بررسی وضعیت اکران و فروش فیلمها در سال ۱۳۹۴
سال رونق و امید سینما
وضعیت فروش فیلمها در سال نود و چهار نشان از آشتی تماشاگران با سینما دارد.
رویداد24- مازیار وکیلی؛ وضعیت فروش فیلمها در سال نود و چهار نشان از آشتی تماشاگران با سینما دارد.
هر چند اگر تقسیمی ساده بین میزان فروش فیلمها با قیمت بلیطها داشته باشیم، باز هم به رقم قابل قابل توجهی از حضور تماشاگران در سینماها بر نمیخوریم.اما مقایسه امسال با سالهای گذشته نوید آیندهای بهتر را میدهد.
نگاهی به جدول فروش سال نود و دو بیانگر تنوع و تعدد دیدگاههای مختلف در اکران امسال است.
با توجه به فیلمهای حاضر در جشنواره و فیلمهایی که به دلایل مختلف از حضور در جشنواره فجر بازمانند میتوان اکران پررونقی برای سال آینده هم متصور بود. این جدول فروش و ارقامی که به عنوان فروش در مقابل آن ثبت شده است نوید گیشه پررونقی را برای سالهای آینده میدهد.
با یک قیاس ساده، میتوان نتیجه گرفت فروش فیلمها در سال 94 چهارده، هفت و چهار میلیارد تومان بوده است.
در حالی که سه فیلم پرفروش پارسال به ترتیب نه ، چهار و دو میلیارد و هشتصد میلیون تومان فروختهاند.این در حالی است که قیمت بلیطهای سینما تغییر محسوسی با سال گذشته نداشته است.حال به بررسی چرایی فروش ده فیلم نخست جدول فروش اکران امسال میپردازیم:
۱- محمد رسولالله:
فیلم پرخرج و عظیم مجیدی علیرغم تمام نقاط ضعفش، از وضعیت خوبی در اکران برخوردار بود.
یکی از طولانیترین زمانهای اکران را به خود اختصاص داد، تیزرهای پرتعدادش مداماً از تلویزیون پخش میشد و به خاطر مضمون و داستانش توانست اقشار سنتی و بیگانه با سینما را هم به سالنهای سینما بکشاند.
مضاف براینکه از حمایتهای بیدریغ دولتی و حاکمیتی برخوردار بود. اما جدای از این موارد بیانصافی است اگر نخواهیم به توانایی کارگردانی مجیدی اشاره کنیم و جذاب درآمدن صحنههای بزرگ فیلم را انکار کنیم.
فیلم اگر مشکلی هم داشت به فیلمنامه برمیگشت که قصه پرکششی نداشت و در نبود قصهای پرکشش و منسجم رو به نمادپردازی میآورد که تماشاگر را خسته میکرد.مدت زمان سه ساعته فیلم هم عامل دیگری برای خستگی هنگام تماشای فیلم بود.
اما با تمام این ضعفها فیلم به علت وجود درونمایهای جذاب که قادر به برقرای ارتباط با لایههای مختلف جامعه بود توانست صدر جدول فروش را به خود اختصاص دهد. که البته نباید از حمایتهای بیدریغ دولتی و تبلیغات تلویزیونی بیشمار آن نیز ساده گذشت.
میزان فروش:چهارده میلیارد و چهارصد و هشتاد و هشت میلیون تومان
۲- نهنگ عنبر:
معجزه عطاران. این خلاصهترین دلیلی است که میتوان برای فروش نهنگ عنبر متصور بود.
هر چند سامان مقدم نیز ثابت کرده است که راه ساخت فیلمهای پرفروش را بلد است. اما در حال حاضر و تا اطلاع ثانوی عطاران میفروشد.به همین سادگی.
در مطبوعات سینمایی و در قالب مصاحبه و نقد و تحلیل بارها سعی شده است علت محبوبیت بیسابقه عطاران واکاوی شود.
اما علیرغم تمام دلایل درستی که درباره بازی عطاران نوشته شده و نوشته میشود، اصولاً این چیزها توضیح دادنی نیست. به قول بیلیوایلدر فقید:آنی است که برخیها دارند و برخی ندارند. عطاران آن را دارد، خیلی هم دارد.
میزان فروش:هفت میلیارد و سیزده میالیون تومان
۳- ایران برگر:
ایران برگر بدون شک ضعیفترین ساخته مسعود جعفری جوزانی است. کمدی بی در و پیکری است که نمیتواند داستان منسجمی تعریف کند. به کشکولی میماند که از هر چیزی مقداری درونش هست. اما زوج کمدین پایتخت و کلی شوخی باربط و بیربط درون فیلم سرانجام کار خودش را کرد و تاثیر خودش را گذاشت تا فیلم عمو مسعود سینمای ایران به سومین فیلم پرفروش سال تبدیل شود. فیلم شاید به لحاظ معنوی و سینمایی دستاوردی برای جعفری جوزانی به حساب نیاید، اما به لحاظ مادی یک موفقیت تمام عیار است و همین موفقیت هم به هر حال دستاورد کمی نیست.
میزان فروش:چهار میلیارد و ششصد و سی و چهار هزار تومان
۴-شاهزده روم:
انیمیشن شاهزاده روم لازمترین فیلم این لیست است. شاید خط قصه آن تکراری به نظر بیاید، دیالوگنویسیاش ناشیانه باشد و بارها عقبتر از نمونههای فرنگیاش باشد.
اما برای کودک خردسالی که به تماشای فیلم رفته است این چیزها در درجه چندم اهمیت هم قرار ندارد و تماشاگر خردسال فیلم از دیدن نور و رنگ و در یک کلام انیمیشن روی پرده سینما لذت میبرد. درست مثل تهران 1500. سینمای انیمیشن احتیاج به حمایت دارد و این فیلم ثابت میکند در صورت حمایت درست و اصولی میتواند با تماشاگر هم ارتباط برقرا کند.
میزان فروش:سه میلیارد و ششصد و هشتاد میلیون تومان
۵- در مدت معلوم:
شگفتی اکران امسال. فیلم نه بازیگر صاحبنامی داشت، نه کارگردان شهیری و نه داستان و روایتش داستان و روایت بدیعی بود. علاوه بر اینکه در یکی از مردهترین فصول اکران به نمایش درآمد.
درست قبل از شروع جشنواره فجر که فیلمها صرفاً اکران میشوند تا اکران شده باشند و از حجم فیلمهای پشت خط مانده کاسته شود، اکران شد. اما در مدت معلوم رونق دوبارهای به این فصل اکران داد، تا ثابت شود که تماشاگران ایرانی غیرقابل پیشبینیترین تماشگران جهان هستند و اینکه پرداختن به یک موضوع حساسیتبرانگیز ولو سطحی خریدار دارد. هر چه بود در مدت معلوم پدیده امسال گیشه سینمای ایران بود.
میزان فروش:سه میلیارد و دویست و بیست و هفت میلیون تومان
۶- گینس:
گینس بیشتر از هر چیز مدیون همزمانی اکرانش با پخش پایتخت است. همه دوست داشتند نقی معمولی را ولو در قالبی متفاوت روی پرده سینما ببینند. محسن طنابنده هم پدیدهای جالبی است.
تا عطاران شدن فاصله زیادی دارد اما بدون چهره زیبا و صرفا با اتکا به قدرت بازیگری و تیپسازیاش به یک برند معتبر در سینما و تلویزیون تبدیل شده است، درست مثل عطاران. گینس پر از اشکال و آشفته است.
اما تماشاگران شانس دیدن همزمان عطاران و طنابنده را روی پرده از دست ندادند تا گینس در لیست ده فیلم پرفروش سال قرار بگیرد.
میزان فروش:سه میلیارد و صدو هفتاد و دو میلیون تومان
۷- رخ دیوانه:
این فیلم بهترین و سینماییترین فیلم این لیست است. داستانی پیچیده و پازلگونه مبتنی بر رو دست زدن تماشاگر در کنار کارگردانی اُستادانه ابوالحسن داوودی فیلم را بدل به اثری دیدنی کرده است.ابوالحسن داوودی پس از چند سال بیکاری در سینما بازگشت موفقیتآمیزی به سینما داشت.
رخ دیوانه هم خوب فروخت، هم در جشنواره فیلم فجر کلی جایزه گرفت و هم از طرف منتقدان ستایش شد. علاوه بر اینکه امیر جدیدی را به عنوان یک استعداد درجهیک بازیگری از حاشیه به متن سینما آورد. تمامی این دلایل شاید کافی باشد تا ابوالحسن داوودی را راضیترین کارگردان سال94 بدانیم.
میزان فروش:دو میلیارد و هفتصد و هشتاد و سه میلیون تومان
۸- دوران عاشقی:
از دیرباز، کمدی و ملودرام مورد علاقهترین گونههای سینمایی نزد تماشاگر ایرانی بودهاند. ملودرام هم نه لزوماً برای گریاندن تماشاگر، که در اکثر اوقات برای دلایل دیگری استفاده میشود.
نوبت عاشقی اشکی نمیگیرد اما با سر و شکلی حرفهای داستان خود را تعریف میکند و از مضمون حالا دیگر کهنه شده خیانت به بهترین شکل ممکن استفاده میکند. رگههای فمینیستی فیلم جدی نیست.
چیزی که در این فیلم مهم است همدلی تماشاگر با قهرمان فیلم است که اتفاق میاُفتد و این یعنی رسیدن به رتبه هشتم فروش در جدول اکران.
میزان فروش:دو میلیارد و سیصد و نود و دو میلیون تومان
۹- عصر یخبندان:
مصطفی کیایی نماد و نمونه یک فیلمساز سالم و صالح بدنه است. فیلمهایش مستقیماً برای اکران ساخته میشوند و دخل و خرجشان را هم از اکران در میآورند.حالا ممکن است یکی ضعیفتر و یکی قویتر باشد. اما در ماهیت کار تغییری ایجاد نمیکند.
کیایی همانی است که بود. هر چند عصر یخبندان برای کارنامه حرفهای او یک عقبگرد کامل است. اما پر از مضامین حساسیتبرانگیز و جذاب است که میتواند تماشاگر را به سینما بکشاند و باعث شود کیایی فیلم بعدیاش را بسازد. این یک چرخه کاملاً مثبت و سالم است که ادامه دارد. ما به چندین مصطفی کیایی احتیاج داریم.
میزان فروش:دو میلیارد و پانزده میلیون تومان
۱۰- استراحت مطلق:
باز هم معجزه عطاران. تماشاگری که پیگیر سینما نیست میرود تا عطاران و صالحی و علیدوستی را تماشا کند. تماشاگر حرفهای و پیگیر هم میخواهد از دستپخت آخر کاهانی سردربیاورد.
پس فیلم در هر دو جبهه شانس دیده شدن دارد و به موارد فوق اضافه کنید جنجالها و حاشیههای همیشگی کاهانی را که باعث میشود فیلمش سر زبانها بیفتد.فیلم تلخ است و اگر ترکیب بازیگران و حاشیههای پیرامونش نبود قطعاً به این رتبه در جدول فروش دست پیدا نمیکرد و جایی کنار ناهید و من دیهگو مارادونا هستم برای خودش پیدا میکرد.
میزان فروش:یک میلیارد و پونصد و هفتاد و سه میلیون تومان
موخره:
سال آینده سال هیجانانگیزی است.فرهادی و نعمتالله و قاسمخانی را که به لیست فیلمهای حاضر در جشنواره اضافه کنید خواهید دید رونق دیگری در راه است. وعده رونق و اُمید خیلی زود در سینما محقق شده است. این را گیشههای پر رونق این سالها به ما میگوید.