کارشناس امور بین الملل تشریح کرد:
چرا شورای حکام پروندههای قدیمی را رو کرد؟/ آیا هدف دورکردن روسیه و چین از ایران است؟
قطعنامهای که روز جمعه علیه ایران و در شورای حکام تصویب شد، روی دیگر فشارهایی است که آمریکا و متحدانش بر ایران وارد میکنند.
رویداد۲۴ بعد از ۵ سال این اولین بار است که اختلاف میان تهران و آژانس بین المللی انرژی اتمی به چنین حد بالایی رسیده است. روز جمعه شورای حکام، دست به تصویب قطعنامهای زد که ممکن است روابط را از چیزی که اکنون هست هم تیرهتر کند. قطعنامه صادر شده علیه ایران مقدمهای بر فشارهایی است که ایالات متحده مشتاق است تا بر ایران وارد کرده تا بتواند کشورمان را بر سر میز مذاکره کشانده و تسلیم خواسته خود کند.
ماجرا از آنجا شروع شد که مدیرکل سازمان بین المللی انرژی اتمی به تازگی در گزارشی مدعی شد که ایران چهار ماه است که اجازه دسترسی به دو مرکزی که بازرسان آژانس به فعالیت آنها مشکوک شده اند را نمیدهد و یک سال است که برای پاسخ به سوالاتی که آژانس درباره ماهیت برخی از فعالیتهای پیشین ایران داشته، وارد گفتگو نمیشود. ایران به شیوه گزارش گروسی معترض است و میگوید که تهران سی و سه بار در سال گذشته، بنابرآنچه توافق شده است، به آژانس اجازه دسترسی تکمیلی به بازرسان را داده است. با حسن بهشتی پور، کارشناس امور بین الملل در مورد ابعاد مختلف این اتفاق به گفتگو نشستیم:
در پنج سال گذشته روابط میان تهران و آژانس حسنه به حساب میآمد و این سازمان بدور از بازیهای سیاسی، رفتار میکرد. چه اتفاقی افتاد که شورای حکام به این سمت رفت که قطعنامهای ضد ایرانی را تصویب کند؟
این قطعنامه را آلمان، فرانسه و انگلیس به شورای حکام بردند و با لابی گری تلاش کردند تا نظر کشورهای اروپائی دیگر و کشورهایی که همسو به نظر میرسند را به خود جلب کنند. طبیعی است که حمایت آمریکا و عربستان از این اتفاق هم وجود داشته. چرا که این کشورها همه تلاش خود را برای سنگ اندازی بر سر راه ایران میکنند. به هر حال این سه کشور به همراه فشار برخی کشورهای دیگر، توانستند ترکیبی از کشورهای اروپایی و آمریکای لاتین و.. بسازد تا قطعنامه شورای حکام به تصویب برسد.
واقعیت این است که این قطعنامه در زمانی تصویب شده که ایران بیشترین همکاری را با آژانس انجام داده است. ایران در ۵ سال گذشته بیشترین همکاری را با بازرسان کرده و خود رافائل گروسی و دبیرکل قبلی یعنی آقای آمانو هم بر این امر تاکید کرده اند. ایران تعهداتی که به آژانس داشته را عملی کرده است. یعنی ایران در بخشهایی که زیر نظر آژانس بوده به فعالیت قانونی خود ادامه داده است.
الان پای اطلاعاتی وسط آمده که مربوط به سال ۲۰۰۳ است. اسرائیل میگوید که این اطلاعات را خودش به دست آورده و مدعی است که اینها سند قابل قبول هستند. حالا در حالی موضوعات مربوط به هفده سال قبل به میان آمده که ایران و آژانس یک بار در سال ۲۰۱۵ در مورد موضوعات گذشته صحبت کرده و پرونده آن را بسته اند.
ایران برای برخورد با این وضعیت چه برنامهای دارد؟ به نظر میرسید که این میزان از لابی که اتفاق افتاد، غیرمنتظره بوده است و در عین حال بر غیر التزام آور بودن این قطعنامه اصرار زیادی میشود.
