تاریخ انتشار: ۱۳:۴۳ - ۱۲ تير ۱۳۹۶
محمد هاشمی:

جنگی نبوده که آتش بس لازم باشد

محمد هاشمی گفت: جنگی در داخل نداریم که بخواهیم آتش بس دهیم. تنها یک انتخاباتی در آرامش برگزار و دوران همکاری برای رفع مشکلات آغاز شده است.
رویداد۲۴-محمد هاشمی گفت: جنگی در داخل نداریم که بخواهیم آتش بس دهیم. تنها یک انتخاباتی در آرامش برگزار و دوران همکاری برای رفع مشکلات آغاز شده است.

محمد هاشمی سرشناس ترین برادر زنده یاد آیت ا.. هاشمی رفسنجانی است. بعد از درگذشت آیت ا... هاشمی نقش وی، حسین مرعشی و محسن هاشمی در نگهداری مشی هاشمی پررنگ تر شد.

هاشمی با ایرنا درباره سه موضوع « پیشنهاد آتش بس زاکانی»، تغییر کابینه و نشست اخیر منافقین در پاریس گفت و گو کرد.

متن این مصاحبه در پی می آید:

اخیرا آقای زاکانی از چهره های جریان اصولگرا بحث آتش بس داخلی را پیش کشید. احمد توکلی نیز از آن حمایت کرد. این موضوع با استقبال دو تن از چهره های اصلاح طلب یعنی صادق زیباکلام و عبدا... رمضان زاده همراه شد. ارزیابی شما در این باره چیست؟
اشخاصی که این سخنان را بر سر زبان می آوردند، شناخت درستی از جامعه اسلامی و اخلاق محمدی(ص) ندارند. باید از آنها پرسید که مگر جنگی در داخل وجود دارد که اکنون باید دنبال آتش بس باشیم؟
متاسفانه این لفظ ، لفظی تحریک کننده و منشاء سوء استفاده دشمنان است. آنها این کلمه را این گونه معنی می کنند که جنگی درون نظام برقرار است که برای خاتمه آن اعلام آتش بس کرده اند.
بر این عقیده ام که استفاده از لفظ آتش بس نه در شان ملت ایران است نه نظام. اگر آتشی هم است در داخل نیست. بله ما دشمنانی در خارج داریم که در کمین نشسته اند تا زهر خود را به ما بریزند. بنابراین باید با اتحاد و توکل به خداوند مکر آنها را نقش بر آب کنیم.
واژه آتش بس نه واقعی است نه مثبت. بلکه نشات گرفته از روحیه منفی گرایی است که در برخی افراد وجود دارد. از نظر روانشناختی هم کسانی که این حرفها را می زنند یک رویکرد منفی نسبت به مسایل کشور دارند.
در ایران انتخاباتی در کمال آرامش انجام و در جریان آن مسایلی طرح شده که بیشتر کاربرد انتخاباتی داشته است تا اینکه یک واقعیت بوده باشد. گزافه و خلاف گویی و تهمت هایی نیز عنوان شده است.
مردم نیز همه این ادعاها را از طریق رسانه های مختلف شنیده و تصمیم خود را گرفته اند. اینکه کدام یک از این حرفها سره یا ناسره بود را ملت تشخیص داد و با رای و حضور خود پای صندوق ها یک طرف را بر دیگری ترجیح داد. این انتخاب باید برای همه مسوولان محترم باشد و بعد از اعلام نتیجه دیگر نباید این سخنان مطرح شود.
اکنون وقت همکاری و مشارکت همگانی برای حل مشکلاتی است که گریبان کشور را گرفته است.
مقامات و مسوولان نظام هم از رهبری گرفته تا رییس جمهور و سران قوا بر وجود معضلات اساسی در ایران و ضرورت حل آنها تاکید و تصریح دارند. مقامات به درستی می گویند که نمی توان برای برطرف کردن این چالش ها به خارج از مرزها چشم دوخت بلکه این مهم نیاز به همکاری همه گروه ها دارد. هر کس در هر منصبی است باید در این رابطه تلاش کند و حتی امکانات مردمی باید در این راستا به کار گرفته شود. 
این مشکلات باید توسط خود ما حل شود نه اینکه بیاییم و با بهانه گیری و حرفهای پوچ و بعضا مغرضانه بر حجم آن بیفزاییم. من همیشه مخالف این سبک و سیاق مواجهه با مشکلات داخلی بوده ام و اکنون نیز هستم. 

