحانی و قالیباف، شعارهای انتخاباتی آرامش بخش، فن بیان و خوش پوشی، ابتکار کلید حل مشکلات، شعار تدبیر و امید و ... باعث شدند تا کلید پاستور برای چهار سال در جیب لباده شیخ دیپلمات اهل سرخه قرار گیرد و دبیر سابق شورای امنیت ملی، رئیس جمهوری فعلی ایران شود.
روحانی تقریبا در هر جایی که پیش از انتخابات سخن گفت از عقلانیت، اعتدال، آزادی مسئولانه، عدالت سراسری، تامین امنیت و آرامش برای همه مردم، حقوق شهروندی و چرخیدن چرخ زندگی مردم علاوه بر چرخیدن سانتریفیوژها صحبت کرد. او اعتدال یعنی همان خطی که اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان مهمترین حامی روحانی در پیش گرفته بود را سرلوحه امور خود قرار داد تا دولت تدبیر و امید را بر سرکار بیاورد.
روحانی شعارها و برنامههای مشخصی داشت؛ برنامهای صد روزه برای ایجاد ثبات در آشفته بازار کشور، حل هر چه سریعتر مساله هستهای با 1+5 و رسیدن به راه حل برد – برد برای برداشته شدن تحریمها و حفظ حقوق هستهای ایران، گشایش امور با تکیه بر توان داخلی، ایجاد ظرفیت های خارجی و برنامه های بلندمدت زیرساختی.
رئیس جمهور در این سه سال از گذرگاه های سختی عبور کرد و در یک سال باقی مانده تا انتخابات 96 همچنان باید منتظر چالش های پیش رو باشد. البته روحانی نشان داده که با همان اعتدال و تدبیر و امید راه عبور از چالش ها را به خوبی بلد است به شرطی که همراهان او رفیق نیمه راه نباشند و مانند تیم هستهای بتوانند کلید تدبیر و امید را به خوبی در قفل مشکلات بچرخانند.
نگاهی به کارنامه سه ساله دولت یازدهم نشان میدهد با وجود اینکه تیم رسانهای دولت بر خلاف مخالفان، خیلی قدرتمند عمل نکرده اما دولت روحانی دستاوردهای کمی نداشته است که البته با توجه به همان ضعف رسانهای، شاید خود رئیس جمهور اعتدال گرا مجبور شده در برخی موارد به تنهایی به دفاع از دستاوردهای دولتش بپردازد.
در سیاست خارجی شاهکار دولت و تیم متشکل از دیپلماتهای برجسته، کلاف پیچیده هستهای را که بیش از یک دهه کشور را با انواع بحرانها مواجه کرده بود طی دو سال باز کرد و توافق هستهای با شش قدرت جهان به نتیجه ای رسید که به قول خود رئیس جمهور «درست است که گل هم خوردیم اما گلهای بیشتری زدیم» تا برجام به یک توافق برد –برد تبدیل شده و سالها تحریم و فشار حتی سایه جنگ از سر کشور برداشته شود.
تیم روحانی در مدت مذاکرات در هر دو جبهه داخلی و خارجی می جنگید. از یک طرف 1+5 به راحتی حاضر به عقب نشینی نبودند و از طرفی دلواپسان داخلی هر روز بهانه ای می تراشیدند. اما به هر حال همان رویکرد اعتدالی سرانجام منجر به برجام شد که البته چیدن میوه های آن در کوتاه مدت، خیال خامی به حساب می آید و همین موضوع نیز پتک دیگری است بر سر دولت یازدهم و از فردای برجام تاکنون توسط مخالفان کوبیده میشود که پس نتایج توافق چه شد؟
به طور مثال یکی از نتایج برجام، رسیدن صادرات نفتی ایران به روزانه حدود 2 میلیون بشکه است که پیشبینی میشود تا پایان امسال به دو میلیون و نیم بشکه برسد. آن هم در حالیکه تا قبل از توافق، صادرات نفت به زیر یک و نیم میلیون بشکه رسیده بود و بسیاری از مشتریان نفتی دیگر از ایران نفت نمی خریدند. بازگرداندن همان مشتری ها و قراردادهای جدید، خود نیاز به زمان دارد و البته از چشم منتقدان دورمانده است.
در همان ایام مذاکرات که کشور علاوه بر تحمل تحریمهای ظالمانه، به خاطر سوء مدیریت های رسوب کرده، زیربار مشکلات مختلف بود دولت روحانی توانست با برنامه ریزی کوتاه مدت و البته بلند مدت ثبات را به کشور باز گرداند. دورانی را که از قیمت ارز و سکه گرفته تا ماست و شیر، روزانه تغییر می کرد هنوز از اذهان پاک نشده است.
دولت در این سه سال علاوه بر ایجاد ثبات در بازار، تورم بالای 40 درصد را طبق آخرین آمار به 10/2 درصد رسانده، رشد منفی 5 درصدی سال 92 طبق پیشبینی صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی تا پایان سال 95 به حدود مثبت 5 درصد خواهد رسید و نرح بیکاری از 12/5 درصد به 11 درصد رسیده است. از طرفی برای اولین بار در سال گذشته تراز تجاری کشور مثبت شد و در ازای 41 میلیارد و 499 میلیون دلار واردات، 42 میلیارد و 415 میلیون دلار صادرات صورت گرفت و طبق آمار بانک جهانی رده 132 ایران در بهبود فضای کسب و کار به 118 رسید. ثبات امروز بازار، تهیه مایحتاج مردم و تغییر نکردن هر روزه قیمتها تنها بخشی از فعالیتهای اقتصادی است که دولت بدون آنکه از اعتدال خارج شود به آنها دست یافته است.
از طرفی جدا شدن بانک مرکزی از طرح های اجرایی و رفتن به سمت اسناد خزانه به جای چاپ پول باعث ایجاد ثبات شده هر چند رکود به همراه داشته اما باید توجه داشت که دولت کشور را در حالت رکود تورمی که از استثنائات است تحویل گرفت و کنترل تورم از اولویتهایش بود تا پس از آن به خروج از رکود بپردازد که البته مثل گشایش های پسابرجام، یک شبه امکان پذیر نیست. به طور مثال ایجاد محرک هایی مثل وام 160 میلیونی مسکن از راه حلهایی بود که تلاش شد تا رکود بازار مسکن را از بین ببرد و سایر برنامه هایی که به نتیجه رسیدنشان نیاز به زمان دارد.
اینها همه در حالی اتفاق افتاد که دولت در حال گود برداری از آواری بود که به ارث برده بود و همزمان تحریمها نیز ادامه داشت پس میتوان امید داشت که بعد از کم شدن فشارها شاهد آمار بهتری در این زمینه ها باشیم. با آزاد شدن دارایی های ایران و سرمایهگذاری های خارجی میتوان امید داشت که زیرساخت هایی که دولت پی ریزی کرده نیز به ثمر برسد. در مباحث اقتصادی که شاید مهمترین دغدغه مردم است میتوان باتوجه به همین چند نکته کوتاه به دولت اعتدال نمره مثبت داد.
در بخش فرهنگی دولت تلاش کرد با ایجاد فضای بازتر به تولید آثار هنری کمک کند. برگزاری با کیفیت جشنواره فیلم فجر و تولید فیلمهایی که علاوه بر مخاطب بالا تاکنون از نظر محتوا نیز رضایت منتقدان را در برداشته اند، مجوز به هنرمندان و خوانندگانی که شاید مدتها بود که مردم در انتظار شنیدن صدایشان بودند و برگزاری کنسرتهای مختلف از نکاتی بود که دولت تلاش کرد در عین حفظ اعتدال به همان آزادی مسئولانه مورد نظر رئیس جمهور دست یابد هر چند در این میان برخی اتفاقات مثل لغو بعضی از کنسرت ها از نکات انتقاد برانگیزی بود که البته از خارج از اختیارات دولت به حساب می آمد.
در بخش سیاست داخلی برگزاری بی حرف و حدیث و البته بی طرفانه انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری، بازگشایی مجدد خانه احزاب، مجوز به احزاب جدید و فضای نسبتا باز سیاسی در کارنامه دولت خودنمایی میکند. فضای بازی که به منتقدان دولت این فرصت را داده تا بتوانند حتی برخی نقاط قوت را به عنوان نقطه ضعف جلوه دهند. مخالفاتی که تبحر خاصی در به چالش کشیدن دستاوردها دارند. به طور مثال هجمه صورت گرفته بعد از انتخابات، علیه آرای تهران بیشتر از آن که منطق سیاسی داشته باشد شاید از عصبانیت ناشی از شکست جناح مخالف دولت حکایت داشت اما باز هم دولت از مشی اعتدالی خود خارج نشده و فارغ از دعواهای سیاسی بااحترام به آرای مردم اجازه داد روال طبیعی انتخابات در مرحله دوم نیز پیش گرفته شود. در بحث ابطال آرای منتخب اصفهان نیز دولت تلاش کرد حقوق شهروندی را در نظر بگیرد از آن دفاع کند اما درست مثل لغو برحی کنسرتها این مساله نیز در جایی خارج از حوزه اختیارات دولت به سرانجام رسید.
حالا روحانی تنها یک سال دیگر فرصت دارد تا علاوه بر ادامه سیاستهای معتدلانه خود، افکار عمومی را برای انتخابات 96 همچنان طرفدار خود نگه دارد هر چند منتقدان او تلاش دارند با فضاسازی، رئیس دولت تدبیر و امید را به ستوه آورند.
