براندازی نه ممکن است نه مطلوب!/ پرفایدهترین کار خود اصلاحی نظام است
رویداد۲۴ حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی رییس جمهور پیشین کشورمان در دیدار جمعی از خیراندیشان مطلع و علاقهمند به مسائل سیستان و بلوچستان گفت: کم هزینهترین و پرفایدهترین راه کار که نتیجه آن ثبات و پیشرفت و بازسازی اعتماد از دست رفته بخش مهمی از جامعه از حکومت است، خود اصلاحی نظام است، هم در ساختار، هم رویکرد و هم رفتار؛ امری که همواره از سوی خیرخواهان گفته و پیشنهاد شده است، ولی ظاهراً حتی نیاز به شنیده شدن آن احساس نمیشود چه رسد به عمل کردن آن.
متن کامل سخنان سیدمحمد خاتمی بدین شرح است:
به نام خدا
ایران عزیز که در طول تاریخ، تندبادهای سهمگینی را از سر گذرانده است و افتان و خیزان تاریخ پردرد و رنج و البته افتخارآمیز خود را رقم زده است این روزها حال خوشی ندارد و بدخواهان و دشمنان از بیرون و درون پیشرفت و سربلندی آن را مورد تهدید قرار داده اند، ولی جسم مجروح و روح آزرده آن چشم به آینده بهتر دوخته است.
با افسوس و درد و دریغ از آنچه این روزها بر میهن و ملت میگذرد و جان باختن دهها انسان که در میان آنها کودک و نوجوان کم نیست و عرض تسلیت به ملت شریف بخصوص بازماندگان و آرزوی سلامتی برای آسیب دیدگان، از گزارش جامع و آسیب شناسانه شما بزرگواران از حوادث سیستان و بلوچستان و علل و عوامل پدیدآمدن آنها و احیاناً نمودن راه درمان و برون رفت از بحران تشکر میکنم و تقاضا دارم این مطالب را به اطلاع دست اندرکاران امور برسانید و بر مسئولان نیز فرض است که علاوه بر تحلیلها و گزارشهایی که از مجاری رسمی میرسد از طریق مجاری بیطرف و خیرخواه در جریان امور قرار گیرند.
در مورد سیستان و بلوچستان مظلوم و عزیز و آنچه این روزها بر آن گذشته است چند نکته را عرض میکنم:
اولا ً: عزل یک مسئول (هرچند بسیار دیر) کار درستی بود و انتظار اینست که در برخورد با کسانی که مقصرند دست کم سرعتی به خرج داده میشد که متأسفانه در برخورد با معترضان میشود.
ثانیاً: همه مسببان و برنامه ریزان و تخلف کنندگان مورد بازخواست و برخورد قرار گیرند.
ثالثاً: در وطن خواهی و نجابت مردم بزرگوار استان بخصوص قوم اصیل و محترم بلوچ تردیدی نیست. امری که در مقاطع مختلف بروز و ظهور کرده است و نیز محرومیتهایی که این استان از آن رنج میبرد بر کسی پوشیده نیست.
رابعاً: در حوادث اخیر نیز بر این استان و بخصوص بخش بلوچ آن ستم و جفای مضاعف رفت که لازم است هرچه زودتر مردم منطقه که هم رنج محرومیت و هم ستم اشرار را بیش از دیگران احساس و تحمل کرده اند مورد استمالت قرار گیرند و نیز آسیبی که بخصوص به لحاظ روحی و حیثیتی به این مردم رسیده است تا آنجا که ممکن است جبران شود.
چنانکه بارها گفته ام و گفته اند ریشه حوادث تلخ را باید در درون جستجو کرد و آنرا ناشی از سازوکار و شیوه پر اشتباه و نادرست حکمرانی دانست و چاره کار نیز شناخت ویژگیهای حکمرانی خوب و تن دادن به آن است.
حکمرانی خوب ویژگیهایی دارد که از جمله مهمترین آنها شناخت (یا به رسمیت شناختن) حقوق ملت و رعایت آزادیهای اساسی بخصوص زمینه سازی اعمال حق شهروندی شهروندان که اعضاء یک ملتند و ملت از گرایش ها، قومیت ها، سلیقهها و حتی مذاهب تشکیل شده است و نیز تامین ثبات و امنیت کشور با حضور و کمک خود مردم که صاحب اصلی کشور و حکومتند و بخصوص حکمرانی خوب انست که پیشران کشور به سوی توسعه همه جانبه توأم با عدالت باشد. وقتی این ویژگیها بود حکمرانی خوب هم خواهد بود و هرکدام از اینها که نباشد حکمرانی را باید حکمرانی بد دانست.
البته بیگانگان و بدخواهان و دشمنان عزت ملت و استقامت و پیشرفت کشور بیکار نمینشینند، ولی نقش و کار آنها بیشتر بهره برداری سوء از نارضایتی مردم و تلاش برای سوق دادن این اعتراضها به سوی ناآرامی است و حتی ابزار قرار دادن خون و رنج مردم برای نیل به مقاصد شومی است که دارند.
ندیدن یا انکار وضع بدی که به نام زندگی بر مردم تحمیل میشود نارضایتی را از بین نمیبرد و اگر چشم اندازی به سوی بهبود اوضاع نباشد نارضایتی همراه با یأس و احیاناً به آشوب علیه آنچه هست مبدّل میشود.
اولین گام اصلاح نه تنها به رسمیت شناختن حق اعتراض بلکه استقبال از آن است. اینکه هر اعتراضی، اغتشاش معرفی شود و برخورد خشن و سخت با آن توجیه گردد مشکل را بیشتر میکند.
از سوی دیگر در جهان و فضایی به سر میبریم که وضع گریز ناپذیر ارتباطات در آن زمینه بهره برداری سوء از نارضایتیها و استفاده ابزاری از آن برای رسیدن به مقاصد شوم را آسان کرده است.
براندازی نه ممکن است نه مطلوب؛ ولی ادامهی وضع کنونی هر لحظه زمینههای فروپاشی اجتماعی را پهنتر و بیشتر میکند.
در یک کلام: کم هزینهترین و پرفایدهترین راه کار که نتیجه آن ثبات و پیشرفت و بازسازی اعتماد از دست رفته بخش مهمی از جامعه از حکومت است، خود اصلاحی نظام است، هم در ساختار، هم رویکرد و هم رفتار؛ امری که همواره از سوی خیرخواهان گفته و پیشنهاد شده است، ولی ظاهراً حتی نیاز به شنیده شدن آن احساس نمیشود چه رسد به عمل کردن آن.
در حوادث اخیر آنچه چشم گیر است حضور زنان، جوانان و حتی نوجوانان معترض در عرصه است. نگوئیم تعداد آنها زیاد نیست بگوئیم و بدانیم که بخش بزرگی از جامعه در اصل نارضایتی با معترضان شریکند و دل بخشهای مهمی از جامعه بخصوص نخبگان و انبوهی از نیروهایی که بر خشونت پرهیزی و اعتراض مدنی تاکید داشته اند با آنها است و نمونه آن را در دانشگاههای کشور میبینیم که این بار همدلی و همراهی استادان با دانشجویان بیشتر است و متأسفانه هم استاد و هم دانشجو تحت فشار قرار میگیرند.
اعتراض گرچه با مرگ ناگوار خانم مهسا امینی دختر خانم کرد سنی آغاز شد، ولی خوشبختانه در اثر هوشیاری مردم و برغم تلاش مذبوحانهای که بخصوص از خارج هدایت میشد، اعتراض رنگ و بوی قومی و مذهبی نگرفت و صدای تجزیه طلبی که مورد خواست دشمنان است شنیده نشد. ولی بپذیریم که محرومیت که همه جا هست در نواحی مرزی که بیشتر سکونت گاه اقوام مختلف است و نیز برای زنان و جوانان بیشتر است و از اولویتهای حکمرانی خوب تلاش مضاعف برای رفع این محرومیتهای مضاعف است.
در مورد ترکیب جامعه بخصوص ویژگیهای نسل جوان اگر به پیمایشها و پایشهای ارزندهای که از سال ۷۹ ببعد چندبار صورت گرفته است در سیاستگزاریها و برنامه ریزیها توجه نمیشود دست کم مسئولان به آخرین مطالعه دولتی درباره اعتراضها و تصوراتی که از حاکمیت در نسل جدید وجود دارد و آن را منشأ مجموعهای از ممنوعیتها و محرومیتها (به جای گره گشایی و همدلی) میداند رجوع کنند. پژوهشی که در شماره اخیر ماه نگار راهبردی "دیده بان امنیت" نشر یافته است؛ و مقایسه شود دادههای این پژوهش با آنچه در تحلیل نهادهای امنیتی آمده است و نیز مطالب و مواضعی که مسئول وزارت علوم با دانشجویان و دانشگاهیان داشته و مواضع نظیر آن تا فاصله نجومی آنها دریافته شود.
نسل جدید که جهان ویژه خود را دارد سرمایه بزرگ امروز و فردای ما است. اگر نمیخواهیم یا نمیتوانیم تقاضاهای او را برآورده کنیم دست کم ذهنیت، امید و اعتراض او را بفهمیم. فهمیدن گام نخست تفاهم و حرکت به سوی همدلی و اقناع متقابل است.
(باتوجه به احترام زیادی که براتون قائل هستم چون با اختلاف دوران ریاست جمهوری شما بهترین دوران تاریخ 43 ساله جمهوری اسلامی بود!)
خاتمی و اصلاحات تمام شد. به تاریخ پیوست.
وضع موجود بن بست است و نمی تواند پایدار باشد. اما آلترناتیو خوب چیست؟
.اوزگل تو که گفتی اندازه یک تدارکاتچی یا بهتر بگم گاریچی توان نداشتی.پس صحبت کدام اصلاحات میکنی!!
شما همیشه هر وقت جنبش اجتماعی رخ داد تو ایران شماها بعنوان سرعتگیر عمل کردید و خواسته های مردم رو یا تعدیل کردید یا به انحراف بردید. شما اصلاحاتچی تنها کاری که خوب بلدید انجام بدید خانم بازیه! به استناد به مقاله (همه مسئولانی که که به خاطر یک زن به دردسر افتادند) در همین سایت.
تایید کن
شما دروغگوها لایق احترام و اصالت نیستید
رویداد 24 یا هر ر سانه با سبک به قولشان انتقادی که جرات ندارن از فسادهای طرف مقابل بنویسن.درشونو تخته پرچ میکنن
پاشنه آشیل معترضان همینه که میگن مخالف ما لیاقت هیچ رفتار انسانی رو نداره اون از تیکه پاره کردن بسیجیها یی که حتی اسلحه هم ندارن اون از ادبیات حرف زدنشون با مخالف .اون بسیجیهای که کشتن اکثرشون کم سن و سال بودن کاره ای نبودن
پسر جان دروغگوها هیچ کجای دنیا لایق احترام نیستند.این حرف من نیست
ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا
هر چند ظاهرا شما پشیمان هم نشده اید. اگر نه یک عذرخواهی می کردید
منهم با نظر جناب خاتمی موافقم که البته اگر اجرایی بشه. ولی به قول اون دوستمون بعید میدونم بعد از چند دهه چاپیدن و حق خوری مردم،، عملی بشه. من سرپرستی ۴ تا بچهام رو دارم و با خون جگر بدون پشتیبانی و حمایتی که باید میشد از امثال من عمرم رو وقف بزرگ کردنشون کردم. چون مشکل ما تامین مشکلات بوده و هست نه حجاب و آزادی و.... دلم نمیخواد بچه های ما و جوونای این مملکت فدای یه خواسته اغلیتی بشن. به داد مسکن و معیشت ما و بچه های بی پشتیبان ما برسن. امیدوارم راه و روشی به نفع اکثریت پیدا بشه