به سراغ کابینه برویم. دولت دوم آقای روحانی مرداد ماه به مجلس معرفی می شود. چه پیشنهادی در این باره دارید؟
پیش از این هم گفته ام که رایی که مردم در این انتخابات دادند، رای به کابینه و عملکرد مجموعه دولت آقای روحانی بود نه به شخص.
بنابر این ضرورتی برای تغییر در وزرا و مدیران ارشد وجود ندارد مگر اینکه وزیری خود نخواهد به همکاری ادامه دهد. از نظر علم مدیریت خود تغییر موجد بی ثباتی است و ثبات رمز و راز موفقیت است.
وقتی وزیری عوض شود طبعا معاونان و مدیران کل آن وزارتخانه نیز تغییر خواهند کرد. خود این امری زمان بر است و ما فرصت را برای انجام کارهای اساسی و اصلی از دست می دهیم.
اغلب وزاری کابینه آقای روحانی 4 سال در کابینه اول ایشان خدمت کرده اند و تجربه ای گرانبها آموخته اند. آنها از قبل نیز سابقه اداری و مدیریتی قابل توجهی داشته اند. سال ها نیز در پشت میز دانشگاه ها درس خوانده اند. بنابراین در حوزه مدیریتی خود خبره و مسلط هستند. با این تفاسیر چه دلیلی وجود دارد که به خواست عده ای گوش داده و آنها را تغییر دهیم؟! مردم ما نشان دادند که هوشیار هستند و تشخیص خوبی دارند.
آنها عملکرد دولت یازدهم را دیدند. عملکرد دولت های قبل را هم مشاهده کرده بودند. شرایط فعلی و قبلی را کنار یکدیگر گذاشته و مقایسه کردند و به این جریان فکری رای دادند. آقای روحانی و مشاورانش نیز باید به رای مردم احترام بگذارند و حداقل تغییر را در کابینه داشته باشند.

به هر حال بحث چابک سازی دولت این روزها مطرح است؟
این یک شعار است. مگر این وزرایی که هستند چابک نیستند؟ مشکل کشور ما نبود منابع است. ما به جای داشتن منابع، موانع زیادی داریم. مثلا در کار اقتصادی شرط اول داشتن منابع مالی است. بعد اعتماد به سرمایه و سرمایه گذاری است. باید امنیت وجود داشته باشد تا کسی که سرمایه دارد آن را بسرعت در جای مناسب سرمایه گذاری کند. 
شرایط دیگری هم برای کار اقتصادی وجود دارد مثل قیمت پول. پول در کشور ما بسیار گران است. برای همین به جای اینکه مردم برای به کارگیری پول خود در تولید تشویق شوند آنرا در بانک ها می گذارند و درصد بالایی سود می گیرند. در هیچ کشوری پول اینقدر گران نیست. 
همین گرانی پول سبب رباخواری شده است که علما و مراجع به آن اعتراض دارند.
حاشیه سود تولید در همه دنیا از 5 درصد شروع می شود و به 10 درصد ختم می شود. هیچ جای دنیا تولید 20 تا 25 درصد سود ندارد.
طبیعی است مردم وقتی بهره بانکی 20 درصدی را ببینند که بدون کوشش می توانند آنرا به دست آورند دیگر تمایلی به گذاشتن پول خود در مسیر سخت تولید با سود کمتر از 10 درصد پیدا نمی کنند.
بنابراین آنچه دولت را چابک می کند برداشتن این موانع از سر راه دولت و سرمایه گذاران است. برخی از این موانع قانونی است و بعضی ناشی از عدم امنیت سرمایه است. تبعیض هایی نیز وجود دارد که سرمایه گذاران را ناامید می کند.
برای چابک سازی دولت نیازی به تغییر وزرا نیست بلکه باید این موانع را که بسیاری از آنها شناخته شده اند را از پیش راه برداشت در این صورت هم قوه مجریه و هم دیگر دستگاه ها چابک و فرز می شوند. مردم نیز تشویق به کار و سرمایه گذاری اقتصادی می شوند.
مگر مرحوم آیت ا... هاشمی با خزانه خالی به جای مانده از جنگ و تحریم های پس از انقلاب، دوران سازندگی را شروع نکرد؟ آن همه کمبود در کشور وجود داشت اما ایشان چگونه آنها را برطرف کرد. ابتدا اعتماد مردم را برای سرمایه گذاری جلب کرد. 
در دوره سازندگی تورم بود اما تورم رکودی نداشتیم و همراه با رونق بود. مردم هم راضی بودند و شرایط زندگی شان بهتر از امروز بود. درآمد هم داشتند و فقر هم کمتر از الان بود. ما باید از الگوهای مدیریتی اینچنینی که در داخل کشور آنها را اجرا کرده استفاده کنیم و همان ها را به کار بگیریم تا نتیجه لازم را اخذ کنیم.
الگوهای غلطی را مانند پرداخت یارانه ها را هم باید تغییر دهیم. اقداماتی که روستاها را خالی تر و حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ را گسترش داد. دیگر آزمون و خطا بس است. اگر همیشه در حال آزمون و خطا باشیم هیچ گاه نتیجه نخواهیم گرفت. 
چابک سازی دولت هم تنها با برطرف کردن موانع و به کارگیری الگوهای موفق و کنار گذاشتن الگوهای شکست خورده ممکن است.

به تازگی منافقین نشستی را در پاریس برگزار کردند. این نشست با حمایت برخی کشورهای منطقه و جهان همراه شد. چقدر این تهدیدات را جدی می دانید؟
منافقین، عربستان، امارات همه نوکران دست به سینه و در خدمت اهداف آمریکا هستند. آمریکا ابرقدرتی است که حتی از یکسال قبل از پیروزی انقلاب با نهضت اسلامی مخالف بود. بعد نیز با انقلاب و جمهوری اسلامی سرناسازگاری گذاشت.
طی این حدود 40 سال نیز هر اقدامی که توانسته علیه ما انجام داده است. از تهدید به حمله نظامی گرفته تا راه انداختن جنگ علیه ما. اما چقدر موفق شده است؟ هیچ.
چرا که ما متحد بوده ایم. اگر ما آنچنان که با هم بوده ایم ، بمانیم هیچ قدرتی نمی تواند در مقابل ما قد علم کند.
البته آنها توانستند جنگ روانی راه بیندازند و اقداماتی ایضایی مانند ترور مقامات ما را انجام دهند ولی فقط در این گونه کارها تا حدی موفق بودند و قادر نشدند حرکتی اساسی علیه انقلاب و نظام انجام دهند. عربستان، امارات، منافقین مانند کف روی موج های دریا هستند. کمی پیش می آیند و ناپدید می شوند. اگر ولی نعمت آنها آمریکا توانست کاری کند آنها نیز می توانند!
در این 37 سال ادبیات دولتمردان آمریکا نسبت به ایران در 2 واژه خلاصه شده است: تغییر رژیم یا تغییر رفتار جمهوری اسلامی البته به تعبیر آنها. اما آنها نه توانستند رژیم ما را تغییر دهند نه رفتار ما را. آنها گفته اند ایران ما را تحقیر کرد و ما می خواهیم انتقام بگیریم. ما هم پاسخ می دهیم بله ما شما را تحقیر کردیم.
شرط پیروزی ما همین اتحادی است که از بدو پیروزی انقلاب تا کنون داشته ایم. اتحاد در داخل کشور بر اساس حفظ کرامت انسانی و اسلامی. ما می خواهیم نه فقط در سطح کشورهای اسلامی بلکه در دنیا الگو باشیم. همکاری و همدلی بین نیروهای داخلی و توجه به امکانات داخلی و بی نیازی از بیگانگان ما را ایمن خواهد کرد. 
البته این به معنای حصار کشیدن دور ایران نیست. ما باید با جهان امروز رابطه سازنده داشته باشیم تا بتوانیم اهداف خود را مطرح کنیم.
منبع: ایرنا
نظرات شما