گزارش رویداد۲۴ به بهانه استعفای سعد حریری از مقام نخستوزیری
اعلام جنگ تازه عربستان به ایران این بار در زمین لبنان
استعفای حریری و متعاقب آن تلاشها برای محدود کردن حزبالله لبنان و ایران در منطقه را باید سرآغاز دور تازهای از تنشها میان دو کشور ایران و عربستان دانست. آغازگر آن هم همچون گذشته سعودیها هستند که این بار در زمین لبنان به جمهوری اسلامی ایران اعلام جنگ کرده است.
رویداد۲۴،امیر ساعدی داریان*: سعد حریری نخستوزیر لبنان دیروز در عربستان سعودی و در مقابل دوربین پخش زنده شبکه العربیه عربستان با طرح اتهاماتی علیه جمهوری اسلامی ایران و ادعای اینکه جانش درخطر است از مقام نخستوزیری استعفا داد.
حریری در حالی برخلاف قانون اساسی لبنان استعفای خود را نه در خاک این کشور و و نه در دیدار با رئیسجمهور اعلام کرد که یک روز پیشازاین با علیاکبر ولایتی، مشاور بینالملل مقام معظم رهبری در لبنان دیدار و دو طرف بر روابط گرم، صمیمی و دوستانه تهران – بیروت تأکید کردند.
در این دیدار که محل کاخ نخستوزیری لبنان انجامشده بود، ولایتی ضمن ستایش پیروزیهای دولت و ملت لبنان، بر شکست قریبالوقوع همه تروریستها و جریانات افراطی و تکفیری در منطقه تأکید کرد. حریری هم ضمن خوشآمد گویی به ولایتی تأکید کرد: در منطقه با چالشهای جدی از سوی تروریستها و جریانات افراطی و تکفیری روبرو هستیم و باید تلاش کرد تا در مقابل آنان با ایستادگی به پیروزی دستیافت.
پسازاین دیدار که نشانهای از اختلاف میان دو طرف وجود نداشت، حریری که بهتازگی از ریاض به بیروت بازگشته بود دوباره بار سفر به این کشور میبندد و از همانجا نیز استعفای عجیب خود از مقام نخستوزیری را با طرح اتهاماتی علیه ایران اعلام میکند که این خود نشانهای از آن بود که این استعفا توسط عربستان سعودی برای او دیکته شده است.
او با طرح این ادعا که «فضای کنونی لبنان شباهت بسیاری به زمان قبل از ترور «رفیق حریری» (پدر وی) دارد» مدعی شد: «توطئهای در پشت پرده برای هدف قرار دادن من در جریان است (بیم «ترور شدن» دارم.)
حریری سپس حمله به ایران و حزبالله را آغاز کرد و گفت: «دستهای ایران در منطقه قطع خواهد شد»؛ پیشتر نیز سابقه داشته که ایران به تسلط بر برخی پایتختهای عربی افتخار کند؛ایران به هرکجا قدم میگذارد فقط فتنه و ویرانی بهجای میگذارد... نمیپذیریم که لبنان محلی برای تهدید امنیت منطقه باشد؛ نمیپذیریم که سلاح حزبالله علیه مردم سوریه استفاده شود.
استعفای نخست وزیر لبنان در حالی انجامگرفت که لبنان نزدیک به یک سال است از بنبست سیاسی خارجشده و توانسته دولتی با موافقت همه گروههای سیاسی داخلی و البته قدرتهای بزرگ منطقهای و بینالمللی بهویژه ایران، عربستان آمریکا و فرانسه تشکیل دهد.
میشل عون آبان ماه سال گذشته پس از نزدیک به بیش از 600 روز خلأ رئیسجمهور در لبنان که ناشی از اختلاف گروههای سیاسی داخلی و اوج گرفتن تنش میان ایران و عربستان بود توانست بهعنوان رئیسجمهور از مجلس لبنان رأی اعتماد بگیرد و او نیز 28 آذرماه سال گذشته سعد حریری را به نخستوزیری برگزید و مأموریت تشکیل دولت را به او واگذار کرد.
این در حالی است که پیش از آن نزدیک به بیست بار جلسه مجلس نمایندگان برای انتخاب رئیسجمهور تشکیلشده که فقط جلسه اول آن با حضور اکثریت نمایندگان تشکیل شد و طی آن «سمیر جعجع» بیشترین بخت برای کسب عنوان ریاست جمهوری را داشت اما بازهم نتوانست آرای لازم را کسب کند. جعجع موردحمایت ائتلاف ۱۴ مارس است. در مقابل او ائتلاف ۸ مارس که شامل حزبالله لبنان و گروههای نزدیک به آن میشود از میشل عون حمایت میکردند.
مخالفت عربستان سعودی با میشل عون نامزد موردحمایت حزبالله و جریان ۸ مارس بهعنوان رئیسجمهور لبنان، بر ژرفای این بنبست سیاسی افزوده بود.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران بر طبق سیاست سنتی خود در لبنان، امور مربوط به این کشور را به همپیمانان لبنانی؛ یعنی حزبالله و گروه هشت مارس واگذار کرده بود ازاینرو نامزد موردحمایت ایران برای ریاست جمهوری لبنان همان میشل عون بود.
سرانجام با انتخاب میشل عون بهعنوان رئیسجمهور جدید لبنان، جمهوری اسلامی ایران برنده تقابل با عربستان سعودی در میدان لبنان لقب گرفت و حتی خبرگزاریهای غربی ازجمله رویترز همان موقع تیتر زدند که «عربستان لبنان را به ایران باخت».
اما ساده انگارانه بود که گمان شود عربستان سعودی به همین سادگی شکست از جمهوری اسلامی ایران را در لبنان بپذیرد و حاضر به تداوم پیشرویها و پیروزیهای منطقهای ایران بهویژه در سوریه، عراق و البته لبنان باشد.
همزمانی این استعفا با تحولات منطقهای مربوط به عرصه میدانی نبرد سوریه هم بیشازپیش گمانهزنیها درباره نقشآفرینی عربستان در این رابطه را افزایش میدهد. مهمترین آنها، موفقیت ارتش سوریه و همپیمانانش بهویژه حزبالله لبنان در سیطره بر دیر الزور است، شهری که یکی از مسیرهای ارتباطی عراق با سوریه است و میتواند منجر به امن شدن دوباره راه زمینی بین بیروت و تهران شود که این قطعاً برای سعودیها قابلپذیرش نیست.
از سوی دیگر حریری در متن بیانیه استعفای خود از واژه فتنهگری درباره ایران و حزبالله استفاده کرد که بسیار شبیه به مواضع و خطابهای سیاسی سیاستمداران سعودی در ماههای گذشته بهخصوص پس از سفر اخیر دونالد ترامپ به عربستان سعودی علیه ایران است.
بنابراین به نظر میرسد که حریری به همراه عربستان سعودی تلاش دارند ایران در منطقه و حزبالله لبنان در داخل کشور را متهم بروز بحران سیاسی اخیر در لبنان معرفی کنند تا بهواسطه آن زمینه حذف حزبالله لبنان و کاهش نقش و تأثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران در منطقه را فراهم کنند.
ازاینرو طی روزهای آتی باید منتظر تشکیل جلسه اضطراری وزرای خارجه اتحادیه عرب با دستور کار طرح اتهامات تازه علیه ایران حول محور تلاش برای دخالت در امور داخلی کشورهای عرب منطقه و همچنین قرار دادن حزبالله در لیست سازمانهای تروریستی بود؛ رؤیایی که سالها است سعودیها به همراه اسرائیل تحقق آن را آرزو میکنند.
بنابراین استعفای حریری و متعاقب آن تلاشها برای محدود کردن حزبالله لبنان و ایران در منطقه را باید سرآغاز دور تازهای از تنشها میان دو کشور ایران و عربستان دانست. آغازگر آن هم همچون گذشته سعودیها هستند که این بار در زمین لبنان به جمهوری اسلامی ایران اعلام جنگ کرده است.
*عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی