تاریخ انتشار: ۲۰:۴۲ - ۲۰ فروردين ۱۳۹۸

دو روی سکه سیل؛ وجود فرصت‌های جالب در دل تهدید

سیل علاوه بر پیامدهای منفی در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و روانی دارای آثار و نتایج مثبتی نیز است که می‌توان از جمله آنها به مواردی نظیر پر آب شدن تالاب‌ها، افزایش گونه‌های پرندگان و آبزیان و بهبود اکوسیستم آبی کشور اشاره کرد.

دو روی سکه سیل؛ وجود فرصت‌های جالب در دل تهدید

رویداد۲۴ بارش‌های شدید و جاری شدن سیل در هفته‌های اخیر سبب شد بیش از هفتاد نفر از هموطنانمان جان خود را از دست دهند و خسارات بسیاری به مناطق مسکونی، زیرساخت‌های شهری، روستایی و زمین‌های کشاورزی در بیش از 20 استان وارد شود. علاوه بر این موارد، مردم این مناطق به دلیل آسیب های وارد شده به آنها از وضعیت روحی و روانی لازم برخوردار نیستند و این امر خود به مرور زمان می تواند به یک تراژدی انسانی تبدیل شود. 
اما اینکه چه عواملی در به وجود آمدن و یا تشدید سیل نقش داشته و سیل ضمن داشتن پیامدهای منفی چه پیامدهای مثبتی دارد، سبب شد پژوهشگر ایرنا با محمد درویش، کنشگر فعال محیط زیست به گفت وگو بنشیند.

عواملی به وجود آورنده و تشدید کننده سیل
درویش در خصوص عوامل به وجود آورنده و تشدید کننده سیل اخیر گفت: مهمترین عواملی که سبب شدند سیل اخیر اتفاق بیفتند، رخداد کم نظیر بارندگی بود. ما در واقع شاهد این بودیم که نام 4 شهر ایران شامل گرگان، خرم آباد، همدان و یاسوج در روزهای نخست فروردین ماه در بین چند شهر پر باران جهان در طول 24 ساعت شد. 

به نظر من، این اتفاق بسیار کم نظیری است که میزان بارندگی در 4 شهری که در یک کشور خشک قرار دارند، بیشتر از میزان بارندگی یک منطقه در آمازون یا برزیل باشد. همین مساله یکی از مهمترین دلایل رخداد این سیل کم نظیر است. برای مثال در فرودگاه گرگان 156 میلیمتر بارندگی در 24 ساعت صورت گرفت. یعنی تقریبا یک چهارم کل بارندگی که در استان گلستان اتفاق می افتد، در 24 ساعت اتفاق افتاد. یا در خرم آباد 135 میلیمتر بارندگی در طی 24 ساعت آمد این در حالی است که کل استان لرستان 500 میلیمتر بارندگی ندارد. 

این موارد اموری بسیار عجیب و اتفاقات بسیار کم نظیری هستند که ناشی از جریان های قطبی جت استریم به خاورمیانه است و این بارندگی ها تنها به ایران آسیب نزد. بلکه افغانستان، شبه قاره هند، مدیترانه، عراق و.. در این موج قرار گرفتند منتها در ایران و افغانستان تلفات بالاتری داشت، زیرا ما کوهستان هایی مثل زاگرس، البرز و هندوکش داشتیم که ابرها به این کوهستان ها گیر می کنند و میزان بارش بیشتری را به وجود می آورند. 

وی افزود: دومین مساله ای که باعث سیل شد این بود که زمان سیل موقعی بود که اغلب مناطق در زاگرس همچنان فاقد پوشش گیاهی موثر بودند. چرا که هنوز برگ درختان در نیامده بودند. پوشش گیاهی نه در کف بستر و نه بر روی درختان وجود نداشت و این باعث شد بارندگی ها به شدت بر زمین برخورد کند و افزایش فرسایش پاشمانی را تشدید کند. این فرسایش پاشمانی عبارت است از برخورد قطرات باران با سطح خاک که باعث می شود خاک دانه ها متلاشی شوند و امکان نفوذ آب در عمق خاک را کاهش دهند و به همین دلیل هرزآب افزایش پیدا کند.

درویش اضافه کرد: سومین مساله ای که خسارت سیل را افزایش داد این بود که ما به حریم های رودخانه ها تجاوز کرده بودیم و بسیای از این حریم های سیلابی عملا تنگ شده بود. یا با ساخت و ساز هایی که ما کرده بودیم دیگر استعداد عبور سیلاب ها را نداشت. به خصوص در لرستان و شرق گلستان و بعد از سد وشمگیر و همچنین در خوزستان این امر، خود را کاملا نشان داد. در برخی مکان ها مثل رودخانه کارون، حدود 150 متر به حریم رودخانه تجاوز کردیم و از فضای آن کاستیم و در نتیجه فاجعه ای به این اندازه رخ داد. این موارد سبب شدند تا رودخانه توان حمل این بار را نداشته باشد و سرریز شود.

این کنشگر محیط زیست افزود: نکته چهارم که سیل را شدیدتر کرد این بود که ما سیستم های پایش هشدار سیل را متاسفانه در اغلب استان های غربی به غیر از استان خوزستان نداشتیم و اگر این سیستم ها به خوبی عمل می کرند ما می توانستیم آنها را کنترل کرده و قبل از اینکه آب وارد چرخه شود به دشت های سیلابی هدایت کنیم و یا با آبخوان هایی که در استان های بالا دست به خصوص در استان لرستان و ایلام وجود دارد می توانستیم مهار کنیم تا هم سیلاب کمتری وارد چرخه شود و هم مسوولان مجبور نشوند دریچه های سدها را این گونه باز کنند و فاجعه بزرگی در خوزستان ایجاد شود. در نهایت از مزایای سیل بیشتر می توانست استفاده شود.

وی افزود: دلیل بعدی که سیل را تشدید کرد، خود وجود سدها هستند. سدها سبب می شوند که میزان بارگزاری در پایین دست افزایش پیدا کند. چون جریان رودخانه را کاهش می دهند و در نتیجه رودخانه ها به مرور از رسوب پر می شوند. یا اینکه هر سال ما باید رودخانه ها را لای روبی کنیم که نمی کنیم و یا منتظر می مانیم تا وقتی که دریچه ها باز شود. در این زمان هم رودخانه توان قبلی را دیگر ندارد. این امر بخصوص در رودخانه گرگان رود، در شمال کشور رخ داد و همچنین در رودخانه های کارون و کرخه که شاهدشان بودیم. اما در رودخانه هایی مثل جراحی و رودخانه زهره شاهد آن نبودیم. چون بصورت هوشمندانه ای آب را به سمت همان عرصه های تولید گرد و خاک در هندیجان هدایت کردیم و به این ترتیب با این حرکت هوشمندانه چالش سیل را به یک فرصت تبدیل کرده و سبب شد منطقه بهبهان خسارتی نبیند.

درویش افزود: در کنار این عوامل، وسعت رویش های جنگلی ما به شدت کاهش پیدا کرده است. طبق آمار سی درصد جنگل های زاگرس نابوده شده اند و بین 15 تا 30 میلیون درخت بلوط نابود و درخت هایی که وجود دارند همه درخت های کهسنال هستند و امکان زاد آوری جنگل های زاگرس را گرفته اند. وسعت جنگل ها در شمال کشور از حدود 3.5 میلیون هکتار در دهه 1330 به کمتر از 1.7 میلیون هکتار رسیده و از این 1.7 میلیوه هکتار 800 هزار هکتار مطابق گزارش انجمن جنگلبانی مخروبه است و این باعث می شود وضعیت جنگل در مقابل آب و خاک کاهش پیدا کند. طبق گزارشی که کمیسیون اصل 90 ارائه کرده باید گفت حدود 2.5 میلیون هکتار، عرصه منابع طبیعی تغییر کاربری یافته است و از ماهیت اصلی خود خارج شده و همه و همه در شمار عوامل سیل هستند.

پیامدهای منفی سیل
درویش در خصوص پیامدهای منفی سیل افزود: مهمترین پیامد سیل این است که مردم فراوانی در مناطق شمالی، غرب کشور و در جنوب با توجه به وضعیت اقتصادی کنونی که همه ما دچارش هستیم، از وضعیت خوبی برخوردار نیستند و حتی امکان تهیه یک تلویزیون را نیز ندارند. این درآمدها نیز پاسخگو نیست. در واقع تنها تلاش این مردم تهیه مواد غذایی است. این امر به دنبال خود می تواند نوعی تراژدی انسانی به بار آورد. باید اورژانس اجتماعی در این مناطق راه بیفتد. مردم احتیاج به مشاوره های اجتماعی و روانشناختی دارند. خیلی از مردم احساس می کنند که زندگی شان همراه با سیل از بین رفته است.

وی افزود: پیامد دوم این است که مردم متوجه شدند که واقعا چقدر تنها هستند. تحریم های ظالمانه باعث شده حتی شامل این شرایط دشوار هم باشد. هلال احمر اعلام کرده است که متاسفانه هیچ کمک مالی را نتوانسته دریافت کند. زیرا هلال احمر هم مشمول تحریم ها شده و برخلاف زلزله بم که شاهد ورود کمک ها و مردم خیر از سراسر جهان بودیم، این بار کمک ها بسیار ناچیز بود. حتی ایران نتوانست کمک های صلیبب سرخ را جذب کند و همه این موارد می تواند برای روحیه ایرانیان خسارت بار باشد.

این کنشگر محیط زیست گفت: پیامد های دیگر این است که ما به هر حال حجم بزرگی از خاک کشور را در طی این سیل از دست دادیم. ارزش این خاک چیزی بیش از 14میلیارد دلار است. یعنی حدود 180هزار میلیارد تومان که بیش از بودجه 100 ساله سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان های جنگل ها و منابع طبیعی است که این موارد هم قابل جبران نیست. چون هر سانتی متر خاک، بطور متوسط 800 سال زمان می برد تا شکل بگیرد و ما باید هزاران سال منتظر باشیم تا خاکی دوباره تولید شود.

درویش افزود: بعد دیگر از پیامدهای منفی از بین رفتن اعتماد اجتماعی است. بعد از دو سال مردم زلزله زده کرمانشاه هنوز در کانکس زندگی می کنند. هنوز بعد از نزدیک به 2 دهه بخشی از مردم در بم در کانکس هستند. برخی از چادرهای هلال احمر در بازارهای آزاد فروخته می شود و این می تواند اعتماد عمومی را کاهش دهد. یکی از دلایلی که مردم بیشتر گروه های غیردولتی چون جمعیت امام علی (ع) و یا سلبریتی ها کمک می کنند این است که مردم به دستگاه های دولتی چندان اعتماد ندارند، چون فکر می کنند این کمک ها کاملا به دست مردم نمی رسد. دولت باید به جدیت با خاطیان برخورد کند. دولت باید با کسانی که پل و تاسیساتی ساختند و قدمت آنها به 20 سال نمی رسد و همه تخریب شدند باید برخورد کند. در حالی که در همان پلدختر، پلی وجود دارد که بیش از هزار سال قدمت دارد و هنوز استفاده می شود. بنابراین باید با این افراد برخورد شود. این افراد خیانتکارانی هستند که جنایتشان مانند نسل کشی است چون به مملکت خیانت کرده اند.
اگر ما از این اتفاقات و پیامدها درس عبرت بگیریم، آن وقت است که اعتماد اجتماعی می تواند برگردد.

پیامدهای مثبت سیل
درویش در خصوص پیامدهای مثبت سیل گفت: بعد از مدت ها محیط های تالابی با آب آشتی کردند. هورالعظیم تاکنون چنین آبی دریافت نکرده بود. توانستیم مقاومت نفتی ها را بشکنیم و نفتی هایی که اجازه نمی دادند حوضچه شماره 5 پر شود. همان ها که به بهانه حفاری های نفتی، چشمه های تولید گرد و خاک را در خوزستان افزایش داده بودند. امیدوارم درس عبرتی شود تا دیگر داخل حریم هورالعظیم جاده کشی نشود. علاوه بر هورالعظیم، شادگان، میان بران ، شین بان و تالاب هامون وضعیت خوبی پیدا کرده اند. همچنین جازموریان اکنون وضع خوبی دارد. بطور یکه بعد از 14 سال از آب پر شد. فقط پریشان است که وضعیت خوبی ندارد مابقی تالاب ها وضعیت خوبی پیدا کردند و این باعث می شود کیفیت پوشش گیاهی نیز بهتر شود. 

وی همچنین افزود: وضعیت پرندگان بهتر شد. وقتی وضعیت پرندگان بهتر شود، پرنده ها می توانند آفات را کنترل کنند و در قلمرویی که پرواز می کنند، فضولاتشان را روی زمین ریخته و زمین حاصلخیز شود. از طرفی صیادان می توانند امیدوار باشند که دوران بسیار خوبی را شروع خواهندکرد. مازاد آبی که وارد خلیج فارس و دریای عمان شده، می تواند به بهبود اکوسیستم های آبی کمک کند. برای مثال در عمان آبزیان و تخم ریزی ماهی ها می تواند بیشتر شود و سهم عمده ای از غذای ایرانیان می تواند از همین دریا و ماهی باشد.

برچسب ها: اخبار سیل
نظرات شما