تاریخ انتشار: ۱۱:۲۰ - ۰۹ دی ۱۳۹۹

سه‌هفته پرالتهاب؛ ترامپ به سیم آخر می‌زند؟

کارشناس مسائل بین الملل در گفتگویی تحرکات اخیر آمریکا در منطقه را نمایش قدرت نظامی و پیشنهاد جمهوری خواهان تندرو را نمایش قدرت سیاسی دانست و گفت آمریکا با فشار غیر مستقیم علیه ایران به دنبال آن است تا از موضع قدرت با ایران وارد مذاکره شود.

ترامپ

رویداد۲۴  در روزهای اخیر و در فاصله کمتر از یک ماه مانده تا پایان حکمرانی دونالد ترامپ در کاخ سفید، تحرکات ایالات متحده آمریکا در منطقه به اوج خود رسیده است؛ از اعزام بمب افکن گرفته تا زیردریایی و دیگر اقدامات مشکوک در خاک عراق. از طرفی حمله به منطقه سبز بغداد جایی که سفارت آمریکا در آن واقع شده بهانه ای را به دولت ترامپ داده تا بار دیگر انگشت اتهام را علی رغم تکذیب تهران به سمت ایران نشانه گیرد.

از طرف دیگر با نزدیک شدن به سالگرد ترور ناجوانمردانه سردار شهید سلیمانی و ترس از انتقام گیری ایران خواب را از چشمان واشنگتن گرفته است و باید دید در روزهای باقی مانده تحولات پیش رو چه مسیری را رقم خواهند زند؛ در این راستا با علی بیگدلی کارشناس مسائل بین الملل گفتگو کرده ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانیم:

آمریکایی ها در روزهای اخیر دست به اقدامات تحریک آمیزی در منطقه زده اند فکر می کنید در روزهای باقی مانده ترامپ برنامه ای در سر دارد و یا اینکه این تحرکات در راستای جنگ روانی انجام می شود؟

حمله نظامی به ایران چیزی را عاید ایالات متحده آمریکا نخواهد کرد؛ ضمن اینکه باید در نظر داشت که تصمیم گیرنده تنها ترامپ نیست و منافع آمریکا بسیار مهمتر به شمار می آید. در این بین حفظ آبرو و پرستیژ جمهوری خواهان نیز مطرح است، با توجه به اینکه انتخابات سنا مهم بوده و تصاحب دو کرسی آن برای این حزب بسیار حائز اهمیت خواهد بود.

بُعد دیگر قضیه در خصوص حمله نظامی میراث بدی است که ترامپ از خود به جای می گذارد که با در نظر گرفتن این قضیه احتمال درگیری به صفر می رسد. مگر اینکه اقداماتی از سوی ایران و نیروهای وابسته به آن در منطقه صورت بگیرد. تحرکات اخیر در منطقه را می توان در راستای مانور قدرت آمریکا و اسرائیل در منطقه به منظور خط و نشان کشیدن برای ایران و دلگرمی برای کشورهای شیخ نشین ارزیابی کرد. 

این اقدامات سبب خواهد شد تا سطح انتظارات بایدن برای مذاکرات با ایران بالاتر رود و با دست پرتر پشت میز مذاکرات حاضر شود تا در نهایت حداکثر امتیازات را از ایران دریافت کنند. در همین حال ایران نیز باید در سیاستش تجدید نظر کرده و حضور منطقه ای را کاهش دهد، چرا که شرایط مانند گذشته نیست و همین مساله باید تهران را ملزم به تغییر استراتژی دهد. مطرح شدن بحث هایی چون بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی و متعاقب آن اجرای تعهدات از سوی تهران تنها صحبت های ایده آلیستی است که ما شاهد چنین روندی نخواهیم بود.

قطعا مرحله دوم توافق هسته ای بسیار سنگین تر خواهد بود و میزان انتظارات طرف مقابل افزایش پیدا خواهد کرد. در حال حاضر آمریکا مشغول بررسی درخواست های کشورهای منطقه شده است. کشورهایی مانند ترکیه، مصر و عربستان سعودی همه مطالبه گر شده اند و خواستار این هستند تا مذاکرات با ایران مانند سالهای قبل تنها بر سر موضوع هسته ای نباشد و طیف دیگری از مسائل را دربر بگیرد.


بیشتربخوانید: آخرین روز‌های ترامپ با تنش میان ایران و آمریکا سپری خواهد شد؟

هدف اصلی این اقدامات چیست و برخورد ایران باید چگونه باشد؟

هدف این فشارها قرار دادن ایران در یک تنگنای سیاسی، نظامی و امنیتی است تا در نهایت دست ایران از منطقه کوتاه شود. در بحبوحه این تحولات شاهد انتشار اخباری هدفدار در رسانه ها نیز هستیم؛ برای مثال یک عضو ارشد جنبش مقاومت اسلامی اعلام کرد که درخواست کمک از ایران داشته،چنین مسائلی بسیار جای بحث دارد و مهم تلقی می شود و باید پرسید از این هزینه های سنگین چه دستاوردی کسب کرده ایم؟ از طرفی باید عنوان کنم که بیان چنین مطالبی در این برهه بیخود و بی جهت نبوده و نشان می دهد که فضای منطقه در موقعیتی به پیش می رود که به ضرر ما تمام می شود.

