سخنگوی دولت اصلاحات:
کاندیدای اصلی اصولگرایان در انتخابات 96 روحانی است
خرداد سال آینده، حسن روحانی در معرض دومین آزمونش برای ورود به پاستور قرار میگیرد؛ آزمونی که این روزها به فاصله یک سال مانده به پایان دولتش، گریبانش را از سوی منتقدان و برخی تندروها گرفته است.
رویداد۲۴- خرداد سال آینده، حسن روحانی در معرض دومین آزمونش برای ورود به پاستور قرار میگیرد؛ آزمونی که این روزها به فاصله یک سال مانده به پایان دولتش، گریبانش را از سوی منتقدان و برخی تندروها گرفته است.
این منتقدان کار را به جایی رساندهاند که دولت روحانی را تنها دولت یکدورهای بعد از انقلاب مینامند و با راهانداختن این جنگ روانی علیه دولت، سعی در تخریب هرچهبیشتر روحانی و یارانش دارند. تلاشی که عبدالله رمضانزاده، آن را به پای شکستهای اخیر اصولگرایان در دو انتخابات اخیر کشور میگذارد و معتقد است طرح عبور از روحانی از سوی اشخاص رانتخوار و فرصتطلب صورت میگیرد. سخنگوی دولت اصلاحات هر چند بعضی از انتقادها از روحانی را زیادهروی میداند اما معتقد است بعضی از اعضای کابینه بهویژه تیم اقتصادی دولت، محافظهکارانه عمل کردهاند و روحانی باید در تعویض این تیم محافظهکار عجله به خرج دهد. سخنگوی دولت اصلاحات، حسن روحانی را در کاهش فضای امنیتی موفق میداند و میگوید: او و دولتش به دنبال تنش بر سر یکسری گرههای سیاسی کشور نیستند و براساس مصالح ملی عمل میکنند. رمضانزاده همچنین در این گفتوگو، حسن روحانی را رئیسجمهوری قطعی دور بعد میداند و معتقد است اصولگرایان هم در سال آینده از روحانی حمایت خواهند کرد و حتی نامزدهای جاهطلب رقیب هم نمیتوانند جلوی روحانی قد علم کنند.
آقای رمضانزاده! یک سال دیگر تا انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم زمان باقی است و چهرههای اصلاحطلب در این چند ماه اخیر بارها اعلام کردهاند که گزینهای به غیر از حسن روحانی، برای انتخابات سال آینده ندارند ولی از طرفی اردوگاه مقابل یعنی اصولگرایان، گزینه عبور اصلاحطلبان از روحانی را مطرح میکنند. حالا به نظر شما گزینه اول اصلاحطلبان در سال آینده چه کسی است؟
گزینه عبور از روحانی، درواقع آغاز جنگ روانی علیه او است و از سوی اشخاص رانتخوارِ فرصتطلب انحصارجویی صورت میگیرد که در دولت قبلی به همه چیز رسیدهاند و الان دستشان کوتاه شده است. تکرار عبارت عبور از روحانی، در دام آنها افتادن است. هیچکس به فکر عبور از روحانی نیست و همه اصلاحطلبان تأکید میکنند که روحانی هنوز نتوانسته همه برنامههایش را اجرا کند و در دور دوم ریاستجمهوریش بهطورقطع میتواند به بخش مهمی از برنامه هایش عمل کند؛ بنابراین روحانی گزینه اول اصلاحطلبان برای انتخابات آتی خواهد بود.
سه سال از عمر دولت روحانی گذشته است،به نظر شما او به کدامیک از وعدههایش توانسته بهطورکامل عمل کند و کدامیک از وعدههایش برای عملیشدن نیاز به وقت بیشتری دارد؟
مشکل عمدهای که روحانی در این سه سال با آن دست به گریبان بود، نداشتن سابقه در کارهای اجرائی است و بههمینخاطر از نیروهای اجرائی و باتجربه کشور، شناخت کمتری داشت و بهخاطرهمین نقطه ضعف است که بعضی از برنامههایش هنوز به نتیجه نرسیده است.
اولویتبندیهای سیاسی- اقتصادی روحانی درست بوده ولی در اجرا تیم همراه او نتوانسته این اولویتبندیها را به اجرا در بیاورد. طبیعتا برای رسیدن به هدف بزرگِ چرخاندن چرخ زندگی مردم، نیاز به محیط امن بینالمللی و داخلی هستیم. روحانی از لحاظ سیاسی برای فراهمآوردن این دو محیط موفق بوده است؛ منتهی تیم او تیم کاملی نبود و متأسفانه تیمی که به کار گرفت، نتوانست به این اولویتبندیهای رسیدگی کند. نکته دیگر این است که روحانی فقط رئیسجمهوری کسانی نیست که خواهان رسیدگی به گرههای کور سیاسی هستند. اولویت اول مردم ایران، رسیدگی به مسائل معیشتی است.
یعنی شما معتقدید که اطرافیان روحانی ناکارآمد هستند؟ درحالیکه از همان سال 92 بسیاری از کابینه روحانی به عنوان کابینه لژیونرها یاد میکردند.
واقعیت این است که نیروهای سیاسی کارآزمودهای با روحانی کار نمیکنند. برای اداره یک وزارتخانه یا یک سازمان بزرگ دولتی فقط دانش کافی نیست و تجربه هم لازم است. تیم اقتصادی دولت روحانی، تجربه قوی اجرائی نداشتند و فقط با روحانی رفاقت داشتند؛ بعضی هم که سن بالایی داشتند و تحرک لازم را نداشتند. کمتجربگی و درعینحال محافظهکاری و کمریسکپذیری از صفات کابینه دولت روحانی است. روحانی از همان زمانی که دولت را از احمدینژاد تحویل گرفت، ما منتظر یک تیم ریسکپذیر و پویاتری بودیم ولی متأسفانه دولت روحانی هیچکدام از این صفات را نداشت. روحانی خودش این برنامهها را داشت اما تیمش نتوانست برنامههای او را عملی کند و من لقب لژیونرها را برای کابینه یازدهم قبول ندارم.
همانطور که میدانید مجلس نهم هم در اینکه افراد باتجربه و ریسکپذیری در کابینه یازدهم نباشند، تأثیرگذار بود.
بله، من این را قبول دارم. جز آقای زنگنه، حجتی و نعمتزاده، بقیه آدمهای باتجربهای نیستند.آدمهای توانمندی روی کار آمدند که مجلس نهم آنها را کنار زد؛ مانند آقای فرجیدانا که واقعا میتوانست در آموزش عالی کشور یک تحول به وجود بیاورد. آقای نجفی هم همینطور.
با این توصیفات کابینه یازدهم نیازمند ترمیم است؟
کابینه حتما نیازمند ترمیم است؛ بهویژه در بخشهای اقتصادی.
در حوزه آموزش عالی هم این محافظهکاری وجود دارد؟
وزارت علوم الان قفل شده است و با این قفل نمیشود به خواستههای دانشجویان پاسخ داد. روحانی یا میخواهد به دانشجویان پاسخ دهد یا نمیخواهد. در حوزه اطلاعرسانی دولت بسیار ضعیف عمل میکند و رویه آنها بسیار ناهمگون است. باید روی همه این ضرورتها فکر کرد.
با این توصیفات شما بهترین و بدترین وزرای کابینه را چه کسانی میدانید؟
زنگنه، بهترین وزیر کابینه و تیم اقتصادی روحانی بدترین همکاران روحانی هستند.
ارتباط دولت روحانی با بدنه اجتماعی مردم در مقایسه با دولتهای گذشته چگونه است؟
چون روحانی در یک تشکیلات وابسته به خودش به قدرت نرسیده است، حلقه ارتباطی با بدنه جامعه ندارد. این حلقه میتوانست تشکیلات احزاب اصلاحطلب باشد و روحانی متأسفانه با این تشکیلات هم رابطه خوبی برقرار نکرده است؛ یعنی حلقه واسط با نیروهای اجتماعی را به دست نگرفته است. همین موضوع باعث شده که اگر دستاوردی هم وجود داشته باشد، به مردم نشان داده نشود.
گذشته از تمام ضعفها، دولت یازدهم چه خوبیهایی داشته که میتوانیم از آنها به عنوان دستاورد آن نام ببریم؟
سیل ویرانگری در کشور آمده بود که داشت همه چیز را تخریب میکرد. آمدن شخص روحانی، سدی شد در برابر آن سیل ویرانگر دولت سابق که سالها میتوانیم به آن افتخار کنیم. محیط امن بینالمللی هم از دستاوردهای بزرگ و تاریخی این دولت است که البته با نظر و تأیید رهبری انقلاب صورت گرفته است. کنترل تورم از دیگر دستاوردهای دولت یازدهم است. محیط امن داخلی، یکی دیگر از دستاوردهای روحانی است. درحالحاضر کشور دیگر دچار تنش نیست. گرچه فضای باز و کامل سیاسی شاید محقق نشده باشد ولی کشور در فضای امنی قرار گرفته که زمینه را برای سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی فراهم میکند.
باتوجه به این محسنات، رئیسجمهوری تا چه حد توانسته از اختیارات خود استفاده کند و در بازکردن فضای سیاسی کشور مؤثر باشد؟
باید به واقعیتهای ساختار قدرت در ایران توجه کرد. باتوجه به وضعیت آقای روحانی و مخالفتهایی که از سوی جناحهای مختلف و نهادهای قدرت علیه او میشود، روحانی توانسته حداکثر استفاده را از اختیارات کند و اگر بخواهد بیشتر از این روی اختیاراتش اصرار کند، باعث ایجاد تنش در کشور میشود. هدف روحانی پرهیز از تنش است. ما در حال حاضر حداقل تنشها را در سخنرانیها داشتهایم و در انتخابات مجلس حداکثر 10 جلسه به هم خورده است. اگرچه با محیط کاملا امن داخلی فاصله داریم اما وضعیت بهتر از گذشته است.
پس شما بدنه دولت روحانی را بهغیراز تیم اقتصادی او موفق میدانید.
وزارتخانههایی مانند علوم، به نظر من موفق عمل نکردهاند اما من شخص روحانی و دستوراتش را موفق میدانم. از طرفی آقای رحمانیفضلی در انتخاب استانداران تقریبا موفق عمل کرده است اما در انتخاب فرمانداران بسیار بد عمل کرده است و این انتقاد هم به روحانی وارد است اما درمجموع انتخابات اسفند باوجود تمام نامهربانیهایی که شد، از سوی دولت بسیار خوب برگزار شد.
به انتخابات مجلس دهم اشاره کردید. تشکیل این مجلس چقدر میتواند به پیشبرد اهداف دولت کمک کند؟
اینکه ما توانستیم 103 نفر نیروی اصلاحطلب واقعی را وارد مجلس کنیم، باید مطمئن باشیم آنها روی اهداف اصلاحطلبانه میایستند و میتوانند به دولت بسیار کمکرسان باشند.
البته در انتخابات هیئترئیسه مجلس همین افراد اصلاحطلب خلف وعده کردند و همچنان مورد انتقاد هستند.
این نقدی است که به حزب اعتدال و توسعه وارد است. دوستانی که از سوی این حزب وارد مجلس شدهاند به اصلاحطلبان پشت کردند و امیدواریم نوبخت و دوستانشان درباره این قضیه پاسخگو باشند. آنها کسانی را به اصرار وارد لیست امید کردند که برای لیست امید کار نکردند و این منطق خلاف اصول اصلاحطلبان است. این مجلس را از هر طرفی که نگاه کنید خلاف مجلس نهم است و برای دولت کارشکنی نخواهد کرد.
حتی در این یک سال باقیمانده دولت یازدهم هم شاهد کارشکنی علیه دولت نخواهیم بود؟
من در این چند روز اخیر که نطقها را گوش میکردم متوجه شدم یک برنامه علیه رئیسجمهوری برنامهریزی شده اما نتیجه نمیدهد.
