ناگفتههای روحانی از جزئیات برجام/ حدادعادل آمد و به من گفت که کشور را کوپنی کنید
رویداد۲۴ کتاب «بدون دود و آتش و خون» روایت های جالب و جدیدی را در گفت و گو با حسن روحانی رئیس جمهور سابق و دولتمردانش منتشر کرده است.این کتاب که نوشته ی بهراد مهرجو و ولی خلیلی است، «گزارشی تحقیقی درباره اثرات تحریمها بر اقتصاد ایران» است.
به گزارش جماران متن کامل گفت و گوی این کتاب با حسن روحانی که تحت عنوان «ببخش و فراموش نکن» است به صورت اختصاصی منتشر شده است.
بخش هایی از این گفت و گو را ادامه می خوانید:
*واقعیتش را بخواهید اگر صدا و سیما اینقدر دروغ به خورد مردم نمیداد، من هم اصلا وارد نمیشدم ولی وقتی دیدم که اینها ذهن مردم را خراب میکنند، تصمیم گرفتم در مورد جنگ اقتصادی حرف بزنم .به من گفتند برو با رهبری صحبت کن. گفتم این راهکار عملی نیست. وقتی ترامپ جنگ اقتصادی را شروع کرد، اختلاف نظر اساسی در دولت وجود داشت که آیا با این وضعیت میتوان کشور را اداره کرد یا نه؟ حتی عدهای از وزرا پیشنهاد کردند که استعفای دستهجمعی بدهیم. میگفتند در این وضعیت باید کسانی با تمام اختیارات بیایند و دولت را بگیرند وگرنه شرایط برای اداره کشور مساعد نیست. به من گفتند برو با رهبری صحبت کن. گفتم این راهکار عملی نیست.» چند ثانیه سکوت میکند و ادامه میدهد:«گفتم این رفتار را نامردی میدانم. وقتی ما برویم، رهبری تنها میشود.»
*آقای حدادعادل آمد و به من گفت که کشور را کوپنی کنید. گفتم دولت این کار را تا روز آخر انجام نمیدهد. آنها این حرف را به رهبری هم زده بودند. به رهبری گفتم که نظرم این است که نباید کوپنی کنیم، ایشان هم تایید کردند و گفتند درست است.آقای لاریجانی به من میگفت که یارانه را بیشتر کنید و ارز 4200 تومانی را حذف کنید. به وزرا گفتم که قیمت دقیق همه کالاها را رو به روز میخواهم. باید بدانم ماست، تخم مرغ، نان، برنج، گوشت و...دقیقا هرروز چند است. اگر میخواستیم حمایت در تامین کالا را قطع کنیم، مردم زیر بار گرانی له میشدند. گفتم نه. یارانه کالایی باید ادامه داشتهباشد و ارز 4200 تومانی هم برای تامین کالا بدهید.
خیلی از اقدامات دولت دوازدهم ناشی از تلاش برای مبارزه با جنگ اقتصادی بود. بیرون از دولت ممکن است بگویند چرا این کار را کردید؟ چون اطلاع ندارند که چه اتفاقاتی در حال وقوع بود یا فکر کنند که دولت از وضعیت کشور اطلاعی ندارد یا اینکه به ذهنش نمیرسد که فلان منطق اقتصادی را پیاده کند. خیر اینها نیست. مسئله این است که کشور زیر بهمن بود و ما باید جان مردم را حفظ میکردیم. جان مردم برای دولت دوازدهم شریف بود.
*رهبری کمک کردند. اجازه دادند جلسات سران قوا تشکیل شود و اول گفتند که هرچه شما به نتیجه برسید، همان را عمل کنید. بعد گفتند هرجا خلاف قانون بود، بگوید و عموما هم قبول میکردند. جلسه سران قوا جاهایی ما را یاری کرد.قصد ما این بود که بنزین و گازوئیل را در بازار بفروشیم و برای دولت تامین مالی کنیم. اما بدون اینکه به مردم فشار مضائف وارد شود. یارانه 45 هزار تومانی پاسخگو نبود. بنابراین باید یارانه جدیدی تعریف میشد. بنابراین به 60 میلیون نفر یارانه سوخت دادیم. سه قوه در مورد اجرای این طرح توافق کردیم ولی وقتی زمان اجرا رسید، در کاسه ما گذاشتند.
*برای سفر استانی به کرمانشاه رفتهبودم. به من خبر دادند که خبرگزاری فارس اعلام کرده که آخر هفته قرار است بنزین گران شود. مردم به خیابان ریختند، صف تشکیل شد، پمپ بنزین آتش زدند. درحالی که در آن مقطع اصلا قصد این کار را نداشتیم. با این حال گفتم که برای چند ماه آینده را هم لغو کنید. هر روز یک داستان جدید پیش میآمد.دغروب جمعه عدهای تصمیم گرفتند، دولت را زمین بزنند. بعدها افراد اصلی دستگیر شدند. بازجوییهای آنها موجود است که میگویند از چه کسانی دستور گرفته بودند. جنگ اقتصادی یعنی چه؟ یعنی اینکه اسرائیلیها کشتیهای ما را در دریای سرخ میزدند. قبل از این هیچ وقت پیش نیامده بود که نفتکش ایران زده شود ولی این برای اولین بار بود که از همه ابزارها استفاده میکردند که درآمدهای ارزی ایران به صفر برسد. میخواستند در ایران قحطی شود.
*وقتی امریکا از برجام بیرون رفت، تصمیم اولیه این بود که ماهم بلافاصله از برجام خارج شویم. همان روز جلسه اضطراری گذاشتیم. همانجا تصمیم شد که 15 روز دیگر از برجام خارج شویم. بعد فکر کردیم با یک چشم برهم زدن، 15 روز تمام میشود. آن شب اعلام کردیم که ما برای خروج از برجام چند هفته مهلت میدهیم. چند هفته یعنی چند هفته؟ یعنی یک هفته تا 100 هفته یا بیشتر. هنوز در همان چند هفته هستیم.
*به امریکا گفته بودند که ماشه را بکش و خارج شو. قرار بود همه چیز به نفع امریکا باشد ولی ما کاری کردیم که معادلاتش بههم بخورد. این را حتی پوتین گفت که اگر شما از برجام خارج شدهبودید، ترامپ نفس راحتی میکشید.امریکا در تکاپو بود که تحریمهایش را به سازمان ملل تعمیم دهد و ما هم تلاش میکردیم که این تحریمها سازمان مللی نشود.کار ما این بود، برجام را در دولت یازدهم به وجود آوردیم و در دولت دوازدهم باید آن را حفظ میکردیم.واقعیت این است که همیشه یک نفر باید مخالف حرف بزند که من تحریک شوم و حرف بزنم.گره در کار ما زیاد انداختند. برای تحریمها نه یکجا و یک جلسه یک سلسله نشست که دائم کار میکردیم. وقتهایی هم بود که با کمک رهبری تصمیم گرفته میَشد. گرههای کوری در کار بود که باید آن را با دست باز میکردیم و این کار را هم کردیم.
*یکسری مسائل پیش آمده که شاید اعضای همین جلسه هم از آن بیخبر باشند.ما سه مقطع در میانه جنگ اقتصادی داشتیم که کار به سمت صلح میرفت. مقطع اول اروپاییها با محوریت مکرون واسطه شدند. مقطع دوم میانجیگری ژاپن بود و مقطع سوم مربوط به سفر نیویورک است.
*وقتی اعلام کردیم که من به نیویورک میروم، اعضای 5 بعلاوه یک هم آمدند. مرکل که کمتر به نیویورک سفر میکرد، آمد. جانسون درحالی که وسط درگیریهای داخلی سیاسی بود، سریعا به نیویورک آمد و وزرای خارجی چین و روسیه هم در نیویورک حاضر بودند. اینجا واسطهگری رخ میداد که موضوع میان ایران و امریکا حل شود. همه چیز آماده مذاکرات مستقیم بود. طرف امریکایی هم خیلی ابراز میکرد که ترامپ بیصبرانه علاقهمند به دیدار است. اما احساس کردم که یکجای کار به شدت لنگ میزند. ترامپ تاکید داشت که اول باید خبر دیدار را اعلام کنیم و بعد دیدار انجام شود. برای من روشن بود که ترامپ بازیگر است. او آدم عادی نبود. هر لحظه بازی میکرد. یک هنرپیشه قابل بود. نگران بودم که خبر دیدار را منتشر کند و بعد بازی را بهم بزند. ما میگفتیم که اول دیدار انجام شود و بعد خبرش منتشر شود و خلاصه کار به جایی رسید که گفتند دیدار انجام شود و وسط جلسه، خبرش هم اعلام شود. اما پیش از جلسه بازهم تیم ما به گفتوگو و مشورت مشغول شدند و در نهایت به این جمعّبندی رسیدیم که با ترامپ امکان گفتوگوی برابر و صادقانه وجود ندارد. طرفهای خارجی هم این را میدانستند.اگر جای ترامپ، اوباما رئیس جمهور بود، قطعا به آن جلسه میرفتم.
*برجام اجازه نداد امریکا بتواند جهان را علیه ایران متحد بکند. ما در دولت دوازدهم کشور را با پولهایی اداره کردیم که بخشی از آن در اثر اجرای برجام طی دولت یازدهم بدست آمدهبود. ما از صندوق توسعه ملی برداشت کردیم. اما پول صندوق توسعه ملی که از آسمان نیامدهاست. این همان پولی است که در سال 94، 95 و 96 به دلیل درآمدهای ارزی کشور بدست آمد. خیلی از کارهای عمرانی مانند افتتاح پالایشگاه ستاره خلیج فارس، خودکفایی در بنزین و...از همین منابع تامین شد. عدهآی میگویند اینها از صندوق برداشت کردند. بله از صندوقی برداشت کردیم که پول داخل آن را قبلا خود ما تامین کردهّبودیم. پول خیلی از پروژهها از کجا آمد؟ از همان منابعی که برجام در تامیناش کمک کرد.
*خیلی از حرفها را نمیتوان زد. اینها اصرار کشور است که نشان میدهد چطور یک جنگ تمام عیار را به سرانجام رساندیم. ولی مردم حداقل باید بخشهایی را بدانند.