تب عقد آریایی، موجسواری بر دلخوریهای جوانان
جستجوی هشتگ «عقد آریایی» در اینستاگرام فیلمهای زیادی از این مراسم را نشان میدهد؛ عقدی که در کنار عقد محضری به تبی برای برخی جوانان تبدیل شده است.
رویداد۲۴ این روزها برخی از زوجهای جوان مایل هستند که بعد از عقد محضری، عقد آریایی نیز برای آنها خوانده شود، اما عقد آریایی چیست؟ عاقد میگوید: داماد نازنین! به همسرت نگاه کن با عشق با احساس و بگو: «به نام ایزد مهرآفرین. من تو را برگزیدم از میان همه خوبان. برای زیستن در کنار تو. میان این گواهان با تو پیمان میبندم. وفادار تو باشم. در هر لحظه و هرجا، پذیرا میشوی آیا؟ تو با من این چنین هستی که من با تو؟» عاقد: عروس خانم به این احساس قشنگ آقای داماد ادای دین کنید و این احساس را مضاعف کنید: «به نام نامی یزدان. پذیرا میشوم مهر تو را از جان. هماکنون باز میگویم میان انجمن با تو، من هم وفادار تو خواهم بود. در هر لحظه و هر جا.» این بخشی از کلام عقد آریایی است که توسط عروس و داماد خوانده میشود، اگرچه برگزاری عقد آریایی اختیاری است، اما برخی از زوجهای جوان برای ثبت کردن این لحظات اقدام به برگزاری عقد آریایی جداگانه و بهصورت اختصاصی در باغ یا مکانی خاص میکنند.
عقد آریایی غیرمجاز است
نکته جالب در مورد برگزاری مراسم عقد آریایی این است که در برخی موارد هزینه زیادی از سوی عروس و داماد برای این کار پرداخت میشود. موضوع حائز اهمیتی که سبب شده طی این سالها برخی درآمدهای گزافی را از مراسمهای عروسی کسب کنند، این است که هر شخصی میتواند برگزاری عقد آریایی را بر عهده بگیرد و بهعنوان وکیل در مراسم حاضر شود، فقط کافی است جملاتی را حفظ کند و در مراسم، آنها را تکرار کند. اما وجود برخی موارد در عقد آریایی الزامی به شمار میآید و از جمله آنها میتوان به سه مورد اشاره کرد که در همه کلیپهای منتشرشده در عقدهای آریایی به چشم میخورد: محیط آرام با نور کم، شمعآرایی سفره عقد و مه؛ مه معمولاً طوری است که اطراف عروس و داماد را میگیرد، بعد عروس و داماد رو به روی یکدیگر ایستاده و دستان همدیگر را میگیرند و وکیل طرفین شروع به خواندن کلام عقد آریایی میکند. هر جملهای که از طرف وکیل گفته میشود را عروس و داماد باید تکرار کنند. جملات ابتدا بهصورت پرسشی از طرف داماد با شعر آغاز میشود و بعد از آن، نوبت عروس است که جواب داماد را با یک شعر دیگر بدهد. در انتها که جملات عروس و داماد به پایان رسید، نوبت به مهمانان حاضر در مراسم میرسد که با جمله «همایون باد این پیمان، همایون باد این پیوند، گرامی باد این سوگند، همایون باد» مراسم را به اتمام میرسانند.
زوجهایی که این کار را انجام میدهند، میگویند که میخواهند با این کار، با زبان مادری به همسرشان ابراز عشق کنند؛ در خیلی از این مراسمها عروس و داماد هنگام گفتن جملات احساساتی میشوند و گریه میکنند. اما چند روز پیش در واکنش به این موضوع، علی مظفری، رئیس کانون سردفتران ازدواج و طلاق گفت: «ما در قانون و شرع چیزی به نام عقد آریایی نداریم و دفاتری که این مراسم را اجرا میکنند، غیرمجاز هستند.» حال این تنش تا کجا پیش میرود؟
بهانه تازه برای سودجویی
با وجود نظر آسیبشناسان اجتماعی پیرامون دلایل بروز و ظهور پدیده عقدهای آریایی، نکتهای که به نظر نباید بهسادگی از آن گذشت، موجسواری و کسب سود برخی از این ماجراست. واقعیت این است که برخی مؤسسات و سالنهای برگزاری مراسم ازدواج، تبدیل به بنگاههایی برای کسب سود از مراسم نامتعارف شدهاند و با تبلیغ برخی مراسم به ترویج آن دامن میزنند و از قِبل آن، سود سرشاری را نصیب خود میکنند. نمونه آن هم کم نیست؛ از اجاره سفرهای عقد لاکچری گرفته تا سالن اختصاصی برای مراسم جشن عقد و بهتازگی عقد آریایی.
جاذبه و دافعه الگوهای اجتماعی
احمد بخارایی، جامعهشناس حوزه آسیبهای اجتماعی در این باره میگوید: از دو زاویه میشود به این پدیده نگاه کرد. اینکه برخی الگوها چقدر دافعه دارند و این الگو چقدر جاذبه دارد. این دافعه باعث میشود افراد به سمت الگوهای دیگری جذب شوند. از این دو زاویه ابتدا به دافعه میپردازم. این عقد آریایی در برابر پیوند سنتی است که خطبه آن به زبان عربی خوانده میشود؛ چیزی که در آیین ازدواج رنگ و بوی دینی دارد. بخشی زیادی از این دافعه برای برخی افراد، به پیوند فرهنگ و سیاست در ایران برمیگردد. یعنی اینکه هر فرهنگی، شعارها، اهداف و ایدهآلهایی دارد، اینها وقتی بهعنوان اهداف سازمانی نظام سیاسی قرار میگیرد و جامعه به آن اهداف سیاسی نمیرسد، منجر به یک شکاف عمیق میشود؛ شکاف بین رفتار و نظر! منظورم از نظر آن اهداف و ایدهآلهای برخاسته از الگوهای اسلامی است که در جامعه تعریف شده و به شکل رسمی هم قانونمند شده است.
سنت ملی در مقابل سنت دینی
بخارایی میگوید: این مسئله را در موضوع حجاب هم میبینیم. اینکه برخی فشارها، چطور گروهی از آدمها را به این سمت سوق میدهد که از حجاب زده شوند. اگر بعضی بهصورت طبیعی نیمچه اعتقادی هم به حجاب دارند، آن هم به حاشیه میرود و اکثرا رفتارهای واکنشی دارند؛ بنابراین در بخش نخست، این رفتار یعنی آنچه بهعنوان پیوند آریایی در مراسم ازدواج مطرح میشود، واکنشی میبینم که یک عامل دافعه باعث بروز آن شده است.
از دیگر سو، از منظر اجتماعی افراد در جامعه و در تعاملات خود معمولاً الگوهایی دارند. آدمها الگوهایی برمیگزینند که برای آنها ارزش داشته باشد. در اینجا هم آنچه به نظر جالب میآید، حس ناسیونالیستی است که متأسفانه یا خوشبختانه افراد را به الگوهای سنتی سوق میدهد. انگار در اینجا یک سنت ملی در مقابل یک سنت دینی قد علم میکند و تقابل و تعارض در بین سنتها رخ میدهد. پس اولی واکنش است و دومی کنش.
تقلید و چشم و همچشمی در فرهنگ ما پررنگ است
این جامعهشناس ادامه میدهد: به این نکته هم توجه کنیم که این مسائل باید در بافت فرهنگی خودمان بررسی شود. اگر در یک کشور غربی و اروپایی شما بخواهید با یک الگوی سنتی مقابله کنید و بخواهید اعتراض خود را نشان بدهید که مثلاً این الگو کمرنگ شده، به یک الگوی نوین روی میآورید. حالا شما فکر کنید که ما باید در چه بافت فرهنگی باشیم که یک الگوی سنتی در مقابل یک الگوی سنتی قرار گیرد؟ یعنی سنت به مقابله با سنت برمیخیزد. چرا؟ چون این بافت فرهنگی ما کمتر عقلانی است. اینکه در بالا گفتم «متأسفانه یا خوشبختانه» بُعد تأسف آن این بود که ما از روی عادت و تقلید و گذشتهگرایی که ضد توسعه است در حال حرکت هستیم. ببینید تقلید چقدر در فرهنگ ما پررنگ است که مثلاً ناگهان یک موضوع اوج میگیرد، گسترش پیدا میکند و چشم و همچشمیهایی بهدنبال دارد.
این یکی دیده فلان زوج رفتند فلان جا این کار را کردند، در فضای مجازی فیلم منتشر کردهاند و کامنت گرفتهاند، در نتیجه آنها هم مثل اینها رفتار میکنند. در این جامعه از چند زاویه داریم آسیب میبینیم که در نهایت به مدیریت کلان فرهنگی کشور برمیگردد که نتوانسته است در این چهار دهه خودش را سامان بدهد و آن چیزی را که ارزش بوده هم، تبدیل به ضدارزش کرده است.
نادیده گرفتنهای هویت ملی باعث افراط و تفریط شده است
در این میان محسن معروفی، آسیبشناس اجتماعی میگوید: برخی از مردم به اشکال مختلف هویت ملیشان را از دست دادهاند. در حالی که در همه کشورهای دنیا مهمترین موضوع، هویت ملی است. گاهی اگر کسی بخواهد از ایرانی بودن خودش صحبت کند و به آن افتخار کند انگ نژادپرستی به او میزنند. در حالی که اصلاً چنین نیست. امروز تنها چیزی که از هویت ملی برای ما باقی مانده، همان عید نوروز است که البته خیلی سطحی و بدون اطلاع دقیق برگزار میشود؛ همین نادیده گرفتنهای هویت و آیینهای ملی و باستانی سبب شده تا امروز برخی مسائل از طرف جامعه جوان کشور با افراط و تفریط مواجه شود، در نتیجه امروز شاهدیم که اسمهای کهن ایرانی را روی فرزندانشان میگذارند یا اینکه عقد آریایی برگزار میکنند. همه اینها به دلیل احساس خلأیی است که با نادیده گرفتن هویت ملی در جوانان ایجاد کردهایم و حالا جوانان سعی دارند که با چنین رویکردهایی خلأ درونیشان را پر کنند.
این آسیب نیست، یک واقعیت است
او در ادامه افزود: ما هیچ تلاشی برای حفظ و حراست از هویت ملیمان نکردهایم، به همین دلیل هم این هویت را گم کردهایم. این در حالی است که ما حتی در دینمان هم داریم که محبت به وطن از ایمان آدمها سرچشمه میگیرد. به نظر من جوانان ما صرفاً به دنبال هویت ملی خودشان هستند. به همین دلیل هم این روزها میبینیم حتی به جای ولنتاین که از کشورهای خارجی آمده، یک روز عشاق با محوریت ایرانی پیدا کردهاند. اگر به هویت ملی توجه نکنیم، جوانان راههای مختلفی برای این خلأ پیدا میکنند که نتیجه آن هم میشود چیزی که امروز شاهد آن هستیم. این آسیب نیست، یک واقعیتی است که در خلل نبود هویت ملی، جوانان به دنبال آن هستند، ما باید پیش از اینها راهحل مناسبی برای آن پیدا میکردیم.
عقد آریایی غیرمجاز است
نکته جالب در مورد برگزاری مراسم عقد آریایی این است که در برخی موارد هزینه زیادی از سوی عروس و داماد برای این کار پرداخت میشود. موضوع حائز اهمیتی که سبب شده طی این سالها برخی درآمدهای گزافی را از مراسمهای عروسی کسب کنند، این است که هر شخصی میتواند برگزاری عقد آریایی را بر عهده بگیرد و بهعنوان وکیل در مراسم حاضر شود، فقط کافی است جملاتی را حفظ کند و در مراسم، آنها را تکرار کند. اما وجود برخی موارد در عقد آریایی الزامی به شمار میآید و از جمله آنها میتوان به سه مورد اشاره کرد که در همه کلیپهای منتشرشده در عقدهای آریایی به چشم میخورد: محیط آرام با نور کم، شمعآرایی سفره عقد و مه؛ مه معمولاً طوری است که اطراف عروس و داماد را میگیرد، بعد عروس و داماد رو به روی یکدیگر ایستاده و دستان همدیگر را میگیرند و وکیل طرفین شروع به خواندن کلام عقد آریایی میکند. هر جملهای که از طرف وکیل گفته میشود را عروس و داماد باید تکرار کنند. جملات ابتدا بهصورت پرسشی از طرف داماد با شعر آغاز میشود و بعد از آن، نوبت عروس است که جواب داماد را با یک شعر دیگر بدهد. در انتها که جملات عروس و داماد به پایان رسید، نوبت به مهمانان حاضر در مراسم میرسد که با جمله «همایون باد این پیمان، همایون باد این پیوند، گرامی باد این سوگند، همایون باد» مراسم را به اتمام میرسانند.
زوجهایی که این کار را انجام میدهند، میگویند که میخواهند با این کار، با زبان مادری به همسرشان ابراز عشق کنند؛ در خیلی از این مراسمها عروس و داماد هنگام گفتن جملات احساساتی میشوند و گریه میکنند. اما چند روز پیش در واکنش به این موضوع، علی مظفری، رئیس کانون سردفتران ازدواج و طلاق گفت: «ما در قانون و شرع چیزی به نام عقد آریایی نداریم و دفاتری که این مراسم را اجرا میکنند، غیرمجاز هستند.» حال این تنش تا کجا پیش میرود؟
بهانه تازه برای سودجویی
با وجود نظر آسیبشناسان اجتماعی پیرامون دلایل بروز و ظهور پدیده عقدهای آریایی، نکتهای که به نظر نباید بهسادگی از آن گذشت، موجسواری و کسب سود برخی از این ماجراست. واقعیت این است که برخی مؤسسات و سالنهای برگزاری مراسم ازدواج، تبدیل به بنگاههایی برای کسب سود از مراسم نامتعارف شدهاند و با تبلیغ برخی مراسم به ترویج آن دامن میزنند و از قِبل آن، سود سرشاری را نصیب خود میکنند. نمونه آن هم کم نیست؛ از اجاره سفرهای عقد لاکچری گرفته تا سالن اختصاصی برای مراسم جشن عقد و بهتازگی عقد آریایی.
جاذبه و دافعه الگوهای اجتماعی
احمد بخارایی، جامعهشناس حوزه آسیبهای اجتماعی در این باره میگوید: از دو زاویه میشود به این پدیده نگاه کرد. اینکه برخی الگوها چقدر دافعه دارند و این الگو چقدر جاذبه دارد. این دافعه باعث میشود افراد به سمت الگوهای دیگری جذب شوند. از این دو زاویه ابتدا به دافعه میپردازم. این عقد آریایی در برابر پیوند سنتی است که خطبه آن به زبان عربی خوانده میشود؛ چیزی که در آیین ازدواج رنگ و بوی دینی دارد. بخشی زیادی از این دافعه برای برخی افراد، به پیوند فرهنگ و سیاست در ایران برمیگردد. یعنی اینکه هر فرهنگی، شعارها، اهداف و ایدهآلهایی دارد، اینها وقتی بهعنوان اهداف سازمانی نظام سیاسی قرار میگیرد و جامعه به آن اهداف سیاسی نمیرسد، منجر به یک شکاف عمیق میشود؛ شکاف بین رفتار و نظر! منظورم از نظر آن اهداف و ایدهآلهای برخاسته از الگوهای اسلامی است که در جامعه تعریف شده و به شکل رسمی هم قانونمند شده است.
سنت ملی در مقابل سنت دینی
بخارایی میگوید: این مسئله را در موضوع حجاب هم میبینیم. اینکه برخی فشارها، چطور گروهی از آدمها را به این سمت سوق میدهد که از حجاب زده شوند. اگر بعضی بهصورت طبیعی نیمچه اعتقادی هم به حجاب دارند، آن هم به حاشیه میرود و اکثرا رفتارهای واکنشی دارند؛ بنابراین در بخش نخست، این رفتار یعنی آنچه بهعنوان پیوند آریایی در مراسم ازدواج مطرح میشود، واکنشی میبینم که یک عامل دافعه باعث بروز آن شده است.
از دیگر سو، از منظر اجتماعی افراد در جامعه و در تعاملات خود معمولاً الگوهایی دارند. آدمها الگوهایی برمیگزینند که برای آنها ارزش داشته باشد. در اینجا هم آنچه به نظر جالب میآید، حس ناسیونالیستی است که متأسفانه یا خوشبختانه افراد را به الگوهای سنتی سوق میدهد. انگار در اینجا یک سنت ملی در مقابل یک سنت دینی قد علم میکند و تقابل و تعارض در بین سنتها رخ میدهد. پس اولی واکنش است و دومی کنش.
تقلید و چشم و همچشمی در فرهنگ ما پررنگ است
این جامعهشناس ادامه میدهد: به این نکته هم توجه کنیم که این مسائل باید در بافت فرهنگی خودمان بررسی شود. اگر در یک کشور غربی و اروپایی شما بخواهید با یک الگوی سنتی مقابله کنید و بخواهید اعتراض خود را نشان بدهید که مثلاً این الگو کمرنگ شده، به یک الگوی نوین روی میآورید. حالا شما فکر کنید که ما باید در چه بافت فرهنگی باشیم که یک الگوی سنتی در مقابل یک الگوی سنتی قرار گیرد؟ یعنی سنت به مقابله با سنت برمیخیزد. چرا؟ چون این بافت فرهنگی ما کمتر عقلانی است. اینکه در بالا گفتم «متأسفانه یا خوشبختانه» بُعد تأسف آن این بود که ما از روی عادت و تقلید و گذشتهگرایی که ضد توسعه است در حال حرکت هستیم. ببینید تقلید چقدر در فرهنگ ما پررنگ است که مثلاً ناگهان یک موضوع اوج میگیرد، گسترش پیدا میکند و چشم و همچشمیهایی بهدنبال دارد.
این یکی دیده فلان زوج رفتند فلان جا این کار را کردند، در فضای مجازی فیلم منتشر کردهاند و کامنت گرفتهاند، در نتیجه آنها هم مثل اینها رفتار میکنند. در این جامعه از چند زاویه داریم آسیب میبینیم که در نهایت به مدیریت کلان فرهنگی کشور برمیگردد که نتوانسته است در این چهار دهه خودش را سامان بدهد و آن چیزی را که ارزش بوده هم، تبدیل به ضدارزش کرده است.
نادیده گرفتنهای هویت ملی باعث افراط و تفریط شده است
در این میان محسن معروفی، آسیبشناس اجتماعی میگوید: برخی از مردم به اشکال مختلف هویت ملیشان را از دست دادهاند. در حالی که در همه کشورهای دنیا مهمترین موضوع، هویت ملی است. گاهی اگر کسی بخواهد از ایرانی بودن خودش صحبت کند و به آن افتخار کند انگ نژادپرستی به او میزنند. در حالی که اصلاً چنین نیست. امروز تنها چیزی که از هویت ملی برای ما باقی مانده، همان عید نوروز است که البته خیلی سطحی و بدون اطلاع دقیق برگزار میشود؛ همین نادیده گرفتنهای هویت و آیینهای ملی و باستانی سبب شده تا امروز برخی مسائل از طرف جامعه جوان کشور با افراط و تفریط مواجه شود، در نتیجه امروز شاهدیم که اسمهای کهن ایرانی را روی فرزندانشان میگذارند یا اینکه عقد آریایی برگزار میکنند. همه اینها به دلیل احساس خلأیی است که با نادیده گرفتن هویت ملی در جوانان ایجاد کردهایم و حالا جوانان سعی دارند که با چنین رویکردهایی خلأ درونیشان را پر کنند.
این آسیب نیست، یک واقعیت است
او در ادامه افزود: ما هیچ تلاشی برای حفظ و حراست از هویت ملیمان نکردهایم، به همین دلیل هم این هویت را گم کردهایم. این در حالی است که ما حتی در دینمان هم داریم که محبت به وطن از ایمان آدمها سرچشمه میگیرد. به نظر من جوانان ما صرفاً به دنبال هویت ملی خودشان هستند. به همین دلیل هم این روزها میبینیم حتی به جای ولنتاین که از کشورهای خارجی آمده، یک روز عشاق با محوریت ایرانی پیدا کردهاند. اگر به هویت ملی توجه نکنیم، جوانان راههای مختلفی برای این خلأ پیدا میکنند که نتیجه آن هم میشود چیزی که امروز شاهد آن هستیم. این آسیب نیست، یک واقعیتی است که در خلل نبود هویت ملی، جوانان به دنبال آن هستند، ما باید پیش از اینها راهحل مناسبی برای آن پیدا میکردیم.
منبع: ایرنا
خبر های مرتبط
در جواب اون دوستی که فرمودند این رسم ها رسم عربیه باید بگم اگه این رسما عربی بود باید قبل از اسلام هم بین عرب ها مرسوم میبود درحالی که خبری از این رسما نبوده وبا اومدن اسلام بین مسلمونا (چه ایرانیا چه عربهای مسلمون) رسم شده و حتی بین همه عربها هم رسم نشده