مديرانی كه غوره نشده مويز می‌شوند

رویداد۲۴- نخستين روزهای سال ٩٧ با نوسانات بازار ارز همراه شده و اين امر در جامعه نگرانی‌هایی را در پی داشته است. از اين‌رو دولت با تدبير مديران ارشد بانک مركزی، همچون روزهای پايانی اسفند، می‌بایست دست دلالان را از بازار ارز كوتاه كند، تا هم باعث تلخ كامی مردم در ايام شيرين ابتدایی سال نشود و هم از حضور برخی مدیران به ظاهر دولتی و فرصت‌طلبی که به دنبال خودنمايی هستند جلوگیری کند.

به گزارش رویداد۲۴، يكی از این مديران، محمدمهدی اعلايی، معاون توسعه مدیریت و منابع شرکت بیمه ایران است كه چند ماه پيش بدون رزومه مرتبط توانست بر صندلی معاونت مهمترين شركت بيمه‌ای كشور بنشيند. او با مدرك كارشناسی ارشد در رشته مديريت و بدون هرگونه سابقه فنی و تخصصی اقدام به تبيين استراتژی مالی و ارزی کشور در شبكه‌های اجتماعی كرده و تا توانسته بر پيكره مديريتی بانک مركزی تاخته و تازیانه زده است.

وی در تازه‌ترين اظهار نظر خود، طی یادداشتی با انتقاد شديد از بانک مركزی گفته است: به نظرم هيچ فرد اقتصاد خوانده يا فعال اقتصادی صاحب تحليلی نباشد كه سبک فعلی مديريت بر بازار ارز توسط بانک مركزی را تاييد كند.

اين صحبت‌ها در حالی توسط اين مدير تازه منصوب شده بيان می‌شود كه وی نه اقتصاد خوانده و نه بواسطه رزومه‌اش، فعال اقتصادی به شمار می‌آید. از این‌رو واضح و روشن است که وی نمی‌تواند در سطح کلان هم صاحب تحليل باشد ولی از آنجا كه شهر شلوغ است او هم نخواسته خود را از قافله منتقدان بانک مركزی عقب بداند و در جملاتی قصار، اظهار فضل نموده است!

اعلايی در ادامه یادداشت خود نوشت: تا کی قرار است رفتارهای احساسی، آزمون و خطایی و بی‌پشتوانه علمی و مدیریتی به اسقاط دارائی‌های ملی و منافع عمومی، ایجاد رانت برای فرصت‌طلبان و متصلین، افزایش ریسک برای فعالین واقعی و حقیقی اقتصاد، به هم خوردن نظم منطقی بازارها و نهایتا ایجاد استرس و انگیزه‌کشی اقتصادی برای مردم در هر شغل و حرفه‌ای که هستند بیانجامد؟!

حال باید از اين مدير سال‌های نه‌چندان دور دولت‌های احمدی نژاد كه با مديريت هيجانی و بی‌ثبات‌كننده آن دوران در بازار ارز آشنايی كامل دارد سوال کنیم که چرا جنابعالی در سال 91 که بسیاری از افراد فعال در حوزه اقتصادی زندگی خود را نابودشده دیدند لب به سخن نگشودید و حال كه آب را گل آلود ديده‌اید با نيش و كنايه‌های قلم خود به سمت مديران ارشد بانک مركزی حمله می‌کنید؟

در ادامه یادداشت اين مدير ارشد بيمه ايران آمده: معمولا اقتصاددانان توصیه می‌کنند که قیمت‌ها را مدیریت شده واقعی کنید تا تورم انتظاری به حداقل برسد، مدیران ارزی ما علی‌رغم قابل پیش‌بینی بودن شرایط، اجازه دادند که با جهش یکباره قیمت ارز، اول تورم انتظاری به عالی‌ترین شکل ایجاد شود سپس نرخ ارز را در بازارهای رسمی به شکل غیر واقعی پایین آوردند و در بازارهای غیرمتشکل یا رها کردند و یا نتوانستد کنترل کنند که نتیجه‌اش شد آنچه که می‌بینیم!

اعلايی، مدیر روابط عمومی سابق استانداری زنجان در دولت احمدی نژاد در حالی صحبت از مديريت بازار ارز می‌كند كه با نيم نگاهي به وضعيت شركت بيمه ايران می‌توان فهميد اين شركت در بدترين شرايط تاريخ تاسيس خود آن‌هم با زيان انباشته ٣١٠٠ ميليارد تومانی و رتبه نگران كننده ٤ در توانگری مالي، اين روزها همانند بازار ارز پرالتهاب‌ترين و پرريسك‌ترين ايام خود را سپري می‌كند و حال كه بايست مديران اين شركت تمام وقت خود را صرف جبران وضعيت پيچيده بيمه ايران كنند در حال سوراخ كردن قايقی هستند كه خود سوار بر آن می‌باشند. 

اعلايی، مدير ارشد بيمه ايران در ادامه نوشت: منافع ملی به دلیل ارزان فروشی ارز از قیمت واقعیش توسط بانک مرکزی در دو ماه اخیر تحدید شد، رانت ایجادی یک عده را یک شبه پولدارتر کرد، ریسک همه بازارها به دلیل پیش‌بینی‌ناپذیری ناشی از نتایج دخالت بانک مرکزی در بازار ارز گسترش یافت و آرامش و انگیزه از هر کارآفرین و فعال اقتصادی و حتی حقوق بگیران با درآمد ثابت سلب گردید، نهایتا هم دلیل نوسانات یکباره ارزی از سوی رئیس کل محترم بانک مرکزی، اظهارات ترامپ اعلام شد که نتیجه‌اش به نظر نوعی فرافکنی و فرار از واقعیات در داخل و بدتر از آن آدرس غلط دادن در خارج کشور به غلط کاری چون ترامپ بود!

مديركل سابق تعاون استان زنجان در دولت احمدی نژاد كه خود را از تحليل‌گر مسائل ارزی به تحليل‌گر مسائل سياسی و بعد از آن تحليل‌گر مسائل امنيتي دانسته، پا را فراتر از نقد گذاشته و نه در نقد بلکه تخریب خود، سكاندار بانک مركزی را فردی فرافكن و کسی که از واقعيت فرار می‌کند خطاب قرار داده و در اتهامي سنگين ولی الله سيف را متهم به دادن آدرس غلط به دشمنان قسم خورده كشور دانسته است.

اعلايی، عضو هئيت مديره شركت سبا در ادامه تحليل خود آورده: علاوه بر این با تصمیم یک شبه فروش اوراق سپرده بانکی با سود 20 درصدی برای جمع آوری پول‌های سرگردان از بازارهای ارز و سکه، نظم نسبی ایجادی بر نرخ سپرده‌ها در سال جاری به هم خورد و شبکه بانکی علیل ما در معرض زیان بیشتر قرار گرفت، قیمت تمام شده پول برای تامین مالی که بزرگترین مشکل فعلی فضای کسب و کار کشور است بالا رفت و دور معیوب افرایش تورم، با افزایش سود بانکی سرعت گرفت! این سبک مدیریت، در یک زمان، دو بار به زندگی اقتصادی مردم ضربه می‌زند، یک بار به شکل مستقیم و به دلیل ارزان فروختن منابع ارزی بیت المال و تضعیف منافع عمومی مردم و یک بار دیگر با تحمیل تورم واقعی و انتظاری ناشی از افزایش یکباره قیمت‌ها!

اعلايی، مدیرکل سابق حوزه استاندار خراسان رضوی در دولت احمدی نژاد در ادامه، نه در مطلبی دلسوزانه بلكه غرض ورزانه مديران بانک مركزی را متهم به ارزان فروختن منابع ارزی بيت المال کرده و در اتهامی ديگر رئيس بانک مركزی را عامل تضعيف منافع عمومی مردم خوانده است.

اعلايی، معاون توسعه مديريت و منابع بيمه ايران در پايان اين تحليل كذايی خود نوشت: به نظرم در این شرایط خوب است که اقتصاددانان و فعالین خوش نام اقتصادی کشور به میدان بیایند و با تشریح منافع واقعی شدن نرخ ارز، عامه را برای رسیدن قیمت ارز به نرخ برابری واقعی توجیه کنند تا مسئولان محترم پولی کشور علی‌رغم اشرافشان به ضرورت علمی و اجرایی واقعی کردن نرخ ارز بیش از این برای جلب نظر عامه به فکر مانورهای ناموفق و مقطعی کاهش قیمت ارز نباشند که هم اتلاف منابع عمومی را به دنبال دارد، هم با بی‌ثباتی خطرناک تحمیلی به اقتصاد کشور همه شاخص‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و هم کاهش اعتماد و اطمینان عمومی به قول و فعل مسئولان کشور را موجب می‌شود که آن‌هم خسارت کمی نیست!

معاون هماهنگی و مدیریت امور زائرین استانداری خراسان رضوی در دولت احمدی نژاد در حالی به صورت كنايه‌آميز می‌خواهد اقتصاددانان و فعالین خوش نام اقتصادی کشور به میدان بیایند كه گويی اقتصاددانان بانک مركزی نيروهای بدنام و بی‌سوادی هستند. اعلايی كه خود يک مدير دولتی است در اقدامی خارج از عرف، مديران ارشد دولت را برای جلب نظر عامه، متهم به پوپوليسم و سلب اعتماد مردم به قول و فعل مسئولان كشور پنداشته در حالی كه پيش‎تر دوستداران و دلسوزان واقعی دولت دكتر حسن روحانی هشدار حضور مديران دو زيست را در پيكره اجرايی کشور داده و آفت حضور مديران غيرهمسو در دولت را برشمرده بودند. اما گويا اراده‌های مافوق خواست و نظر مردم و رئيس جمهور در انتخابات ٩٢ و ٩٦ وجود دارد تا با چينش اين غوره‌های مويز نشده اقدام به تخريب ناجوانمردانه دولت كنند و از درون دولت، بذر نااميدی را در بطن جامعه بپاشند و با اتهام و تهمت‌ها درخت نفاق را رشد دهند و در نهايت ميوه گنديده خود را در انتخابات مجلس ٩٨ و رياست جمهوری ١٤٠٠ به خورد مردم دهند.