جدال رائفی پور و اصولگرایان بر سر فاکتور مالی هشتگهای توییتری/ پول هشتگها به جیب کسانی میرود؟
رویداد۲۴ روز گذشته علی اکبر رائفی پور در صفحه توییتر خود نوشت «چند روز پیش در جلسهای متوجه شدم هشتگ موفق و جهانی Hero (مربوط به شهادت سردار سلیمانی) را که همچون سال گذشته ماحصل زحمت همه بچههای انقلابی خصوصاً مصاف بوده را به نام خودشان فاکتور و رزومه کردهاند! به خاطر خیانت به بیتالمال هم که شده باید این اوباش رسانهای را سرجایشان نشاند!»
برای افرادی که اهل توییتر و اصطلاحات آن نباشند، شاید این جملات معنای خاصی نداشته باشد. شبکه اجتماعی توییتر، به کاربران این امکان را میدهد که قسمتی از نوشته خود را با هشتگ علامتگذاری کنند و هشتگهای پرکاربرد را هم معرفی میکند. لذا گاهی اوقات گروههای سیاسی و اجتماعی برای مطرح کردن عمومی یک مطالبه از هشتگهای هماهنگ استفاده میکنند.
از چند سال پیش برخی نهادهای حاکمیتی، تصمیم به فعالیت سازماندهیشده در فضای مجازی گرفتند. فعالیت آنها به این صورت بود که یک هشتگ را (مثلا محاکمه روحانی) به صورت هماهنگ استفاده میکردند تا رتبه اول هشتگهای فارسی شود. برخی پژوهشگران اینترنت، معتقدند این کار از نظر آماری موفق بود و صدها هشتگ ساخته شده سازمانی، در چند ساعت تبدیل به هشتگ اول کشور میشد اما هوش مصنوعی توییتر، سازمانی بودن این هشتگها را تشخیص میداد و بسیاری از آنها، در حالی ترند اول توییتر فارسی میشدند که اساسا بسیاری از کاربران توییتر فارسی، متوجه آنها نمی شدند.
بیشتر بخوانید: رائفی پور و حسن عباسی به جای زعمای قوم!/ چگونه جامعتین از مرکزیت اصولگرایان خارج شدند؟
دعوا بر سر هشتگ HERO
در سالگرد ترور سردار سلیمانی، قرار بود با هشتگ hero به معنای قهرمان، از فرمانده شهید نیروی قدس یاد کنند. به خصوص اینکه اینستاگرام هم صفحاتی که تصویر سردار سلیمانی را منتشر میکرد، با محدودیت مواجه میکرد. بعد از موفقیت آن هشتگ، حالا رائفیپور میگوید برخی گروههای سازمانی، فاکتور هزینههای آن را از به یک نهاد دادهاند. رائفی پور از این افراد با کلیدواژه «اوباش رسانهای» یاد کرده است.
یکی از کاربران اصولگرا (نزدیک به سعید جلیلی) در پاسخ به رائفی پور، از او میخوهد بیشتر افشاگری کند و مینویسد «اگر اوباش رسانهای وجود دارند که اقدامات فجازی (منظور فضای مجازی) و مثبت دیگران را به نام خودشان فاکتور میکنند و لابد از این طریق به پول و ارتقاء میرسند که خُب قبل از اینها باید افشا میشدند. شما حتی اسم اینها رو هم صریح اعلام نمیکنید. حیف و میل بیتالمال همیشه ناپسند است. فارغ از فاکتورکنندهاش!»
رائفی پور در توییتر دیگری مینویسد «اینکه مجموعههایی بابت ماموریت و حضورشان در فضای مجازی حقوق بگیرند، هیچ اشکالی ندارد و به بنده هم مرتبط نیست. اما هرگز اجازه نخواهم داد برای چندمین مرتبه وقیحانه کار گروههای مردمی از جمله مصاف را به نام خودشان رزومه کنند. افتخار ما این است که تا الان برای انقلاب فیسبیلالله کار کردهایم. اولا آنکه باید ببیند و اجر دهد، خداست. ثانیا این عمل غیر اخلاقی را چند مرتبه تکرار کردهاند. ثالثا نگران هستم یکبار چنین مسئلهای به گوش کاربران برسد و عزیزان تصور بفرمایند از زحمت آنها سوءاستفاده شده است والا این اتفاقات ذرهای در نیت و اراده ما برای خدمت تاثیری نخواهد گذاشت.»
گروه مصاف، گروهی است که توسط رائفیپور سازماندهی شده و در شبکههای اجتماعی هم اقدام به عضوگیری و شبکهسازی میان نیروهای ارزشی میکند. این افراد هم در زمینه هشتگسازی فعالیت میکنند، اما نمود فعالیت آنها، زمانی است که سایتی یا کاربری در شبکههای اجتماعی، به رائفی پور انتقادی وارد کند. در آن زمان هزاران نفر به دفاع از استاد خود میپردازند.
در روزهای گذشته، انتشار یک گزارش در روزنامه فرهیختگان مورد توجه قرار گرفت. نویسنده این گزارش درباره مهرشاد سهیلی نوجوان ایلامی افشاگری کرده بود که با استفاده از ارتباط، توانسته کمکهای زیادی از نهادهای انقلابی و مردم جمع کند. نویسنده گزارش و دوستان او، بعد از بازتاب بالای این گزارش، میگویند مهرشاد سهیلی همان مسیری را میرود که پیش از این رائفیپور طی کرده است.
البته رائفی پور آنقدر باهوش بود که متوجه کنایهها شود. اما برخلاف انتظار اصولگرایان، او در آن ماجرا هم در مقابل مهرشاد سهیلی ایستاد و نوشت «پدیدههایی مانند مهرشاد سهیلی نتیجه همین اتمسفر مسموم حاکم بر پارادایم قدرت در کشور است. او را قضاوت نمیکنم، اما آش آنقدر شور شده که حتی نوجوانان هم میانبرها را شناختهاند! یا با ما هستی یا ضد انقلاب و منحرفی! یا بله قربانگوی ما میشوی و گزارش کار میآوری یا اعلام جنگ کردهای!»
نکته جالب اینجاست که اکانتهای شاخص و شناخته شده اصولگرا، مطلقا هیچکدام در این اختلاف ورود نکردهاند که همین مسئله نشان میدهد آنها نیز ساماندهی میشوند. یکی از کاربران کمتر شناخته شده با اشاره به این اختلافات مینویسد «دعوای علنی دو جریان قرارگاهی و سازمانی روی مصادره و فاکتور کردن هشتگ را دیدید عزیزان؟ رحمت به پدر و مادر کسی که بساط این اکانتها، هشتگبازیها و بودجههای بیحساب رو از فضای توییتر جمع کند.»
فرد دیگری به نام احمد کارآمد که اخیرا یک سایت خبری راه اندازی کرده است نیز نوشته است خیلی بده که با پول بیت المال و از روی بی سوادی تولید محتوا و بعد گسترده اون رو منتشر میکنید، در صورتی که ندانسته دارید ضد حاکمیت جمهوری اسلامی کار میکنید! در ماجرای طرح صیانت و چند مورد دیگر یه کارایی کردید سکوت کردم، اما ادامه پیدا کنه دیگه سکوت نمیکنم.
چرا هشتگهای سازمانی شکست میخورند؟
محمد رهبری پژوهشگر شبکههای اجتماعی به رویداد۲۴ میگوید بعد از سال ۹۶ که شبکههای اجتماعی مثل توییتر و تلگرام نقش موثری در رساندن صدای روحانی و حامیان روحانی به طبقات مختلف مردم داشتند، جریان مقابل هزینه زیادی را برای در اختیار گرفتن این فضا انجام داد که بتواند این مزیت را از دست نیروهای تحولخواه و میانهرو خارج کند. در این سالها هم اخباری منتشر شده که چه هزینههایی برای این کار اختصاص یافته که گردانهای سایبری برای این کار ساماندهی شوند. این سرمایهگذاری از نیمه دوم سال ۹۶ و ابتدای سال ۹۷ کم کم در فضای مجازی خود را نشان داد.
رهبری میگوید: یکی از کارهایی که اینها انجام دادند، هشتگسازیهای مختلف بود که گروههای مختلف (نه فقط یک گروه) میان اصولگرایان، شروع به ترند کردن هشتگهای مختلف کردند که یکی از این گروهها، همین موسسه مصاف و علی اکبر رائفی پور بوده است. در بعضی موارد با هم همراهی میکردند و بعضی اوقات هم به تنهایی فعالیت کردند.
رهبری توضیح میدهد: در میان این هشتگها، گاه پروژه موفق بود و تعداد عمدهای از هشتگها هم موفق نشده بود. مثل هشتگ فرار پهلوی که سال گذشته در همین ایام ترند شد و هشتگ دوم توییتر فارسی بود، اما بسیاری از مردم آن را ندیده بودند. این هشتگ تعداد خیلی زیادی توییت و ریتوییت داشت، اما بسیاری از کاربران توییتر، آن را از اساس ندیده بودند. چون گردانهای سایبری هم به صورت دستی و هم به صورت اتوماتیک این هشتگها را ریتوییت میکنند تا تعداد ریتوییت بالا برود. البته توییتر این رباتها را شناسایی و حذف میکند، اما آنها دوباره با اسامی جدید وارد میشوند. یا مجدد سال قبل در همین ایام ما هشتگ «تجربه تلخ برجام» را داشتیم که به صورت سازماندهیشده ترند شد و عمده این هشتگها بین کاربران سایبری و ارزشی میچرخید در حالی که عموم کاربران توییتر از چنین هشتگهایی اساسا خبر نداشتند. یا هشتگ «مزرعه موشکی» که در یک روز خاص ترند میشد.
این پژوهشگر فضای مجازی افزود: اینها بر اساس اتفاقات بین ۳ تا ۴ هشتگ را مثلا با ۵۰۰ اکانتی که فردی یا اتوماتیک اداره میشد، با توییت و ریتوییت ساماندهی شده، تبدیل به ترندهای توییتر فارسی میکردند بدون اینکه این کار واقعا تاثیری روی افکار عمومی و ذهنیت مخاطب داشته باشد. همین ترند کردنهای بیاثر نشان میداد که این کار برای دریافت حقوق انجام میدهند. نظیر همین کاری که حالا درباره آن خودشان دست به افشاگری زدهاند.