الشرق الاوسط مطرح کرد:
آیا بولتون خشمگین باعث سقوط ترامپ میشود؟
بولتون تقریبا در تمام پروندههای سیاست خارجی، به استثنای پرونده ایران، در کتابش، به ترامپ حمله کرد. وی از ترامپ به خاطر منصرف شدنش از تصمیم خود برای حمله به ایران انتقاد کرد. بولتون حامی دیدگاه جمهوری خواهان است که به نقش آمریکا در حمایت از جهان ایمان دارند.
رویداد۲۴ الشرق الاوسط نوشت: پس از آنکه اخباری مبنی بر انتصاب بولتون بعنوان مشاور امنیت ملی ترامپ شنیده شد، این نگرانی در بین جمهوریخواهان بوجود آمد که بولتون رئیس شان را به سمت جنگهای جدیدی سوق خواهد داد و باعث میشود ترامپ نتواند به دوره دوم ریاست جمهوری برسد. از این رو، حملاتی سنگین را علیه بولتون ترتیب دادند تا نظر ترامپ را در مورد او تغییر دهند، اما هیچ یک از تلاشهای آنها مانع از علاقه ترامپ به بولتون نشد، تا اینکه ۱۷ ماه پس از انتصابش، رئیس جمهور ایالات متحده وی را برکنار کرد.
در ادامه این مطلب آمده است:، اما چه اتفاقی افتاد که باعث ایجاد اختلاف بین بولتون و ترامپ شد تا آنجا که بولتون با نوشتن کتابی تلاش میکند رئیس سابقش را بد نام کرده و اجازه پیروزی او در دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری را ندهد؟
اختلاف بین این دو ساده است و به شخصیتها و اولویتهایشان باز میگردد. بولتون مرد اصول در سیاست خارجی است، یعنی به منظومه کاملی از افکار و اصول در خصوص نقش آمریکا در جهان پایبند است. مشکل ترامپ آن است که شخصیت بولتون را نفهمید. برای مثال، بولتون نتوانست این مساله را هضم کند که رئیس جمهور آمریکا، با رهبری از کره شمالی دیدار کرده و برای امضای توافق صلحی با آن تلاش کند. از این رو، با وجود منصب مهمی که داشت، خود را از این مساله دور کرد و حتی حاضر نشد یک بار در صفحه تلویزیون حاضر شده و از این مذاکرات دفاع کند. در نهایت هم موفق به نابودی این توافق شد. ترامپِ پراگماتیست، میخواست توافق صورت گیرد، اما بولتون اصولگرا تصمیم به تخریب این توافق گرفت و از همین جا بود که اتش اختلاف بین این دو برافروخته شده و در نهایت منجر به برکناری بولتون شد.
بیشتر بخوانید: ایران، سوریه و کرهشمالی در «اتاقِ حوادث»/ چرا خاطرات بولتون امیدوار کننده است؟
با خواندن کتاب بولتون، متوجه اختلاف عمیق بین این دو مرد میشویم. بولتون تقریبا در تمام پروندههای سیاست خارجی، به استثنای پرونده ایران، به رئیسش حمله کرد. وی از ترامپ به خاطر منصرف شدنش از تصمیم خود برای حمله به ایران انتقاد کرد. همانطور که دیدار بین رئیس جمهور آمریکا و طالبان، که دستشان به خون آمریکاییها آلوده است را نادرست دانست. بولتون حامی دیدگاه جمهوری خواهان است که به نقش آمریکا در حمایت از جهان ایمان دارند. مخالفت بولتون با توافق بین دولت آمریکا و طالبان نیز یکی دیگر از عواملی است که باعث شد زمان حضورش در کاخ سفید محدود شود.
مشخص است که بولتون مرد اصول در سیاست خارجی است که حضور خود در دولت را آخرین فرصتش برای سیطره بر عقل کسی میدانست که در تمام عمرش یک تاجر بوده و اهتمامی به خارج از مرزهای ایالات متحده نداشته است. اما تلاش بولتون با موفقیت همراه نشد و این بود که وی تصمیم به انتشار کتابش گرفت.
اما ایا کتاب بولتون تاثیری روی شانس ترامپ برای انتخاب دوباره خواهد داشت؟ به احتمال زیاد نه. مردم آمریکا توجهی به سیاست خارجی ندارند و بولتون اختلاف شدیدی با دموکراتهایی دارد که وی را به دلیل عدم مشارکت با آنها در اثنای تلاششان برای استیضاح و برکناری ترامپ سرزنش میکنند.
