تخت جمشید جای بازی نیست
رویداد۲۴ مجموعه جهانی تخت جمشید دراستان فارس هر سال در تعطیلات نوروزی با افزون بر نیم میلیون نفر بازدید کننده در جایگاههای اول یا دوم بازدید گردشگران و میهمانان نوروزی قرار دارد، اما هر سال سریال تکراری بازدیدهای غیر حرفهای و آسیب زا از تخت جمشید تکرار میشود.
از منظر دوستداران میراث فرهنگی، آنچه بیش از همه باید در بازدیدهای نوروزی از تخت جمشید مورد توجه قرار گیرد و آنچه بیش از بالا و پایین رفتن آمارهای بازدید کنندگان مهم است کیفیت بازدید از تخت جمشید، نحوه ارائه خدمات، نحوه دسترسی شهروندان به یادمانهای کهن، لزوم رعایت فرهنگ شهروندی و فرهنگ پاسداشت مفاخر ملی و مهمتر از همه در نظر گرفتن این موضوع است که تخت جمشید پارک نیست، شهربازی نیست، گردشگاه هم نیست.
اگر فکر میکنید باید حتما به سنگسازههای تخت جمشید دست بمالید تا عرق ملی خود را ارضا کنید و حس خود را به نیاکان و پیشینیان خود منتقل کنید، به تخت جمشید نیایید، دست مالی کردن سر ستونها و نقش نگارههای تخت جمشید به این یادمانهای کهن آسیب زده است.ای کاش کسانیکه در دههها و سدههای گذشته آمدند و بر روی دیوارهای سنگی تخت جمشید یادگاری حک کردند، به دیدار تخت جمشید نیامده بودند، شما هم اگر فکر میکنید میتوانید بر در و دیوار تخت جمشید خطی ز. دلتنگی به یادگار بگذارید به دیدار از تخت جمشید نیایید.
آمدن کسانیکه میخواهند در تخت جمشید سفره تفرج پهن کنند فقط آمار بازدید از این بنای کهن را قدری بالا میبرد، اما مهمتر از آمارهای بازدید نوروزی از تخت جمشید این است که بدانیم و متوجه باشیم که سنگهای باستانی در تخت جمشید صندلی نیست، تخت جمشید محلی برای گذران اوقات فراغت و سرگرمی و دویدن نیست، پلههای تخت جمشید با پلههای خانه خودمان فرق میکند، ما نباید همانطور که پلههای خانه را یکی در میان در مینوردیم دراینجا نیز با همان سبک و سیاق لی لی کنان گام برداریم. اگر برای لی لی کردن روی پلههای تخت جمشید به این بنای کهن و باستانی سر میزنید به تخت جمشید نیایید.
مهمتر از بالا و پایین رفتن آمارهای بازدید نوروزی از تخت جمشید این است که بدانیم و متوجه باشیم که اگر عکس گرفتن در تخت جمشید ارزشمند است این ارزش زمانی وجود دارد که ما به زیر پایمان هم نگاه کنیم و بدانیم روی کدام سنگ تاریخی و کدام دیوار تاریخی ایستاده ایم تا از پشت زمینه تخت جمشید عکس بگیریم. اگر میخواهید روی دیوارهای کاهگلی تخت جمشید قدم بزنید یا زنبیل و سبد و کیف بگذارید، به تخت جمشید نیایید.
مهمتر از بالا و پایین رفتن آمارهای بازدید نوروزی از تخت جمشید این است که بدانیم تخت جمشید محلی برای کسب درآمد و فروش بیشتر بلیط هم نیست، چند هزار تومان بلیط ورودی تخت جمشید چه بسا زیانهایی از یک شهروند ناوارد بر جای بگذارد که جبران کردن آن با دهها و صدها میلیارد تومان هزینه کرد هم قابل جبران نباشد. اگر فکر میکنید پول بلیت تخت جمشید زیاد است و باید در مقابل پول بلیتی که پرداخت کرده اید همانقدر به در و دیوار تالار آیینه مشت بکوبید، به تخت جمشید نیایید.
مهمتر از بالا و پایین رفتن آمارهای بازدیدهای نوروزی از تخت جمشید آن است که به خودرویی که هر جا خواسته پارک کرده و با هر سرعتی خواسته در خیابان ورودی تخت جمشید تخت گاز رفته و هر چقدر خواسته زباله به کنارههای این یادمان کهن پرتاب کرده بفهمانیم که پرداخت یکی دو هزار تومان حق ورود به پارکینگ تخت جمشید تاثیر چندانی در ورشکستگی او ندارد و از این موضوع مهمتر آن است که به پیمانکاران و متصدیان پارکینگ تخت جمشید بگوییم که به اندازه همین یکی دو هزار تومان حق پارکنیگ حداقل سر و سامانی به این پارکنیگ بدهید و آن را در شان تخت جمشید آراسته کنید.
اگر فکر میکنید باید همه زبالههای درون خودروی خود را در ورودی تخت جمشید تخلیه کنید، به تخت جمشید نیایید.مهمتر از بالا و پایین رفتن آمارهای بازدیدهای نوروزی از تخت جمشید آن است که بدانیم نیازی نیست حتما بر سر و روی سرباز پارسی در تخت جمشید دستی ولو به مهر بکشیم، چه بسا همین دست کشیدنها وقتی در ابعاد میلیونی تکرار شود دیگر صورتی برای سرباز پارسی باقی نگذراد. اگر اصرار دارید که دستی ولو به مهر به صورت سرباز پارسی بکشید به تخت جمشید نیایید.
مهمتر از بالا و پایین رفتن آمارهای بازدیدهای نوروزی آن است که به خود اجازه ندهیم از بندگیرهای تخت جمشید رد شویم، بند گیرها مثل چراغ قرمز در سر چهارراه است عبور از آن تخلف محسوب میشود، اما آیا برای عبور از این چراغ خطرها در تخت جمشید جریمهای هم در نظر گرفته شده است؟ اگر عادت دارید که از چراغ خطر سر چهارراهها عبور کنید و چراغ سبز وقرمز برایان تفاوتی نمیکند و نمیتوانید خود را بگیرید و از بندگیرها عبورنکنید به تخت جمشید نیایید.
مهمتر از بالا و پایین رفتن آمارهای بازدیدهای نوروزی از تخت جمشید آن است که به مسئولان امر بگوییم شعاع ورود و خروج خودرو به تخت جمشید را دقیق ارزیابی کنند. براستی آیا لازم است خودروها تا نزدیکی تخت جمشید وارد شوند و به پارکینگ برسند، آیا حرکت پر شتاب خودروها در کنار تخت جمشید صدمهای به این بنای تاریخی نمیزند، اصولا آیا ما این حق را داریم که مینی بوس و اتوبوس و کامیون را به تخت جمشید نزدیک کنیم. اگر اصرار دارید که با اتوبوس و مینی بوس به تخت جمشید سفر کنید و اتوبوس خود را حتما تا چند متری صفه تخت جمشید برانید، به تخت جمشید نیایید.
پرسش دیگر این روزهای گردشگران نیز این است که رسالت و وظیفه غرفههایی که عرضه محصولات فرهنگی و صنایع دستی دارند در جوار تخت جمشید چیست؟
آیا این غرفهها مجازند برای جلب مشتری بیشتر دراطراف این بنای کهن هر نوع سرو صدایی براه بیاندازند؟ آیا وجود اسب با کالسکه در کنار تخت جمشید و به دنبال آن وجود فضولات اسب در جوار این بنای کهن شایسته است؟ اگر به قصد کالسکه سواری و اسب سواری میخواهید تخت جمشید را ببینید، به تخت جمشید نیایید.
جایگاه ترافیک در جاده باریک و توسعه نیافته دسترسی به تخت جمشید کجاست؟ چرا باید این راه دسترسی در سالهای گذشته همچنان باریک و توسعه نیافته و خاموش و بی رمق باقی بماند؟ آیا این راه در خور جایگاه تخت جمشید است؟ اگر نمیتوانید در این راه پرترافیک بوق نزنید؛ نمیتوانید در شلوغی راه لایی نکشید به تخت جمشید نیایید.
زمانی که رسانههای گروهی با تیتر درشت خبر افزایش آمار بازدید کنندگان نوروزی از تخت جمشید را به نقل از مسوولان میراث فرهنگی و گردشگری نقل میکنند و مردم آن را میخوانند قطعا نوعی غرور ملی و تفاخر به داشتههای فرهنگی و تاریخی همراه با عرق ملی همگان را فرا میگیرد و بر خود میبالیم که دارای چنین یادمان کهن و تاریخی در خطه فارس هستیم.
این در حالی است که طی سالهای متمادی که این جایگاه نصیب تخت جمشید و استان فارس شده است و سیل جمعیت مشتاق به دیدن تخت جمشید و یادمانهای فرهنگی و تاریخی آن شتافته اند، کمتر تغییری در نحوه حفاظت و نگهداری از تخت جمشید دیده شده و بازدید انبوه گردشگران و میهمانان تفاوتی در حال و روز این یادمان کهن رو به ویرانی نداشته است.
مهمتر آنکه گسیل انبوه جمعیت مشتاق و بازدیدهای غیر حرفهای از تخت جمشید و بالا رفتن آمارهای بازدید از این بنای کهن میتواند آسیب جدی به این یادمان تاریخی بزند.
در کنار همه آسیبهایی که گلسنگها و باد و باران و فرسایش روزگار به این بنای کهن وارد میکند در تعطیلات نوروزی، بازی و شیطنت کودکان، نشستن بر روی یادمانهای سنگی و عکس برداشتن، دست کشیدن بر روی سنگها و دیوارها، ریختن زباله در فضای داخلی و بیرونی تخت جمشید، سرو صدای خودروها، خوردن چیپس و پفک و ریختن زباله آن و دهها آسیب دیگر نیز به مجموعه آسیبهایی که این یادمان تاریخی را تهدید میکند افزوده میشود. اگر برای خوردن تخمه و چیپس و پفک به تخت جمشید میآیید به تخت جمشید نیایید.
شاید بسیاردیده ایم یا شنیده ایم که برخی اوقات دوستداران و علاقهمندان به یک بیمار، ساعتها پشت دراتاق مراقبتهای ویژه دربیمارستان میمانند، اشک میریزند و مترصد فرصتی هستند تا از او عیادت کنند، اما اجازه ورود به اتاق بیمار را نمییابند.
ازدحام آنها پشت در اتاق بیمار قطعا نشانگر علاقه مندی آنها به بیمارشان است، اما آنها هیچگاه راضی نمیشوند که ازدحام و حرکت دسته جمعی به سمت تخت بیمار به اوصدمهای بزند و اندک سلامتش رابه خطر بیاندازد از این رو اغلب اوقات آنها با توضیحات پزشکان، قانع میشوند و حفظ سلامت بیمار را به دیدار از وی ترجیح میدهند.
برنامه بازدید ازتخت جمشید درروزهای تعطیلات نوروزی نیز چیزی شبیه به همین ازدحام و حرکتهای دسته جمعی پشت دراتاق بیماران است، بسیاری از دوستداران تاریخ و تمدن ایرانی و علاقهمندان یادمانهای کهن در نوروز و تعطیلات آن پشت جایگاه ورودی به تخت جمشید ازدحام میکنند و برای ورود به صفه تخت جمشید، لحظه شماری میکنند با این تفاوت که همه آنها اجازه ورود مییابند و بی محابا از پلههای تخت جمشید میدوند و بالا و پایین میروند و خود را به سرستونها و تندیسهای موجود در این مجموعه کهن میرسانند و به آن دست میزنند و برای آنکه خستگی راه را در کنند گاهی بر سنگها و سرستونها و سازههای سنگی مینشینند و تخمه و آجیل را با دل تخت جمشید یکجا میشکنند. بپذیریم که تخت جمشید نیازمند مراقبتهای ویژه است، بپذیریم که تخت جمشید باید در اتاق مراقبتهای ویژه باشد، اگر دیدار از تخت جمشید را مانند دیدار از بیماری در حالت مراقبتهای ویژه ارزیابی نمیکنید به تخت جمشید نیایید.
حکایت بازدیدهای مسافران و میهمانان نوروزی از تخت جمشید حکایت دوستداران و علاقهمندان و میهمانانی است که حضور آنها به دم و بازدم تشبیه شده است که وجودشان فرح بخش و غنیمت است، اما چون نفس آدمی اگر بیایند و نروند، موجود را به ورطه هلاکت و نابودی میاندازند.
تردیدی نیست که مردم به بازدید ازتخت جمشید علاقه نشان میدهند، اما این علاقه مندی نباید منجر به ویرانی و نابودی تخت جمشید شود، بازدید کنندگان از تخت جمشید نباید بازدید از این بنای تاریخی را با بازدید از یک بوستان شهری اشتباه بگیرند و به راحتی با تخمه و چیپس و پفک وارد شوند هر جا خواستند بنشینند، بدوند، بازی کنند و در کنار هر سنگی عکس بردارند.
اینکه مردم برای ورود به تخت جمشید صف میکشند و در یک روز ۱۵۰ هزار نفر به تخت جمشید وارد میشوند را باید به فال نیک گرفت و این نشان از علاقه مندی مردم به میراث کهن ایرانی دارد، اما چگونه میتوان این موضوع را توجیه کرد که چند متر پایینتر از تخت جمشید، صف خودروها و شلوغی و ازدحام و صدای بوق و کلافگی مسافران و سر و صدای دست فروشان و عابران به حدی باشد که خاطره دیدار از تخت جمشید به خاطرهای خوش تبدیل نشود.
تخت جمشید با شکوه و عظمت چند هزار ساله که جلوه تاریخی عصر هخامنشی در کشور است و بسیاری از گردشگران و جهانگردان از اقصی نقاط جهان حسرت یکبار راه رفتن بر روی پلکان سنگی آن را دارند در تعطیلات نوروزی به مکانی برای بازی کودکانه کودکانی تبدیل شده است که از پلهها بالا و پایین بروند و شیطنت کودکانه کنند.
به راستی آیا از خود پرسیده ایم که این بنای کهن تا کنون چقدر توانسته است رونق بخش استان فارس و یا حتی رونق بخش شهرستان مرودشت که در فاصله ۱۰ کیلومتری آن است باشد؟ و آمارهای میلیونی بازدید از تخت جمشید آیا تا کنون تاثیری در نگهداری این بنای کهن داشته است؟ آیا بازدید چند صد هزار نفر در یک روز از تخت جمشید میتواند زمینه مراقبت و حفاظت کارشناسی از این بنای سنگی را حفظ کند؟
این در حالی است که تاکنون بیشتر شخصیتهای عالیرتبه کشورهای خارجی اعم از روسای جمهوری، وزیران، سفرا و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی که به استان فارس سفر کرده اند دیدار از تخت جمشید را در برنامه داشته اند و حضور در شیراز را به خاطر دیدن تخت جمشید غنیمت شمرده اند.
بیشترکسانی که به استان فارس سفر میکنند و آوازه پرسپولیس را در کتابها و مجلات تاریخی و فرهنگی خوانده اند عطش دیدار تخت جمشید دارند و با ورود به دروازه ملل مسحور عظمت و غرور تاریخی و کهن ایرانی میشوند، اما در نگاه همه این گردشگران موجی از حسرت و شکوه نهفته است و سوالی که بارها و بارها تکرار شده است و آن اینکه چرا با این همه پیشینه تاریخی و شکوه تمدنی بیشتر مهربان نباشیم؟ و از این چشمه زاینده تاریخ و تمدن در جهت دسترسی به مواهب توسعه بهره نگیریم؟
زخمهایی که با نیشتر غفلت به صورت یادگاری بر سنگهای تخت جمشید نشسته و اثر دستهایی که در کار تخریب این بنای تاریخی و کهن بوده است کم نیست، به راستی چند بنای تاریخی، چون پرسپولیس در ایران و حتی در جهان وجود دارد که برخی افراد این گونه با میراث ماندگار فرهنگی خود رفتار میکنند؟
نگهداری از این اثر تاریخی و حفاظت از آن اگر چه لازم و ضروری است، اما کافی نیست، این بنای کهن باید به چشمه زاینده توسعه فارس تبدیل شود و ما فقط برای آن فقط نقش یک سرایدار را نداشته باشیم.
باید این بینش تقویت شود که از پاسداری و سرایداری صرف میراث فرهنگی به مرحلهای برسیم که میراث فرهنگی در زندگی ما زایش و پویش داشته باشد.
برای رسیدن به این مرحله باید به همه ابعاد میراث فرهنگی توجه شود و از رشد تک بعدی میراث فرهنگی و نگاه تنگ نظرانه نسبت به این سرمایه عظیم برحذر بود.
ما تاکنون به پیشینه تاریخی و فرهنگی کشورمان فقط افتخار کرده ایم این رویکرد لازم است، اما کافی نیست، زیرا افتخار به گذشته باید مبنایی برای ترسیم آینده روشن باشد. از جمله آفتهایی که توسعه فرهنگی را تهدیدمی کندهمین است که ما درافتخار به گذشته و پیشینه فرهنگی محصور بمانیم و راه روشن آینده را بر مبنای آن ترسیم نکنیم.
جوانان و نوجوانان ضمن آنکه به میراث گذشتگان باید افتخار کنند باید یقین حاصل نمایند که تخت جمشید، حافظ و سعدی مبنای توسعه زندگی آینده آنان است و پیوند گذشته و آینده در زندگی آنان بوجود آید.
هنوز در استان فارس گردشگرانی که به تخت جمشید میروند دغدغه آن را دارند که مبادا در ظلمت شبانه محیط اطراف این مجموعه گم شوند یا برنامه سفر خود را به نوعی تنظیم کنند که شب را در شیراز بگذرانند و فاصله ۶۰ کیلومتری شیراز تا تخت جمشید را چگونه بگذرانند که شامگاه در خارج از شیراز متوقف نشوند، زیرا مکانی برای اقامت در اطراف تخت جمشید یافت نمیکنند.
امسال نیز برای مراقبت بیشترازتخت جمشید، سازمان میراث فرهنگی بخشهایی ازاین بنای کهن رابا تعیین مسیر ازسایربخشها مجزا کرد، این تفکیک با پیش فرض آن است که دوستداران تخت جمشید و بازدید کنندگان خودشان رعایت کنند و پا را فراتر از آنسوی مسیرها نگذارند، اما چقدر این موضوع رعایت میشود؟
این موضوع که بازدید انبوه از تخت جمشید میتواند به این بنای کهن صدمه بزند و فرسایشها را افزایش بدهد قطعا دغدغه مسوولان میراث فرهنگی و مدیران تخت جمشید هم هست که هجوم دهها هزار نفر برای بازدید از تخت جمشید احتمال صدمه زدن به این بنای کهن را افزایش دهد. اما برای کاهش این دغدغهها چرا نباید چاره اندیشی شود؟
مهمترین موضوع در بازدید از تخت جمشید موضوع فرهنگی است، ما هنوز نتوانسته ایم به برخی از بازدید کنندگان این معنا را انتقال دهیم که عبور از خطوط ممنوعه در تخت جمشید و عبور از گارد و عبور از مناطق محصور مثل عبور از چراغ خطر است و نباید انجام شود.
بارها از طریق رادیو تخت جمشید و از طریق بلند گو و از طریق سوت محافظان به کسانیکه حریمهای ورودی را رعایت نمیکنند تذکر داده شده، اما هنوز دراین زمینه مشکل فراوان است و کمتر غفلتی باعث میشود که افراد را باید از روی دیوارهای میراثی و تاریخی پایین کشید.
هر چند اجازه داده نمیشود هر کسی به هر قسمتی از تخت جمشید دراین روزها برود و به سنگها و سرستونها و سازهها دست بزند، با تفکیک برخی از قسمتها با تعیین مسیر این امکان به وجود آمده است تا مراقبت بیشتری از تخت جمشید به عمل آید. اما کسانیکه با این قصد به تخت جمشید میروند که حتما روی سر ستون تخت جمشید بنشینند و چشم ماموران را دور ببینند و عکسی به یادگار بگیرند بهتر است به تخت جمشید نیایند.
به گفته مسوولان تخت جمشید مسافتی به طول سه کیلومتر در تخت جمشید بندگیر نصب شده است، اما متاسفانه با وجود همه مراقبتها برخی افراد از بندگیرها رد میشوند و اصرار دارند که بر سنگها و یادمانها دست بکشند یا در کنار آن عکس یادگاری بگیرند.
به گفته این مسوولان مراقبت از تخت جمشید نیاز به فرهنگ سازی دارد هر چند شمار زیادی تابلو و نیمکت در تخت جمشید گذاشته شده، کتابچههای فرهنگی چاپ شده و به بازدید کنندگان ارائه میشود، غرفه همیار میراث در تخت جمشید راه اندازی شده و به کودکان اموزش میدهد که مراقبت بیشتری در عبور و مرور در تخت جمشید داشته باشند، بارها گفته شده که در محوطه داخلی تخت جمشید زباله نریزند، اما متاسفانه باز هم عدهای این مواد را رعایت نمیکنند.
اطراف خرانه تخت جمشید با بند گیر محصور شده است؛ ارتفاع بند گیر نیم متر است و اگر کسی قصد عبور کند با وجود همه تذکرات و پایشها عبور میکند، این موضوع باید در افراد نهادینه شوند که از بندگیرها عبور نکنند و آن را پاس دارند و حرمت تخت جمشید را پا س. دارند.
در هر حال از یک سو مردم علاقهمند به دیدار از تخت جمشید هستند و از راههای دور برای دیدن این مکان تاریخی به شیراز میآیند و از سوی دیگر مسوولان میراث فرهنگی باید پیرو قوانین جهانی باشند، قانون جهانی میگوید که مناطق مهم تاریخی و موزهها باید ساعت ۱۸ بسته باشد در حالیکه برای تخت جمشید به سختی میتوان این قانون را اعمال کرد.
یادمان تاریخی تخت جمشید یادگاری از دوران هخامنشیان در فاصله ۶۰ کیلومتری شمال شیراز دراستان فارس و در شهرستان مرودشت قرار دارد.
هرکی ندونه فکرر میکنه تخت جمشید ارث باباته
گوه میخوری میگی چیکار کنیم چیکار نکنیم