ایران حق دارد که میگوید ما قبلا به این اتهامات پاسخ داده و در موردش صحبت کرده و پرونده اش را بسته ایم و نمیشود که هر دفعه این کشورها با بهانه جدید، یک پرونده را بیرون بکشند و علیه ایران الم کنند تا به فشارها اضافه کنند. اگر این موضوعی که حالا بازرسان آژانس به دنبال صحت و سقمش بوده اند مربوط به سالهای اخیر بود، میشد به چشم اغماض به آن نگاه کرد. اما از پروندهای که سالها قبل بسته شده نباید علیه تهران استفاده کرد و این روند نادرستی است و تکرار حرفهای گذشته مشروعیت ندارد.
ما میتوانیم بگوییم که قطعنامهای که روز جمعه صادر شده است غیرالزام آور است و از نظر حقوقی این حرف درستی است. اما نباید فراموش کنیم که اینها بخشهایی از یک پرونده سازی علیه ایران است که برگ برگ آن برای فشار بیشتر بر کشورمان زمینه چینی میکند. پس ایران باید از تمام توان دیپلماسی خود استفاده کند تا به یک راه حل مشترک با آژانس برسد.
با توجه به اینکه در داخل کشور رویکرد منفی نسبت به این اقدام ضد ایرانی وجود دارد، به نظر راه سختی جلوی روی دستگاه دیپلماسی برای رسیدن به یک راه حل باشد. این راه حل مشترک چگونه ممکن است به دست بیاید؟
ایران هم اکنون حمایت مسکو و پکن را دارد. این دو کشور، تحت فشار آمریکا و اسراییل و.. رفتار خود را عوض نمیکنند. اما این موضوع منوط به این است که تهران روابط خود را با آژانس حفظ کند. الان با این قطعنامه تهران به وضعیت پیش آمده معترض است و میتواند موضوع را با آژانس مطرح کند و به دنبال اثبات این باشد که طرف دیگر این وضعیت سعی دارد تا بر اساس اسناد قدیمی و افسانه سرایی، ایران را تحت فشار قرار دهد.
واقعیت این است که امروز روسیه و چین به این دلیل از تهران حمایت میکنند که سیاست ایران شفاف بوده و زیر نظر آژانس انرژی اتمی فعالیت صلح آمیز دارد. در صورتی که تهران از این سیاست خود بازگردد و بخواهد روابط خود را با آژانس قطع یا محدود کند، این دو کشور حامی ایران هم به سمت اروپاییها میچرخند و بعید نیست که به قطعنامهها علیه ایران رای مثبت دهند. این اتفاق قبلا هم افتاده است و غیر ممکن نیست.
بیشتر بخوانید: بزرگترین تنبیه تروئیکا و آمریکا از سوی ایران چیست؟
در شرایط فعلی چین نه تنها رای منفی داده که یک بیانیه محکم علیه سیاست ورزی اروپائیها منتشر کرده است و میگوید ما دست آمریکاییها را خوانده ایم. این دو کشور هم منافع خود را در اجرای برجام و حل اختلافات تهران و آژانس میبینند. اما این وضعیت تا زمانی ادامه دارد که ایران با این سازمان بین المللی زاویه پیدا نکرده باشد.
برخی معتقدند که چین و روسیه هم نخواهند توانست در طولانی مدت بر مواضع فعلی خود پافشاری کنند. شما احتمال اینکه پکن و مسکو موضع خود را تغییر دهند چقدر میدانید؟
مادامی که ایران با آژانس همکاری دارد چنین اتفاقی نخواهد افتاد. چین و روسیه نظر خود را عوض نخواهند کرد و این مهم است. البته برخی ممکن است بگویند که نه مهم نیست. اما در دنیای امروز همراهی کشورها با یکدیگر اهمیت دارد. به ویژه آنکه چین و روسیه هم حق وتو در شورای امنیت را دارند و همکاری با آنها میتواند موضع حریف را تضعیف کند.
آیا میتوان اتفاقی که افتاده را شروعی برای مرگ برجام نامید؟
عدهای از همان ابتدا در هر اتفاقی مرگ برجام را میدیده اند. برام توافقی تاریخی بود که توانست در مقطعی نقش خوبی را ایفا کند و الان با دست اندازهایی مواجه شده است. یکی ازاین دست اندازها همین موضوع اختلاف با آژانس است. بخشی از برجام که مرتبط به همکاری با آژانس انرژی اتمی است ضربه میخورد. پس تعهدات برجام هم دچار ضربه میشوند.
پس در این شرایط به نفع تهران است که همکاری با آژانس را ادامه دهد و در عین حال به حفظ استقلال و حاکمیت ملی خود احترام گذاشته و مرزی برای این سازمان بین المللی تعیین شود که این اتفاقات تبدیل به روندی ثابت نشود و اینطور نباشد که هر وقت هرکشور مدعی موضوعی شد و پروندهای قدیمی را دوباره رو کرد، ایران متهم شود. این اتفاقات باید برای همیشه متوقف شود. ایران باید از ظرفیت دیپلماتیک خود برای یک توافق با آژانس استفاده کند تا هم روابط بین این دو قطع نشود و هم از تکرار اتفاقات مشابه جلوگیری شود. وگرنه اگر ایران اجازه این دو بازرسی را بدهد، ممکن است مدتی بعد دوباره موضوع دیگری الم شود.
چه واکنشی از سوی ایران میتواند با اتفاقات اخیر مناسب باشد؟
این قطعنامه بر اساس بازیهای سیاسی به تصویب رسیده است. شورای حکام سی و پنج عضو دارد که پاراگوئه در جلسه شرکت نکرد و هفت کشور رای ممتنع دادند و بقیه به غیر از چین و روسیه رای مثبت دادند. به نظر میرسد که ایران میتوانست دیپلماسی فعال تری را در پیش بگیردکه حداقل کشورهایی مثل هند و پاکستان و آذربایجان را با خود همراه کند. بسیاری از کشورهایی که رای ممتنع یا مثبت داده اند در جنبش عدم تعهد همکاریهای خوبی با تهران داشته اند و میشد که آنها را قانع کرد که رای مثبت ندهند. جالب این جا است که کشورهایی، چون هند و پاکستان که خودشان هم سلاح هستهای دارند اینجا مدعی شده اند.
صدور قطعنامه ضد ایرانی، مشکلات جدی را بین تهران و آژانس بین المللی انرژی اتمی به وجود میآورد، اما هر دو اینها نیاز به همکاری با یکدیگر دارند و راه حل دیگری به جز همکاری در این مساله از سوی هر دو وجود ندارد.
ایران باید به دنبال راهکاریهایی باشد که تهدیدی برای امنیت ملی کشور ایجاد نکند و دیگر هر کسی نتواند سند به آژانس ببرد و ادعاهایی را مطرح کند و در مقابل آژانس هم آنها را پیگیری کند. از سوی دیگر تهران هم برای رفع مشکل میتواند با در نظر گرفتن حاکمیت ملی و امنیت کشور، آژانس را قانع کند که این اتفاقات سناریوسازی آمریکا و اسراییل علیه کشورمان بوده است.
ماجرا از آنجا شروع شد که مدیرکل سازمان بین المللی انرژی اتمی به تازگی در گزارشی مدعی شد که ایران چهار ماه است که اجازه دسترسی به دو مرکزی که بازرسان آژانس به فعالیت آنها مشکوک شده اند را نمیدهد و یک سال است که برای پاسخ به سوالاتی که آژانس درباره ماهیت برخی از فعالیتهای پیشین ایران داشته، وارد گفتگو نمیشود. ایران به شیوه گزارش گروسی معترض است و میگوید که تهران سی و سه بار در سال گذشته، بنابرآنچه توافق شده است، به آژانس اجازه دسترسی تکمیلی به بازرسان را داده است. با حسن بهشتی پور، کارشناس امور بین الملل در مورد ابعاد مختلف این اتفاق به گفتگو نشستیم:
در پنج سال گذشته روابط میان تهران و آژانس حسنه به حساب میآمد و این سازمان بدور از بازیهای سیاسی، رفتار میکرد. چه اتفاقی افتاد که شورای حکام به این سمت رفت که قطعنامهای ضد ایرانی را تصویب کند؟
این قطعنامه را آلمان، فرانسه و انگلیس به شورای حکام بردند و با لابی گری تلاش کردند تا نظر کشورهای اروپائی دیگر و کشورهایی که همسو به نظر میرسند را به خود جلب کنند. طبیعی است که حمایت آمریکا و عربستان از این اتفاق هم وجود داشته. چرا که این کشورها همه تلاش خود را برای سنگ اندازی بر سر راه ایران میکنند. به هر حال این سه کشور به همراه فشار برخی کشورهای دیگر، توانستند ترکیبی از کشورهای اروپایی و آمریکای لاتین و.. بسازد تا قطعنامه شورای حکام به تصویب برسد.
واقعیت این است که این قطعنامه در زمانی تصویب شده که ایران بیشترین همکاری را با آژانس انجام داده است. ایران در ۵ سال گذشته بیشترین همکاری را با بازرسان کرده و خود رافائل گروسی و دبیرکل قبلی یعنی آقای آمانو هم بر این امر تاکید کرده اند. ایران تعهداتی که به آژانس داشته را عملی کرده است. یعنی ایران در بخشهایی که زیر نظر آژانس بوده به فعالیت قانونی خود ادامه داده است.
الان پای اطلاعاتی وسط آمده که مربوط به سال ۲۰۰۳ است. اسرائیل میگوید که این اطلاعات را خودش به دست آورده و مدعی است که اینها سند قابل قبول هستند. حالا در حالی موضوعات مربوط به هفده سال قبل به میان آمده که ایران و آژانس یک بار در سال ۲۰۱۵ در مورد موضوعات گذشته صحبت کرده و پرونده آن را بسته اند.
ایران برای برخورد با این وضعیت چه برنامهای دارد؟ به نظر میرسید که این میزان از لابی که اتفاق افتاد، غیرمنتظره بوده است و در عین حال بر غیر التزام آور بودن این قطعنامه اصرار زیادی میشود.
ایران حق دارد که میگوید ما قبلا به این اتهامات پاسخ داده و در موردش صحبت کرده و پرونده اش را بسته ایم و نمیشود که هر دفعه این کشورها با بهانه جدید، یک پرونده را بیرون بکشند و علیه ایران الم کنند تا به فشارها اضافه کنند. اگر این موضوعی که حالا بازرسان آژانس به دنبال صحت و سقمش بوده اند مربوط به سالهای اخیر بود، میشد به چشم اغماض به آن نگاه کرد. اما از پروندهای که سالها قبل بسته شده نباید علیه تهران استفاده کرد و این روند نادرستی است و تکرار حرفهای گذشته مشروعیت ندارد.
ما میتوانیم بگوییم که قطعنامهای که روز جمعه صادر شده است غیرالزام آور است و از نظر حقوقی این حرف درستی است. اما نباید فراموش کنیم که اینها بخشهایی از یک پرونده سازی علیه ایران است که برگ برگ آن برای فشار بیشتر بر کشورمان زمینه چینی میکند. پس ایران باید از تمام توان دیپلماسی خود استفاده کند تا به یک راه حل مشترک با آژانس برسد.
با توجه به اینکه در داخل کشور رویکرد منفی نسبت به این اقدام ضد ایرانی وجود دارد، به نظر راه سختی جلوی روی دستگاه دیپلماسی برای رسیدن به یک راه حل باشد. این راه حل مشترک چگونه ممکن است به دست بیاید؟
ایران هم اکنون حمایت مسکو و پکن را دارد. این دو کشور، تحت فشار آمریکا و اسراییل و.. رفتار خود را عوض نمیکنند. اما این موضوع منوط به این است که تهران روابط خود را با آژانس حفظ کند. الان با این قطعنامه تهران به وضعیت پیش آمده معترض است و میتواند موضوع را با آژانس مطرح کند و به دنبال اثبات این باشد که طرف دیگر این وضعیت سعی دارد تا بر اساس اسناد قدیمی و افسانه سرایی، ایران را تحت فشار قرار دهد.
واقعیت این است که امروز روسیه و چین به این دلیل از تهران حمایت میکنند که سیاست ایران شفاف بوده و زیر نظر آژانس انرژی اتمی فعالیت صلح آمیز دارد. در صورتی که تهران از این سیاست خود بازگردد و بخواهد روابط خود را با آژانس قطع یا محدود کند، این دو کشور حامی ایران هم به سمت اروپاییها میچرخند و بعید نیست که به قطعنامهها علیه ایران رای مثبت دهند. این اتفاق قبلا هم افتاده است و غیر ممکن نیست.
بیشتر بخوانید: بزرگترین تنبیه تروئیکا و آمریکا از سوی ایران چیست؟
در شرایط فعلی چین نه تنها رای منفی داده که یک بیانیه محکم علیه سیاست ورزی اروپائیها منتشر کرده است و میگوید ما دست آمریکاییها را خوانده ایم. این دو کشور هم منافع خود را در اجرای برجام و حل اختلافات تهران و آژانس میبینند. اما این وضعیت تا زمانی ادامه دارد که ایران با این سازمان بین المللی زاویه پیدا نکرده باشد.
برخی معتقدند که چین و روسیه هم نخواهند توانست در طولانی مدت بر مواضع فعلی خود پافشاری کنند. شما احتمال اینکه پکن و مسکو موضع خود را تغییر دهند چقدر میدانید؟
مادامی که ایران با آژانس همکاری دارد چنین اتفاقی نخواهد افتاد. چین و روسیه نظر خود را عوض نخواهند کرد و این مهم است. البته برخی ممکن است بگویند که نه مهم نیست. اما در دنیای امروز همراهی کشورها با یکدیگر اهمیت دارد. به ویژه آنکه چین و روسیه هم حق وتو در شورای امنیت را دارند و همکاری با آنها میتواند موضع حریف را تضعیف کند.
آیا میتوان اتفاقی که افتاده را شروعی برای مرگ برجام نامید؟
عدهای از همان ابتدا در هر اتفاقی مرگ برجام را میدیده اند. برام توافقی تاریخی بود که توانست در مقطعی نقش خوبی را ایفا کند و الان با دست اندازهایی مواجه شده است. یکی ازاین دست اندازها همین موضوع اختلاف با آژانس است. بخشی از برجام که مرتبط به همکاری با آژانس انرژی اتمی است ضربه میخورد. پس تعهدات برجام هم دچار ضربه میشوند.
پس در این شرایط به نفع تهران است که همکاری با آژانس را ادامه دهد و در عین حال به حفظ استقلال و حاکمیت ملی خود احترام گذاشته و مرزی برای این سازمان بین المللی تعیین شود که این اتفاقات تبدیل به روندی ثابت نشود و اینطور نباشد که هر وقت هرکشور مدعی موضوعی شد و پروندهای قدیمی را دوباره رو کرد، ایران متهم شود. این اتفاقات باید برای همیشه متوقف شود. ایران باید از ظرفیت دیپلماتیک خود برای یک توافق با آژانس استفاده کند تا هم روابط بین این دو قطع نشود و هم از تکرار اتفاقات مشابه جلوگیری شود. وگرنه اگر ایران اجازه این دو بازرسی را بدهد، ممکن است مدتی بعد دوباره موضوع دیگری الم شود.
چه واکنشی از سوی ایران میتواند با اتفاقات اخیر مناسب باشد؟
این قطعنامه بر اساس بازیهای سیاسی به تصویب رسیده است. شورای حکام سی و پنج عضو دارد که پاراگوئه در جلسه شرکت نکرد و هفت کشور رای ممتنع دادند و بقیه به غیر از چین و روسیه رای مثبت دادند. به نظر میرسد که ایران میتوانست دیپلماسی فعال تری را در پیش بگیردکه حداقل کشورهایی مثل هند و پاکستان و آذربایجان را با خود همراه کند. بسیاری از کشورهایی که رای ممتنع یا مثبت داده اند در جنبش عدم تعهد همکاریهای خوبی با تهران داشته اند و میشد که آنها را قانع کرد که رای مثبت ندهند. جالب این جا است که کشورهایی، چون هند و پاکستان که خودشان هم سلاح هستهای دارند اینجا مدعی شده اند.
صدور قطعنامه ضد ایرانی، مشکلات جدی را بین تهران و آژانس بین المللی انرژی اتمی به وجود میآورد، اما هر دو اینها نیاز به همکاری با یکدیگر دارند و راه حل دیگری به جز همکاری در این مساله از سوی هر دو وجود ندارد.
ایران باید به دنبال راهکاریهایی باشد که تهدیدی برای امنیت ملی کشور ایجاد نکند و دیگر هر کسی نتواند سند به آژانس ببرد و ادعاهایی را مطرح کند و در مقابل آژانس هم آنها را پیگیری کند. از سوی دیگر تهران هم برای رفع مشکل میتواند با در نظر گرفتن حاکمیت ملی و امنیت کشور، آژانس را قانع کند که این اتفاقات سناریوسازی آمریکا و اسراییل علیه کشورمان بوده است.
منبع: خبرآنلاین
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط