تاریخ انتشار: ۰۹:۴۷ - ۱۱ بهمن ۱۴۰۲

تقی آزاد ارمکی: نیرو‌هایی که جمهوری اسلامی تربیت کرده، گلخانه‌ای هستند

یک جامعه شناس گفت: متاسفانه جمهوری اسلامی توانایی نداشته است که برای خودش به صورت حداکثری نیرو تولید کند و اگر هم نیرویی داشته نیرو‌های گلخانه‌ای بوده‌اند.

تقی آزاد ارمکی

رویداد۲۴ خبر آنلاین نوشت: تقی آزاد ارمکی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه تهران می‌گوید: جامعه تلاش‌های بسیار زیادی برای اصلاح نظام سیاسی و اجتماعی کرد، مردم با گرایشات چپ، راست، اصول‌گرایانه و اصلاح‌طلبانه مشارکت حداکثر داشتند و این‌طور نبود که مردم فقط دوم خرداد حداکثری آمده باشند، بلکه در تمام دوره‌های بعد هم مشارکت حداکثر داشتند. دیگر این مردمِ بیچاره چه‌قدر باید به صدای اصول‌گرا‌ها و اصلاح‌طلب‌ها گوش بدهند؟

بنا بر این گزارش بخش‌هایی از گفت و گوی تقی آزاد ارمکی را در ادامه می‌خوانید:

*نسل زد نیروی مهم ساماندهی همین قصه هستند، چون بچه‌های نسل‌های قبل‌تر که دیگر در دانشگاه نیستند و مدیران، کارمندان و کشاورزان کشور شده‌اند و هنوز علقه و حساسیت‌هایی نسبت به این نظام سیاسی دارند، اما این نیرو به دلیل این‌که در فضای جمهوری اسلامی تولید نشده‌اند (جمهوری اسلامی متاسفانه توانایی نداشته است که برای خودش به صورت حداکثری نیرو تولید کند و اگر هم نیرویی داشته نیرو‌های گلخانه‌ای بوده‌اند که جمعی را به گوشه‌ای بردند و آن‌ها را تربیت کردند و همین نیرو‌های گلخانه‌ای امروز در حال چرخاندن حکومت هستند. اینان اصلا درکی از جامعه ندارند و تا به مردم متصل می‌شوند دعوایشان می‌شود که بسیار عجیب است، این نیرو‌ها تا به جمعی برخورد می‌کنند دعوا و خشونت شکل می‌گیرد، منشا این خشونت نظام سیاسی است) و در متن اجتماعی غیرحکومتی و غیرسیاسی رشد کرده و دغدغه‌اش زیست اجتماعی و زندگی است.

*این نسل واقعا به دنبال زندگیست، این خیلی موضوع عجیبی است که مردم با وجود مشکلات اجتماعی و اقتصادی فراوان حرکت‌های رادیکال پیشه نمی‌کنند، این مردم باید هرروز در خیابان‌ها در حال تظاهرات باشند، اما این کار را نمی‌کنند، البته اگر دعوایی پیش بیاید این کار را هم انجام می‌دهند مثلا در ماجرای «مهسا امینی» هم آن‌ها آتش زدند و هم این‌ها، چون دعوا بود.

*پس بی تفاوتی نسبت به سیاست است، اما ساحت خودکنترلی جامعه درحال پیش رفتن است. اگر بخواهیم بررسی کنیم این اتفاق در نهایت به چه خواهد رسید؟ در پاسخ می‌گویم نظام سیاسی بالاخره در دوره‌ای از اولدرم بولدورم دست برخواهد داشت و زمانی می‌رسد که می‌بیند کسی جز خودش در مقابلش نیست و جامعه‌ای وجود ندارد و برای همیشه رفته است؛ مثلا تصور کنید اگر در خیابان اتفاقی می‌افتد و هیچ‌کس نیست و فقط خودِ حکومت و نظام سیاسی حضور دارد، قیل و قال بین خودشان اتفاق می‌افتد.


بیشتر بخوانید: آزاد ارمکی: ایرانیان زمانی که مرفه هستند انقلاب می‌کنند و زمانی که فقیر می‌شوند، اصلاحات


*زمانی که این اولدورم بولدورم تمام شود دوره فرسایشی و مضمحل شدن فراخواهد رسید و نیرو‌ها کم‌کم جدا می‌شوند و به جامعه می‌پیوندند. در حال حاضر هم این اتفاق افتاده است (از خانواده‌ای ۱۰۰ نفری پرس‌وجو کردم و مطلع شدم که فقط دونفرشان ایده‌های رادیکال حکومت را دنبال می‌کنند) و کم‌کم فروریختن ادامه پیدا می‌کند و در نهایت نظام سیاسی غیرقلدری به وجود خواهد آمد که جامعه خواستار آن بوده‌است و در خدمت نظام اجتماعی قرار خواهد گرفت. آن‌جا احتمالا دموکراسی شکل بگیرد؛ چون دولت دموکراسی، دولت در خدمت و خدمت‌گذارنیازمند است، دولتی که مشروط ظهور و افول می‌کند و این شرایط مشروط را جامعه در حوزه‌های مناسبات سیاسی، قدرت ومقاومت تعیین و حکم می‌کند.

*در دوره احمدی‌نژاد یک وزیر بهداشت و درمان خانم بود که در نهایت هم او را بیرون کردند، چون روی او فشار آمده بود. چهار نفر نماینده زن در مجلس می‌گذاریم که آن‌ها هم با حرف‌هایی که می‌زنند بیشتر شبه‌زن هستند تا زن و بیشتر حرف‌هایشان مردانه است، پس بخش سیاسی این‌طور است و زنان به جامعه رفته‌اند و در حال تمسخر کردن همه چیز هستند، نظام سیاسی – اجتماعی را تحت فشار قرار داده‌اند و بخش مهم تحولات شده‌اند. در جنبش مهسا زنان کنشگر بودند و مادران مدیریت می‌کردند.

*مردان در اختیار بودند. در ایران مردان در اختیار زنان هستند بر خلاف آن‌چه تصور می‌کنیم که مردان زنان را مدیریت می‌کنند. من دانشجوی دکترایی داشتم که پایان‌نامه‌اش درباره این موضوع بود که زنان تکنیک‌های متفاوتی در مدیریت مردان دارند که برای حرکت‌های اجتماعی یا عدم حرکت اجتماعی آنان به‌کار می‌گیرند و با دعوا و فغان نیست، اما، چون ما به آن‌ها توجه نمی‌کنیم فکر می‌کنیم آن جمع منفعل شده‌است و به یک باره اقدام می‌کند، اما این‌طور نیست او همیشه حضور دارد و دارای قدرت است و یا ما به آن‌ها اجازه کنش جمعی می‌دهیم یا نمی‌دهیم واگر ندهیم آن‌ها خودشان راهشان را پیدا می‌کنند.

*دموکراسی یعنی این‌ها می‌آیند سرکار، هرچند که آقای رئیسی تعدادی جوان بی‌سواد را وزیر و وکیل کرده است، اما قرار نبود که این‌ها بیایند، قرار بود نابغه‌ها بیایند. جوان کسی است که بتواند تحولات ایجاد کند. وقتی خود رهبری رئیس جمهور شدند چند ساله بودند؟ جامعه متعلق به جوانان است و من اصلا این تحلیل را قبول ندارم من تنها جامعه‌شناس ایرانی هستم که درباب تحولات نسلی کار کرده‌ام و قبول ندارم که گسست است بلکه دگرگونی نسلی داریم و او مختصات اجتماعی است بلکه ما و این آقایان هستیم که باید به موزه برویم، طلبه‌های امروز هم با طلبه‌های دوران اوایل انقلاب هم‌شکل نیستند و نمی‌توانیم بگوییم که مفتضح شده‌اند بلکه براساس مقتضات جامعه هستند.

*همین نسل Z در جریان جنبش مهسا و بعد از آن درگیر اقدام مسلحانه نشد، اما ما پیش از انقلاب وارد این فاز شدیم. از یکی از آن‌ها پرسیدم حتی بحث‌هایی در این باره بین شما نیست؟ گفت نه اصلا. فکر می‌کنید چرا؟ چون آن‌ها هنوز به روش‌های دموکراتیک امید دارند.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: تقی آزاد ارمکی
نظرات شما