به این ترتیب، چه کسی از این کتاب بهره میبرد؟ از نظر مادی، بولتون سود میکند، اما همزمان به شهرتش بعنوان ستیزه جویی در دولت آمریکا که در طول سالها به دشمنی با ایرانیها مشهور است، آسیب میزند. اکنون بولتون به دنبال سرنگونی دولت رئیس جمهوری است که او را برکنار کرد. میبینیم که او به یاوه گوییهای تلخ و حاصل از خشم روی آورده است و برای گرفتن انتقام، در افشای اسراری که در طول حضورش در دولت با او در میان گذاشته شد، تردید نمیکند، ولو اینکه این موضوع برخلاف اصول دیدگاههای وی باشد.
در ادامه این مطلب آمده است:، اما چه اتفاقی افتاد که باعث ایجاد اختلاف بین بولتون و ترامپ شد تا آنجا که بولتون با نوشتن کتابی تلاش میکند رئیس سابقش را بد نام کرده و اجازه پیروزی او در دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری را ندهد؟
اختلاف بین این دو ساده است و به شخصیتها و اولویتهایشان باز میگردد. بولتون مرد اصول در سیاست خارجی است، یعنی به منظومه کاملی از افکار و اصول در خصوص نقش آمریکا در جهان پایبند است. مشکل ترامپ آن است که شخصیت بولتون را نفهمید. برای مثال، بولتون نتوانست این مساله را هضم کند که رئیس جمهور آمریکا، با رهبری از کره شمالی دیدار کرده و برای امضای توافق صلحی با آن تلاش کند. از این رو، با وجود منصب مهمی که داشت، خود را از این مساله دور کرد و حتی حاضر نشد یک بار در صفحه تلویزیون حاضر شده و از این مذاکرات دفاع کند. در نهایت هم موفق به نابودی این توافق شد. ترامپِ پراگماتیست، میخواست توافق صورت گیرد، اما بولتون اصولگرا تصمیم به تخریب این توافق گرفت و از همین جا بود که اتش اختلاف بین این دو برافروخته شده و در نهایت منجر به برکناری بولتون شد.
بیشتر بخوانید: ایران، سوریه و کرهشمالی در «اتاقِ حوادث»/ چرا خاطرات بولتون امیدوار کننده است؟
با خواندن کتاب بولتون، متوجه اختلاف عمیق بین این دو مرد میشویم. بولتون تقریبا در تمام پروندههای سیاست خارجی، به استثنای پرونده ایران، به رئیسش حمله کرد. وی از ترامپ به خاطر منصرف شدنش از تصمیم خود برای حمله به ایران انتقاد کرد. همانطور که دیدار بین رئیس جمهور آمریکا و طالبان، که دستشان به خون آمریکاییها آلوده است را نادرست دانست. بولتون حامی دیدگاه جمهوری خواهان است که به نقش آمریکا در حمایت از جهان ایمان دارند. مخالفت بولتون با توافق بین دولت آمریکا و طالبان نیز یکی دیگر از عواملی است که باعث شد زمان حضورش در کاخ سفید محدود شود.
مشخص است که بولتون مرد اصول در سیاست خارجی است که حضور خود در دولت را آخرین فرصتش برای سیطره بر عقل کسی میدانست که در تمام عمرش یک تاجر بوده و اهتمامی به خارج از مرزهای ایالات متحده نداشته است. اما تلاش بولتون با موفقیت همراه نشد و این بود که وی تصمیم به انتشار کتابش گرفت.
اما ایا کتاب بولتون تاثیری روی شانس ترامپ برای انتخاب دوباره خواهد داشت؟ به احتمال زیاد نه. مردم آمریکا توجهی به سیاست خارجی ندارند و بولتون اختلاف شدیدی با دموکراتهایی دارد که وی را به دلیل عدم مشارکت با آنها در اثنای تلاششان برای استیضاح و برکناری ترامپ سرزنش میکنند.
به این ترتیب، چه کسی از این کتاب بهره میبرد؟ از نظر مادی، بولتون سود میکند، اما همزمان به شهرتش بعنوان ستیزه جویی در دولت آمریکا که در طول سالها به دشمنی با ایرانیها مشهور است، آسیب میزند. اکنون بولتون به دنبال سرنگونی دولت رئیس جمهوری است که او را برکنار کرد. میبینیم که او به یاوه گوییهای تلخ و حاصل از خشم روی آورده است و برای گرفتن انتقام، در افشای اسراری که در طول حضورش در دولت با او در میان گذاشته شد، تردید نمیکند، ولو اینکه این موضوع برخلاف اصول دیدگاههای وی باشد.
منبع: انتخاب
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط