تهدید یا عمل؟
اگر ایران تنگه هرمز را ببندد چه خواهد شد؟/ هزینه رویارویی نظامی در آبهای خلیج فارس چقدر است؟
نشریه آمریکایی نوشته هزینه عملیات پاکسازی بمب در تنگه هرمز 230 میلیون دلار برآورد میشودو هزینه حفظ دو گروه ضربت در محل برای یک هفته در شرایط رویارویی نظامی جدی، 106 میلیون دلار برآورد شده است. برآورد هزینه و تلفات انسانی کار سختی است.
رویداد۲۴ نشریه نشنال اینترست در یادداشتی با اشاره به اظهارات اخیر مقامات ایران درباره احتمال بسته شدن تنگه هرمز در صورت عدم توانایی ایران برای صادر کردن نفت خود در اثر تحریمهای جدید آمریکا نوشت: رییس جمهور حسن روحانی در واکنش به تحریمهای بالقوه آمریکا که ممکن است صادرات نفت ایران را با مشکلاتی مواجه کند تنگه هرمز را تهدید به بستن کرده است. این تهدیدها توسط سپاه پاسداران نیز تکرار شده است. ترامپ به تا 4 نوامبر به کشورها فرصت داده واردات نفتشان را از ایران متوقف کنند. این ممنوعیت سراسر واردات نفت از ایران بخشی از کمپین جدید مقابله و فشار علیه جمهوری اسلامی است.
چقدر تهدید ایران ممکن است جدی باشد؟
تهدید ایران به بستن تنگه هرمز چیز جدیدی نیست. در واقع در سال 2012 دولت اوباما برنامه مقابله خود را علیه ایران دنبال میکرد. ایران تهدید کرد تنگه هرمز را خواهد بست و رزمایشهای نظامیای را در این منطقه ترتیب داد. همین مساله منجر به استقرار آمریکا، بریتانیا و فرانسه در پاسخ به ایران شد. اما یک سال بعد هر دو طرف وارد مذاکرات برجامی شدند.
در سال 2008 محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران با اشاره به ترس از حمله آمریکا یا اسرائیل تهدید کرد که برای انتقامجویی تنگه را میبندند. در خلال جنگ هشتساله ایران و عراق دو طرف کشتیهای دیگری را مورد حمله قرار میدادند و همین مساله ترس از بسته شدن تنگه توسط ایران را افزایش داده بود. ایران از مین به عنوان بخشی از استراتژیاش استفاده میکند.
عملیات ارنست ویل برای حفاظت از کشتیهای کوینی در سال 1987 آغاز شد و یک سال به طول انجامید. این عملیات شامل درگیری مستقیم بین آمریکا و ایران بود. در یک درگیری هوایی و دریایی، آمریکا پیروزی قاطعی کسب کرد و ایران تعداد زیادی از کشتیهایش را از دست داد و هیچ خسارتی در ازای آن وارد نکرد.
به جز حوادث سال 1987-88، هیچ حادثهای به جنگ مستقیم منجر نشده. با توجه به سطح مخاصمه دو طرف از زمان حادثه گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران، این مسئله چیز کمی نیست. با این حال فقدان مبارزه واقعی میتواند ناشی از محدودیت و تواناییهای حرفهای مدیریت بحران از سوی آمریکا و این واقعیت باشد که رفتار ایران درباره تنگه هرمز در وهله نخست به عنوان یک هدف سیاسی و ابزاری برای مدیریت بحران (که البته ابزار خطرناکی است) به کار گرفته میشود.
تهدید به بستن موثرتر از عمل بستن تنگه هرمز است
بستن تنگه هرمز تاثیر منفی بر منافع ایران دارد. به گفته جان الن گری و جفری کمپ نویسندگان کتاب «جنگ با ایران: نتایج سیاسی، نظامی و اقتصادی»: 85% صادرات نفت ایران از طریق تنگه هرمز انجام میشود. ایران با بستن تنگه هرمز رگ حیاتی خود را مسدود خواهد کرد و مجبور است از ذخایر ارزیاش استفاده کند. ایران بقیه را با این کار دعوت به حمله به تاسیسات نفتیاش خواهد کرد و خود را در جامعه جهانی منزوی میکند.
این در حالی است که با تهدید به بسته شدن این آبراه حیاتی، ایران بر آتش ترس منطقه و جهان از جنگ و بحران اقتصادی خواهد دمید. این اقدام نه تنها به افزایش قیمت نفت میانجامد بلکه بر افکار عمومی جهان درباره کاهش تنش نیز تاثیر خواهد گذاشت و فشارها را بر آمریکا برای بازگشت به خطوط قرمزش افزایش میدهد. تهران میتواند وانمود کند این آمریکاست که ریشه بحرانهای جهانی است. این روایتها در سیاست داخلی هم جوابگوست.
جمهور اسلامی مانند بسیاری از نظامهای دیگر برای حفظ سلطه سیاسی و نظم داخلی بحران آفرینی میکنند. دیدگاه و نظرات نیروی دریایی ایران در مورد به چالش کشیدن و آزار کشتیهای آمریکایی پروپاگاندای قدرتمندی برای تشویق مردم به اتحاد علیه شیطان بزرگ یعنی آمریکاست.
درحالی که آمریکا توان جلوگیری از بسته شدن تنگه هرمز و بازکردن آن را دارد، هزینههای فیزیکی و سیاسی چنین اقدامی بسیار چشمگیر است. تصور کنید ایران اقدام به بستن تنگه هرمز کند و این زمانی است که چیزی برای از دست دادن نداشته باشند.
اگر ایران واقعا تنگه را ببندد چه خواهد شد؟
بستن تنگه توسط ایران به صورت اشغال فیزیکی آبراه نیست. بلکه آنها فضای تنگه را با استراتژی ضد عبور غیر قابل دسترسی خواهند کرد. بر ایران مینگذاری یکی از بخشهای کلیدی این استراتژی است. آنها از موشکهای ضد ناو برای جلوگیری از عملیات پاکسازی یا هدف گرفتن مستقیم ناوهای دشمن و کشتی های غیر نظامی استفاده میکنند. سپاه ناوگان وسیعی در خلیج فارس دارد. استفاده از تاکتیک «بزن و در رو» یکی از تاکتیکهایی است که مقابله با آن دشوار است. در سطوح بالاتر، ایران میتواند تاسیسات نظامی آمریکا و متحدانش را در منطقه هدف قرار دهد یا مرکز غیر نظامی را با موشکهای بالستیک به عنوان یک ابزار بازدارنده مورد حمله قرار دهد.
هزینه عملیات پاکسازی بمب در تنگه هرمز را 230 میلیون دلار برآورد کردهاند. هزینه حفظ دو گروه ضربت در محل برای یک هفته در شرایط رویارویی نظامی جدی، 106 میلیون دلار برآورد شده است. برآورد هزینه و تلفات انسانی کار سختی است.
با توجه به موارد گفته شده بسته شدن این تنگه بعید به نظر میرسد. آمریکا و متحدانش میدانند که چنین احتمالی وجود دارد و چندین دهه است که برای این سناریو آمادگی دارند. از این مهمتر بسته شدن ناگهانی تنگه هرمز به ضرر ایران است مگر اینکه فضای استراتژیک به گونه پیش برود که ایران حس کند پشتتش به دیوار است و چیزی برای از دست دادن ندارد. در نتیجه تهدید به بستن مفیدتر از اجرای این طرح است.
خطر محاسبه غلط هم وجود دارد. اگر ایران بخواهد تهدیدهایش جدی گرفته شود باید تحریکات دریایی علیه کشتیهای تجاری و نظامی آمریکا را از سر بگیرد. کاهش تنشها میان ایران و آمریکا در خلیج فارس نشان دهنده اوج گرفتن تخاصمها در این محدوده نیست.
اسرائیل
برخی ناظران پیش بینی میکنند که یک جنگ ترسناک بین دولت یهود و حزب الله در آینده نزدیک اتفاق خواهد افتاد. با توجه به اینکه حزبالله نزدیک به ایران است، نگرانیهایی از بابت کشیده شدن این درگیریها به تهران وجود دارد.
بار دیگر اگرچه بستن تنگه هرمز ثابت شده که در صورتی که آمریکا تمایلی به مقابله با تحریکات ایران داشته باشد، حرکت غیر سازندهای است؛ این یعتی ایران ترجیح میدهد که از حملات سایبری و گروههای نظامی پاسخ بدهد. حزب الله لبنان، حماس در غزه یا الحشدالشعبی در عراق بازیگرانی اند بسیار قبل از بسته شدن تنگه هرمز به کار ایران میآیند.
بدترین سناریو این است که حزبالله از رابطهای خود برای اجرای عملیات در خاک آمریکا استفاده کند. حداقل میتوان انتظار داشت که گروه الحشدالشعبی حملاتی را علیه نیروهای آمریکا و متحدانش در عراق و سوریه کلید بزند. این مساله آمریکا و متحدانش را تشویق به تشدید درگیری در جنگهای داخلی منطقه خواهد کرد. اگر جنگی بین ایران و آمریکا در بگیرد، آمریکا و متحدانش به سختی بیرون از خطوط آتش میمانند.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط