گزارش رویداد۲۴ درباره حواشی پایانناپذیر یک سریال پرهزینه
معمای شاه یا معمای گاف
سریال معمای شاه قرار بود جای خالی سریالهای الف ویژه تلویزیون که مدتها بود جایشان در باکس پخش این رسانه خالی بود را پر کند. اما معمای شاه از همان ابتدا سریالی جنجالی شد.
رویداد۲۴- سریال معمای شاه قرار بود جای خالی سریالهای الف ویژه تلویزیون که مدتها بود جایشان در باکس پخش این رسانه خالی بود را پر کند. اما معمای شاه از همان ابتدا سریالی جنجالی شد.
سریالی که قرار بود در هشتاد قسمت شصت دقیقهای و با 160 بازیگر اصلی و 254 بازیگر فرعی در هفتصد لوکیشن تولید شود. سریالی با هزینه بالا که رقمهای متفاوتی برای تولید آن اعلام شد. این سریال را میتوان به نوعی تلاش صدا و سیما برای آشتی مخاطب با این رسانه دانست.
سریالی که قرار بود خاطره خوش آثار تاریخی خوشساختی مثل مدار صفر درجه، شب دهم و مختارنامه را زنده کند. اما با آغاز پخش سریال و پخش چند قسمت از آن موجی از مخالفتها با سریال شکل گرفت. مخالفتهایی که بیشتر ناظر بر تحریف تاریخی سریال و گافهای عجیب غریب سریال بود.
دامنه این بحرانها تا آنجایی پیش رفت که حتی بسیاری از بازیگران این سریال از حضور در این سریال اظهار پشیمانی کردند و حتی مرحوم جعفر والی این پشیمانی را رسانهای کرده و انتقادات تندی را متوجه سازندگان این سریال کرد.
انتقادات وارد شده به این سریال متعلق به طیف خاصی نبود. از تمامی گرایشات فکری و سیاسی انتقادات تندی را به این سریال وارد کردند. شهاب مرادی یکی از روحانیون اصولگرا بود که یکی از اولین انتقادات را به این سریال وارد دانست. او از اینکه سازندگان این سریال شاه را ضعیف و با گرایشات انحرافی در مسائل شخصی معرفی کرده بودند به شدت انتقاد کرده و اظهار داشت اتفاقاً شاه فرد قدرتمندی بوده است و ارزش پیروزی انقلاب اسلامی در این بود که توانسته فرد قدرتمندی را سرنگون کند.
نفر بعدی که انتقادات تندی را علیه این سریال ابراز داشت سید محمود کاشانی فرزند آیتالله کاشانی از رهبران اصلی جنبش ملی کردن صنعت نفت بود که اعتقاد داشت سازندگان سریال قصد دارند بر ایستادگی آیتالله کاشانی در برابر بیگانگان سرپوش بگذارند.
وی همچنین در نوشتهای که در رسانهها منتشر کرد انتقاد شدیداللحنی را علیه روسای سازمان صدا و سیما ابراز داشت. چه آنکه مسئولان میزگردی که بعد از پخش هر قسمت این سریال برگزار میشود از قرائت نامه او که به عنوان جوابیه ارسال کرده بود خودداری کردند.
این سریال حتی صدای کارگردان کم حاشیه سینمای ایران خسرو سینایی را هم درآورد. او اعتقاد داشت تصویری که از لهستانیهای آن دوران حاضر در ایران نمایش داده شده تصویر صحیحی نیست. چه آنکه این سریال لهستانیها را مردمی در حال خودفروشی و بردهگی نشان داده بود.
صادق زیبا کلام استاد اصلاحطلب علوم سیاسی دانشگاه تهران معتقد است صدا و سیما قصد دارد تصویر یکسویهای از تاریخ را به مخاطبان عرضه کند بنابراین چنین اثری به یک اثر جهت دار سیاسی تبدیل خواهد شد که تاریخ را بدون حب و بغض روایت نمیکند.
جدای از این انتقادات تاریخی سریال معمای شاه گافهای عجیبی هم داشت که نمیشد از کنار آنها به راحتی گذشت. یکی از اولین گافهای این سریال مربوط به شعری است که در قسمتهای ابتدایی این سریال توسط دکتر وزیری با بازی سعید نیکپور نگاشته میشود.
سعید نیکپور شعر یا علی گفتیم و عشق آغاز شد را در سال 1318 و زمان ولیعهدی محمدرضا پهلوی مینویسد. در حالی که این شعر سروده شاعر معاصر دکتر محمود اکرامی است. گاف بزرگ بعدی سریال معمای شاه، تصویری است که از استاد روحالله خالقی نمایش میدهد.
سازندگان سریال استاد خالقی را در سال 1320 در هیبت پیرمردی شصت و چند ساله نشان میدهند. در حالی که استاد روحالله خالقی در آن زمان بیش از سی و پنج سال نداشته است و هیئت ظاهری ایشان هم هیچ همخوانی با بازیگر انتخاب شده ندارد. گاف عجیب دیگری که سازندگان سریال مرتکب آن شدند، تصاویری بود که قصد داشتند از معتادان زمان رضاشاه در سال 1319 نشان دهند.
اما سازندگان این سریال به جای تصاویر معتادان آن زمان، تصاویری از معتادین امروز ایران در خیابان مولوی را نمایش دادند. تا به امروز تنها کسی که تا حدودی از سریال دفاع کرده است خسرو معتضد است که یکی از مشاورین تاریخی این سریال بوده. این در حالی است که حتی خسرو معتضد هم سعی دارد نقش خود را در این سریال کمرنگ جلوه دهد و آن را به اظهارنظرهای سلبی محدود نماید.
از طرف دیگر عدم نمایش چهرههای نزدیک به حضرت امام در مبارزات انتقادات دیگری را متوجه عوامل این سریال کرده است. سازندگان این سریال در اقدامی عجیب تمامی مخالفان را که از طیفهای متنوع عقیدتی و سیاسی هستند متهم به سلطنتطلبی و دفاع از دودمان پهلوی میکنند.
خیانت و فساد دودمان پهلوی بر هیچکس پوشیده نیست. اما میزان تحریفها و گافهای این سریال به حدی بالا و بدیهی است که منتقدین را وادار به اظهار نظر میکند. وقتی حجم این تحریفها به حدی است که صدای اصولگرایانی چون شهاب مرادی را هم در میآورد نمیتوان اعتراضات را به دشمنی با عوامل سریال محدود کرد.
مسئله اصلی در ساخت چنین سریالهایی نگاه تک بعدی و ایدئولوژیک سازندگان کار است که به سریالشان نه به عنوان یک اثر هنری، که به عنوان سفارشی که باید تحویل سفارش دهنده شود نگاه میکنند.
این نگاه تک ساحتی باعث میشود که سریالی با این حجم هزینه و زمانی که صرف ساختش شده مخاطبان اندکی داشته باشد. چه آنکه مدت زیادی از زمانه روایت این سریال نمیگذرد و بسیاری از عوامل دخیل در پیروزی انقلاب اسلامی همچنان زنده و در قید حیات هستند. ضعف آشکار معمای شاه را میتوان نتیجه دو عامل دانست. اولین عامل عدم سلیقه سفارشدهندگان(صدا و سیما)است، که چنین سریال پر خرج و مهمی را به کارگردان ضعیفی که کارهای تاریخی سابقش هم ضعفهای بسیاری داشته سفارش دادهاند و دومین عامل هم به نگاه تک بعدی سازندگان این سریال برمیگردد که بدون هیچ تاثیر خلاقانه هنری صرفاً به تهیه سفارش بر مبنای نگاه سفارش دهنده پرداختهاند.
معمای شاه بدل به حسرت بزرگی شده است که چرا سریالی با این میزان هزینه و وقتی که صرف آن شده، چنین کیفیت نازلی دارد. مخاطبان هم با دیدن چنین سریالی بیشتر حسرت آثار درخشانی را میخورند که سابق بر این از صدا و سیما تماشا میکردند.
آثار تاریخی که یک دهم هزینههای این سریال را نداشت، اما از همه جهات برتر از این سریال ضعیف بود. معمای شاه باید شاهد مثالی برای مدیران ارشد سازمان صدا و سیما باشد تا رویکردشان را نسبت به ساخت آثار تاریخی تغییر دهند تا شاید مخاطبان با این گونه پرطرفدار سریالسازی مجدداً ارتباط برقرار کنند.
مدیران باید متوجه باشند که ساخت آثاری چنین پرخرج و سنگین از متخصصان این ژانر همچون میرباقری و فتحی برمیآید و اگر کار به عواملی ناوارد واگذار شود، حاصل کار چیزی شبیه معمای شاه خواهد شد.