چه کسانی مبتکر این طرح علیه دولت هستند؟
کسانی که بهصراحت اعلام کردهاند نمیخواهند روحانی رئیسجمهوری باشد.
یعنی پایداریها و بعضی از کسانی که عضو فراکسیون ولایت هستند؟
مجموعه کسانی که از بیرون از مجلس هدایت میشوند و در مجلس حضور دارند منتهی خودشان صاحب فکر نیستند و از بیرون خط میگیرند.
با توجه به اینکه بسیاری از مخالفان روحانی اصولگرایان هستند آیا افراد این طیف میتوانند در انتخابات سال آینده رقیبی جدی برای او و دولتش باشند؟
من معتقدم افراد زیادی از طیف اصولگرا در انتخابات سال آینده پشت سر روحانی قرار خواهند گرفت. بخش تندرو هم که جایگاهشان در انتخابات ریاستجمهوری گذشته و انتخابات اسفند 94 مشخص شده است، بنابراین گزینهای جدی از سوی این طیف روحانی را تهدید نمیکند.
پس به نظر شما این طیف هیچ گزینهای برای ورود به انتخابات سال آینده ندارد؟
من فکر میکنم قالیباف دوباره برای انتخابات خواهد آمد و طیفهایی که از روحانی حمایت نمیکنند پشت سر او قرار خواهند گرفت.
آیا اصولگرایان از قالیباف حمایت خواهند کرد؟
اصولگرایان قالیباف را میشناسند و به او اعتمادی ندارند و از او حمایت نخواهند کرد.
پس اصولگرایان پشت سر چه کسی قرار خواهند گرفت؟
حسن روحانی.
دراینصورت هیچ گزینهای از سوی اصولگرایان معرفی نخواهد شد؟
ممکن است سر چند گزینه صحبت شود اما مقابل آقای روحانی مطرح نخواهد شد.
حتی نمیتوانیم حضور دوباره حداد عادل را در انتخابات سال آینده متصور باشیم؟
خدا کند که حداد بیاید تا همه متوجه بشوند وزن اصولگرایان چقدر خواهد بود.
این مطرحشدن گزینههای اصولگرا نمیتواند خطری برای حسن روحانی باشد؟
خیر. روحانی قطعا رئیسجمهوری دولت بعدی است و هیچ رقیبی نخواهد داشت.
حتی احمدینژاد؟
من از حضور شخص احمدینژاد استقبال میکنم تا بیاید و پاسخگو باشد. این بهترین فرصت برای ملت است تا توضیحات او را بشنوند تا دیگر از این سوراخ گزیده نشوند.
حتی نقدها به روحانی و توجه زیادش به طبقه متوسط شهری و در مقابل شعارهای احمدینژاد درباره قشر ضعیف جامعه، نمیتواند کفه ترازوی انتخابات را به نفع رقیب سنگین کند؟
مردم واقعیت را لمس میکنند و با شعارها زندگی نمیکنند. مهمترین شاخص این است که ببینیم مردم در دولت احمدینژاد از نظر شاخص فلاکت، شاخص تورم و ضریب جینی چه وضعیتی داشتند.
در زمان احمدینژاد ثروتمندان ثروتمندتر و فقیران فقیرتر شدند و مردم این را لمس کردند اما در دولت روحانی ضریب جینی در حال نزدیکشدن است، وضعیت بهداشت عمومی تقریبا به نحو مطلوبی درآمده و تورم کنترل شده است، اگرچه بیکاری و رکود برای کشور هنوز مصیبت است. امیدوارم حافظه تاریخی مردم طولانیتر هم شود. مردم به این آگاهی رسیدهاند که صندوقهای رأی مهمترین عامل برای ایجاد تغییر در جامعه است و دیگر به سمت افراد تندرو نخواهند رفت. جامعه تشخیص داده چه کسی رانتخواری میکند و هرکسی بیشتر در مقابل این طیف رانتخوار قدرتطلب سودجو بیشتر بایستد در بین مردم محبوبتر است.
دراینصورت اگر اصلاحطلبــان، اصولگرایان و معتدلان همه از روحانی حمایت کنند به تشکیل وحدت دولت ملی خواهیم رسید؟
من حرکت را در جهت غلبه طیف معتدل و عادل کشور میبینم و حالا میتوانیم اسم آشتی ملی را روی آن بگذاریم یا نگذاریم ولی طیف عاقل برنامهدار کشور قوه مجریه را در دست دارد و در آینده هم همینطور خواهد بود، بنابراین من نگرانی ندارم که چه کسی مقابل روحانی قرار بگیرد و خود حسن روحانی باید به این فکر باشد که از درون عملکردش رقیب برای خودش نتراشد.
آقای رمضانزاده انتخابات آمریکا چقدر میتواند در انتخابات سال 96 با توجه به موضوع برجام به نفع یا علیه روحانی تأثیر بگذارد؟
من فکر میکنم انتخابات آمریکا خیلی تأثیر چندانی روی انتخابات سال آینده ندارد و باورم بر این است که استراتژیستهای آمریکایی به این نتیجه رسیدهاند که باید با ایران همکاری کنند، چون در منطقه خاورمیانه تنها کشور قابل اتکا ایران است، بنابراین هر دولتی که در آمریکا روی کار بیاید برنامهاش همکاری با ایران است. حالا اینکه چقدر پاسخ مثبت از ایران بشنوند یک مبحث دیگر است.
اتفاقا در این چند سال بیشترین نقدها علیه روحانی و تیم دیپلماسیاش شروع مراوده با آمریکا بوده است.
اساسا روند ازبینرفتن آن بیاعتمادی تاریخی بین ما و آمریکا روند کوتاهمدتی نخواهد بود و نباید انتظار معجزه انقلابی درزمینه همکاری با آمریکا داشته باشیم. این روند یک روند تدریجی است و ادامه پیدا خواهد کرد.
یعنی ممکن است ما به روزی برسیم که مراودات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با آمریکا داشته باشیم؟
باور من بر این است که دو طرف نیازمند همکاری با یکدیگر خواهند بود و موانع کمکم کنار گذاشته خواهد شد.
ولی آنطور که مقام معظمرهبری گفتهاند این همکاری شکل نخواهد گرفت؟
مواضع رهبری بسیار مواضع درستی است، چون درونمایه دیپلماسی همین است که اجازه دخالت ندهیم اما مذاکره هم بکنیم. منطق دیپلماسی و مواضع حسن روحانی و رهبر معظم انقلاب در یک جهت و در جهت منافع ملی است و رهبری تشخیص دادهاند تیم مذاکره در جهت منافع ملی حرکت میکنند و اگر اشتباه کنند ایشان به آنها تذکر میدهد و اینها هیچ منافاتی با یکدیگر ندارند.
اما عدهای از منتقدان تندروی روحانی و تیم هستهای بر فاصله و اختلاف میان رئیسجمهوری و رهبری دراینزمینه پافشاری دارند.
من هیچ عاقلی را نمیشناسم که بر این قضیه پافشاری داشته باشد. رهبر معظم انقلاب سیاستگذار کلی نظام هستند و دستوراتی برای اجرا میدهند اما روند کلی سیاست خارجی مورد تأیید رهبری است. کسانی که منافع ملی را بشناسند بر اختلاف بین رهبری و رئیسجمهوری پافشاری نمیکنند.
انتظار شما از دولت روحانی چیست؟
با برنامهریزی بیشتر عمل کند.
در حوزه اقتصادی یا در حوزههای اجتماعی و فرهنگی؟
دولت روحانی در حوزههای اجتماعی هم به برنامه بیشتری احتیاج دارد اما به نظرم در حوزه وزارت ارشاد آقای جنتی باوجود تمام فشارها خوب عمل کرده است.
شاید بهخاطر همین فشارهاست که خیلیها دولت روحانی را دولت مظلوم مینامند. به نظر شما دولت روحانی دولتی مظلوم است؟
به نظر من دولت روحانی دولتی محافظهکار است.
یعنی روحانی محافظهکار نیست بلکه کابینهاش محافظهکار است؟
نمیخواهم پاسخ این پرسش را بدهم!
منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه