کدام یک ازفیلمهای ترسناک بر اساس واقعیت ساخته شدهاند؟
بسیاری از فیلمهای ترسناک تخیلی میباشند و در دنیای واقعی وجود ندارد، اما برخی از آنها بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده اند که این حقیقت موجب ترس بیشتر مخاطب میشود.
رویداد۲۴ این فیلم بر اساس یک داستان واقعی است! جملهای که در آغاز بعضی فیلمهای سینمایی میبینید و قطعا با دیدی دیگر به این فیلمها نگاه میکنید. چیزی که بدتر از یک فیلم ترسناک است، این است که بر اساس داستان واقعی باشد؛ فیلم ترسناک واقعی!
دیدن فیلمهایی مثل خون آشام و سایر فیلمها ساده است، چون در واقع دلیلی برای ترسیدن در دنیای واقعی وجود ندارد، اما چیزی که سبب ترس واقعی انسان پس از دیدن فیلم میشود، فیلمهای ساخته شده بر اساس داستان واقعی است، مثل شکار و شکارچی.
گرچه خیلیها ممکن است که با دیدن فیلم به حوادث واقعی پشت صحنهها شک کنند، اما حقیقت در درون فیلمها نهفته است. فیلمهای دیگری نیز هستند که بر اساس زندگی واقعی اند، اما فیلمسازان ترجیح میدهند آن را به گونهای بسازند که متوجه این قضیه نشوید.
فیلمهایی ترسناک با داستان واقعی
۱۰-جن گیر:
ویلیام پیتیر بلیتی در سال ۱۹۷۱ داستان فیلم جن گیر را نوشت که در مورد یک دختر ۱۲ ساله به نام مرگان و دو کشیشی بود که سعی میکردند جن را از بدن دختر خارج کنند. این فیلم بعدا در سال ۱۹۷۳ در سینما و تئاتر به نمایش درآمد و نامزد اسکار بهترین فیلم ترسناک و جلوههای بصری در طول تاریخ شد.
این تنها فیلم ترسناک بر اساس داستان واقعی بود یا حداقل نسخهای از یک داستان واقعی. فیلم مشابه دیگری در سال ۱۹۴۹ ساخته شد، که در مورد پسر جوانی در مریلند به همراه سه مرد بود، دو کشیش و یک عضو کلیسای دانشگاه که آنها سعی کردند تا جن را از بدن پسر خارج کنند تا به زندگی عادی خود بازگردد.
دیدن فیلمهایی مثل خون آشام و سایر فیلمها ساده است، چون در واقع دلیلی برای ترسیدن در دنیای واقعی وجود ندارد، اما چیزی که سبب ترس واقعی انسان پس از دیدن فیلم میشود، فیلمهای ساخته شده بر اساس داستان واقعی است، مثل شکار و شکارچی.
گرچه خیلیها ممکن است که با دیدن فیلم به حوادث واقعی پشت صحنهها شک کنند، اما حقیقت در درون فیلمها نهفته است. فیلمهای دیگری نیز هستند که بر اساس زندگی واقعی اند، اما فیلمسازان ترجیح میدهند آن را به گونهای بسازند که متوجه این قضیه نشوید.
فیلمهایی ترسناک با داستان واقعی
۱۰-جن گیر:
ویلیام پیتیر بلیتی در سال ۱۹۷۱ داستان فیلم جن گیر را نوشت که در مورد یک دختر ۱۲ ساله به نام مرگان و دو کشیشی بود که سعی میکردند جن را از بدن دختر خارج کنند. این فیلم بعدا در سال ۱۹۷۳ در سینما و تئاتر به نمایش درآمد و نامزد اسکار بهترین فیلم ترسناک و جلوههای بصری در طول تاریخ شد.
این تنها فیلم ترسناک بر اساس داستان واقعی بود یا حداقل نسخهای از یک داستان واقعی. فیلم مشابه دیگری در سال ۱۹۴۹ ساخته شد، که در مورد پسر جوانی در مریلند به همراه سه مرد بود، دو کشیش و یک عضو کلیسای دانشگاه که آنها سعی کردند تا جن را از بدن پسر خارج کنند تا به زندگی عادی خود بازگردد.
۹-آبهای آزاد:
این فیلم در سال ۲۰۰۳ منتشر شد، این فیلم داستان زوجی را بازگو میکند که وقتی تصادفا قایقشان آنان را در وسط اقیانوس جا گذاشت مجبور شدند در آبهای آزاد دریای کارائیب که پر از کوسه بود، برای نجات جان خود شنا کنند.
این فیلم بر اساس داستان واقعی بود که در سال ۱۹۹۸ برای تام و الین اتفاق افتاد طوریکه این فیلم باعث شد تا مردم سالها پای خود را به اقیانوس نگذارند. این داستان تقدیر زوج جوان را نشان میدهد که جسدشان هرگز پیدا نشد.
۸-وحشت در آمیتی ویل:
این فیلم در سال ۱۹۷۹ منتشر شد و داستان جیمز برولین و مارگارت کیدر زوج جوانی است که خانهای را میخرند و آن خانه هدف شکار قرار میگیرد. یکی از فیلمهای مستقل در زمان خودش بود، اما این روزها اینطور به نظر نمیرسد، رایان رینالد نیز در سال ۲۰۰۵ قابل توجه است.
این فیلم بر اساس داستان واقعی جرج و کتی لوتز بود و خانهای که نزدیک جزیرهای در نیویورک خریدند. تراژدی اصلی فیلم در سال ۱۹۷۴ اتفاق افتاد، وقتی یک مرد جوان جان ۶ نفر از اعضای خانواده اش را گرفت؛ یک سال بعد خانواده لوتز از آن خانه نقل مکان کردند.
۷-ساحره (عروسک ترسناک آنابل):
ساحره داستان زندگی اد و اورین وارن است، که بدنبال شکار میگردند. در اوایل فیلم آنها به کمک خانوادهای میروند که حوادث تلخی را در زندگی شان تجربه کردند. در بخش دوم فیلم آنها به خانوادهای در بریتانیا کمک کردند. اد و لورین وارن تنها جست و جو گران در دنیای واقعی هستند، که این امر از داستان واقعی در گذشته آنان نشات میگیرد.
این فیلم درباره خانوادهای است که تجربیات دراماتیکی را در خانه جدیدشان تجربه میکنند، داستان از اینجا شروع میشود که کارولین و همسرش راگر به همراه ۵ دختر خود به خانهای قدیمی در سال ۱۹۷۰ نقل مکان میکنند. بلافاصله پس از وارد شدنشان آنان متوجه جابه جایی اثاث منزل، باز و بسته شدن درها و صداهای عجیب و غریب میشوند و توسط ارواح نامشهود آسیب میبینند.
در این فیلم اد و لورین وارن کشف میکنند که این خانه توسط چندین ارواح احاطه شده است آنان پی به این ماجرا میبرند که زنی که در سال ۱۸۰۰ میلادی در آن خانه میزیسته و قاتل اولین فرزندش بوده و روح آن فرزند در آن خانه است.
فیلم ساحره ۲ درباره دختر خانواده هاگسون در لندن است خانواده اش شهادت دادند که او در منزلش در اگوست ۱۹۷۷ پدیدههای غیرمعمول را مشاهده میکرد. مشهورترین آنها جانت بود یکی از ۳ دختر خانواده هاگسون که مدعی بود روح مردی به نام بیل ویکنز را دیده که در آن خانه زندگی میکرده است و در اثر تومور مغزی مرده است. جانت در ذهنش با صدای بلند داستان انابلا را تصویر سازی میکند. شیطانی که روحش را تسخیر کرد آنابلا عروسکی بود که روح شیطان در آن دمیده بود که سرانجام باعث مرگ صاحبش شد.
داستان این عروسک در سال ۱۹۷۰ اغاز شد، زمانیکه یک پرستار آن را بعنوان هدیه تولد از مادرش دریافت کرد. او بعدا متوجه شد که عروسک مدام جایش را عوض میکند و تغییر میدهد.
اول یادداشت کمکم کن را روی عروسک میبیند، سپس عروسک را غرق خون میبیند دوباره درخواست کمک میکند عروسک توسط یک روح هدایت میشد. آنها عروسک را به موزه شان بردند، جائیکه در آن باقی بماند، همان زمان در روزنامه ها، کتابها و تلویزیون بریتانیا گزارشی از این شکار ارائه شد.
۶-روانی:
روانی یکی از فیلمهای ترسناک کلاسیک است، که تا بحال ساخته شده و توسط آلفرد هیچکاک کارگردانی شد. داستانی که بینندگان را با حوادث غیرمترقبه اش شوکه میکند. نورمن بیتس در فیلم بر اساس همان داستان واقعی قاتل سریالی است.
گرچه این فیلم تخیلی است، اما برای من گفتههای مردی بازگو شده که خودش را مقصر مرگ دو زن میداند. اما در عین حال خود را بیگناه حس میکند، چون دچار شیزوفرنی است. مشکل روانی او از آنجایی بیشتر شد که با مادرش احساس نزدیکی بیشتری کرد.
۵-حریص:
حریص فیلم ترسناکی است که به شکل کمدی سیاه ساخته شد، که اشتباه بود. گاهی پرس هدایت فیلم را در ارتش ایالت متحده آمریکا به عهده داشت. در سال ۱۸۰۰ میلادی این فیلم ترسناک بر اساس دو داستان واقعی بود.
اولین آن دانر پارتی و دومین آلفرد پاکر بود، که نویسنده به این صورت این متن را نوشت. هر جفت آنان از زمستانی سخت در نوادا با تغذیهی همراهانشان جان سالم به در بردند.
۴-جن گیری امیلی رز:
قبل از آنکه او این فیلم را کارگردانی کند، دکتر استرنج و اسکات دریک سون فیلمی بر اساس داستان واقعی به نام جن گیر امیلی رز ساختند. فرمت این فیلم متفاوت از سایر فیلمها بود.
این فیلم در کلیسا شکل میگیرد که در آن کشیش کاتولیک پس از جن گیری ناموفق امیلی رز تصمیم به قتل آن میگیرد. این فیلم بر اساس داستان انالیس میشل بود. او مرگ امیلی را خودکشی جلوه داد، اما خانواده اش پی به مرگ او توسط کشیش بردند.
۳_تصویری از یک قاتل سریالی:
اکثر هواداران امروزه میشل راکر را در فیلم مرده متحرک میشناسند. طی سه دهه گذشته او یک قاتل سریالی به نام جان ناتان را در فیلمش به تصویر کشید، که فیلمی اختلالگر از جانب قاتل است و بیش از ۶۰۰ قتل در طی ۸ سال مرتکب شده است.
۲-جهنم:
این فیلم در سال ۲۰۰۱ منتشر شد و بر اساس داستان گرافیکی آلن مور و ادی کمبل شکل گرفت. در فیلم از جهنم، که در آن جانی دپ نقش پلیس را بازی میکرد، وظیفه اش دستگیری جک ریپر قاتل بود.
اما در زندگی واقعی قاتل ناشناخته باقی ماند. ابرلین پلیسی بود که به بازجویی از جک ریپر پرداخت، تمام سکانسهای آن واقعی بودند و در نتیجه بازجویی شخصی خود ابرلین بود.
۱-داهمر (دامر):
جفری داهمر یک قاتل سریالی بود که ۱۷ مرد را از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۱ به قتل رساند و سرانجام دستگیر شد. او از اختلال روانی و شیزوفرنی رنج میبرد، اما در دادگاه تشخیص داده شد که به هنگام قتل ۱۶ مورد در سلامت کامل عقلی و روانی به سر میبرده است. به همین دلیل محاکمه شد و به حبس محکوم شد.
تمامی شبکههای تلویزیونی و فیلمها بر اساس داهمر ساخته شدند، اما فقط یکی از آنها در سال ۲۰۰۲ داهمر واقعی نامیده شد و داستان مردی را به تصویر میکشد که دنباله رو پدرش است و به دلیل مشکلاتی که در بچگی متحمل شده است، به جنون و دیوانگی کشیده میشود.
سایر فیلمهای ترسناک:
فیلم دیگر، فیلمی بود که در ۱۳ ام نوامبر ۱۹۷۴ در ساعت ۳:۱۵ صبح، مردی کل اعضای خانواده اش را به قتل رساند و دلیلش هم شنیدن صداهایی بود که در خانه میشنید او بعدا به ۲۵ سال زندان محکوم شد. در سال بعد خانواده لوتر زمانیکه به خانه رفتند متوجه پدیدههای نامشهود و غیرطبیعی شدند.
خانواده اسنیکرز به خانهای جدید در سال ۱۹۸۰ میلادی رفتندکه به بیمارستانی در نزدیکی دانشگاه نزدیک بود، چون پسرشان فیلیپ تحت درمان سرطان بود. آنها سرانجام فهمیدند خانهای که در آن رفتند، خانه ارواح بوده است.
مادر فیلیپ میگوید او زمانیکه شروع به صحبت با ارواح میکرد، عصبانی و خشن میشد. او تحت فرمان آن مرد بود و مادرش سرانجام فیلیپ را از خانه دور کرد. اما گزارشعا نشان میدهد که هم همراه خانواده بوده و هم از آنان جدا بوده است. بعد از رفتن فیلیپ همه چیز برای خانواده اش بدتر شد.
ورونیکا:
درباره یک نوجوان اسپانیایی است که در ارتباط با شخص مردهای که دوستش داشته بوده است. این فیلم بر مبنای داستان واقعی نوجوان اسپانیایی است، که معمای مرگش هرگز حل نشد. در سال ۱۹۹۲ دانش آموز دبیرستانی به نام استفانیا گاترز چند ماه بعد در بیمارستان مرد.
این دو با هم دوست بودند. ورونیکا روح دوستش استفانی را میدید و با او حرف میزد. بعد از مرگ استفانی خانواده اش به پلیس گزارش دادند که آنها متوجه اتفاقات فراطبیعی شدند، همان چیزهایی که دخترشان نیز تجربه کرده بود. پلیس به بررسی موضوع و شنود صدا پرداخت و سرانجام آن خانه را مرموز نامید.
کشتار با اره برقی در تگزاس:
گروهی از آدمخواران را توصیف میکند که خانوادهای را به اشتباه گرفتند تا آن را به قتل برسانند. واین فیلم برمبنای زندگی شخصی اد جین قاتل بود. او در واشنگتن بزرگ شد. در اوایل سال ۱۹۰۰ میلادی توسط مادرش آذارو اذیت میشد.
او کم کم رابطه اش را باهرکسی که کنار مادرش بود قطع کرد و وقتیکه مادرش مرد احساس آزادی کرد. او به قصاب شناخته شد و چندین قربانی را کشت او زنانی را که به تازگی مرده و دفن شده بودند را از قبر در میاورد واز پوست بدنشان لباس زنانه میساخت و وانمود میکرد که مادرش است. او کمربند و سایر اشیای مختلف را از قسمتهای بدن آنان میساخت.
شبح:
شبح داستان خانوادهای است که خانهای را در بالای زمین بومی آمریکا خریداری میکنند. فیلم کلاسیک شبح چنانچه در نمناک اشاره شده است درسال ۱۹۸۲ برمبنای خانوادهی هرمن بود که مدعی بودند اثاثیه آنها جابجا میشود. خانواده هرمن آن خانه را ترک کردند، اما همچنان به همان شکل باقی ماند.
فیلم برمبنای قتل واقعی و مرموز جانت کریسمس ۱۳ ساله درسال ۱۹۵۰ بود رومک ۳ سال پرستار کریسمس بود وقتی کریسمس به پلیس کلمبیا زنگ زد تا پلیس را باخبر کند گوشی تلفن قبل از ردیابی پلیس قطع شد وقتی رومک به خانه برگشت کریسمس را غرق خون دید سپس مظنون شد که قاتل داخل خانه است، چون خانه وراههای ورودی آن را به خوبی میشناخته است اول به او تجاوز شد سپس حلقه آویز شده بود.
کوسه:
داستان یک کوسه سفید است که در نیوجرسی در سال ۱۹۱۶ حمله میکند؛ و اولین قربانی او چارلز وان سانت ۲۵ ساله بود ۵ روز بعد ودر ۴۵ مایلی شمالی این کوسه در دریاچه شمالی قربانی دیگری گرفت.
قسمت وحشتناک داستان آنجاست که به فاصله ۳۰ مایل و ۱۰ مایل در شمال این کوسه یک مردو پسررا که درحال نجات یک پسر دیگر در رودخانه بودند را میکشد. اما پنجمین قربانی که ۳۰ دقیقه بعد مورد حمله قرار گرفت، زنده ماند. محقق جارج برگس گفت که این اولین موردی بوده که تابه حال اتفاق افتاده است.
دختر همسایه بغلی:
این فیلم درباره پسری است که سعی میکند همسایه اش را از دست خانواده اش نجات بدهد. قاتل سیلویا لیکنز که همان کارگر خانه بنام بنزیسکی ۳۷ ساله به عنوان بدترین مجرم درتاریخ ایالت اینوانا شناخته شده است.
لیکنز تنها ۱۶ ساله بود که درخانه اش به قتل رسید. والدینشان سیلویا و خواهرش را درخانه با کارگر منزلشان تنها گذاشتند، که او جسد سیلویا را هفتهها پنهان کرده بود. ۳ ماه بعد در ۲۶ اکتبر ۱۹۶۵ پلیس جسد سیلویا را با صدها زخم بر روی بدنش پیدا کرد.
بنزیسکی به ۲۰ سال حبس محکوم شد، اما سرانجام آزاد شد بچههای دیگری که مثل سیلویا به قتل رسیده بودند. آنها ۲ ساله و ۷ ساله بودند.
جعبه دیباک:
ماجرای یک خانواده است که توسط شیطانی درون جعبه دیباک شکنجه میشدند. جیمز هاکسون مدعی است از زمانیکه این جعبه رااز سایت ebay بخاطر تولد مادرش خریداری کرده بود، این مشکل برایش پیش آمد.
این جعبه نه تنها دائما به مادرش آسیب میزد، بلکه خواهر، برادر وزن برادر جیمز هم همین مشکل را داشتند. او میخواست که از شر این جعبه خلاص شود. شاید بخواهید بدانید که دیباک چیست دیباک همان روح سرگردان است که ازشخص مرده درون جعبه رفته است.
زنده زنده خورده شده:
این فیلم درباره صاحب هتل تگزاس است که از بدن مردم برای تغذیه کروکودیل خانگیش استفاده میکرد. دراوایل سال ۱۹۰۰ میلادی او حتی چندین سوسمار را نزدیک سالن هتل نگهداری میکرد.
بال که همان صاحب هتل است، با گارسونهای مختلف خانم رابطه داشته است. ۳ نفر ازآنها گم میشوند. بال دوتا ازآنها را کشته بود. خیلیها براین باورند که او برای تغذیه سوسمارهای خانگیش ازآنها استفاده کرده است.
اما شواهدی در این باره یافت نشد. همین نگهداری سوسمار وتمساح کاملا نگران کننده بود. زمانیکه پلیس برای بازجویی ازاو درسال ۱۹۳۸ آمده بود او با گلوله به قلبش شلیک کرد.
کابوس درخیابون الم:
فیلمی که درآن یک قاتل سریالی افراد را در خواب میکشت.
این ایده از مقالهای درلس آنجلس نشأت میگیرد که وس کراون نویسنده وکارگردان درباره پسری فیلم ساخته که پس ازآنکه توسط قاتل درخواب جان سالم به درمیبرد بسیار وحشت زده میشود کراون میگوید او به خانواده اش گفته بود میترسد ازاینکه یک شب بخوابد و کسی درشب قصد جانش را بکند او سعی میکرد که روزها بیداربماند.
زمانیکه به خواب فرو رفت والدینش فکر کردند که بحران تمام شده است.
یکدفعه نصف شب صدای جیغ شنیدند، وقتی سراغش رفتند او مرده بود، او به هنگام خواب مرده بود و این همان ترسی است که بزرگترها آن را انکار میکنند، این خط مرکزی داستان فیلم کابوس خیابون الم بود و این داستان اززبان پسربچه برای کراون بازگو شده بود و کراون این فیلم را ازروی آن ساخت.
خبر های مرتبط