ایران و عمان، گام به گام با میانجیگری
رویداد۲۴ رضا غبیشاوی در عصر ایران نوشت: سلطان هیثم پادشاه عمان یکشنبه به تهران سفر کرد. این اولین دیدار سلطان هیثم از ایران و سومین سفر یک پادشاه عمان بعد از انقلاب ۵۷ است. قبل از انقلاب، سلطان قابوس (پادشاه وقت) برای حضور در جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به شیراز رفت و از میهمانان مراسم بود. به بهانه این سفر چند نکته میتوان برشمرد.
نام عمان برای دولت و ملت ایران با میانجیگری مترادف است. هر گاه خبری از عمان وعمانیها به گوش میرسد تصویری از میانجیگری و تلاش برای حل اختلاف یا جوش دادن یک معامله در ذهن شکل میگیرد. البته این تصور، نادرست نیست و خبرهای درگوشی و غیررسمی تایید کننده این موضوع است. آخرین آن نیز میزبانی از مذاکرات ایران - بلژیک برای معامله و مبادله زندانیان یکدیگر بود. معاملهای که جوش خورد و جمعه، قبل از سفر سلطان، تبادل انجام شد. پیش از این هم مقامات ایران و اوکراین در مسقط مقابل هم نشستند تا درباره ادعای پهپادهای ایرانی در جنگ روسیه مذاکرات اعلام نشدهای داشته باشند.
نگاه به عمان در میان مقامات، رسانهها و افکار عمومی ایران مثبت است. تصویر مثبت عمان دلایل متعددی دارد و مهمترین آن، میانجیگری میان ایران و امریکا و تلاش برای بهبود روابط و دستاوردهای آن از جمله برجام است. میتوان به نامه سلطان قابوس به آیت الله خامنهای درباره پیام باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا و آمادگی او برای حل و فصل موضوع هستهای اشاره کرد. سلطان قابوس (پادشاه وقت عمان) نیز در سال ۸۸ وقتی چشم جهانیان به حوادث بعد از انتخابات جنجالی آن سال بود؛ به تهران آمد تا نامه نگاری رهبران ایران و آمریکا را پیگیری کند. در نتیجه، واشنگتن و تهران، مذاکرات مخفی و موازی را با مذاکرات هستهای در مسقط برگزار کردند.
موفقیت مذاکرات مسقط، زمینه موفقیت مذاکرات ۵+۱ و دست یابی به برجام را فراهم کرد. حالا این سوال مطرح میشود آیا در این سفر سلطان هیثم به تهران هم خبری از میانجیگری جدید یا پیام جدیدی است؟ بخش عمده اهمیت این سفر، همین گمانه زنیها و سوابق است. میانجیگریهای موفق عمان در زمینههای مختلف از جمله برای مبادله و آزادی زندانیان ایرانی با زندانیان امریکایی، انگلیسی و حالا بلژیکی نشان دهنده کارکرد این مکانیزم و ادامه آن است. میانجیگری عمان به بخش ثابتی از سیاست خارجی ایران تبدیل شده است.
میانجیگری عمان برای ایران پرسابقه و متنوع است. از میانجیگری ایران - عراق برای توقف جنگ در دهه ۶۰ شمسی تا جدیدترین میانجیگری یعنی تلاش برای ازسرگیری روابط ایران - مصر. اندکی از بعد از انقلاب ۵۷، با فرمان امام خمینی، ایران روابط با مصر را در اعتراض به روابط با اسرائیل، قطع کرد و نام قاتل رئیس جمهوری مصر (انور سادات) یعنی خالد اسلامبولی را بر یکی از خیابانهای اصلی پایتخت ثبت کرد. همزمان میزبانی گرم مصر از شاه و خانواده اش بعد از خلع از قدرت نیز به عمق فاصله تهران - قاهره افزود.
ایران در میان ۶ کشور جنوب خلیج فارس بهترین روابط را با عمان دارد. این دو تنها کشورهای دارای ساحل به سه دریای خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند هستند. هر دو، سواحل باز دارند و دو سوی تنگه هرمز هستند. ایران و عمان تنها کشورهای غیرسُنی منطقه هستند. مذهب مردم عمان، اقلیت اسلامی "اباضیه" است. روابط ایران و عمان از جنس درک واقعیتهای یکدیگر است؛ درک دو طرفهای که در روابط با دیگر کشورهای منطقه کمتر دیده میشود. نه در تهران علیه حکومت عمان تهدیدی منتشر میشود و نه در عمان درباره ایران خیالبافی وجود دارد.
عمان تلاش میکند با دوری از ماجراجویی، تلاش برای موازنه میان قدرتهای منطقهای و در راس انها ایران و سعودی، سیاست بی طرفی و انزوای فعال، استقلال نسبی سیاسی و فاصله از ائتلافها و کمپینهای منطقه ای، منافع ملی خود را حفاظت کند.
سیاستهای عمان در برخی ابعاد، همسوییهایی با ایران پدید آورده است. به عنوان مثال عمان در جنگ علیه قذافی شرکت نکرد و میزبان همسر و فرزندانش شد تا چهرهای انسان دوستانه از خود به نمایش بگذارد. عمان در ائتلاف سعودی برای جنگ در یمن مشارکت نکرد و نقش میانجی را برگزید و به کارتهای سیاسی خود افزود. در محاصره قطر توسط سعودی و امارات و بحرین شرکت نکرد و از آن فرصتی برای تقویت بنادر خود استفاده کرد. از دخالت در ماجرای سوریه خودداری کرد و وقتی جنگ تمام شد میزبان اسد شد. این اتفاقات خوشحالی ایران را به دنبال داشت حتی اگر عمان اولین میزبان نتانیاهو در جنوب خلیج فارس باشد و سلطان قابوس به گرمی از او و همسرش سارا استقبال کند و این یعنی ناخرسندی تهران.
سیاست ورزی عمان، نمونهای از تعقل و واقع گرایی برای بهره برداری از چالشهای منطقهای به سود خود است.
هرچند از اروپا چیزی بجز تحریم به ایران نرسیده