اژدهای قرمز، تعیین کننده ساکن بعدی کاخ سفید/ ایران معضل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیست
رویداد۲۴ در کمپینهای انتخاباتی قبلی، کاندیداهای هر دو حزب آمریکا وعدههایی را برای اعمال سیاستهای سختگیرانهتر در مورد چین دادهاند و نشانههایی وجود دارد که ثابت میکند این رویکردهای تهاجمی در واقع رویکردی با حمایت هر دو حزب در کنگره است، اما عدم حمایت عمومی از رابطه خصمانه با چین تردیدهایی را درباره احتمال اینکه پاسخ به چین به یک معضل در انتخابات ۲۰۲۰ تبدیل شود را بیشتر کرده است.
به گزارش رویداد۲۴ موسسه بروکینز در یادداشتی چین را یک معضل سیاسی بی سر و صدا در همه رقابتهای انتخاباتی آمریکا از سال ۱۹۹۲ و رقابت بین جرج بوش و بیل کلینتون تا امروز خوانده و نوشت: در آن زمان سایه تراژدی «تیان من» بر سر انتخابات افتاده بود و بیل کلینتون وعده اتخاذ سیاست سخت گیرانهتر علیه «پکن» را مطرح کرده بود. کلینتون چین را به عنوان معضلی میدید که با آن میتوانست به بوش که حفظ رابطه با پکن به جای تنبیه آنها برای قتل عام اعتراضات صلح آمیز را در دستور کار قرار داده بود مورد حمله قراردهد.
بیشتر بخوانید: چشم انداز اقتصاد آمریکا در ۲۰۲۰/ آیا ترامپ پیروز انتخابات سال آینده میلادی خواهد بود؟
با استثنا قائل شدن برای انتخابات ۲۰۰۸ باراک اوباما، کاندیداهای ریاست جمهوری از هر دو حزب همواره چین را به عنوان یک نقطه کلیدی برای کمپینهای انتخاباتیشان در نظر میگرفتند و وعده اقدامات سختگیرانهتر و امنتر در روابط با چین نسبت به اسلاف خود را مطرح میکردند. در انتخابات ۲۰۲۰ این روند را ادامه خواهد داد.
چین از یک کشور توسعه نیافته به یک رقیب بلامنازع اقتصادی با آمریکا تبدیل شده است. از سال ۱۹۹۲ رشد تولید ناخالص داخلی چین از کمتر از ۱ درصد به ۱۶ درصد رسیده است. در این مدت سهم آمریکا از تولید ناخالص داخلی جهانی کمی کاهش یافته است. از ۲۶ درصد رد سال ۱۹۹۲ به ۲۴ درصد در ۲۰۱۷. اما تغییر بزرگ به اروپا و ژاپن تعلق داشته است.
رشد قدرت اقتصادی چین با رشد تجارت بین آمریکا و چین همراه بوده است. ایالات متحده آمریکا کسری تجارت خدمات و کالاهای خود را در سال ۲۰۱۸ با چین برطرف کرده و تجارت دو کشور در این سال ۳۷۸.۶ میلیارد دلار ارزش داشته است. آمریکا بیشترین واردات را از چین در سال ۲۰۱۸ داشته و چین سومین بازار بزرگ برای محصولات صادراتی آمریکاست.
محصولات کشاورزی، صنایع دستی و وسایل نقلیه موتوری به بیشترین کالاهای صادراتی آمریکا به چین تبدیل شده و کامپیوترها و وسایل الکترونیسک بیشترین واردات آمریکا از چین.
از زمانی که دونالد ترامپ کاندیداتوریاش را اعلام کرده، چین را به عنوان مهمترین اِلمان برند سیاسی خود معرفی کرده است. ترامپ تمایلش را به شکست کنوانسیونهای پیشین و در پیش گرفتن رویکردهای جدید بارها اعلام کرده است. او مناسبات با چین را غیر عادلانه میداند و معقتد است چین از ضعف آمریکا در کسب ثروت و قدرت سوءاستفاده کرده و خودش منتفع شده است.
در حالی که دولت ترامپ این روابط را به عنوان یک رقابت استراتژیک دامنه دار مطرح کرده است، خود رییس جمهور تمرکزش را بر مواردخاصی معطوف کرده است.
او لفاظیها و دیپلماسیهای شخصیاش را با سران چین بر پایه رقابت تجاری بنا کرده است. او تعادل تجاری را به عنوان کلید روابط دو جانبه منصفانه تعریف میکند. این چیزی است که از دهه ۱۹۸۰ به آن باور داشته است. ترامپ فشار را بر پکنیها به نوعی بالا برده تا آنها را مجبور کند نقش کمک کنندهتر یا دستکم کمتر آسیب زننده در اقدامات او برای خلع سلاح هستهای کره شمالی داشته باشند.
شاخصهایی هست که حمایت هر دو حزب در اعمال رویکر خصمانهتر علیه چین را افزایش داده است. سران کنگره از جمله چاک شومر و نانسی پلوسی رییس مجلس نمایندگان آمریکا اقدامات سختگیرانه در برابر چین را تشویق میکنند. سناتورهایی نظیر مارک وارنر و مارکو روبیو نیز در افزایش آگاهی عمومی درباره تهدیدهای چین علیه آمریکا مشترکا تلاشهایی را در پیش گرفتهاند.
اقدامات پکن تاثیر قابل توجهی بر تشدید این اتحاد سیاسی علیه چین داشته است. به نظر میرسد رهبری کشور چین هرگونه امیدواری برای آزادی سیاسی را از بین برده و نسبت به نگرانیهای عمیق جامعه تجاری آمریکا نیز بی توجه است. در عین حال سعی میکند گروههای قومی مختلف را به زور در جامعه چین ادغام کند و به دنبال افزایش کنترل بر هنگ کنگ است و روابطش با دانشگاههای آمریکایی و جامعه سازمانهای مردم نهاد غیر دولتی این کشور را کاهش داده و جاهطلبیهایی برای گرفتن جای رهبری سنتی آمریکا بر آسیا از خود نشان داده است (اگر نگوییم این جاه طلبی از آسیا هم فراتر رفته است)
سرخوردگی درون جامعه تجاری آمریکا بیشترین تاثیر را بر سیاست چین در آمریکا گذاشته است. در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی، در پی بروز تراتژدی تیان من، جامعه تجاری از دولت کلینتون خواستند که رویکردش را در قبال چین تعدیل کند. در آن زمان دنگ شیائو پینگ رهبر دائمی چین بود و اصلاحاتی را برای ایجاد فضای تجاری دلپذیرتر برای شرکتهای خارجی و ایجاد مشوقهای تجاری برای بخش خصوص آمریکا و تعمیق روابط در پیش گرفته بود.
امروز این وضعیت برعکس شده است. شی جین پینگ سیاستهای اقتصادیاش را محکم کرده و هیچ جایی برای رقابت شرکتهای خارجی با همتایان چینیاش نگذاشته است.
بیشتر بخوانید: بزرگترین قرارداد تجاری جهان در سال ۲۰۲۰ به امضا میرسد/ انزوای آمریکا، قدرت گرفتن چین
به گزارش رویداد۲۴ تلاشهای قابل توجه پکن برای وادار کردن برندهای آمریکایی به پذیرش مواضع چینی در موضوعات حساسی نظیر مساله هنگ کنگ و تایوان، تمایل بخش خصوصی آمریکا برای بهبود روابط با چین را کم کرده است. آنها میترسند تسامحشان در برابر چین به تمایلشان نسبت به حزب کمونیست چین تعبیر شود. در حال حاضر هیچ حوزه انتخابیهای در آمریکا نیست که از تقویت روابط چین و آمریکا حمایت کند.
در عین حال حمایت عمومی از سیاستهای خصمانه دولت آمریکل علیه چین زیاد نیست. حتی با اینکه افکار عمومی در آمریکا نسبت به چین چندان مساعد نیست، اما با نگاه دولت که چین را یک خطر تلقی میکند همخوانی ندارد. بر اساس یک نظرسنجی که توسط شورای شیکاگو در امور جهانی انجام گرفته، ۴۹ درصد مردم آمریکا چین و آمریکا را رقیب و ۵۰ درصد این دو را شریک هم میدانند.
چین هشتمین کشور در میان ۱۲ تهدید علیه آمریکا از دید افکار عمومی آمریکا بوده است. برنامههای هستهای کره شمالی و ایران اولین تهدیدهای علیه آمریکا از نظر افکار عمومی آمریکا در این نظرسنجی است.
نظرسنجی موسسه معروف پیو نیز نتایج مشابهی را نشان میدهد. در این نظرسنجی از پاسخ دهندگان سوال شده که هفت تهدید اصلی علیه آمریکا را رتبهبندی کنند. چین چهارمین تهدید بعد از معضلات سایبری، اقلیمی و ایران بود. دو سوم پاسخدهندگان گفته بودند تمایل دارند روابط دوستانه با چین تقویت شود و تنها ۳۰ در صد خواستار کاهش قدرت چین بودند.
همین مساله نشان میدهد موضوع چین یکی از معضلات کلیدی انتخابات ۲۰۲۰ آمریکاست.