تاریخ انتشار: ۱۱:۴۳ - ۰۱ بهمن ۱۴۰۳
رویداد24 از آخرین تحولات در دولت آلمان گزارش می‌دهد:

آلمان و سقوط دولت ائتلافی؛ نازی‌ها قدرت می‌گیرند؟

دولت ائتلافی آلمان بعد از بیشتر از سه سال از شکل‌گیری آن در سال ۲۰۲۰ بالاخره پس از کشمکش‌های بسیار سقوط کرد. اولاف شولتز از حزب سوسیال دموکرات که شاید در ۵۰ سال گذشته یکی از ضعیف‌ترین دولت‌های آلمان را تشکیل داده بود دقیقاُ در روز اعلام پیروزی دونالد ترامپ، وزیر دارایی آلمان، کریستیان لیندنر، از حزب لیبرال آزاد را برکنار کرد، امری که نه تنها به برهم‌خوردن ائتلاف سال ۲۰۲۰ بلکه با توجه به رأی عدم اعتماد مجلس آلمان به ادامه کار دولت، به انحلال مجلس و انتخابات زودتر از موعد در فوریه ۲۰۲۵ انجامید؛ انتخاباتی که در حقیقت باید در ماه‌های سپتانبر و اکتبر ۲۰۲۵ انجام می‌شد. اما چه شد که دولتِ از اول متزلزل بزرگترین اقتصاد اروپا و سومین اقتصاد دنیا فروپاشید؟

رویداد ۲۴| دولت‌های ائتلافی سه حزبی اصولاً شانس بلند‌مدتی در ائتلاف‌ها نه در آلمان و نه در دیگر کشور‌های اروپایی ندارند. حال اگر این ائتلاف بین حزب‌هایی با خواستگاه‌های سیاسی و ایئولوژیک متمایز شکل بگیرد احتمال مستعجل بودن دولت‌ها هم بیشتر می‌شود. بعد از تشکیل دولت سوم کنراد آدناوئر در سال ۱۹۵۷ تا سال ۲۰۲۰ در هیچ دوره‌ای دولتی سه حزبی تشکیل نشده بود. اما سال ۲۰۲۰ هنگامی که مرکل از حضوری دوباره به عنوان کاندید صدراعظمی از حزب و اتحادیه دموکرات-مسیحی صرف‌نظر کرد سرنوشت انتخابات قابل پیش‌بینی بود.

خیلی قبل‌تر از آن احزاب چپ در درگیری‌های سیاست‌-هویتی، قافیه را به حزب اتحادیه سبز‌ها باخته بود و حزب راست افراطی (یا به بیانی بهتر نازی‌های جدید) در هر دوره‌ی انتحاباتی از سال ۲۰۱۳ میزان آرای خود را افزایش می‌داد.

مرکل به خوبی می‌دانست که دیگر «مادر-مرکل» گذشته آلمان نیست و شاید به‌همین دلیل از قدرت کناره‌گیری کرد. ائتلاف‌های مختلف بین حزب مرکل در دوره ۱۶ ساله‌ی زمامداری او با احزاب لیبرال دموکرات، سوسیال‌دموکرات و سبز‌ها مسئله سیاست‌ورزی و تغییر سیاست کلی در یک فضای دموکراتیک را برهم زد.

با وجود تغییر دولت‌ها تفاوت چندانی در عملکرد آنها اتفاق نمی‌افتاد و این وضعیت رأی‌دهندگان را از حزب‌های مردمی و قدیمی دلزده و به حزب‌های جدید سوق می‌داد و همین امر باعث شکسته‌شدن آرا و پیچیدگی روند تشکیل دولت می‌شد.

عملکرد ریاکارانه‌ی حزب سبز هم از زمان ورودشان به دولت‌ها در سال‌های پایانی قرن ۲۰ به بی‌اعتمادی جامعه‌ی آلمانی منجر شده بود و درنظرگرفتن این حزب به‌عنوان یک بدیل برای احزاب مردمی تثبیت‌شده را برای رای‌دهندگان بی‌معنی می‌کرد.

نکته، اما این بود که مرکل رای لازم برای تشکیل دولت تنها از طریق ائتلاف با یک حزب را در اختیار داشت و می‌توانست از دردسر‌های دولت‌های ائتلافی چندحزبی پرهیز کند. در این شرایط بود که حزب سوسیال دموکرات به‌عنوان دارنده‌ی بیشترین سهمیه از آرا مردمی فدرال، به‌دلیل شکنندگی آن و عدم امکان تشکیل دولت در ائتلافی دو حزبی، مجبور به تن‌دادن به زیاده‌خواهی‌های حزب لیبرال آزاد شد در حالی که با حزب اتحادیه سبز‌ها اختلاف چندانی نداشت.

شرایط ائتلاف سه حزبی، اما زمانی عجیب‌تر شد که وزارت دارایی دولتی به رهبری سوسیال‌دموکرات‌ها به حزب لیبرال آزاد با گرایش‌های افراطی در پی‌گیری سیاست‌های بازار آزاد داده شد، پاشنه‌ی آشیلی که نهایتاً به سقوط دولت انجامید.

در حالی که سیاست مدنظر صدر اعظم استوار بر الگو‌های اجتماع‌گرایانه‌تری نظیر کم کردن قیمت انرژی، حمایت از خودروسازان و مشوق‌های مالیاتی بود، وزیر لیبرال او راه‌حل بحران اقتصادی را در کوچک کردن دولت، یک سیاست محیط زیستی واقع‌گرایانه، کنترل مهاجرت و ایجاد فضای کار رقابتی مبتنی بر بازار هر چه آزادتر به جای اقدامات تشویقی مدنظر صدراعظم سوسیال دموکرات می‌دید.

چنین اختلاف نظری ریشه در یک افتراق جزئی نداشت بلکه انعکاس‌دهنده‌ی عمق شکاف بین دو فلسفه سیاسی و مبانی آنها بود. شالوده‌هایی که هر گونه توافقی بر سر آنها برای هر دو حزب بسیار گران تمام می‌شد. اما شرایط ماه‌های پایانی سال ۲۰۲۴ چه تفاوتی با سال ۲۰۲۰ می‌کرد؟ چه چیزی معادلاتی که منجر به ائتلاف سه حزب شده بود را تا حدی برهم زد که وضعیت اقتصادی و اجتماعی آلمان را به مرز بحران برساند و سقوط دولت را به بار بیاورد؟ در سری یادداشت‌های آتی سعی خواهیم کرد به پیش‌زمینه‌های این وضعیت در جامعه و سیاست آلمان که در ضمن می‌تواند استعاره‌ای از وضعیت اروپا هم باشد بپردازیم.        

 

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما