اسحاق جهانگیری: نوروز از جنس اعتدال و امید است / تلخیها و سختیها در برابر یکایک ما کم نیست
به گزارش خبرآنلاین، جهانگیری گفت: جانمايه فرهنگي و اجتماعي نوروز حرمت نهادن به انسان و طبيعت و گسترش و تعميق آموزهها و باورهاي اخلاقي است. مباني و مفاهيم نهفته در اين آئين آنقدر فراوان است كه دين مبين اسلام هم بر آن صحّه ميگذارد و تندباد حوادث ناگواري چون حملة مغول هم آن را به فراموشي نميسپارد.
اظهارات اسحاق جهانگیری به نقل از خبرگزاری ها در زیر می خوانید؛
*درباره نوروز از دوردست تاریخ تاکنون سخن فراوان گفتهاند. در همین حوزة تمدنّی و فرهنگی که ما به آن تعلق داریم، "نوروز" نام آشناترین واژههاست. نوروز فصل مشترک افسانه و تاریخ، طبیعت و فرهنگ، دانش و هنر، مذهب و ملّیت، جامعه و انسان و سنّت و تجدّد است. در نوروز و به نام نوروز و بر مدار نوروز میتوان به آسانی و فراوانی از آشناییها و خویشاوندیها و از همبستگیها و همکاریها سخن گفت. نوروز حلقة وصل فرهنگی و پل استوار ورود ما به دنیاهای گوناگون قدیم و جدید ماست. نوروز میراث ما در مقیاسهای ملّی، منطقهای و جهانی است، میتوانیم از این میراث ماندگار تاریخی که برای امروز، "سرمایهای فرهنگی" به حساب میآید، بهرههای ملموس برد. همه آنان که حس تعلق به این میراث کهن ایرانی دارند امروز هم میتوانند و باید نوروز را فراتر از یک رسم و آئین تاریخی، فرهنگی این زمانی و این جهانی بدانند. فرهنگی که اساس آن بازآفرینی دوستی، همزیستی و همکاری است، فرهنگی که انسان امروز را به جامعه و جهان و به تاریخ و طبیعت نزدیکتر میکند.
* جانمایه فرهنگی و اجتماعی نوروز حرمت نهادن به انسان و طبیعت و گسترش و تعمیق آموزهها و باورهای اخلاقی است. مبانی و مفاهیم نهفته در این آئین آنقدر فراوان است که دین مبین اسلام هم بر آن صحّه میگذارد و تندباد حوادث ناگواری چون حملة مغول هم آن را به فراموشی نمیسپارد. به راستی، چه چیز برای دنیای امروز زیباتر و کارامدتر و خیرخواهانهتر از این باور نیاکانمان که نوروز روز تقسیم خوشبختی برای تمامی مردمان جهان است و از همین رو این روز را «روز امید» هم نامیدهاند. این رسم پسندیده را که در گونه های متنوعش در خردهفرهنگ های ایرانی و غیرایرانی رنگ و بویی ویژه دارد و مشحون از زیبایی و لطافت و محّبت انسان با انسان و انسان با جهان پیرامون و صفا و صمیمیت است با هر شیوه و زبانی که میدانیم و میتوانیم زنده نگاه داریم.
*در زمانه ما که اقلیمهای فرهنگی در معرض خطر نابودی هستند نوروز و فرهنگ منبعث از نوروز اهمیتی دو چندان یافته است و نقش متحد کننده بیشتری پیدا کرده است. "حوزه نوروز" خود یک اقلیم فرهنگی است که مولفههای فرهنگی فراوانی این حوزه را به هم پیوند میزند و نوروز توانسته است در نقش "عنصر هویت بخش"به این قلمرو هویت مشترکی ببخشد. اینکه ما در این مکان گرد هم آمدهایم به برکت نوروز است که به همه ما حس پیوستگی و همراهی و همدلی بخشیده است.
*نوروز هدیه مشترک ما و شما به فرهنگ جهانی است و بیانگر نقش سازنده و فعال همه ما در معماری فرهنگ جهانی است. اینکه همزمان با کشورهای منطقه نوروز، سفره نوروزی در سازمان ملل متحد هم گسترده میشود، نشان دهنده این است که جامعه جهانی هم شریک و همراه ما در بزرگداشت این آیین است.
*گذار ایام و تحولات فرهنگی و رخدادهایی که در پهنه وسیع نوروز اتفاق افتاده، نه تنها از اهمیت نوروز نکاسته بلکه بر عمق و غنای آن افزوده است. اسلام همه ساحتهای حیات فرهنگی ما را دگرگون کرد اما سنت نوروز را پذیرفت و در بسیاری موارد به آن هویت دینی هم بخشید. اینکه در بعضی متون دینی ما روز آغاز خلقت، روز قرار گرفتن کشتی حضرت نوح بر خشکی، روز فرو ریختن بتها در خانه کعبه، روز آغاز خلافت مولا علی(ع) و... را نوروز دانستهاند - بی اینکه بخواهیم به درستی یا نادرستی این نگاه وارد شویم - همه و همه نشان دهنده این است که نوروز توان همراه شدن با همه مولفههای فرهنگی مثبت را دارد و عنصر پایدار فرهنگی است.
*جهان هستی بدون نوروز، گویی چیزی کم دارد. ذهن خلاق و زیبایی آفرین مردم این منطقه با خلق آیین نوروز با هستی و جهان خلقت همسازی و همراهی خود را نشان داده است. نوروز تنها یک سنت و آیین نیست نشان تلاش هوشمندانه و خلاق نیکان ما در همراهی با طبیعت است؛ طبیعتی که متاسفانه امروز در معرض دستبرد نابکارانه بشر قرار گرفته است و آثار این دستبرد، امروز در زندگی ما آشکار شده است. پاسداشت نوروز احترام به طبیعت و همراهی و همسازی با آن است.
*نوروز از جنس اعتدال و امید است که به واقع مرزها و دیوارهای فروبستگی را در مینوردد انسانها را به هم پیوند میدهد؛ پیوندی حقیقی بر پایة ارزشهای والای انسانی. نوروز به ما یاد میدهد که معتدل و میانهرو باشیم. نوروز به ما نوید مىدهد که سیطره و سطوت سرما و تیرگى مىشکند و بهار فرا میرسد. نوروز یادآور پایان خمودى و رخوت و آغاز بیدارى است. نوروز مظهر امید و زندگى و بیدارى است. در یک کلام، نوروز جمع خوبى هاست.
* از مهمترین دستاوردهای امروزی ما با محوریت نوروز همگرایی است. ما به عنوان یک مجموعه میتوانیم و باید برای تشکیل یک "کل" متعهد شویم، این اتحاد میتواند در جهت رسیدن به هدفی سازماندهی شود و همگرایی را در معانی مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به منصه ظهور برساند و بر همین مبنا حل مسائل از طریق تشریک مساعی جهت غلبه بر منازعات و اختلافات در دستور کار قرار میگیرد.
* قرابت جغرافیایی، قرابت تاریخی، قرابت دینی، قرابت فرهنگی و هنری، زبان و ادبیات مشترک، نمادها و مفاخر مشترک و در کنار همة اینها سرنوشت مشترک، تهدیدها و فرصتهای مشترک ایجاب میکند که ما با همگرایی هر چه بیشتر به زمینههای مناسب و افقهای امیدبخش در هماهنگیها و همکاریهای منطقهای و ملی بیشتر روی آوریم. آیندة مشترک را با دیپلماسی فعال و مشارکت فعال همة ذینفعان در هر حوزه و عرصهای میسازند؛ نوروز میتواند مبنا و مدار این دیپلماسی فعال باشد. نوروز میتواند و باید هر روز در برابر ما جلوه کند. اگر چه تلخیها و سختیها در برابر یکایک ما کم نیست، اما شیرینی و زیبایی نوروز میتواند به عنوان یک منبع زاینده و خلاق فرهنگی، سیاست، اقتصاد و اجتماع ما را به زیبایی سامان دهد. پس در این آغاز سال از خدای بزرگ بخواهیم که حال و احوال ما را نوروزی کند و "به نوروز بگوئیم که هر روز بیاید".
*جشن جهانی نوروز باید فراتر از مرزهای جغرافیایی مورد توجه قرار گیرد و امیدوارم این گردهمایی که برای ارج نهادن به مدنیتی سه هزار ساله است باعث شود تا گام هایی برای زدودن غبار قهر و کینه از جهان برداریم.
گفتنی است معاون اول رییس جمهور پس از شرکت در این مراسم از مجموعه فرهنگی و تاریخی کاخ گلستان نیز بازدید کرد.