پروژه عبور از روحانی و تکدورهای بودن او مسأله ای نیست که از سوی حامیان او که اغلب اصلاحطلبان و اعتدال گرایان هستند مطرح شده باشد اما شاید هدف مخالفان از دامن زدن به این مساله ایجاد شکاف میان دولت و برخی نهادهای قدرت و یا ترغیب دخالت بعضی افراد که طبق اصل تفکیک قوا و وصیت امام حق دخالت در کار دولت را ندارند، باشد.
گمانه زنیهایی که بهتر است همان نام شایعه بر آن گذاشته شود. مقایسه عملکرد دولت نهم و یازدهم نشان میدهد که قطعا در آمارها و نوع عملکرد، دولت یازدهم دولت موفق تری نسبت به دولت نهم بوده اما با وجود تمام نقاط ضعفی که دولت نهم داشت، احمدی نژاد در دوره بعد نیز همچنان رئیس جمهور ماند تا مثال نقضی برای شایعه تک دوره ای بودن روسای جمهور باشد.
مخالف سازی یکی دیگر از حربه هایی است که منتقدان تلاش میکنند دولت اعتدال را در دام آن بیاندازند تا برخی از رای دهندگان به روحانی را از رای خود پشیمان کنند. به طور مثال مساله حصر از آن دست مسائلی است که هر چند وقت یک بار به عنوان وعده عمل نشده دولت مطرح میشود. این در حالی است که روحانی در شعارهای انتخاباتی خود قولی در این زمینه نداده و تنها در یک مورد در اردیبهشت 92 در پاسخ به سوالی درباره سرنوشت حصر گفته است که «مشکلی نیست شرایطی را در یک سال آینده فراهم کرد که نه تنها آنها در حصرند آزاد شوند، حتی آنهایی که به خاطر سال 88 در زندان هستند هم آزاد بشوند».
رئیس جمهور دیپلمات شاید بهتر از هرکسی میداند چطور کلمات خود را کنار هم بچیند اما ایجاد توقع از این کلمات، تخصصی است که برخی رسانهها و مخالفان دارند. با وجود همه اینها روحانی بارها اعلام کرده که دولت تلاش میکند مقدمات شرایط حل مساله حصر را فراهم کند اما به هر حال این مسأله علاوه بر هماهنگی میان سران قوا، منحصرا در اختیار دولت نیست. سخنگوی دولت نیز در یکی از نشست های خبری خود در این زمینه تاکید کرده است که دولت تلاش خود را به اندازه وسعش انجام داده است ولی به هر حال تصمیم گیرنده نهایی نیست.
به نظر میرسد به خطر انداختن پایگاه رای روحانی با این تبلیغات مدتی است کلید خورده است ضمن اینکه نباید فراموش کرد رقبای رئیس جمهور از انتخابات 92 درس گرفته اند و همه تلاش خود را میکنند در انتخابات آینده علاوه بر ساختن رقیب در جناح موافق روحانی برای او، خودشان نیز حول یک محور جمع شوند تا شکست 92 را جبران کنند. این مهره حتی میتواند احمدی نژادی باشد که تا چندی پیش همه از او برائت می جستند.
از طرفی تشکیل مجلس دهم که همسوتر از مجلس قبل به نظر میرسد، ممکن است بتواند به روحانی کمک کند تا بهتر بتواند سیاستهای اعتدالی و طبق آمار ارائه شده موفق خود را به نتیجه برساند. نقش تیم رسانهای دولت نیز در این مدت مهم است چرا که بیشتر تریبونها در اختیار مخالفین روحانی قرار دارد و حتی صدا و سیما نیز نشان داده بیش از آنکه تمایلی به نشان دادن موفقیتهای دولت داشته باشد سیاست انتقادی در پیش گرفته است.
به هر روی روحانی با توجه به موفقیتهایی که تاکنون داشته و با گشایشهایی که در پسابرجام کم کم به وجود خواهد آمد باید تلاش کند تا همچنان سیاستهای اعتدالی خود را ادامه دهد و یکی یکی قفل های مشکلات کشور را با کلید معروف تدبیر و امیدش بگشاید. قفل هایی که بعضی از آنها به گونه ای رمزگذاری شده اند که باز شدن آنها نه به یک دولت چهار و هشت ساله بلکه شاید به سالها تلاش نیاز دارد اما روحانی نشان داده که آهسته و پیوسته تلاش میکند اعتدال را به جای تندروی و مردم داری را به جای عوام فریبی در کشور نهادینه کند. حالا انتخاب حسن روحانی سه ساله شده است. رئیس جمهوری که اعتدال مهمترین شاخصه اوست.