ریشههای روانی خودتحقیری در افراد
رویداد۲۴ این دوره و زمانه دوران بیماریهای روانیست چراکه کسی را معمولا پیدا نمیکنید که دچار بیماری روانی از افسردگی گرفته تا موضوعات کوچک نباشد؛ در واقع شاید بتوان داشتن بیماری و مشکلات روانی را اصل بارز دوران زندگی کنونی انسانها در تمام دنیا دانست.
یکی از این بیماریها خودتحقیریست و افراد زیادی در سراسر دنیا با آن درگیرند. در این بیماری فرد خود و تواناییهایش را دستکم میگیرد و مدام خود و کارهایش را نادیده میگیرد و دست به کوچک کردن و تحقیر خود میزند.
به گزارش جامعه ۲۴، شوربختانه مسئله خودتحقیری در دنیا از یک مشکل فردی پا را فراتر گذشته و در بسیاری جوامع به یک بیماری و اپیدمی جمعی تبدیل شده است؛ این موضوع در ایران هم بسیار زیاد دیده میشود.
در این زمینه نقش شبکههای اجتماعی که همه سر در آن دارند و زمان زیادی از روز و زمان خود را در آن میگذرانند کم نیست. باید بدانیم که استفاده از اینترنت و فضای مجازی هم مانند هر کار دیگری نیاز به آگاهی و سواد دارد تا بتواند تاثیر خوبی برجای بگذارد، اما این سواد در میان همه وجود ندارد بنابراین تاثیراتی هم که بر جای میگذارد مسلما یکسان نیست درصورتیکه تلفن همراه برای همه کموبیش فراگیر شده است.
برهمین اساس و در این مطلب به پدیدهای اجتماعی بسیار مهمی میپردازیم که در جامعه ما هم وجود دارد و آن خودتحقیری در جامعه ایران و در میان ایرانیهاست. در این مطلب به این موضوع در ابعاد گوناگون میپردازیم.
چرا دچار خود تحقیری میشویم؟
خودتحقیری به معنای دستکم گرفتن خود و تواناییها و کارهاییست که فرد انجام داده و میدهد. این موضوع میتواند فردی و اجتماعی باشد که امروز در جامعه ایران شاهد تبدیل شدن آن به یک اپیدمی در تمام جامعه هستیم. امروز مردم دنیا همه سر در اینترنت و شبکههای اجتماعی دارند و کسی نیست که بتواند تاثیرات این شبکهها را روی انسان و اندیشههایش منکر شود.
تصور خودتحقیری در فضای مجازی
شاید تعریف و دانستن خودتحقیری فردی آسان باشد، اما تعریف همین موضوع در فضای مجازی و به شکل مجازی داستان را کمی پیچیده میکند.
به گزارش جامعه ۲۴، گاه در جامعه و بهویژه فضای مجازی شاهد انتشار اخباری ملی و مهمی هستیم که در اصل باید مردم به آن واکنش مثبتی نشان دهند و از آن بسیار شادمان شوند و احساس خرسندی کنند، اما بسیاری به جای آن خبر را به سخره میگیرند.
محمدرضا محبوب فر، آسیب شناس اجتماعی به خودتحقیری در فضای مجازی بعد از انتشار خبرهای ملی اشاره میکند. شماری از کاربران فضای مجازی پس از اعلام اخبار مربوط به رویدادهای مهم ملی، با ناباوری با این اخبار برخورد میکنند و به نوعی حس خودتحقیری را در میان افکار عمومی در فضای مجازی ترویج میدهند. این موضوع از جنبه سواد رسانهای هم قابل بررسی است.
برای بررسی پدیده خودتحقیری در جامعه واقعی و مجازی ایران باید از نظر روانشناسان یا کارشناسان جامعه شناسی بهره ببریم. اگرچه برای بررسی بحث خودتحقیری از نگاه کلان در جامعه باید به سراغ جامعه شناسان برویم، اما ابتدا باید بدانیم که از نظر روان شناسی در روان افراد چه جریانی رخ میدهد که فرد دچار خود تحقیری میشود و علم روان شناسی در این باره چه پاسخهایی دارد؟
ریشههای روانی خودتحقیری در افراد
ریشههای خودتحقیری هم مانند بسیاری از مشکلات روانی در میان انسانها خودکمبینی یا همان عقده حقارت است.
عقده حقارت که در بیشتر مواقع ناخودآگاه است، در اثر عوامل و انگیزههای گوناگون در روان انسانها به وجود میآید. پیاژه در اینباره میگوید: «به نظر روانشناسان هیچ مرد یا زنی نمیتواند بهطور کامل از نداشتن تعادلی که منجر به نشانههای روانی عقده حقارت میشود، فرار کند، اما این تعادل نداشتن گاه رسیدن به موفقیتهای بزرگ را سبب میشود. در واقع بعضی پیروزیها را ممکن است نتوان بدون محرک قوی احساس حقارت بهدست آورد.»
مجید صفاری نیا، رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران، در پاسخ به این سوال که چه ریشههای روانی در افراد، میتواند به بروز احساس خودتحقیری منجر شود، توضیح داد: خودتحقیری واژهایست که با مفهوم عزت نفس و احساس حقارت ارتباط مستقیم دارد.
وی گفت: برخی از روانشناسان روی دو مفهوم عزت نفس و احساس حقارت کار کرده اند. از جمله آلفرد آدلر که میگوید همه انسانها با یک مشکل حقارت عضوی به دنیا میآیند که برای نمونه یک فرد چهره خوبی ندارد و یک نفر قد بلندی ندارد و به هر نوعی مشکل را در خود احساس میکند. این حقارت عضوی باعث میشود که افراد احساس حقارت کنند.
دلایل احساس خود کم بینی
دچار تعارض شدهاید
موضوع این است که شما در وضعیتی قرار گرفتهاید که دچار کشمکش درونی با خود شدهاید و از انجام کارها و عملکردتان خشنود و راضی نیستید یا احساس میکنید که باید کاری کنید که شما را راضیتر کند، اما برای انجام آن، ثبات قدم کافی ندارید. پس خود را برای بهوجودآوردن سبک رفتاری جدید و مناسب در محیط کار آماده کنید.
بیشتر بخوانید: وسواس فکری نوجوانان؛ از علایم تا درمان
برای رفع احساس خود کم بینی چه باید کرد؟
کاری که شما باید انجام دهید این است که به خودتان آنگونه بنگرید که به دیگران و موفقیتها و رفتارهایشان مینگرید. بیاموزید که آنگونهکه برای دیگران اهمیت قائلید برای خود هم همان کار را انجام دهید. تلاش کنید از اینکه خود را تحقیر کنید دست بردارید و تمرکز خود را روی نقاط قوت خود قرار دهید. تلاش کنید این الگوی رفتاری عملکردی را با خود هر روز و هر آن تمرین کنید تا همواره و در ناخودآگاهتان شکل بگیرد تا بدون فکر آن را انجام دهید.
راهنما و الگوی شما هم میتواند کسانی باشند که در همان محیط در کنار شما هستند. از رفتارهای آنها الگوبرداری کنید، ولی ارزشهای خود را هم دخیل کنید؛ مثلاً اگر جرئت ورزی یک همکار خود را ستایش میکنید از آن الگو بگیرید، ولی اگر لحن او را دوست ندارید، آن را عوض و ملایمتر کنید.
تغییراتی که گفته شد و میدانید را آغاز کنید و به خود و تواناییهایتان ایمان و اعتماد داشته باشید. نگاه تحقیرآمیز را از روی خود بردارید. دقت داشته باشید به هیچکس به دلیل رودربایستی و تعارف چشم نگویید و خود را ناچار به انجام کاری نکنید، چون اینها به خشم درونی تبدیل میشود و روزی سر برخواهد آورد؛ بنابراین نگذارید این ناراحتیها روی هم جمع شود. با تغییر برخوردتان، همکاران را برای انجام شیوه مناسب و منصفانه رفتار با خودتان آماده کنید.
در مواردی که رعایت نمیکنند، گاهی بی توجه باشید و گاهی به صورت مستقیم به آنها بازخورد دهید و حتی اعتراض کنید؛ البته همواره به آنها به طور مشخص بگویید که دقیقا چه نوع برخوردی را برای خود مناسب و در شان خود میدانید. منظور این است که تنها اعتراض و گله نکنید، سعی کنید به آنها شیوه مناسب برخورد با خودتان را هم گوشزد کنید.
از همه اینها مهمتر، این است که کار خود را بر اساس شرح وظایف و با لحاظ کردن محدودیتهای خود انجام دهید و نگذارید آنها از شما خرده بگیرند و اگر هم گرفتند، سعی کنید ضمن پذیرش مسائل کاری، از خود دفاع کنید.
علائم حقده حقارت میتواند این موارد باشد که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم.
۱- افسردگی همراه با کینه توزی
۲- احساس ناکامی
۳- تحقیر شدن
۴- احساس بی ارزش بودن
احساس خود کم بینی و حقارت به این معنیست که فرد این احساس را میکند که نسبت به دیگران کمارزشتر و کارهایش اهمیت کمتری دارد. چنین فردی خود را دستکم میگیرد و همین موضوع سبب میشود افراد به او توهین کنند و جالب اینجاست که این فرد به جای گفتگو و دفاع از خود و در نهایت حذف آن افراد از زندگی خود دست به تحقیر خود میزند و در واقع بد بودن خود را تایید میکند.
شاید بتوان خودکمبینی و خودتحقیری را نقطه مقابل اعتمادبهنفس دانست و توضیح داد. اینکه ما خود و درونمان و شخصیتمان را چگونه میبینیم و درباره خود چگونه میاندیشیم اهمیت زیادی دارد. کسانیکه خودپنداره منفی و بدی از خودشان دارند، احساس خوشبختی ندارند؛ از دیگران و منابع قدرت شاکی و ناخشنودند و دوستیهای واقعی و صمیمانه برقرار نمیکنند.
خودپنداره ضعیف و منفی از تلقینهای دیگران و از پذیرش ارزش گذاریهای غلطی که دیگران در گذشته درباره فرد انجام داده اند و یا از شکستهای مکرر شکل میگیرد. به عبارت دیگر قضاوتهایی که دیگران درباره ظاهر و تواناییهای و ویژگیهای شما کرده اند، خصوصا در دوران کودکی، در شما این تصور را به ایجاد کرده اند که نسبت به دیگران در موقعیت پایینتر و ضعیف تری هستید.
همه ما آدم ها، این احساس را در زندگی مان بارها تجربه میکنیم حتی افراد موفق و به ظاهر کامل، قوی، برخوردار و مسلط نیز گاهی با علت و گاه بدون علت احساس حقارت دارند که تا حدی طبیعی است.
گاه خودتحقیری چنان سرسختانه پیش میرود که زندگی فرد را مختل میکند و اینجاست که باید از متخصص و روانشناس کمک گرفت.