ترامپ، ضعیفترین مستبد دنیا / چرا ساکن فعلی کاخ سفید به افزایش سطح خشونت در اعتراضات، امید بسته است؟
استفاده ترامپ از خشونت و لشگرکسیهای او نماد قدرت وی نیست-نشانی از ناچاری است.
رویداد۲۴ استفان والت نظریه پرداز برجسته روابط بین الملل در «فارن پالسی» نوشت: اگر مطمئنید که موج اعتراضات عمومی در امریکا به کجا میرود از من باهوش ترید. در واقع پیش بینی اینکه اعتراضات عمده علیه دولتی فاسد به کجا میرود بسیار سخت و گاهی غیر ممکن است.
از نگاه تیمور کوران در یک مقاله بنیادی یکی از دلایل این موضوع این است که انگیزه افراد برای طغیان نوعی اطلاعاتی شخصی است که نمیتوان حتی در یک دموکراسی هم آنرا از پیش مشخص کرد. شاهدان خارجی حتی امروز نیز نمیدانند که چه چیز باعث میشود مردم به خیابانها هجوم آورند یا چه پاسخی از سوی دولت آنها را به خانه بازمی گرداند. همانطور که سوزان لاهمن و دیگر نظریه پردازان اشاره کرده اند، اعتراضات از "اثر آبشاری" تاثیر میپذیرند: شاید مایل نباشید که اولین نفر در خیابان باشید، اما موافقید که نفر ۵۰۰۰ ام باشید. براساس این نظریه جنبشهای اعتراضی به ویژه زمانی که دولت خشم جمعی را تشدید میکند روندی رو به رشد خواهند داشت.
بیشتر بخوانید: عضو هیات رئیسه مجلس: امیدوارم ترامپ دوباره رئیسجمهور شود!
از نگاه ترامپ تنها راه چاره برای توقف اعتراضات استفاده از زور است. او باید در این زمینه تجدید نظر کند. استفاده از زور زمانی جواب خواهد داد که موجودیت یک رژیم تهدید شده باشد، عمدهی مردم از رژیم پشتیبانی کنند و مطمئن باشیم که نیروهای امنیتی از دستورات پیروی کرده و با خشونت پاسخ میدهند. اما همانطور که شاه ایران شاهد بود، استفاده از زور، میتواند اعتراضی صلح آمیز را خشونت بار کند و افراد بیشتری را به خیابانها بکشاند و در نهایت نیروهای امنیتی نیز جبههی خود را تغییر داده و در اعتراضات وارد عمل میشوند. حتی اگر اقدام خشن به پیروزی منتهی شود هم کشور به بلوری شکننده بدل میشود.
مهمتر اینکه بی نظمیها به هیچ وجه در سطحی نیستند که پاسخی آنگونه که ترامپ و کاتن طلب میکنند را نیاز داشته باشد. درست است که غارتهایی صورت گرفته و مسئولان آن باید محکوم، دستگیر و مجازات شوند. اما دادههای اولیه به دست آمده از سرشماریها نشان میدهد که اکثریت اعتراضات صلح آمیز بوده و حوادث خشونت بار یک استثنا محسوب میشوند و عرف اعتراضات نیستند. بعلاوه در بسیاری از موارد نیروهای پلیس محلی خود آغازگر خشونت بوده اند.
مهمتر از همه اینکه: معترضان نمیخواهند مکانهای عمومی را تخریب کنند یا نظم عمومی را برهم بزنند. هیچکدام از فرماندارها درخواستی برای کمکهای فدرال نداشته اند. طبق بیانیات اف بی ای، نهضت خطرناک آنتیفا در این اعتراضات تحریک به خشونت نکرده است.
در واقع منبع اصلی تهدید برای نظم عمومی نه معترضان بلکه کاخ سفید است. به این دلیل است که شاهد مقاومت فرماندهان نظامی آمریکا هستیم، آنها درک میکنند که نیازی به اینگونه استفاده از زور وجود ندارد. همچنین میدانند که امریکا میدان جنگی نیست که قصد پیروزی در آن را داشته باشند و نقش اصلی نیروهای نظامی حفظ یکپارچگی و دفاع از کشور در مقابل دشمنان خارجی است و پیشبرد نظرات شخصی رئیس جمهور از وظایف ارتش نیست.
