غلامی گزینه پانزدهم برای وزارت علوم بود/ روحانی قصد داشت دو وزیر زن معرفی کند/ پدیده دختران خیابان انقلاب محصول عدم حضور زنان در ساختار قدرت است
رویداد۲۴ آذر منصوری در گفتگو با ایلنا مسائلی را درباره حقوق زنان و وضعیت آنها در دولت روحانی مطرح کرده است. او درباره عدم حضور زنان در کابینه روحانی گفته است:
بعد از انتخابات سال ۹۶ گروهی از فعالین شناخته شده بین مسئولین خانم و فعالین این حوزه جلساتی نتشکیل شد تا در خصوص مساله وزارت زنان بحث و تبادل نظر صورت بگیرد و در انتهای این سلسله جلسات هم لیستی تهیه شد و در همین راستا چانهزنیهای زیادی هم صورت گرفت.
آقای روحانی هم در لیست اولیه وزرا نام دو زن را هم برای تصدی پست وزارت آورده بودند که البته من نمیدانم آن دو نفر چه کسانی بودند چرا که با توصیههایی که مبنی بر عدم معرفی وزیر زن به رییسجمهور صورت گرفت، نام این دو نفر هم در همان مرحله اول از لیست حذف شد.
متاسفانه نگاهی وجود دارد که معتقد است زن نمیتواند در جایگاه حتی استاندار قرار بگیرد. اگر دقت کنید بعد از وزارت مهمترین جایگاهی که زنان میتوانستند در آن قرار بگیرند، استانداری بود. ما پیش از این زنان فرماندار داشتیم که با یک پله ارتقا میتوانستند استاندار شوند.
مشهود است که مقاومت جدی برای مقابله با تصمیمات رییسجمهور وجود دارد و ایشان در جلسه مشترک با ما هم به بخشی از آن پرداختند و به عنوان مثال گفتند که آقای غلامی پانزدهمین گزینه دولت برای تصدی وزارت علوم بودند.
طبیعتا به نظر میرسد در مقطعی هم که آقای احمدینژاد وزیر زن معرفی کرد مخالفتهایی مخصوصا در حوزه علمیه وجود داشت، اما به هرحال در آن مقطع حضور وزیر زن ابزاری برای مشروعیتبخشی به کابینه دوم آقای احمدینژاد بود که با این حال دیدیم با چه وضعیت اسفباری و به بدترین شکل ممکن خانم دستجردی از کابینه کنار گذاشته شد.
آقای روحانی میگویند این مطالبه را در انتخابات مطرح نکردند، ولی این مطالبه به عنوان مطالبه جدی زنان مطرح است و برداشت ما این بود که در کابینه دوم آقای روحانی حداقل یک یا دو وزیر زن خواهیم داشت که این مطالبه تحقق پیدا نکرد و زنان ایران طلبکار ایشان و دولتشان هستند.
چنین پتانسیلی در کشور ما وجود دارد، چنین ظرفیت بالقوهای وجود دارد و دولت برآمده از انتخاباتی که اصلاحطلبان از آن حمایت کردند، میتوانست این ظرفیت بالقوه را به بالفعل تبدیل کند که این اتفاق نیافتد. حالا این فرصت اخیر هم به نظر من وقت چانهزنی آقای روحانی بود تا بتواند موافقت حضور زنان را در کابینه بگیرد. در این شرایط زنان به عنوان ۵۰ درصد از جمعیت کشور نقششان در فرآیند پیشرفت و توسعه کشور هیچ تناسبی با این ظرفیت ندارد و این باید ظرفیتسازی شود و یکی از ظرفیتسازیها همین حضور زنان در کابینه است که میتواند بهترین پیام به جامعه زنان باشد تا بتوانند با اعتماد به نفس بیشتری در مراحل بعدی گام بردارند.
زمانی که بحث حضور زنان در انتخابات ریاست جمهوری بود مخالفان میگفتند به فرض که شما بتوانید زنی را هم وارد رقابت ریاستجمهوری کنید، مردم به زن رای نمیدهند من گفتم اشکالی ندارد ما نگران رای مردم نیستیم، ولی شما وقتی به مخاطب میگویید ما ۴ کاندیدای ریاست جمهوری داریم که یکی از آنها خانم است، هم به مردان و هم به زنان جامعه آموزش میدهید که یک زن هم میتواند در جایگاه رییسجمهور قرار بگیرد؛ فارغ از اینکه بتواند پیروز شود یا پیروز نشود.
