تبعات ترور سردار سلیمانی، تنش ایران و آمریکا را به کدام سو خواهد برد؟
العربی الجدید نوشت:پس از شهادت سردار سلیمانی محدودیتهای داخلی به ترامپ اجازه ورود به جنگ مستقیم با ایران را نمیدهد. اما بی اعتمادی بین دو طرف، و نبود کانال تماس مستقیم، بر احتمالات تنشی ناخواسته و محاسبات اشتباه، میافزاید.
رویداد۲۴ العربی الجدید نوشت: ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، پیامدهای داخلی و خارجی زیادی برای واشنگتن دارد که هنوز تکمیل نشده است و قطعا این حادثه بر رابطه بین کاخ سفید و کنگره، رقابت انتخاباتی و همچنین بر سیاست آمریکا در خاورمیانه تاثیر گذار خواهد بود.
در ادامه این مطلب آمده است: صحبتهایی که در بین مسئولان آمریکایی در مورد برنامه سلیمانی برای انجام عملیات نزدیک علیه دیپلماتها و نظامیون آمریکا مطرح میشود، متکی بر هیچ مدرک و سند محکمی نیست. دولت آمریکا مدعی است که اهداف نقشههای سلیمانی، در لبنان و سوریه بوده، اما در سایه شرایط فعلی در این دو کشور، این امر، بعید است؛ همانطور که برخی اعضای کنگره تصریح میکنند که آنچه در مورد نقشه سلیمانی برای توجیه ترور او مطرح میشود، هیچ مدرک تازهای در مورد وقوع حمله نزدیک، دربرندارد.
در همین رابطه، در مرحله بعدی، همچنان کنگره و رسانههای آمریکایی در مورد ماهیت این نقشه بزرگ که دولت ترامپ برای توجیه قرار گرفتن در حالت لبه جنگ از آن استفاده میکنند، سوال خواهند کرد.
تحرکات دیپلماتیک پمپئو از مدتها پیش حکایت از آن داشت که وی بر کاهش احتمالات مذاکره هستهای با تهران متمرکز شده و میخواهد ائتلاف عربی-اسرائیلی علیه ایران را تقویت کند.
ائتلاف بین دموکراتها و جمهوری خواهان در سنا، موفق شد در مورد عربستان، ترکیه و سوریه، به کاخ سفید فشار وارد کند، اما این اجماع و وحدت، در مورد پرونده ایران، وجود ندارد. همانطور که دموکراتها دولت ترامپ را بخاطر به اوج رساندن تنش میان ایران و آمریکا، در نتیجه خروج از توافق هستهای و نیز، سوق دادن این کشور به سمت جنگ، با ترور سردار سلیمانی، ملامت میکنند؛ بویژه آنکه ملت آمریکا یا نمایندگان آنها در کنگره موافق جنگ نیستند.
در ادامه این مطلب آمده است: صحبتهایی که در بین مسئولان آمریکایی در مورد برنامه سلیمانی برای انجام عملیات نزدیک علیه دیپلماتها و نظامیون آمریکا مطرح میشود، متکی بر هیچ مدرک و سند محکمی نیست. دولت آمریکا مدعی است که اهداف نقشههای سلیمانی، در لبنان و سوریه بوده، اما در سایه شرایط فعلی در این دو کشور، این امر، بعید است؛ همانطور که برخی اعضای کنگره تصریح میکنند که آنچه در مورد نقشه سلیمانی برای توجیه ترور او مطرح میشود، هیچ مدرک تازهای در مورد وقوع حمله نزدیک، دربرندارد.
در همین رابطه، در مرحله بعدی، همچنان کنگره و رسانههای آمریکایی در مورد ماهیت این نقشه بزرگ که دولت ترامپ برای توجیه قرار گرفتن در حالت لبه جنگ از آن استفاده میکنند، سوال خواهند کرد.
تحرکات دیپلماتیک پمپئو از مدتها پیش حکایت از آن داشت که وی بر کاهش احتمالات مذاکره هستهای با تهران متمرکز شده و میخواهد ائتلاف عربی-اسرائیلی علیه ایران را تقویت کند.
ائتلاف بین دموکراتها و جمهوری خواهان در سنا، موفق شد در مورد عربستان، ترکیه و سوریه، به کاخ سفید فشار وارد کند، اما این اجماع و وحدت، در مورد پرونده ایران، وجود ندارد. همانطور که دموکراتها دولت ترامپ را بخاطر به اوج رساندن تنش میان ایران و آمریکا، در نتیجه خروج از توافق هستهای و نیز، سوق دادن این کشور به سمت جنگ، با ترور سردار سلیمانی، ملامت میکنند؛ بویژه آنکه ملت آمریکا یا نمایندگان آنها در کنگره موافق جنگ نیستند.
بیشتر بخوانید:
با توجه به اینکه ترامپ دستاورد جدی در سیاست خارجی خود نداشته است، ظاهرا قصد دارد از کشتن ابوبکر البغدادی و ترور سردار سلیمانی، در جریان تبلیغات انتخاباتی خود استفاده کند. مساله مهم آن است که در صورت وقوع مقابله نظامی بین ایران و ایالات متحده، آمریکاییها در طول زمان جنگ، به تغییر رئیس جمهور خود رأی نمیدهند.
ترور سردار سلیمانی باعث افزایش سه درصدی قیمت نفت شد و سهامها شدیدا سقوط کردند؛ اما در ادامه، تاثیرات منفی این اقدام آمریکا بر اقتصاد و بازارهای جهانی اش بسیار شدیدتر خواهد شد؛ بویژه در صورتی که اقدامات خشونت آمیز استمرار داشته باشد.
اما ترور سردار سلیمانی برای سیاست خارجی آمریکا در منطقه نیز پیامدهایی دارد و پیش بینی میشود که رقابت سیاسی بین ایران و ایالات متحده افزایش یابد؛ بدین معنا که روند تشکیل دولت در لبنان، سرعت میگیرد و بحران حکومت در عراق، اوج میگیرد.
این اقدام، پیامدهایی برای آینده روابط آمریکا و عراق نیز دارد، که در نهایت منجر به تسریع در خروج نیروهای آمریکایی از عراق میشود. در صورتی که پس از تحریمهای اقتصادی و عملیات ترور سلیمانی، بازدارندگی آمریکا در مقابل ایران شکست بخورد، گزینههای پیش رو، همان مقابله نظامی مستقیم یا ورود به یک جنگ فرسایشی طولانی مدت است. تعداد سربازان آمریکایی در منطقه، نزدیک به ۲۰ هزار نفر است و این یک وضعیت دفاعی اماده برای ورود به جنگی برای دفاع از منافع آمریکاست؛ بویژه برای دفاع از پایگاههای نظامی آن؛ اما دولت ترامپ در این مقابله سیاسی در میدان بین الملل، تنها باقی میماند؛ چرا که در مورد سلیمانی، هم پیمانان آمریکا در فاصله زیادی نسبت به آن ایستاده اند.
در صورتی که ترامپ از تمام این پیامدها آگاه بوده، مشخص نیست چرا چنین تصمیمی در مورد تغییر اصول درگیری با ایران، اتخاذ کرده است. شهادت سردار سلیمانی منجر به تغییرات بزرگی میشود که کاملا با دیدگاه خارجی ترامپ در مورد وارد نشدن به جنگ، مخالف است و این مساله، واشنگتن را در برابر آزمون مقابله با تهران قرار میدهد، که نیاز به نفسی طولانی دارد؛ بویژه برای رئیس جمهوری مانند ترامپ که مهمترین معرکهای که پیش رو دارد، پیروزی در انتخابات است.
دولت ترامپ تلاش میکند بحران این پیامدها را از راه دیپلماسی و رساندن پیامهایی به تهران از طریق واسطه ها، اداره کند؛ اما سوال آن است که گستره، مکان و زمان پاسخ ایران چگونه خواهد بود. ایران با از دست دادن یکی از نمادهای نظامش، به احتمال زیاد، پاسخ آن به آمریکا، در چند مرحله و چند مکان خواهد بود.
در نهایت آنکه ترامپ قصد ورود به جنگ را ندارد و محدودیتهای داخلی نیز به او اجازه ورود به جنگ مستقیم با ایران را نمیدهد. اما بی اعتمادی بین دو طرف آمریکا و ایران، و نبود کانال تماس مستقیم، بر احتمالات تنشی ناخواسته و محاسبات اشتباه، میافزاید.
منبع: انتخاب
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط