زندگی کارگران روزمزد چگونه میگذرد
رویداد۲۴ سری به کارگرانی زدم که هر روز صبح در فلکه زیتون کارگری اهواز با وسایل بنایی کنار جاده جمع می شوند و به دنبال یک روزی حلال هستند. آنها هر روز کنار جاده می نشینند و منتظر خودرویی می مانند که کنارشان توقف کند و نیاز به کارگر داشته باشد. معمولا کسی که زرنگ تر است سوار خودرو می شود و باقی می مانند تا ماشین بعدی بیاید تا شاید از بیکاری خلاص شوند کارگران روزمزد اینگونه خرج زندگی خود را تامین می کنند.
نزدیک آنها که شدم اول فکر می کردند که نیاز به کارگر دارم اما گفتم که خبرنگار هستم. انگار منتظر بودند کسی سراغشان بیاید و با آن درد دل کنند و مشکلات را بیان کنند. چند نفری دور من حلقه زدند و هر کدام خواسته ای داشت. یکی از آنها می گفت اگر مشکلاتمان را به شما بگوییم یعنی کاری برای ما انجام می دهند؟ دیگری می گفت اصلا تا حالا دولت به ما کمکی نکرده و امیدی هم نداریم که کمک کنند.
ناتوانی در پرداخت پول آب و برق
یکی دیگر از کارگران می گفت: «هفت بچه دارم و اجاره نشسته ام و حتی سال تا سال گوشت قرمز نخریده ام.» یک کارگری که از تنها در گوشه ای نشسته بود من را صدا زد و گفت می خواهم یک سری از مشکلات را به شما بگویم. او می گفت: «اگر کسی از خانواده بیمار شود توان پرداخت هزینه درمان را نداریم چون بیمه نیستیم. پول آب و برق را نمی توانیم پرداخت کنیم. برای من حداقل یک میلیون تومان پول برق آمده اما توانایی پرداخت آن را ندارم و هر روز هم اخطاریه ارسال می کنند. کسی به اندازه ما کارگران مشکلات ندارد. انتظارات زیادی از مسئولان داریم. تا حالا ندیدم کسی سراغی از ما کارگران بگیرد و ببینید این کارگرانی که سر میدان ایستاده اند، ایرانی هستند یا افغانی.»
او در ادامه می گفت: «حقوق شرکتی ها و بازنشستگان را دو برابر می کنند اما متاسفانه کسی توجه ای به ما ندارد و عملا کارگران به حال خود رها شده اند.»
کار کردن بدون داشتن بیمه
عده ای از کارگران هم به یک دلایلی اجازه ندادند از آنها فیلم، عکس یا صدایی ضبط شود. مشکلات و خواسته های تعدادی را ضبط کردم و بعد از چند عکس گرفتن از آنها، خداحافظی کردم و رفتم به منطقه ای دیگر و خواستم حرف های دیگر کارگران روزمرد را بشنوم. از چند نفر آدرس گرفتم و گفتند سمت پمپ گاز روبروی اقبال (کوروش) کارگران صبح ها جمع می شوند. به آنجا هم رفتم، وقتی رسیدم دیدم چند کارگر کنار جاده نشسته اند. کنارشان ایستادم و گفتم خبرنگار عصرایران هستم و می خواهم گزارشی تهیه کنم. اول راضی نبودند اما وقتی کارت خبرنگاری را نشان دادم قبول کردند. آنها هم بخاطر مشکلات و نبود حمایت ها از سوی دولت گله مند بودند.
یکی از آنها می گفت: یکی از مشکلات ما کارگران مسئله بیمه است. به دلیل نداشتن اطلاعات حقوقی و عدم پشتیبانی از داشتن بیمه محروم هستیم و عده ای هم که بیمه شدهاند با توجه به هزینه های سنگین زندگی به سختی آن را پرداخت می کنند. دیگر کارگری هم می گفت هنوز کمک معیشتی 100 هزار تومانی را نگرفته است. دیگر کارگری هم یکی از حوادث کاری خود را برای من تعریف کرد. او دست و آرنج اش را نشان داد که سوخته بود و می گفت: «سینه ام هم سوخته و بدون اینکه بیمه ای داشته باشم کار می کنم.»
مسئول دردِ نداریِ کارگر را میفهمد؟
حمیدرضا امام قلی تبار بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران در گفتگو با تسنیم اظهار کرده بود: «تا زمانیکه جامعه ی کارگری کشورمان از قشر خود در دولت و مجلس نماینده ای نداشته باشد هرگز صدای کارگر شنیده نشده و چالش هایش درمان نمی گردد»
امام قلی همچنین گفت: «هیچ یک از دولتمردان و نیز پارلمان نشینان به تعهدات و وعده های خود در قبال این قشر عمل نکرده اند زیرا عزم جدی و میدانی جهت برون رفت از این چالش در هیچ یک از آنها وجود نداشته است زیرا درغیر اینصورت وضعیت بدین منوال پیش نمیرفت و چالش اینچنینی که بیش نیمی از جمعیت کشورمان با آن دسته و پنجه نرم میکنند به راحتی قابل درمان بود.»