تاریخ انتشار: ۰۲:۴۵ - ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
رویداد ۲۴ گزارش می‌دهد:

چهارشنبه سوری؛ جشنی که هیچ دولتی آن را گردن نمی‌گیرد

چهارشنبه سوری و حواشی آن، از مرگ صد‌ها انسان تا نابودی صدها میلیاردتومان سرمایه در بالغ بر ۴ دهه گذشته زیر سایه سیاست سکوت و انکار حاکمیت، از سنتی اجتماعی به کارناوال خشونت تبدیل شده است. سنتی که از ابتدای انقلاب ایدئولوژی حاکم دل خوشی از برگزاری آن نداشت و هرچند اگر هم خواست نتوانست آن را از میان ببرد و به وادی فراموشی بسپارد اما در عوض تصمیم گرفت این یک شب را تا جایی که بتواند نادیده بگیرد.

چهارشنبه سوری؛ جشنی که هیچ دولتی آن را گردن نمی‌گیرد

رویداد ۲۴| روح انگیز درّی: آخرین چهارشنبه شب سال ۱۴۰۳ با با ۲۱ کشته و ۶۴۱۹ مصدوم که شامل حدود ۱۰۰۰ مصدوم چشمی بود پایان یافت. گویی مردم این کشور جان و سلامتی به آخرین چهارشنبه سال بدهکار هستند و هر سال باید این بدهی تلخ را در هفته آخر پرداخت کنند. عامل ایجاد این بدهی، اما نه مردم و آتش که سیاست گذاری و سیاست گذاران هستند

اتاق‌های فکر فرهنگی احتمالا زیر سایه رویکرد‌های ایدولوژیک ابتدای انقلاب تصمیم به سکوت در قبال برخی موضوعات گرفتند، موضوعاتی که برخواسته از سنن اجتماعی است و به باورهایی گره خورده که نه می‌شود آن‌ها را کاملا نادیده گرفت و انکار کرد و نه در هیچ دوره و دولتی کسی خواسته یا توانسته با پذیرش این موضوعات برای آن‌ها چهارچوب و حد و مرز مشخص کند. نتیجه، اما در نهایت مطلوب هیچکس نیست.

مراسمی که می‌توانست تبدیل به یک جشن ملی و کارناوال با شکوه شود اینک چیزی است میان یک جنگ تمامن عیار شهری توامان با رقص و پایکوبی. اما چرا چنین شد و چگونه چهارشنبه سوری در نهایت به مراسمی بدل شد که گویی روی دست جمهوری اسلامی مانده و سال‌ها تحقیر و تهدید و نادیده انگاشتنش هیچ تاثیری بر گسترده شدن دامن آن نداشته؟ 

۱-انکار به جای مواجهه با واقعیت جامعه و جامعه واقعی: در بالغ بر ۴ دهه از عمر جمهوری اسلامی، هیچ دولت اعم از اصولگرا و اصلاح طلب و هیچ دولتمردی اعم از چپ و راست هرگز نخواست در قبال موضوع چهارشنبه سوری رویکردی مدیریتی در نظر داشته باشد. دولت‌ها عوض شدند و سیاست مداران آمدند و رفتند و هر سال چهارشنبه سوری که در گفتمان رسمی «چهارشنبه آخر سال» خطاب می‌شود( حتی اسمش را هم نمی‌آورند) همزمان با پررنگ شدن تلفات مالی و جانی‌اش هم بیشتر شد. 

۲-خالی کردن شانه از بار مسئولیت با شعار فرهنگ سازی: مساله چهارشنبه سوری در زمره موضوعات اجتماعی قرار گرفته که حاکمیت سعی می‌کند با تکیه بر کلید واژه «لزوم فرهنگ سازی» از زیر بار مسئولیت اجتماعی در قبال آن شانه خالی کند حال آن که مجموعه لغات فرهنگ سازی در کنار چهارشنبه سوری مجموعه متناقض و نوعی آدرس غلط دادن است. علاوه بر این سوال اصلی مبنی بر این که علی رغم شعار فرهنگ سازی در بیش از چهاردهه گذشته چه فرهنگ سازی در اینباره انجام شده است نیز در جای خود باقی است.

آبان سال ۱۴۰۲ شورای عالی انقلاب فرهنگی برای «شب چهارشنبه‌سوری» تصمیم بحث‌برانگیزی گرفت، این شورا تصویب کرد «روز تکریم همسایه» به‌جای «شب چهارشنبه‌سوری» انتخاب و در تقویم وارد شود. مصوبه‌ای که واکنش خیلی‌ها را به‌دنبال داشت.

در اطلاعیه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره تغییر نام «شب چهارشنبه‌سوری» آمده که «سه‌شنبه آخر سال نیز برای نخستین بار به تقویم رسمی کشور اضافه شد چرا که این روز همواره به صورت غیررسمی و بر مبنای آداب و رسوم ایرانی مورد توجه بود، اما با نظر کارشناسان و صاحب‌نظران کارگروه‌های تخصصی در شورای فرهنگ عمومی برای توجه به هویت ایرانی برای نخستین بار این روز با نام «روز تکریم همسایگان» به تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران اضافه شده است که این نامگذاری مقوم فرهنگ‌های ایرانی اسلامی است.

حتی این اقدام شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز نشان از تداوم سیاست انکار برای رو به رو شدن با واقعیت جامعه است. رویدادی که در آن هر سال هزار نفر مصدوم و کشته می‌شوند را با نام گذاری تکریم همسایه نسخه پیچی کردید؟!

۳-یک بام و دو هوا در سیاست گذاری در قبال رخداد‌ها و موضوعات اجتماعی: علی لاریجانی در کلیپ تبلغیاتی خود در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بحث مهمی را با بازخوانی مساله ویدئو و ماهواره مطرح کرد: «مرز دخالت حکومت در زندگی مردم تا کجاست؟». فارغ از این که شخص لاریجانی خود در ۱۲ سال ریاست بر مجلس و پیش از آن سال‌های ریاست بر صداوسیما چه قدمی در تعیین حد و مرز داخالت حکومت در زندگی مردم برداشته است، موضوع چهارشنبه سوری و سکون ۴۰ ساله در قبال رشد تلفات آن در شرایطی که مرز مورد اشاره علی لاریجانی هر روز کمرنگ‌تر می‌شود پارادوکسی تلخ را تداعی می‌کند.

واقعیت امر این است که در تمامی سال‌های گذشته در موضوعاتی ریزتر از مساله چهارشنبه دخالت‌هایی از جانب نهاد‌های قانون گذاری و قضایی صورت گرفته و این که مساله چهارشنبه سوری با این تلفات انسانی به لیست مسکوت انتقال داده شده امری غیرقابل قبول است. متاسفانه بسیاری از اتاق‌های فکر حاکمیت با باوری در مواجهه با این رخداد‌ها تصمیم گیری می‌کنند که شهروندان خود نباید به سمت رفتار‌های پرخطر بروند و وقتی سطح مراسم چهارشنبه سوری از سنتی باستانی به وضعیت مشابه انفجار برخی محلات و خیابان‌ها تغییر پیدا کرد پس مسئولیت تبعات آن با خود شهروندان است. این سیاست در موضوع مصرف الکل – علی رغم ممنوعیت قانونی و شرعی آن- نیز برقرار است و نتیجه آن نیز مرگ و از دست دادن بینایی صد‌ها شهروند در طول سال است.

۴- با مردم واقعی رو به رو شوید: چه خوشمان بیاید یا نه چهارشنبه سوری به اندازه مراسم مذهبی همچون شب قدر و ایام عزدارای محرم در برگزاری در طی سال‌های بعد از انقلاب هم روال ثابتی داشته و هم هر سال پررنگ تر از پیش از سوی بدنه جامعه برگزارشده است. شاید زمان آن فرارسیده تا سیاست گذاران و مسئولان حداقل در حوزه شهری با واقعیت رو به رو شوند. با مردم واقعی رو به روشوند و قبول کنند و که چهارشنبه سوری درفرهنگ معاصر مردم ایران یک کارناوال اجتماعی است که چه حاکمیت برای برگزاری آن مکان و امنیت تعبیه کند و چه نکند، برگزار می‌شود. آمار تلفات جانی و مالی به بار آمده خود گواه این واقعیت است که تهدید و هشدار هر ساله نیروی انتظامی و صداوسیما عملا دستاوردی نداشته و شاید وقت آن رسیده که بخش‌هایی از حاکمیت اعم از دولت  شهرداری‌ها برای مدیریت برگزاری مراسم در نقطه‌ای خاص از محلات و شهرها برنامه ریزی کنند. این حرکت و برنامه ریزی هر پیامدی داشته باشد از آنچه هرساله رخ می‌دهد قطعا فاجعه بارتر نخواهد بود. 

برچسب ها: چهارشنبه سوری
نظرات شما