تاریخ انتشار: ۰۹:۱۶ - ۲۸ فروردين ۱۳۹۶

وانت‌هایی که سرویس مدارس کودکان محروند/ گزارشی از آمار بالا تصادفات سرویس مدارس در مناطق محروم

روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: «دورترین خانه‌ دنیا به مدرسه را دارند. چهار دانش‌آموز در صندوق‌عقب، 6 نفر در صندلی پشت، سه نفر جلو و راننده؛ می‌شود 14 نفر در یک ماشین.
رویداد۲۴-روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: «دورترین خانه‌ دنیا به مدرسه را دارند. چهار دانش‌آموز در صندوق‌عقب، 6 نفر در صندلی پشت، سه نفر جلو و راننده؛ می‌شود 14 نفر در یک ماشین.

 ماشيني که سرويس مدرسه است و حداقل هفت کيلومتر در راه هستند.» چند سالي است که در روستاهاي مناطق محروم سيستان‌وبلوچستان معلمي مي‌کند. اولين‌بار که نامش تيتر رسانه‌ها شد، وقتي بود که با حقوق ناچيز معلمي براي دانش‌آموزان محرومي که به‌سختي به مدرسه مي‌آمدند، صبحانه آماده مي‌کرد. دانش‌آموزاني که در بهترين حالت بايد ماشين‌هاي شخصي کرايه کنند و مسيرهاي طولاني را از خانه به مدرسه بروند. «آموزش‌و‌پرورش دو، سه ميني‌بوس در اختيار مدرسه‌ها گذاشته اما اين تعداد جوابگوي منطقه نيست. ماشين‌هاي شخصي هم هستند اما خيلي از خانواده‌ها توانايي پرداخت هزينه‌ها را ندارند. مشکل از آموزش‌وپرورش هم نيست؛ وقتي بودجه نداشته باشند نمي‌شود کاري کرد.»

از دانش‌آموزاني مي‌گويد که هر روز 10 تا 15 کيلومتر را پياده به مدرسه مي‌روند و برمي‌گردند. «جاده‌ها کم‌عرض است و پسرها از حاشيه جاده‌ها پياده به مدرسه مي‌روند. دخترها هم اکثرا به‌خاطر مسافت زياد و مشکلاتي که براي سرويس مدرسه دارند، ترک تحصيل کرده‌اند.» دختراني که قرباني مسير طولاني مدرسه شده‌اند و براي آرام‌کردن خودشان، ترک‌تحصيل را قسمت تلقي مي‌کنند. «زماني که دانش‌آموز بودم، خانه‌ دوستمان سر راه مدرسه بود. هر روز صبح از جلوي خانه آنها رد مي‌شديم و مي‌گفتيم خوش به حالت که خانه‌تان به مدرسه نزديک است؛ البته الان که مي‌بينم آن‌قدرها هم نزديک نبود ولي ما با پاهاي کوچکمان کلي راه مي‌آمديم تا به خانه آنها برسيم؛ پس از نظر ما خيلي نزديک بود و به همين ترتيب، هر کسي خانه‌اش نزديک‌تر به مدرسه بود، «خوش به حالت» بيشتري گيرش مي‌آمد.» از شاگردانش گفته و حالا رسيده به دوران دانش‌آموزي‌اش؛ دانش‌آموزاني که شايد هيچگاه راوي «خوش‌ به حالت» نباشند.


حوادث مربوط به سرويس‌هاي معلمان و دانش‌آموزان همواره در طول سال تحصيلي تکرار مي‌شود. سال گذشته نيز از ابتداي سال تحصيلي تاکنون در چند مورد شاهد حادثه براي سرويس حامل معلمان و دانش‌‌آموزان بوديم. علاوه‌براين، حوادث بسياري از دانش‌آموزان در مناطق دورافتاده به‌خاطر بعد مسافت و عدم دسترسي به مدرسه، ترک تحصيل مي‌کنند. مدت‌هاست دانش‌آموزان مناطق محروم به‌دليل فاصله زياد مدرسه با روستاي محل زندگي مجبورند اين مسير را با پاي پياده يا سرويس‌هاي ناامن و فاقد حداقل‌ استانداردهاي مطمئنه طي کنند. درواقع، در بودجه سالانه کشور، اعتباري براي تأمين سرويس دانش‌آموزان روستايي در نظر گرفته مي‌شود اما در اغلب سال‌ها، اين اعتبار به‌دليل کسري بودجه آموزش‌وپرورش تخصيص نمي‌يابد و دانش‌آموزان مجبورند مسافت طولاني مسير مدرسه را پياده طي کرده يا از خودروهاي ناامن براي رفتن به مدرسه استفاده کنند.


جانِ معلم و دانش‌آموزان، بازيچه سرويس‌هاي مدارس
اين حوادث فقط جان دانش‌آموزان را نمي‌گيرد و گريبان‌گير معلمان مناطق محروم و روستايي کشور نيز هست؛ معلماني که محل زندگي و مدرسه آنها کيلومترها از هم فاصله دارند و براي رفتن به مدرسه ناگزير به اجاره سرويس با هزينه شخصي خود هستند؛ بنابراين در اغلب موارد با همراهي يکديگر با يک راننده به توافق مي‌رسند، رانندگاني که گاه استانداردهاي لازم براي اين کار را نداشته و تصادفاتي منجر به مرگ يا مصدوميت معلمان را رقم مي‌زنند. در برخي موارد يک روستا 10 تا 20 خانوار دارد؛ بنابراين دانش‌آموزان بايد به مدرسه روستاي همجوار بروند که رسيدن به مدرسه گاه نياز به يک يا دو ساعت پياده‌روي دارد و به‌دليل نبود سرويس براي رفت‌وآمد، دانش‌آموزان مجبورند، مسير را پياده طي کنند که خطرات مختلفي ازجمله لغزندگي مسير يا حيوانات وحشي آنها را تهديد مي‌کند. گاه شاهد هستيم که در يک روستا تعداد اندکي از دانش‌آموزان موفق به ادامه تحصيل مي‌شوند و عمدتا زماني که خواندن يا نوشتن را آموختند اقدام به ترک تحصيل مي‌کنند. تير سال 94 بود که سيدابوالفضل رضوي، معاون توسعه روستايي و مناطق محروم اعلام کرده بود: «در حال برنامه‌ريزي براي رفع مشکل تردد و رفت‌وآمد دانش‌آموزان مناطق محروم به مدارس هستيم. تعداد محصلان به‌ويژه بعد از مقطع ابتدايي و در دوره دبيرستان در برخي روستاها اندک است و ناچارند به مناطق مجاور بروند. در تلاش هستيم مشکل سرويس رفت‌وآمد دانش‌آموزان را در اين مناطق حل کنيم.» با گذشت نزديک به دو سال از سخنان رضوي، هنوز هم دانش‌آموزان مناطق محروم با نيسان جابه‌جا مي‌شوند و جاده‌‌ها و خودروهاي ناايمن جان معلمان و دانش‌آموزان را تهديد مي‌کند.


دانش‌آموزان در مسير مدرسه جان مي‌دهند
تأمين‌نشدن سرويس براي حمل‌ونقل دانش‌آموزان روستايي منجر به ترک تحصيل آنها يا استفاده از خودروهاي نامناسب براي رفت‌وآمد به مدرسه و تهديد جان دانش‌‌آموزان مي‌شود و تا زماني که اعتبار لازم براي تأمين سرويس دانش‌آموزان روستايي فراهم نشود، ترک تحصيل و حوادثي از اين نوع همواره کودکان و نوجوانان مناطق محروم کشور را تهديد خواهد کرد. فروردين سال گذشته بود که خودروي وانت‌بار حامل 15 دانش‌آموز دختر بخش بنت شهرستان نيکشهر در جنوب سيستان‌وبلوچستان واژگون و دانش‌آموزان مصدوم و يکي از آنان بر اثر شدت جراحت وارده کشته شد. در ارديبهشت نيز 14 دانش‌آموز دلگاني بر اثر واژگوني وانت مجروح شدند. مهر سال گذشته نيز ميني‌بوس حامل معلمان در محور شازند اراک با يک تريلي برخورد کرده بود و بر اثر اين حادثه، سه معلم کشته و‌
10 نفر زخمي شده بودند. حادثه ديگري که در ماه مهر رخ داد، واژگوني وانت‌پيکاني در مرودشت بود که نقش سرويس مدرسه را ايفا مي‌کرد. در اين حادثه نيز هفت دانش‌آموز ١٢ تا ١٥ سال مصدوم شدند.

در آذر نيز يک سرويس مدرسه ديگر در مسير شهرستان باغملک در روستاي لاکم واژگون شد و 9 دانش‌آموز مصدوم و مجروح شدند. در ماه دي نيز يک خودروي سواري که حامل پنج دانش‌آموز بود در بزرگراه رودان- کهنوج دچار سانحه شد و در اين حادثه دو نفر از دانش‌آموزان کشته و سه نفر ديگر به‌شدت مجروح شدند. اين خودرو که به‌عنوان سرويس مدرسه مسئوليت دانش‌آموزان را بر عهده داشت در حال رفتن به مدرسه واقع در مرکز شهر از روستاي برنطين بودند. اين درحالي بود که مسئولان مدرسه گفته بودند هيچ درخواستي مبني‌بر تقاضاي سرويس مدرسه ازسوي خانواده آنها اعلام نشده و ما براي جابه‌جايي دانش‌آموزان مناطق روستايي به شهر، هفت ميني‌بوس به‌عنوان سرويس مدرسه داريم. در اسفند نيز بر اثر برخورد کاميون با دانش‌آموزان در محور روستايي لاشار شهرستان نيکشهر چهار دانش‌آموز جان باختند.

 


وانت به‌جاي سرويس مدرسه
بررسي حوادث رخ‌داده براي دانش‌‌آموزان حکايت از اين دارد که عمده اين موارد به‌دليل تصادفات رانندگي سرويس‌هاست و اين مسئله عمدتا در شهرهاي کوچک و مناطق روستايي مشاهده مي‌شود؛ همچنين اينکه بيشتر سرويس‌هاي مورد استفاده پرايد يا وانت هستند. آذر سال گذشته بود که يک نيسان با 18 دانش‌آموز دختر و پسر بشاگردي واژگون شد و هر 18 سرنشين آن مجروح شدند. در مناطق محروم، استفاده از سرويس نامناسب که معمولا وانت براي جابه‌جايي دانش‌آموزان مورداستفاده قرار مي‌گيرد، منجر به وقوع تصادفات و حوادث مي‌شود. طبق اعلام مسئولان آموزش‌وپرورش استان هرمزگان، 30 وانت‌بار جهت سرويس مدارس روستايي در اين شهرستان فعاليت مي‌کنند و دليل استفاده از وانت‌بار براي جابه‌جايي دانش‌آموزان اين است که جاده‌هاي روستايي شهرستان بشاگرد صعب‌العبور است و نمي‌توان از ميني‌بوس جهت جابه‌جايي دانش‌آموزان استفاده کرد و مجبور هستيم با وانت‌بار دانش‌آموزان را جابه‌جا کنيم. دانش هاشمي‌پور، مديرکل آموزش‌وپرورش هرمزگان عنوان کرده بود: «اگرچه استفاده از خودروهاي غير‌سواري براي سرويس دانش‌آموزان مورد تأييد آموزش‌وپرورش نيست اما با وجود تلاش‌هاي فراوان و دستاوردهاي چشمگير در توسعه زيرساخت‌ها، توسعه‌نيافتگي لازم در بخش راه‌هاي ارتباطي در برخي مناطق ازجمله شهرستان بشاگرد، چاره‌اي جز استفاده از خودروهايي که توانايي تردد در مناطق سخت گذر و خاکي را داشته باشند، باقي نمي‌گذارد.»


تجميع مدارس يا بازي با جان دانش‌آموزان؟
طرح تجميع مدارس، نخستين‌بار ازسوي وزير آموزش‌وپرورش دولت نهم مطرح شد؛ طرحي که مدعي بود با تجميع مدارسي که کمتر از 15 دانش‌آموز دارد، در يک مجتمع آموزشي مي‌توان کيفيت آموزش را در اين مناطق افزايش داد. باوجود مخالفت‌هاي فراوان، طرح تجميع مدارس در برخي از روستاها در ابتداي دولت نهم کليد خورد. طبق دستورالعمل ساماندهي نيروي انساني در سال تحصيلي87-86، براي مدارس روستايي يا کلاس‌هاي زير 15 نفر دانش‌آموز در صورتي که اجراي طرح روستاي مرکزي يا تشکيل مدرسه شبانه‌روزي با امکانات موجود ميسر نباشد يا مناطقي که با کمبود نيروي متخصص مواجه هستند با عنايت به بند «2» ماده «13» قانون مديريت خدمات کشوري از طريق خريد خدمات از بخش تعاوني، خصوصي، نهادها و مؤسسات عمومي غيردولتي اقدام شود. اگرچه در دستورالعمل ابلاغ‌شده آمده بود که «اجراي اين طرح نبايد مانع پوشش تحصيلي افراد واجب‌التعليم شود.» اما در واقعيت، بسياري از دانش‌آموزان واجب‌التعليم به‌دليل مشکلات فراواني که تحصيل در مناطق دور از زندگي برايشان داشت، ترک تحصيل کردند. يکي از اين حوادث مربوط به وانت‌باري بود که دانش‌آموزان يکي از روستاهاي مشکين‌شهر اردبيل را از روستايشان به مدرسه در روستاي ديگر مي‌برد و در دره‌اي سقوط کرد و موجب مصدوميت 22 دانش‌آموز شد. حادثه‌اي که نماينده اردبيل در مجلس شوراي اسلامي، علتش را در پي اجراي دستورالعمل ساماندهي نيروي انساني و تجميع کلاس‌هاي زير 15 دانش‌آموز در مناطق کوچک و روستايي دانست و معتقد بود بين اين حادثه و اجراي اين دستورالعمل ارتباط مستقيمي برقرار کرد. او گفته بود چرا بايد در هواي سرد زمستان آن هم در استان سردسير اردبيل 21 دانش‌آموز مجبور به سوارشدن در وانت نيسان شوند تا به دره سقوط کنند؟ چرا آموزش‌وپرورش دراين‌باره توضيحي نمي‌دهد؟ اما مسئولان آموزش‌وپرورش مدعي بودند که اين حادثه ارتباطي با موضوع تعطيلي کلاس‌هاي زير 15 دانش‌آموز منطقه ندارد و دانش‌آموزان روستاهاي منطقه سال‌هاست که به‌دليل بعد مسافت و نبود مدرسه کافي ناچارند براي ادامه تحصيل به اين مدرسه بروند.

 

 

 

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما