تاریخ انتشار: ۱۳:۳۲ - ۱۵ دی ۱۳۹۷

چرایی پیدایش سلاطین فساد/ معاونان وزیر، دست‌انداز شفافیت هستند

در طول چند سال گذشته، بار‌ها خبر از بازداشت سلاطین مختلف شده است. یک بار سلطان ارز، یک بار سلطان سکه، یک بار سلطان قیر و این اواخر سلطان کاغذ. اما ضعف ساختاری اقتصاد ایران چیست که این همه سلاطین در آن زاد و ولد می‌کنند؟
چرایی پیدایش سلاطین فساد/ معاونان وزیر، دست‌انداز شفافیت هستند
رویداد۲۴ یکی‌ را محصول دولت قبل می‌دانند و دیگری را محصول همین دولت. نگاه به بروز پدیده‌هایی که حالا مدت‌هاست از آن‌ها با عنوان «سلطان» یاد می‌کنند، به خوبی نشان از یک روند معیوب دارد. چه سلطان سکه باشد، چه ارز و چه قیر، تفاوتی ندارد؛ همه‌شان محصول یک سیستم غلط در اقتصاد است که در نهایت به بروز چنین پدیده‌هایی منجر می‌شود؛ این را کارشناسان می‌گویند. به اعتقاد آنها، اقتصاد ایران اگر مشکل نداشت، این همه شخصیت با عنوان سلطان از گوشه و کنار آن بیرون نمی‌آمدند.

آنطور که یک استاد دانشگاه می‌گوید، مشکل اصلی نابسامانی اقتصاد، بحران پولی و اقتصادی است. عباس هشی در همین رابطه به اقتصاد۲۴  گفت: «مشکل اساسی که همه می‌دانند نابسامانی اقتصادی و بحران اقتصادی و پولی است. تجمیع همه این‌ها منجر به فشار بر معیشت و اشتغال مردم شد. در همان سال گذشته هم سران سه قوه متفق‌القول اعلام کردند که ریشه ناآرامی‌ها، فساد مالی اقتصادی است.»

هرچند که در کنار مشکلات اقتصادی، مسئله فساد چیزی است که بار‌ها کارشناسان به تاثیر آن بر یک روند معیوب در اقتصاد هشدار داده‌اند، مسئله‌ای که هشی هم به آن اشاره می‌کند: «مساله دوم مبارزه با فساد است. مبارزه با فساد از بدو انقلاب یک هدف بوده و ده‌ها بار، رهبری بر آن تاکید کردند، اما این مساله به خوبی اجرایی نشد.»

عباس هشی، استاد دانشگاه: سال‌هاست برخی مدیران در بدنه وزارت اقتصاد عملا جلوی شفافیت را گرفته‌اند در حالی که موفقیت دولت روحانی در دیپلماسی خارجی به این دلیل بود که تیم وزارت خارجه با وزیر خارجه همسو بود، اما این مساله در وزارت اقتصاد دیده نمی‌شود

مدیران میانی وزارت اقتصاد را دریابید

هشی معتقد است که اخیرا با لایحه شفافیت که مشخص نیست چقدر به تاخیر بیافتد، مشکل دیگری بر سر راه قرار گرفته است. به گفته او، سال‌هاست برخی مدیران در بدنه وزارت اقتصاد عملا جلوی شفافیت را گرفته‌اند در حالی که موفقیت دولت روحانی در دیپلماسی خارجی به این دلیل بود که تیم وزارت خارجه با وزیر خارجه همسو بود، اما این مساله در وزارت اقتصاد دیده نمی‌شود.

هشی راهکار برون‌رفت از این مشکل را تحول و تغییر اساسی در مدیران وزارت اقتصاد می‌داند. چیزی که محمود بهمنی رئیس کل اسبق بانک مرکزی نیز به آن اشاره کرده: «اصلاً این‌گونه نیست که این افراد به‌تن‌هایی بتوانند آن‌قدر تأثیرگذار باشند که بازار ما را متأثر کنند، منتها این یک نفر‌ها را دولت‌ها باید تحت کنترل داشته باشند و اگر به‌موقع وارد شوند نباید اجازه دهند این افراد در بازار اخلال وارد کنند.» هرچند که گفته می‌شود در زمان مدیریت بهمنی، بانک مرکزی تلاش‌هایی برای آزادی «جمشید بسم‌الله» که فردی موثر در نرخ‌گذاری ارز در بازار بود، داشت.
 
بعد‌ها و در جریان بازداشت «وحید مظلومین» معروف به «سلطان سکه» همین داستان تکرار شد. برخی خبرگزاری‌ها در این رابطه گزارش داده بودند که بانک مرکزی (در دولت احمدی نژاد) به دستگاه قضایی اعلام کرده بود که فعالیت این افراد با نظر و هماهنگی آن‌ها بوده و بانک مرکزی خودش دلار‌ها را در اختیار سلطان سکه قرار می‌داده است. حتی برخی از بازاری‌ها از او با عنوان نابغه یاد می‌کردند. نابغه‌ای که به نظر می‌رسد راه استفاده از معیوب بودن سیستم بانکی را به خوبی آموخته بود.

هشی: اصلاً این‌گونه نیست که این افراد به‌تن‌هایی بتوانند آن‌قدر تأثیرگذار باشند که بازار ما را متأثر کنند، منتها این یک نفر‌ها را دولت‌ها باید تحت کنترل داشته باشند و اگر به‌موقع وارد شوند نباید اجازه دهند این افراد در بازار اخلال وارد کنند

زاد و ولد سلاطین

اما مظلومین تنها فردی نبود که از این اقتصاد ناکارآمد بیرون آمد. بعد از او، خبر اعدام فردی اعلام شد که از او با عنوان «سلطان قیر» یاد می‌کردند. روز شنبه اول دی ماه امسال، حکم فردی به نام «حمیدرضا باقری درمنی» فرزند محمدباقر که به جرم افساد فی‌الارض از طریق تشکیل شبکه کلاهبرداری، رشاء و ارتشاء به اعدام محکوم شده بود، به اجرا گذاشته و اعدام شد.

پرونده باقری درمنی و مرتبطین وی که مشتمل بر ۱۵۶ جلد و بیش از ۲۵ هزار برگ بود، با شکایت شرکت پالایش نفت جی، بانک ملی، بانک گردشگری، صرافی اقتصاد نوین و سامان مجد در دادسرای عمومی و انقلاب تهران رسیدگی و در نهایت با رأی دادگاه و تایید دیوان عالی کشور به صدور حکم اعدام منتهی شد.

در روز‌های اخیر هم سلطان تازه‌ای از این اقتصاد آشفته بیرون زد: سلطان کاغذ. آنطور که پلیس پایتخت عنوان کرده، فردی که آن را سلطان کاغذ می‌نامند، سرکرده گروه و باند بزرگی است که با ارز دولتی کاغذ وارد می‌کرده است. سردار حسین رحیمی در این باره عنوان کرد: «از مدت قبل همکاران من از فعالیت افرادی که اقدام به ایجاد اخلال در بازار کاغذ و احتکار آن کرده بودند باخبر شده و رسیدگی به موضوع را در دستور کار خود قرار دادند. این افراد بخشی از این کاغذ‌ها را با قیمت آزاد به فروش رسانده بودند و همچنین بخشی دیگر از ارز دولتی که برای واردات کاغذ دریافت کرده بودند صرف امور دیگر کرده یا قیمت ارز آزاد در بازار به فروش رسانده بودند.».

اما نقطه مشترک همه این سلاطین را شاید بتوان در برهم زدن توازن و تعادل بازار دانست، یعنی ابتدا توازن در یک حوزه دچار آشفتگی می‌شود و بعد از آن نام یک فرد به عنوان سلطان و عامل برهم زدن توازن، اعلام می‌شود.

برخی کارشناسان معتقدند که بخشی از معیوب بودن سیستم اقتصادی، خود را در بروز و ظهور چنین افرادی که آن‌ها را سلطان می‌خوانند نشان می‌دهد، اما بخش دیگر به بروز افرادی همچون بابک زنجانی منجر می‌شود. افرادی که از رانت‌هایی که در اختیار دارند، برای دور زدن قانون استفاده می‌کنند. مانند زنجانی که به بهانه دور زدن تحریم‌ها پول نفت را به جیب زد.
 
منبع:اقتصاد۲۴ 
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما