به جای صحبت، سراغ داغ و درفش رفتهاند/ فقط در ادعا و توهم پیشتاز هستیم
رویداد۲۴ زینب غبیشاوی: جهانبخش محبینیا استاد دانشگاه در تحلیل شرایط کنونی جامعه به رویداد۲۴ میگوید: در سطح و لایه سیاست عملی به سر میبریم که یک مقدار پیچیدگیها حالت مضاعفی پیدا کرده است و شفافیتی که به عنوان اکسیر دردهای جامعه برای پرش و جابجایی نخبگان در پارلمان و ریاست جمهوری استفاده میکردیم، ظاهرا اکنون نقش مسمومکنندهای پیدا کرده است. یعنی هر اقدامی که در سطح ملی را شروع میکنند، کافی است از مسئولان سوال شود که منشا و مجوز آن را چه کسی داده است، هیچکس مسئولیت آن را قبول نمیکند. این موضوع در سایر مسائل هم تسری پیدا کرده است و زمانی که از احزاب و جریانها در خصوص برخی مسائل داخلی یا خارجی سوالی میپرسند، از اینکه نظراتشان را شفاف اعلام کنند، ابا دارند. در این شرایط نمیشود به راحتی شهروند را به سوی فهم محیطی که در آن زندگی میکند، سوق داد. این یک ظلم مضاعف به هموطنان است.
به جای صحبت درباره مسائل ریشهای، به سراغ داغ و درفش رفتهاند
این استاد دانشگاه با اشاره به شروع به کار مجدد گشت ارشاد، گفت: بازهم مشخص نیست از کدام جایگاه فرمان عملیاتی آن صادر شده است و به نوعی بازهم به یک ابهام میرسیم. قرار بود اقدامهای فرهنگی و آگاهی بخش را دنبال کنیم که متاسفانه بازهم به سراغ نقطهای برای شروع رفتند که بخشی از مردم آن را قبول ندارند و طبیعتا حق هم با آنها است. امروز برای دولت آنقدر مسئولیت و حوزه دخالت تعریف کردهایم که از شدت انباشت این وظایف، شاکله آن آزاردهنده شده است. حاکمیت به جای صحبت و گفتگو درباره مسائل ریشهای، متاسفانه بازهم به سراغ داغ و درفش رفته است و مایه نگرانی نخبگان و خانوادههایی که برای آینده این کشور دلسوز هستند، شدهاند.
وی در ادامه میگوید: با دلسوزی میگویمای کاش مسئولین این عرصهها یک مقدار نسبت به واقعیت ها، شخصیت مردم خصوصا جوانان و نحوه مدارا با شهروند، بیش از آنکه به ترکه و چوب دستی تکیه کنند، از زبان نرم که هم جنبه الهی دارد و پیامبران توصیه کرده اند، استفاده کنند. متاسفم در دورانی که ترکهها به زمین گذاشته میشود، مسئولان برای اداره جامعه به سمت «ترکه» رفتهاند. دوران زور گفتن، اختناق و بد گفتن برای زندگی جمعی و برای رسیدن به جامعه آباد، سالهاست که تمام شده است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه «این اتفاق میتواند یه سمت خودبراندازی هم برود» گفت: در اندیشه سیاسی که تدریس میکنیم، «کارل دویچ» یکی از متفکرین حوزه سیاست، واژه «خود نابودسازی» را برای برخی از نظامهای سیاسی منتسب میکند. یک بررسی تاریخی و با تکیه بر سرگذشت نظامهای سیاسی، میتوان یک گزارهای راتعریف کرد که برخی از سیستمها در کارکرد اقدامات خودشان گیر میافتند و به مفهوم و منزله تار عنکبوتی است که برخی مواقع خودسازنده را متاسفانه خفه میکند. جدا از نگاه خارجی و مبنا بر دغدغه شخصیام، نگران برخی از رفتارهای هستیم که در حوزه سیاست، امنیت و فرهنگ و اقتصاد متوجه کشوری است که بسیار غنیتر از آن است که توسط افرادی کوچک و کوتوله اداره شود.
وی ادامه داد: امروز با نهایت تاسف باید بگویم که در موقعیت خاورمیانه از بسیاری از کشورها عقب ماندهایم. در عرصه اقتصاد دیجیتال در داووس، عربستان از ما جلوتر است. در سال ۲۰۳۰ در صندوق توسعه ملی عربستان، نزدیک به ۲ هزار میلیارد دلار دارایی جمع میشود، در حالی که همین امسال دولت به صندوق نزدیک ۱۵۰ میلیارد دلار و شاید بیشتر بدهکار است. ما متاسفانه درحوزه ادعا و توهم پیشتاز هستیم. برخی مواقع خواستهها و امیال شخصی را به نام احکام دینی و رسوم طرح میکنیم که مصیبت بزرگتری از آن روند خود نابودسازی سیاسی- فرهنگی است. کانونهای علمی فرهنگی ما امروز نیاز به بازاندیشی دارند، مگرنه روند عقبافتادگی و توهم و شبهعلم در رفتار و کردارها چنان جایی پیدا میکند که آن زمان دهها سال لازم است آثار عملکردمان را آیندگان پاک کنند.
مشکل به خاطر جریانی است که نسبت به مفاهیم انقلاب نامحرم است
محبی نیا در پاسخ به این سوال که چه کسانی در پشت پرده این تندرویها هستند، گفت: یک جریانی که نسبت به مفاهیم انقلاب نامحرم است. جریانی که در انقلاب مبارزهای نداشته و در زمان جنگ تلاشی نکرده، جریانی که خودش را از رهبری و نیروهای واقعی، دلسوزتر میداند و فرصتی پیدا کردهاند روابط خارجی، شاکله فرهنگی و به طور کلی تجربههای کارآمد در حوزههای اقتصاد، فرهنگ، سیاست و ... را برهم میزنند. امور مهم مملکت هم در دستان آنها است چرا که نیروهای دلسوز نظام خانهنشین شدهاند و از سوی دیگر هم نگران آبروی خود هستند. در صورتی که در این سامان آمیخته به منطق و عقلانیت که سابقه هزاران ساله دارد، در همین اواسط شخصیتهایی همچون بهشتی یا مطهری و بزرگانی همچون مفتح آمدند و آبروی خودشان را برای جامعه اسلامی هزینه کردند.
این فعال سیاسی در ادامه میگوید: اقدام ناشیانهای که در زمینه نحوه پوشش بانوان را وقتی نگاه میکنم، یاد تحلیلهای قبل از مرگ مهسا میافتم که میگفتند حجاب را به امر سیاسی تبدیل نکنند. چون در این شرایط حالت کاهنده پیدا نمیکند بلکه حالت تشدید مضاعفی را به خود میگیرد. در پشت سر پوشش اجازه ندهیم بیعرضگیهای اقتصادی مسئولین و کمبودها جمع شود. امروزه متاسفانه برخی از بچهها تحت عنوان آمر به معروف در مراکز مربوطه حضور پیدا کرده اند، آنچنان فضا را مسموم کردهاند که در پشت سر سد پوشش، آبی به نام فرهنگ، سیاست، کمبودهای اقتصادی و معیشتی، میتواند دیده شود. موضوع پوشش را به خود بانوان و کسانی واگذار کنیم که جامعه ایرانی را دوست دارند و شان و شوکت زنان ایرانی را درک میکنند و عفت زن را در پوشش خلاصه نمیکنند. مجددا با صراحت میگویم که شخصا برای زنانی که پوشش خود را رعایت میکنند احترام قائلم و از آن سمت هرگز به خودم چنین اجازهای نمیدهم برای زنانی که تصمیم میگیرند به هر دلیلی حجاب را از سر بردارند، جسارت کنم. تعجب میکنم که لایحههایی که برای زنان جامعه مینویسند که اساسا هیچ نیازی به آنها نیست را مردان! مینویسند. اجازه دهید از لحاظ پدیدار شناسی و گفتمان، موضوع پوشش را در واقع بانوان تدوین کنند.
وی ادامه میدهد: وقتی احزاب در جامع ما موضوعیت ندارد، وقتی کرسیهای آزاداندیشی به درستی شکل نمیگیرد، وقتی زنان در نمازجمعه نمیتوانند سخنرانی داشته باشند و ... طبعا احساس میکند که حقوقش نادیده گرفته شده است. در صورتی که نگاه امام و رهبری به زنان، هرگز محدودیت کننده نیست.
همونی که گفت
کشف حجاب .....