کافی است وضعیت ترکیه و تلاش این کشور برای نزدیک شدن به کشورهای عرب منطقه را نیز مورد بررسی قرار دهیم، کشوری که همزمان به دنبال روابط مطلوب با اسرائیل نیز هست و به نوعی می خواهد خود را به عنوان رهبر کشورهای مسلمان منطقه جایگزین کند. در چنین فضایی ایران باید از خود شکیبایی نشان داده و دست به اقدامی تحریک آمیز نزد. باید از پوسته هایی که ۴۲ سال به دور خود کشیده ایم بیرون آییم چرا که موثر واقع نشده و موجب ایجاد گسل عمیق میان مردم و دولت و ایران با دنیا شده است که متأسفانه هر روز این گسل ها عمیق تر می شوند. تنها راه حل ورود به خرد سیاسی برای جبران این وضعیت است. شرایط امروز به هیچ وجه مناسب نیست چرا که هر روز بیشتر و بیشتر با قرار گرفتن در تنگنای حلقه های امنیتی در حال از دست دادن موقعیت خود در داخل و منطقه هستیم.

آمریکایی ها در روزهای اخیر با توجه به حمله علیه سفارتشان سعی بر این داشتند تا با جنگ روانی علیه ایران ایران را مقصر و علیه تهران اجماع سازی کنند. آیا واشنگتن به دنبال تحت فشار گذاشتن ایران با این اتهام ها است؟

 البته چنین سیاستی در بین دموکرات ها مرسوم تر است. هر قدر که جمهوری خواهان نگاه به درون دارند دموکرات ها بیشتر نگاهشان به بیرون است. یکی از استراتژی هایی که بایدن آن را دنبال می کند نزدیک شدن و همکاری با اتحادیه اروپا است. البته همکاری با چین و روسیه را نیز برای تشکیل اجماع بین المللی علیه ایران نباید فراموش کرد تا در این زمینه واشنگتن بتواند قطعنامه های جدیدی را علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل تصویب کند.

اگر فرض کنیم که بایدن به دنبال مذاکرات برجامی با ایران باشد در حال حاضر دیگر دست خالی نیست. در روزهای اخیر شاهد ورود بمب افکن های استثنایی ب۵۲ به منطقه بوده ایم. از سوی دیگر زیردریایی «یواس‌اس جورجیا» پس از طی کردن مسیری طولانی مجهز به موشک‌های هدایت‌شونده با همراهی چند کشتی جنگی آمریکایی از تنگه هرمز عبور کرده و وارد خلیج فارس می شود.

اگرچه هزینه چنین اقداماتی از جیب کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس خرج می شود، اما این نمایش قدرت بیخود و بی جهت نبوده است چرا که نتیجه این اقدامات فشارهای غیرمستقیم را علیه ایران افزایش می دهد و به آمریکایی ها این اجازه را می دهد که از موضع قدرت با ایران وارد مذاکره شوند. برای ایران با توجه به شرایط وخیم اقتصادی و همه گیری بیماری کووید۱۹ راهی جز مذاکره وجود ندارد. معتقدم که در منطقه تحولاتی به وجود خواهد آمد و دو کشور عراق و سوریه در آینده ای نزدیک به دنیای عرب برخواهند گشت.

در روزهای اخیر شاهد بودیم که سناتورهای تندروی آمریکایی به دنبال طرحی بودند تا مسیر ورود بایدن به برجام را مسدود کنند تا این توافق به عنوان یک معاهده به سنا ارجاع داده شود نظر شما چیست؟ آیا این اقدام نتیجه خواهد داد و مسیر را برای رئیس جمهوری جدید خواهد بست؟

اگر این پیشنهاد به کنگره رود و به تصویب برسد تبدیل به قانون خواهد شد، اما این بدان معنا نیست که همه راه ها به سمت بایدن بسته شود. ارسال بمب افکن ها و زیردریایی آمریکا را می توان نمایش قدرت نظامی دانست و پیشنهاد تد کروز را یک نمایش سیاسی. هر دو اقدام فشارها را علیه ایران افزایش می دهد. وقتی آمریکا مشاهده می کند که در مجلس شورای اسلامی ایران مصوبه اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها به تصویب می رسد آنها نیز در برابر ما دست به چنین واکنش هایی می زنند.

در همین راستا معتقدم که اقدام اخیر مجلس غیرتخصصی و غیرضروری بود. با همه مطالبی که عنوان کردم باید این نکته را نیز در نظر داشت که برای آمریکا نیز صلاح است تا مسائل خود را با ایران به شیوه ای مسالمت آمیز حل و فصل نماید. باقی ماندن تنش ها و عدم حل اختلافات بین تهران و واشنگتن نمی تواند برای آمریکا در منطقه آرامش بخش باشد.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما