عبور از فصل بیعملی/ در باب بیانیه روز کارگر و معلم حزب اتحاد ملت اسلامی
در کشور ما فضای سیاسی سالهای گذشته به سمت و سویی رفته که هرروز اصلاحطلب بودن دشوارتر و غامضتر شده است. حال اینکه این موضوع مختص جامعه ایران نبوده و نیست. اما آنچه چشم انداز اصلاح طلبی در ایران را روشنتر کرده، تغییر رویکرد یکی از احزاب موثر این جریان نسبت به اقشاری است که صدایشان دست کم در یک دهه گذشته یا سرکوب شده یا خاموش مانده است.
![عبور از فصل بیعملی/ در باب بیانیه روز کارگر و معلم حزب اتحاد ملت اسلامی عبور از فصل بیعملی/ در باب بیانیه روز کارگر و معلم حزب اتحاد ملت اسلامی](/files/fa/news/1399/2/21/342210_270.jpg)
امیرحسین عالمی: اصلاحطلبی در ایران که شانس خود را در ۱۲ سال گذشته در تمامی روشهای راست گرایانه لیبرال امتحان کرده، حالا با انتشار بیانیه اخیر نشان داده که به دنبال شنیدن صدای محرومانی است که بدون حضور آنها راهی برای توسعه ایران نیست.
تغییر نگرش حزب اتحاد ملت ایران اسلامی بهعنوان یکی از مؤثرترین احزاب اصلاحات میتواند آغازی باشد برای تعامل روزافزون بین احزاب سیاسی و اقشار کمتر برخوردار که در سالهای گذشته سرکوب و یا خاموش شده اند.
در اعتراضات دی ماه ۹۶ و آبان ماه ۹۸ اصلاحطلبان برخلاف ماهیت ذاتی خود تنها نظاره گر جنبشها بودند و هیچوقت نتوانستند همراه با مردم جواب روشنی برای مطالبات آنها داشته باشند. بیانیه مذکور اولین حرکت به سمت عبور از فصل بیعملی است. اما چگونه این مهم بهطور کامل محقق میشود.
بیشک تغییر رویکرد بهتنهایی کافی نیست. نهادسازی همگام با این رویکرد جدید، نقطه عطفی برای اصلاحطلبی در کشور خواهد بود؛ نهادسازی بهمنظور ایجاد فهم مؤثراز نیازهای اقشار کمدرآمد و کمتر برخوردار برای بدنه اصلاحات و تشکیل و حمایت سازمانهای مردمنهاد فعال در حوزه حمایت از اقشار آسیبپذیر، کنشی است که در رویکرد جدید به شنیدن صدای این اقشار کمک میکند.
به نظر میرسد علاوه بر دو مورد مذکور، نیاز است تا برای هر چه عملگراتر شدن اصلاحطلبی در ایران چند مسئله دیگر را نیز در اولویت رویکردی و نهادی قرارداد. اولویت دادن به عدالت اجتماعی در زمینه مسکن، آموزش، بهداشت و درمان که در بیانیه اخیر حزب اتحاد به بحث آن اشارات روشن و پیشرویی شده است.
اولویت دادن به شفافیت نهادی و مبارزه با فساد سیستماتیک مسئله دیگری است که اتفاقا کارنامه اصلاحات در این حوزه، کارنامه نسبتا قابل قبولی است. تمرکز بر کمکرسانی و توانمندسازی اقشار آسیبپذیر اعم از کارگران، کودکان و زنان سرپرست خانواده چالش دیگری است که اهمیت آن در کشور روزبهروز بیشتر میشود.
با نگاه به این مسائل و ادامهدار کردن این تغییر نگرش، چه در حوزه رویکردی و چه در حوزه نهادی میتوان باافتخار اصلاحطلب بود و آینده روشنی برای اصلاحطلبی در ایران پیش بینی کرد.