به اعتقاد من وقتی شما عملکرد خانمها را در کابینه میبینید و مقایسه میکنید؛ خودش نشان میدهد که تا چه حد این زنان مسئولیتپذیر بودند و در انجام وظیفه وقت و انرژی گذاشتند.
طبیعتا کشورها با همین ظرفیت به این الگو رسیدند که مثلا نصف کابینه را به زنان اختصاص دهند. این حضور به همه پیام میدهد و جامعه را توانمند میکند. وقتی ۵۰ درصد جامعه را از عرصه قدرت سیاسی حذف میکنیم این حذف فقط روی آن ۵۰ درصد اثر نمیگذارد بلکه روی کل جامعه تاثیر میگذارد. مگر میشود ما توانمندیهای زن را فقط در حوزه خانه ببینیم از ظرفیتهایش استفاده نکنیم و بعد توقع داشته باشیم نسلی که از دامن زنان وارد جامعه میشود نسل توانمندی باشد.
فراکسیون زنان مجلس هم نامهای به آقای رییسجمهور نوشتند و خواستار معرفی وزیر زن شدهاند. البته این نافی تلاش دولت برای پر کردن ۳۰ درصد، نافی تلاش دولت برای برای بالا بردن جایگاه زنان در برنامه ششم توسعه نیست و نافی تلاش برای اینکه جسارت به خرج داد زن بلوچ اهل سنت را در جایگاه فرمانداری نشاند، نیست.
جامعه امروز ایران نیاز دارد که رییسجمهور خیلی جدیتر وارد این موضوع شود و این اطمینان باید به آقای روحانی داده شود چنان که از این ۵۰ درصد استفاده کند آنها به مراتب جدیتر برای حمایت از دولت وارد صحنه خواهند شد.
اگر ما با پدیدهای با عنوان دختران خیابان انقلاب مواجه هستیم؛ اگر به تناوب اخباری را در خصوص اعتراض به جایگاه امروز زنان ایران میشنویم؛ این بر میگردد به همین ضعفی که زنان در ساختار قدرت امروز جمهوری اسلامی ایران با آن مواجه هستند.
زنان قرار بود در مقدرات اساسی مملکت دخالت داشته باشند، زنان قرار بود به جایگاه حقوقی و معنوی خودشان دست پیدا کنند، ولی وقتی گزارشها حاکی از این است که ما با یک شکاف عمیق به لحاظ دسترسی زنان ایران به فرصتهای برابر مواجه هستیم طبیعتا این فاصله خودش را در موضوعات دیگر نشان میدهد.
به نظر من همین بازتابها دامن میزند به مسالهای که اتفاقا از بیرون تلاش دارد تا پوشش زنان ایران به عاملی برای براندازی تبدیل شود. این در حالی است که صورت مساله جای دیگری بوده و مساله پوشش همه مساله زنان ایران نیست، مساله زنان ایران خیلی فراتر است.
من نمیتوانم نقد منصفانهای در این خصوص داشته باشم چرا که هنوز گزارش آنها را برای این تلاشها نشنیدهام. میدانم هم نگاه خانم مولاوردی در این زمینه مثبت است و پیگیر هستند و الان هم که در موقعیت دستیار حقوق شهروندی قرار دارند همچنان مطالبات زنان را پیگیری میکنند و خانم ابتکار هم در معرفی زنان چه به عنوان سفیر، چه به عنوان مدیر کل و فرماندار و بخشدار از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
مقام وزارت، مسالهای است که خود آقای روحانی باید وارد عمل میشد و این مشکل را حل میکرد. این پیگیریها و پافشاریها ادامه دارد، اما گویا ارادهای در بالا برای به رسمیت شناختن این موضوع وجود ندارد. طبیعتا فرصت خوبی مهیا شده است که آقای روحانی این مساله را به عنوان یک ضرورت برای فضای روز ایران که خیلی میتواند در تقویت امید اجتماعی موثر باشد، مطرح کند.