چنین شرایطی نشان میدهد که: ترامپ رئیس جمهوری شکست خورده و نا امید دیگر راهی پیش روی خود نمیبیند. اقتصاد رو به افول است و برخلاف رئیس جمهور قبلی-که کشور را به خوبی از رکود اقتصادی ۲۰۰۸ بیرون کشید-ترامپ برنامهای برای بهبودی اقتصاد ندارد. گزارش تازه مشاغل نشان میدهد که تا روز انتخابات هنوز هم ده میلیون آمریکایی به سرکارهای خود بازنگشته و ترامپ از این موضوع مطلع است. کشور از آنجایی در این منجلاب است که پاسخ ترامپ به همه گیری کرونا فاجعه بار بود و دروغ هایش حتی پس از مرگ ۱۰۰۰۰۰ امریکایی پایانی نداشت. در حال حاضر کشورهایی که رهبران توانا تری دارند شروع به بهبودی و خروج از قرنطینه کرده اند. در این شرایط مسلما میتوان اوج دیگری را نیز برای کرونا در پاییز انتظار داشت. در نهایت رویکرد نابخردانه ترامپ نسبت به سیاست خارجی نیز دشمنان زیادی را برای امریکا ایجاد کرده و حتی هم پیمانهای امریکا را نیز عصبانی کرده است و او راه حلی برای این مشکلات ندارد.
درنتیجه تنها امید ترامپ این است که سطح خشونت در اعتراضات افزایش پیدا کند؛ بنابراین دیگر کسی حواسش به شکستهای ترامپ نخواهد بود و به دلیل تهدیدی که خشونت برای نظم عمومی خواهد داشت هرگونه اقدامی از سوی او را توجیه میکند.
پس پاسخ درست این است که چنین بهانهای را در اختیارش نگذاریم. همانطور اریکا کنووث و همکارانش ماریا استفان نشان داده اند مقاومت بدون خشونت بهترین ابزار برای تغییرات اجتماعی محسوب میشوند. دلیل روشنی برای این موضوع وجود دارد: اقدامات خشونت آمیز به دولت اجازه توجیه استفاده از زور را خواهد داد و سلاح و زور دولت معمولا به معترضان میچربد. اما اگر اعتراضات صلح امیز باشند نمیتوان استفاده از زور را توجیه کرد و نیروهای امنیتی چنین کاری نخواهند کرد و حتی در صورت انجام چنین اقداماتی تمام امریکا شاهد است و واکنش نشان خواهد داد.
اما نگرانی اصلی من این است که با اینکه اعتراضات فعلی عمدتا-به دلایلی روشن و قابل درک-برروی تبعیض نژادی تمرکز دارند، برخی از مشکلات امریکا از نژاد فراتر است. علاوه بر نگرانیهای درستی که در زمینه نابربری نژادی وجود دارد، این اعتراضات نشانگر خشم عموم در مقابل یک غول سیاسی و اقتصادی است که در سالهای اخیر به جای پاسخ به نیازهای اجتماعی بیشتر در پی تقویت خودش بوده است. خشم از نیروی پلیسی است که در مقابل تغییر مقاومت میکند و از اخراج افسرانی سو استفاده گر امتنا میکند. خشم از غولهای وال استریتی منشا میگیرد که باعث رکود سال ۲۰۰۸ شدند و هیچگاه محاکمه نشدند. منشا این خشم هاروی واینستینهایی هستند که چند دهه پیش از اینکه رازشان فاش شود از قدرت خود سو استفاده کرده اند. خشم از حضور جان بولتونها و الیوت ابرامها در سیاست خارجی است.
ترامپ در سال ۲۰۱۶ خودش را به دروغ یک فرد خارج از سیاست جا زد که میخواهد حرکتی در این مرداب سیاسی ایجاد کند و مهارت اقتصادی خود را برای رفع مشکلات ملت وارد دولت کند. حتی با اینکه برخی طرفداران ترامپ هنوز از او پشتیبانی میکنند، اما روشن است که او دیگر آشکارا دروغ میگوید. به جای دوری از این مرداب سیاسی کابینهی او پر است از لابی کنندگان و اعضای نالایق خانواده. ترامپ هیچ تلاشی برای آرام کردن اوضاع، اتحاد، الهام بخشیدن یا اداره درست انجام نداده است. تنها دروغ، تهمت و سرزنش دیگران.
از نگاه تیمور کوران در یک مقاله بنیادی یکی از دلایل این موضوع این است که انگیزه افراد برای طغیان نوعی اطلاعاتی شخصی است که نمیتوان حتی در یک دموکراسی هم آنرا از پیش مشخص کرد. شاهدان خارجی حتی امروز نیز نمیدانند که چه چیز باعث میشود مردم به خیابانها هجوم آورند یا چه پاسخی از سوی دولت آنها را به خانه بازمی گرداند. همانطور که سوزان لاهمن و دیگر نظریه پردازان اشاره کرده اند، اعتراضات از "اثر آبشاری" تاثیر میپذیرند: شاید مایل نباشید که اولین نفر در خیابان باشید، اما موافقید که نفر ۵۰۰۰ ام باشید. براساس این نظریه جنبشهای اعتراضی به ویژه زمانی که دولت خشم جمعی را تشدید میکند روندی رو به رشد خواهند داشت.
بیشتر بخوانید: عضو هیات رئیسه مجلس: امیدوارم ترامپ دوباره رئیسجمهور شود!
از نگاه ترامپ تنها راه چاره برای توقف اعتراضات استفاده از زور است. او باید در این زمینه تجدید نظر کند. استفاده از زور زمانی جواب خواهد داد که موجودیت یک رژیم تهدید شده باشد، عمدهی مردم از رژیم پشتیبانی کنند و مطمئن باشیم که نیروهای امنیتی از دستورات پیروی کرده و با خشونت پاسخ میدهند. اما همانطور که شاه ایران شاهد بود، استفاده از زور، میتواند اعتراضی صلح آمیز را خشونت بار کند و افراد بیشتری را به خیابانها بکشاند و در نهایت نیروهای امنیتی نیز جبههی خود را تغییر داده و در اعتراضات وارد عمل میشوند. حتی اگر اقدام خشن به پیروزی منتهی شود هم کشور به بلوری شکننده بدل میشود.
مهمتر اینکه بی نظمیها به هیچ وجه در سطحی نیستند که پاسخی آنگونه که ترامپ و کاتن طلب میکنند را نیاز داشته باشد. درست است که غارتهایی صورت گرفته و مسئولان آن باید محکوم، دستگیر و مجازات شوند. اما دادههای اولیه به دست آمده از سرشماریها نشان میدهد که اکثریت اعتراضات صلح آمیز بوده و حوادث خشونت بار یک استثنا محسوب میشوند و عرف اعتراضات نیستند. بعلاوه در بسیاری از موارد نیروهای پلیس محلی خود آغازگر خشونت بوده اند.
مهمتر از همه اینکه: معترضان نمیخواهند مکانهای عمومی را تخریب کنند یا نظم عمومی را برهم بزنند. هیچکدام از فرماندارها درخواستی برای کمکهای فدرال نداشته اند. طبق بیانیات اف بی ای، نهضت خطرناک آنتیفا در این اعتراضات تحریک به خشونت نکرده است.
در واقع منبع اصلی تهدید برای نظم عمومی نه معترضان بلکه کاخ سفید است. به این دلیل است که شاهد مقاومت فرماندهان نظامی آمریکا هستیم، آنها درک میکنند که نیازی به اینگونه استفاده از زور وجود ندارد. همچنین میدانند که امریکا میدان جنگی نیست که قصد پیروزی در آن را داشته باشند و نقش اصلی نیروهای نظامی حفظ یکپارچگی و دفاع از کشور در مقابل دشمنان خارجی است و پیشبرد نظرات شخصی رئیس جمهور از وظایف ارتش نیست.
چنین شرایطی نشان میدهد که: ترامپ رئیس جمهوری شکست خورده و نا امید دیگر راهی پیش روی خود نمیبیند. اقتصاد رو به افول است و برخلاف رئیس جمهور قبلی-که کشور را به خوبی از رکود اقتصادی ۲۰۰۸ بیرون کشید-ترامپ برنامهای برای بهبودی اقتصاد ندارد. گزارش تازه مشاغل نشان میدهد که تا روز انتخابات هنوز هم ده میلیون آمریکایی به سرکارهای خود بازنگشته و ترامپ از این موضوع مطلع است. کشور از آنجایی در این منجلاب است که پاسخ ترامپ به همه گیری کرونا فاجعه بار بود و دروغ هایش حتی پس از مرگ ۱۰۰۰۰۰ امریکایی پایانی نداشت. در حال حاضر کشورهایی که رهبران توانا تری دارند شروع به بهبودی و خروج از قرنطینه کرده اند. در این شرایط مسلما میتوان اوج دیگری را نیز برای کرونا در پاییز انتظار داشت. در نهایت رویکرد نابخردانه ترامپ نسبت به سیاست خارجی نیز دشمنان زیادی را برای امریکا ایجاد کرده و حتی هم پیمانهای امریکا را نیز عصبانی کرده است و او راه حلی برای این مشکلات ندارد.
درنتیجه تنها امید ترامپ این است که سطح خشونت در اعتراضات افزایش پیدا کند؛ بنابراین دیگر کسی حواسش به شکستهای ترامپ نخواهد بود و به دلیل تهدیدی که خشونت برای نظم عمومی خواهد داشت هرگونه اقدامی از سوی او را توجیه میکند.
پس پاسخ درست این است که چنین بهانهای را در اختیارش نگذاریم. همانطور اریکا کنووث و همکارانش ماریا استفان نشان داده اند مقاومت بدون خشونت بهترین ابزار برای تغییرات اجتماعی محسوب میشوند. دلیل روشنی برای این موضوع وجود دارد: اقدامات خشونت آمیز به دولت اجازه توجیه استفاده از زور را خواهد داد و سلاح و زور دولت معمولا به معترضان میچربد. اما اگر اعتراضات صلح امیز باشند نمیتوان استفاده از زور را توجیه کرد و نیروهای امنیتی چنین کاری نخواهند کرد و حتی در صورت انجام چنین اقداماتی تمام امریکا شاهد است و واکنش نشان خواهد داد.
اما نگرانی اصلی من این است که با اینکه اعتراضات فعلی عمدتا-به دلایلی روشن و قابل درک-برروی تبعیض نژادی تمرکز دارند، برخی از مشکلات امریکا از نژاد فراتر است. علاوه بر نگرانیهای درستی که در زمینه نابربری نژادی وجود دارد، این اعتراضات نشانگر خشم عموم در مقابل یک غول سیاسی و اقتصادی است که در سالهای اخیر به جای پاسخ به نیازهای اجتماعی بیشتر در پی تقویت خودش بوده است. خشم از نیروی پلیسی است که در مقابل تغییر مقاومت میکند و از اخراج افسرانی سو استفاده گر امتنا میکند. خشم از غولهای وال استریتی منشا میگیرد که باعث رکود سال ۲۰۰۸ شدند و هیچگاه محاکمه نشدند. منشا این خشم هاروی واینستینهایی هستند که چند دهه پیش از اینکه رازشان فاش شود از قدرت خود سو استفاده کرده اند. خشم از حضور جان بولتونها و الیوت ابرامها در سیاست خارجی است.
ترامپ در سال ۲۰۱۶ خودش را به دروغ یک فرد خارج از سیاست جا زد که میخواهد حرکتی در این مرداب سیاسی ایجاد کند و مهارت اقتصادی خود را برای رفع مشکلات ملت وارد دولت کند. حتی با اینکه برخی طرفداران ترامپ هنوز از او پشتیبانی میکنند، اما روشن است که او دیگر آشکارا دروغ میگوید. به جای دوری از این مرداب سیاسی کابینهی او پر است از لابی کنندگان و اعضای نالایق خانواده. ترامپ هیچ تلاشی برای آرام کردن اوضاع، اتحاد، الهام بخشیدن یا اداره درست انجام نداده است. تنها دروغ، تهمت و سرزنش دیگران.
منبع: انتخاب