تاریخ انتشار: ۰۹:۱۶ - ۲۵ خرداد ۱۳۹۷
چهره هفته؛ سیاستمدار خوش‌خط اصولگرایان

رحیمیان؛ قائم مقام کروبی، منصوب هاشمی، عضو حزب خاتمی و برادر داماد منتظری!

محمدحسن رحیمیان اگرچه برای بسیاری اصولگرایان نامی آشنا نبود، اصلاح‌طلبان به خوبی او را می‌شناختند و مهمتر آنکه او هم اصلاح‌طلبان را به خوبی می‌شناخت.

قائم مقام کروبی، منصوب هاشمی، عضو حزب خاتمی و برادر داماد منتظری!

رویداد۲۴ آنچه این روزها نام رحیمیان را یک سال بعد از انتخابات 96 بار دیگر به رسانه‌ها کشاند، مصاحبه او با خبرگزاری فارس بود که در آن مدعی شده بود افرادی در دفتر امام خمینی حضور داشتند که بر خلاف مشی او عمل می‌کنند. پایگاه خبری جماران هم در یادداشتی، قسمتی از سرگذشت رحیمیان را اینگونه منتشر کرد تا در انتخاب او به عنوان چهره هفته شک نکنیم: «آقای رحیمیان ابتدا با معرفی مرحوم شیخ عبدالعلی قرهی به بیت امام معرفی شد، مرحوم حاج احمد آقا ایشان را نپذیرفت ولی بعد به سفارش مرحوم آیت الله منتظری و به خاطر خط خوبی که داشت، به دفتر امام آمد. منشی آقای رسولی محلاتی بود و همه کاری که در دفتر امام داشت این بود که قبض‌های وجوه را می‌نوشت. هیچ دخالتی در امور سیاسی دفتر امام نداشت و با مراجعانی که می‌خواستند وجوه شرعی پرداخت کنند در ارتباط بود. از اردتمندان خاص مرحوم منتظری بود و برادرش را داماد بیت آقای منتظری کرد.»

این نوشتار باعث عصبانیت جریان اصولگرا شد و چهره‌های اصولگرا در روزهای گذشته سعی کردند رئیس شورای مرکزی تشکیلات خود را دارای سابقه انقلابی عمیق‌تری معرفی کنند اما در همین مطالب هم به نقش دستخط خوب رحیمیان اشاره شده است: «کتابت اعلامیه‌ها، طومارها، دیوارنویسی فیضیه، چاپ و تکثیر عکس‌ها و همچنین طراحی و تهیه کارت‌های تبریک با تصویر امام(ره) برای نخستین بار و تولید انبوه کلیشه تصویر امام(ره)، از جمله فعالیت‌های ایشان در آغازین سال‌های تاریخ نهضت اسلامی است » او در عراق «با بهره‌گیری از هنر خطاطی و مهارت در خط ثلث، آثار هنری زیادی را پدید آورد که کتیبه ایوان اصلی حرم امام حسین (علیه السلام)، صحن حرم حضرت ابالفضل (علیه السلام) و کتیبه داخل حرم حضرت زینب (سلام‌الله علیها) از آن جمله است.»

منجی انتخاباتی اصولگرایان
 
روزی که محمدحسن رحیمیان به عنوان رئیس تشکیلات «جمنا» انتخاب شد، نسبت به سایر نام‌های این فهرست چهره‌ای ناآشنا بود. با این حال، رحیمیان خیلی زود مشهور شد و اگرچه برای بسیاری اصولگرایان نامی آشنا نبود، اصلاح‌طلبان به خوبی او را می‌شناختند.
 
اصولگرایان دنبال منجی بودند، جمنا را تشکیل دادند، چهره‌های ناشناس و سرشناس خود را جمع کردند و ریاست شورای خود را به دست متولی مسجد جمکران سپردند. با این حال در ائتلاف جمعیت ایثارگران و موتلفه با یاران احمدی‌‎نژاد، کسی رئیس شد که سابقه فعالیت حزبی او با مسئولیت جدیدش، همسو نبود. او سی سال قبل جز روحانیونی بود که با شعار «حمایت از مستضعفین» و مقابله با «اسلام آمریکایی» از جامعه روحانیت مبارز به رهبری مهدوی کنی انشعاب کرده بود و در کنار کروبی و خاتمی و ابطحی و هادی غفاری، عضو موسس مجمع روحانیون مبارز شده بود.

رحیمیان وقتی سال 92 به عنوان تولیت مسجد جمکران انتخاب شد، خبرگزاری‌های اصولگرا در حرکتی هماهنگ عضویت او در مجمع روحانیون مبارز را فراموش کردند و زندگینامه او را چنین نوشتند «سال 1327 در اصفهان متولد شد و در ده سالگی حوزه را آغاز کرد، سپس به قم مهاجرت کرد و در زمره یاران امام(ره) قرار گرفت و ... بارها دستگیر شد. سال 1345 از تعقیب ساواک به عراق مهاجرت کرد. بعد از پیروزی انقلاب، ایشان به عنوان یکی از اعضاء اصلی دفتر امام (ره) به انجام امور محوله از سوی ایشان مشغول شد و مدیریت امور مالی و وجوه شرعی و مسئولیت امور ارزی مربوط به امام(ره) را به عهده داشت، همچنین مسئولیت بخشی از گزارش‌ها و نامه‌های مربوط به ایشان را تا پایان عمر شریفشان عهده‌دار بود»

نماد تغییر مداوم

کم نیستند سیاستمدارانی که طی سال‌ها فعالیت، الگوی رفتاری خود را تغییر دادند؛ رحیمیان این تغییر را چند بار تجربه کرده است. نقطه اوج آن زمانی بود که قائم مقام مهدی کروبی در بنیاد شهید بود و بعد از رفتن کروبی، به پیشنهاد مرحوم هاشمی و موافقت رهبر انقلاب، جانشین او شد و مشی سیاسی خود را به شکلی انتخاب کرد که تا سال‌ها در آن مسئولیت باقی ماند. چنانچه سال 81 وقتی رسانه‌های اصلاح‌طلب در جلسه انتخاب نماینده مدیران مسئول در هيات نظارت بر مطبوعات از عیسی سحرخیز حمایت می‌کردند، رحیمیان به عنوان مدیرمسئول ماهنامه پاسدار اسلام، گزینه مورد نظر نهادها و نشریات وابسته به جریان تندرو بود که البته از سحرخیز شکست خورد.

علم اصولگرایی در دست سیاستمدار خوش خط باقی می‌ماند؟

رحیمیان زمانی ریاست جمنا را بر عهده گرفت که اختلاف بین اصولگرایان به شدت بالا گرفته بود و ریش و عمامه سفید او می‌توانست دود سفید را از اردوگاه اصولگرایان بلند کند. از طرف دیگر او بیشتر از هر چهره اصولگرایی، رقیب را می‌شناخت؛ از مجمع روحانیون مبارز تا کابینه هاشمی و از بیت امام تا بیت مرحوم منتظری و در نهایت زمانی مسئول تبلیغات و انتشار اعلامیه بود که با حداقل امکانات، بهترین نتیجه را گرفته بود. با این حال نه صلح میان اصولگرایان برقرار شد و نه قهر قالیباف و حضور میرسلیم برنامه‌های آنان را به هم زد. شناخت رحیمیان هم از نسل جدید و جوان آنقدر کافی نبود که بگوید حضور اتفاقی تتلو بیشتر از آنکه برای رئیسی رای بیاورد، او را بی اعتبار خواهد کرد. پوسترهای رئیسی هم البته مقابل تبلیغات تلگرامی روحانی رنگی نداشت. یک سال بعد از انتخابات، برخی او را شکست خورده می‌دانند و برخی رای بالای رئیسی را نتیجه موفقیت او می‌خوانند. باید دید خط خوش رحیمیان چه برنامه‌ای برای آینده جریان اصولگرایی خواهد نوشت و آیا همچنان علم این جریان در دستان او باقی خواهد ماند؟

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما