تاریخ انتشار: ۰۳:۳۸ - ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵

مهدی هاشمی نسب در مصاحبه جنجالی اش چه چیزهایی گفت؟

رویداد24-مدافع سابق استقلال و پرسپولیس می گوید در فوتبال ایران بدتر از مشروبات الکی مصرف می کنند.

 با مهدی هاشمی نسب؛ رک، بی پرده و شفاف درباره خط قرمزهای فوتبال ایران. بحث از اینجا شروع می شود که چقدر بازیکنان جوان در تهران در خطرند و در ادامه بحث به ماجرای ترامادول و مصرف الکل و... می کشد. او بی پرده در این باره حرف می زند و چیزهایی می گوید که شاید به مسئولان تکانی بدهد اما خودش لبخند تلخی می زند و می گوید: «کو گوش شنوا.»
آقا مهدی می خواهیم درباره یک موضوع خاص با شما حرف بزنیم، اینکه بازیکنان جوان فوتبال ایران وقتی از شهرستان به تهران می آیند، به خاطر میزان دریافتی شان، ناخواسته در خطر قرار می گیرند.
ممکن نیست که بازیکنان ما در خطر نباشند. قطعا چیزی که گفتید درست است. به نظر من پدر و مادر باید حتما در کنار فرزندشان باشند و او را تنها نگذارند. بازیکن تا به تیم بزرگی می آید، عکسش در دو روزنامه می خورد و شرایط عوض می شود. نمی گویم عمدی، ولی ممکن است به سمت و سویی کشیده شود و یک مقدار از فوتبال فاصله بگیرد. طبیعی است که بازیکن باید این چیزها را بداند. توصیه ام این است بازیکنان با دقت دوستان و اطرافیانش را انتخاب کنند. تجربه نشان می دهد مشاور بد فوتبالیست را به نابودی می کشد. مگر مجاهد خذیراوی نابود نشد؟ این زرق و برق فوتبال پایتخت بازیکنان جوان را می گیرد و متاسفانه بعضی از آنها از راه اصلی شان خارج می شوند. حالا من اسم نمی برم، ولی خیلی های دیگر هم بودند و هستند. خط در کمین است و به جرات می گویم بازیکنان ما در معرض تهدید هستند.
یکی از مسئولان قضایی کشور مصاحبه ای کرد و گفت حتی مسئولان ورزش باید با مشروب خواری فوتبالیست ها مبارزه کنند. عامل چنین حرف و بحث هایی، بی شک خود فوتبالی ها هستند، درست است؟
اگر ما هزار هم صحبت کنیم، چیزی درست نمی شود. متاسفانه بحث خیلی فراتر از مشروبات الکی و این چیزهاست. اتفاق هایی دارد در این فوتبال می افتد که مشروب خواری جلوی آنها چیزی نیست. نمی خواهم خیلی درباره اش حرف بزنم ولی متاسفانه اتفاق های بدتر از این می افتد. چیزهایی بدتر از مشروب در فوتبال ایران مصرف می شود. چیزهایی که برای یک آدم معمولی زنگ خطر و زنگ مرگ را به صدا در می آورد، چه رسد به ورزشکاران ولی متاسفانه فوتبالیست های ما خیلی راحت از این چیزها استفاده می کنند. نباید خودشان را و ما را گول بزنند. عین کبک هم سرشان را زیر برف کرده اند. باید با این اتفاقات مبارزه شود. ببیند شما به قیافه مهدی هاشمی نسب شک دارید؟ دو تا آزمایش از او بگیرید و حتی مطبوعاتی اش کنید. به خدا این شکلی به فوتبال ایران و به این جوانان و خانواده هایشان کمک کرده اید. باید چنین کاری کنید که درس عبرت شود برای دیگر بازیکنان. همه اش می گوئیم وای با آبروی کسی بازی نکنیم ولی به خدا این شکلی ما بازیکن را نابود می کنیم. متاسفانه زیاد از این موارد هست. بازیکن ما شب نشینی می کند، او را می گیرند بعد مدیرعامل برای آزاد کردنش سر و دست می شکند. طرف از هر کانالی دارد استفاده می کند تا بازیکنش آزاد شود، چرا؟ چون به او نیاز دارد و می ترسد تیمش ببازد. بعد وقتی برای آن بازیکن اتفاقی می افتدمی گوید ما که هشدار داده بودیم! مشکل زیاد است. یکی دو تا نیست. دلال را بگیری، پای مربی وسط می آید، مربی را بگیری، پای زد و بند وسط می آید. البته من منظورم به همه مربیان نیست، عده محدودی. نمی دانم فلان را بگیری، پای یکسری داور وسط می آید. اینجا هم تاکید می کنم نه همه داوران، عده محدودی. متاسفانه این مشکلات هست. بعضی ها هم که برای بزرگان فوتبال ما ابو عطا می خوانند. چه بگویم والا.
آقا مهدی مدتی در فوتبال ایران شایعه ترامادولی بودن بعضی از بازیکنان مطرح بود. شما هم این شایعات را شنیدید؟
به نظر من ترامادول در مقابل چیزهایی که بعضی ها مصرف می کنند، خیلی خوب است. سال 85 که من در ابومسلم بازی می کردم، شنیدم که بعضی از بازیکنان در داروخانه در به در ترامادول هستند. به خدا از تعجب شاخ در آوردم. الان که دیگر قرص پیشرفت کرده اند و چیزهای جدیدتر از ترامادول آمده است. اسم های قشنگ قشنگ هم دارند. وقتی منی که خارج از فوتبال هستم و از اینطرف و آنطرف زیاد چنین چیزهایی می شنوم، کسانی که در بطن فوتبال هستند متوجه نمی شوند چه اتفاقاتی می افتد؟ واقعا نمی فهمند چرا بازیکن در تمرین جان ندارد؟ نمی تواند بدود؟ از قیافه من مهدی هاشمی نسب نمی شود فهمید دیشب خوابیده ام یا نه؟ متاسفانه نمی خواهیم این چیزها را درست کنیم و فقط به فکر این هستیم که جیب خودمان پر شود. 4 تا عکس ما روی جلد روزنامه برود، جوان این مملکت خراب هم شد، شد.
یکبار یکی از مسئولان فدراسیون فوتبال مصاحبه ای کرد و گفت متاسفانه حتی بحث مصرف مواد مخدر از جمله گل، شیشه و... هم در فوتبال ایران وجود دارد.
ببینید من بازنشسته این فوتبال هستم. ببیند من و شما داریم درباره چه چیزهایی حرف می زنیم. مشروب، گل، ترامادول، متادون و... حرف می زنیم. آخر فوتبال جای این چیزهاست؟ باید تاسف خورد. بیشتر از این نمی توان حرفی زد. به خدا با یک لودر می شود این چیزها را با خاک یکی کرد و از نو ساخت. باید آدم های دلسوز جوان ها و فوتبال بیایند، کسانی که به فکر جیب خودشان نباشند. همت می خواهد ولی فکر نکنم با این وضعیت شدنی باشد چون آدم هایی که الان سری در سرها دارند و دستی در دست ها دارند، دنبال حل کردن این چیزها نیستند. وزن رابطه از قانون در فوتبال ما سنگین تر است. به خدا باید فاتحه فوتبالی را خواند که در آن ترامادول و گل و مشروب و این جور چیزهاست.

 
نظرات شما