مطهرنیا:
چین میخواهد نفوذ خود را تا قلب اروپا پیش ببرد/ قرارداد ۲۵ سال ایران و چین باید در میان نخبگان مطرح و به نقد گذاشته شود
یک تحلیلگر مسائل بینالملل قرارداد ۲۵ سال ایران را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد و تاکید کرد که این قرار داد باید شفاف در جامعه و میان نخبگان مطرح و به نقد گذاشته شود.
رویداد۲۴ چین بناست قراردادی ۲۵ ساله با ایران امضا کند که مقامهای ایرانی آن را نقشه راه آینده روابط اقتصادی، سیاسی، فرامنطقهای و حتی بینالمللی میدانند، از سویی علیرغم اینکه این قرارداد را در همکاری با ابتکار «کمربند و جاده» و احیای کریدور «جاده ابریشم» میدانند، اما ابعاد این توافقنامه هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد.
«مهدی مطهرنیا» تحلیلگر مسائل بینالملل ، درباره قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین و استفاده از تعبیر قرارداد دارسی برای آن، گفت: چین، روسیه، بریتانیای کبیر، فرانسه، امپراتوری روم شرقی و امپراتوری ایران همگی به دنبال منافع خود بوده و هستند. نظام قدرت و کشورهای گوناگون از آغاز تاریخ تاکنون این خصوصیت خود را حفظ کردهاند اما در تارگتهای گوناگونی برساخته شدهاند.
وی افزود: اگر بخواهیم صادقانه سخن بگوییم، باید بر این گزاره تکیه کنیم که قدرتهای بزرگ بینالمللی همواره بردهاند، یک قدرت بینالمللی ویژگیهای خود را به قدرت دیگر میبخشد. این انتقال قدرت مسالمتآمیز است که رویکرد چرچیلی را بر میتابد، چرچیل بر عرشه ناو وینسنت از برادران بزرگتر یاد کرد و بعد از این که بریتانیای کبیر در دو جنگ جهانی ضعیف شد، اعلام کرد که در این دوره برادر بزرگتر و قدرتمندتر یعنی ایالات متحده است و مسالمت آمیز قدرت جهانی را به عنوان بریتانیای کبیر به آمریکاییها داد، در حالیکه به تبع خواهان آن نبود.
این کارشناس مسائل سیاست خارجه ادامه داد: لذا چین به دنبال حفظ کریدور ایران یا به فکر منافع کشورهای دیگر نیست، چین میخواهد نفوذ و قدرت خود را تا قلب اروپا پیش ببرد و بتواند از این سهم استفاده کند؛ به تبع برای اینکه بتواند این کریدور را تا قلب اروپا از آن خود کند، باید کشورهای خواهان همکاری با چین در سایه قدرت چین رهبری و مدیریت شوند، لذا این امر باید مورد توجه قرار گیرد.
وی با بیان اینکه سیاست خارجه ایران باید به دنبال جایگزینی قدرتهای بزرگ بینالمللی باشد، یادآور شد: همانطور که در همین ایام اخیر وزیر امور خارجه ایران در مجلس یازدهم اعلام کرد که باید به فکر جایگزینی قدرتهای بزرگ باشیم چرا که جابجایی قدرت در حال صورت پذیرفتن است و آمریکا دیگر قدرت بزرگی نیست، ما باید در این اندیشه باشیم که قدرت بزرگ جهان چین خواهد بود.
مطهرنیا بیان داشت: از این منطق بر میآید که ما باید با قدرتهای بزرگ جهانی همکاری کنیم، اگر قرار است با قدرتهای بزرگ جهانی همکاری کنیم اکنون باید دلایل اینکه میگوییم چین قدرت بزرگ جهانی هست یا خواهد شد را مورد بررسی قرار دهیم، از قرائن پیداست که بزرگنمایی چین در ساختار نظام بینالملل بیش از آن چیزی بود که چین در درون خود دارد، چین با چالشهای بزرگی روبرو است و به تبع رقبای بزرگی هم در مقابل آن صفآرایی کردهاند و بزرگترین رقیب آن ایالات متحده آمریکا است که هنوز هم قدرتمندترین کشور جهان است. لذا در این منطق یک نکته مثبت دیده میشود و آن اینکه باید با قدرتهای بزرگ جهانی همکاری کرد و نمیتوان بدون همکاری و توازن و تعادل، در کنار قدرتهای بزرگ جهانی قرار گرفت.
وی با بیان اینکه چارچوبهای سیاسی و میل به اهداف معین شده را میپذیرم، اما برآورد موجود از قدرت چین را چندان با حقیقت منطبق نمیدانم، خاطرنشان کرد: اگرچه چین جزء قدرتهای بزرگ است اما تلاش دارد با اینگونه موافقتنامهها مسیر رسیدن به جایگاه نخست را طی کنند. بنابراین ما باید پلی شویم برای چین جهت دستیابی به ابر قدرتی جهان و باید این موضوع را بدون هیچ حاشیه و پوششی به مردم بیان کنیم که بناست یک قرارداد منطبق با منافع ملی کشور با چین منعقد کنیم و البته که باید آن را شفاف مطرح کنیم.
مطهرنیا با بیان اینکه نمیتوان از این موضوع که تعامل با کشورهای مختلف جهان بناست ما را در زمینههای اقتصاد و سیاست به سمت جهانی شدن حرکت دهد گریزی داشت، گفت: اگر چه مقاومتهایی صورت میپذیرد و این مخالفتها میتواند در این روند وقفه ایجاد کند اما این روند رو به جلو و در چارچوب دستیابی به فناوریهای ارتباطی در عصر انقلاب صنعتی پنجم به پیش خواهد رفت.
وی افزود: اینکه ابعاد این قرارداد مشخص نیست تا حدود زیادی قابل اغماض است؛ قرارداد ۱۹۱۹ وثوقالدوله نمونهای از آن است که موجبات مقاومتهایی را در عناصر انقلابی آن زمان به وجود آورد. در آن قرارداد هم مطالب چندان نامطلوبی بر ضد استقلال ایران وجود نداشت. اساساً چه قراردادهای قدیمی و چه قراردادهای جدید وضعیتی ندارند که در آن نوشته شده باشد، ما برای غارت و استعمارگری آمدهایم.
این کارشناس مسائل سیاست خارجه با بیان اینکه به استناد کنوانسیون ۱۹۶۸ و ۱۹۸۶ همه قراردادها باید شفاف، آشکار و مورد نشر و ثبت قرار بگیرند، تصریح کرد: اینکه وزارت امور خارجه بگوید ما در حال بستن یک قرارداد ۲۵ ساله با چین هستیم، پیشنویس این قرارداد آماده شده یا اینکه پیشنویس این قرارداد به چین رفته، مطالعه شده و مطالبی ارسال کرده است، خبررسانی به مردم ایران نمیشود. آنچه که وجود دارد این است که چرا، چگونه و با فرمان چه کسانی قرارداد ۲۵ ساله بسته میشود؟ اینها باید مشخص باشد که اگر فردا این قرارداد ۲۵ ساله منجر به بسیاری از تبعات و پیامدها برای ملت ایران شد، آن کسی که فرمان را داده، شخصی که قرارداد را منعقد و کسی که آن را امضا کرده است، پاسخگو باشند.
بیشتر بخوانید: توافق ایران- چین محرمانه بود؟
وی اضافه کرد: اگر این قرارداد مثبت باشد به تبع پیامدهای آن برای امضاکنندگان آن مثبت خواهد شد و اگر منفی باشد به تبع منفی خواهد بود. قوانین نوشته میشوند تا زندگیها سالمتر و حیات جوامع برای رسیدن به اهداف ملی روشنتر، شفافتر و کم هزینهتر باشد، لذا کنوانسیونها به قراردادها بدون هیچ هدف و بر اساس منافع یک ملت بدون در نطر گرفتن ابعاد حقوقی به آن نگاه نمیکنند.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی با بیان اینکه کنوانسیونهای ۱۹۸۶ و ۱۹۶۸ تاکید میکنند که قراردادها باید شفاف باشند، تاکید کرد: دولتمردان ما در دوره دیپلماسی شیشهای نمیتوانند از دیپلماسی تاریکخانه استفاده کنند و وقتی در فضای مجازی و رسانهها نکتهای بیان میشود تنها به دنبال ایجاد فضای توجیه در مسیر حرکتهای خود باشند.
وی یادآور شد: پارادایم حاکم بر عملکرد وزارت امور خارجه بعد از انقلاب اسلامی فارغ از اینکه درست یا نادرست است، هنوز بر سیاستهای جمهوری اسلامی ایران استقرار پیدا دارد و آن شعار «نه شرقی، نه غربی جمهوری اسلامی» است.
این کارشناس مسائل آمریکا و اروپا خاطرنشان کرد: اینکه هر زمان قراردادی با غرب بسته میشود به فوریت و حساسیت در جوامع ارزشمدار و به تبع نمایندگان تفکر انقلاب را برمیانگیزد و سریع فرمانهای متفاوتی مبنی بر عدم ارتباط یا مذاکره صادر میشود چگونه است که در برخورد با قدرتهای شرقی این حساسیت را نداریم آیا قدرتهای شرقی ویژگیهای مثبتی نسبت به قدرتهای غربی دارند؟
وی تصریح کرد: آیا در کارنامه چین استثمار و استعمار وجود ندارد؟ آیا دستاندازی و نگاه استعمارگرانه به کشورهای پیرامون خودش از جمله ژاپن و یا حتی کره شمالی که مدعی است مستقلترین کشور جهان است و توانسته است در پیونگ یانگ قدرت مقتدرانه خود بر یک ملت در چارچوب یک سیاست توتالیتر و تمامیتخواه استقرار بخشد در لوای چین و استثمار چین قرار ندارد؟
وی اضافه کرد: سیاست نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی به این ترتیب زیر پرسش میرود، چرا که یک کشور پیشرو با اتکا به نفس و قدرت سیاسی بالا با همه کشورهای جهان حتی با دشمنان خود در ارتباط مداوم قرار میگیرد چرا که آن اندازه خود را قدرتمند مییابد که در نزد دشمنان مینشیند و با آنها مذاکره میکند؛ با آنها رفت و آمد دارد اما به هوش ذهنی و هیجانی خود آن اندازه ایمان دارد که میتواند در پرتو این هوش سیاسی و درایت عملی ناشی از آن، از دشمنان خود به عنوان ابزاری در راه رسیدن به منافع خود استفاده کند.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی بیان کرد: نمیتوانیم در عرصه ادبیات سیاسی یک بام و دو هوا عمل کنیم آن هم پارادایمی را که در سیاست خارجه بر آن اینگونه نگاشته شده است:" نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی".
وی تاکید کرد: لذا این نگرانی برای مردم ایران وجود دارد که این قرارداد ۲۵ ساله موجبات وضعیتی را فراهم کند که قابل جبران نباشد.
این کارشناس مسائل خارجه با بیان اینکه ایرادی به چین و روسیه نیست، این حق را به آمریکا و غرب بدهیم که به دنبال منافع و اهداف ملی خود باشند، افزود: اما نمیتوانیم به آنها حق بدهیم که در قالب قراردادهای گوناگون زمینههایی را ایجاد کنند که وابستگی و استقلال ملی کشور را در آینده مخدوش کند. با وجود اینکه هنوز مفاد این قرارداد و اصل آن مشخص نیست، جامعه ملی و دلسوزان ایران و آینده ایران نسبت به آن حساسیت دارند.
مطهرنیا در پایان مطرح کرد: این حساسیت در چارچوب نقدهای موجود قابل احترام است. هرچند که نمیتوان ارتباط با چین یا هر کشور دیگری را نفی کرد و هرگونه ارتباطی را زمینه نوعی استعمار دانست، آنچه که در اینجا بسیار اهمیت دارد روشی است که در آن این موضوع مورد پیگیری قرار میگیرد.
«مهدی مطهرنیا» تحلیلگر مسائل بینالملل ، درباره قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین و استفاده از تعبیر قرارداد دارسی برای آن، گفت: چین، روسیه، بریتانیای کبیر، فرانسه، امپراتوری روم شرقی و امپراتوری ایران همگی به دنبال منافع خود بوده و هستند. نظام قدرت و کشورهای گوناگون از آغاز تاریخ تاکنون این خصوصیت خود را حفظ کردهاند اما در تارگتهای گوناگونی برساخته شدهاند.
وی افزود: اگر بخواهیم صادقانه سخن بگوییم، باید بر این گزاره تکیه کنیم که قدرتهای بزرگ بینالمللی همواره بردهاند، یک قدرت بینالمللی ویژگیهای خود را به قدرت دیگر میبخشد. این انتقال قدرت مسالمتآمیز است که رویکرد چرچیلی را بر میتابد، چرچیل بر عرشه ناو وینسنت از برادران بزرگتر یاد کرد و بعد از این که بریتانیای کبیر در دو جنگ جهانی ضعیف شد، اعلام کرد که در این دوره برادر بزرگتر و قدرتمندتر یعنی ایالات متحده است و مسالمت آمیز قدرت جهانی را به عنوان بریتانیای کبیر به آمریکاییها داد، در حالیکه به تبع خواهان آن نبود.
این کارشناس مسائل سیاست خارجه ادامه داد: لذا چین به دنبال حفظ کریدور ایران یا به فکر منافع کشورهای دیگر نیست، چین میخواهد نفوذ و قدرت خود را تا قلب اروپا پیش ببرد و بتواند از این سهم استفاده کند؛ به تبع برای اینکه بتواند این کریدور را تا قلب اروپا از آن خود کند، باید کشورهای خواهان همکاری با چین در سایه قدرت چین رهبری و مدیریت شوند، لذا این امر باید مورد توجه قرار گیرد.
وی با بیان اینکه سیاست خارجه ایران باید به دنبال جایگزینی قدرتهای بزرگ بینالمللی باشد، یادآور شد: همانطور که در همین ایام اخیر وزیر امور خارجه ایران در مجلس یازدهم اعلام کرد که باید به فکر جایگزینی قدرتهای بزرگ باشیم چرا که جابجایی قدرت در حال صورت پذیرفتن است و آمریکا دیگر قدرت بزرگی نیست، ما باید در این اندیشه باشیم که قدرت بزرگ جهان چین خواهد بود.
مطهرنیا بیان داشت: از این منطق بر میآید که ما باید با قدرتهای بزرگ جهانی همکاری کنیم، اگر قرار است با قدرتهای بزرگ جهانی همکاری کنیم اکنون باید دلایل اینکه میگوییم چین قدرت بزرگ جهانی هست یا خواهد شد را مورد بررسی قرار دهیم، از قرائن پیداست که بزرگنمایی چین در ساختار نظام بینالملل بیش از آن چیزی بود که چین در درون خود دارد، چین با چالشهای بزرگی روبرو است و به تبع رقبای بزرگی هم در مقابل آن صفآرایی کردهاند و بزرگترین رقیب آن ایالات متحده آمریکا است که هنوز هم قدرتمندترین کشور جهان است. لذا در این منطق یک نکته مثبت دیده میشود و آن اینکه باید با قدرتهای بزرگ جهانی همکاری کرد و نمیتوان بدون همکاری و توازن و تعادل، در کنار قدرتهای بزرگ جهانی قرار گرفت.
وی با بیان اینکه چارچوبهای سیاسی و میل به اهداف معین شده را میپذیرم، اما برآورد موجود از قدرت چین را چندان با حقیقت منطبق نمیدانم، خاطرنشان کرد: اگرچه چین جزء قدرتهای بزرگ است اما تلاش دارد با اینگونه موافقتنامهها مسیر رسیدن به جایگاه نخست را طی کنند. بنابراین ما باید پلی شویم برای چین جهت دستیابی به ابر قدرتی جهان و باید این موضوع را بدون هیچ حاشیه و پوششی به مردم بیان کنیم که بناست یک قرارداد منطبق با منافع ملی کشور با چین منعقد کنیم و البته که باید آن را شفاف مطرح کنیم.
مطهرنیا با بیان اینکه نمیتوان از این موضوع که تعامل با کشورهای مختلف جهان بناست ما را در زمینههای اقتصاد و سیاست به سمت جهانی شدن حرکت دهد گریزی داشت، گفت: اگر چه مقاومتهایی صورت میپذیرد و این مخالفتها میتواند در این روند وقفه ایجاد کند اما این روند رو به جلو و در چارچوب دستیابی به فناوریهای ارتباطی در عصر انقلاب صنعتی پنجم به پیش خواهد رفت.
وی افزود: اینکه ابعاد این قرارداد مشخص نیست تا حدود زیادی قابل اغماض است؛ قرارداد ۱۹۱۹ وثوقالدوله نمونهای از آن است که موجبات مقاومتهایی را در عناصر انقلابی آن زمان به وجود آورد. در آن قرارداد هم مطالب چندان نامطلوبی بر ضد استقلال ایران وجود نداشت. اساساً چه قراردادهای قدیمی و چه قراردادهای جدید وضعیتی ندارند که در آن نوشته شده باشد، ما برای غارت و استعمارگری آمدهایم.
این کارشناس مسائل سیاست خارجه با بیان اینکه به استناد کنوانسیون ۱۹۶۸ و ۱۹۸۶ همه قراردادها باید شفاف، آشکار و مورد نشر و ثبت قرار بگیرند، تصریح کرد: اینکه وزارت امور خارجه بگوید ما در حال بستن یک قرارداد ۲۵ ساله با چین هستیم، پیشنویس این قرارداد آماده شده یا اینکه پیشنویس این قرارداد به چین رفته، مطالعه شده و مطالبی ارسال کرده است، خبررسانی به مردم ایران نمیشود. آنچه که وجود دارد این است که چرا، چگونه و با فرمان چه کسانی قرارداد ۲۵ ساله بسته میشود؟ اینها باید مشخص باشد که اگر فردا این قرارداد ۲۵ ساله منجر به بسیاری از تبعات و پیامدها برای ملت ایران شد، آن کسی که فرمان را داده، شخصی که قرارداد را منعقد و کسی که آن را امضا کرده است، پاسخگو باشند.
بیشتر بخوانید: توافق ایران- چین محرمانه بود؟
وی اضافه کرد: اگر این قرارداد مثبت باشد به تبع پیامدهای آن برای امضاکنندگان آن مثبت خواهد شد و اگر منفی باشد به تبع منفی خواهد بود. قوانین نوشته میشوند تا زندگیها سالمتر و حیات جوامع برای رسیدن به اهداف ملی روشنتر، شفافتر و کم هزینهتر باشد، لذا کنوانسیونها به قراردادها بدون هیچ هدف و بر اساس منافع یک ملت بدون در نطر گرفتن ابعاد حقوقی به آن نگاه نمیکنند.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی با بیان اینکه کنوانسیونهای ۱۹۸۶ و ۱۹۶۸ تاکید میکنند که قراردادها باید شفاف باشند، تاکید کرد: دولتمردان ما در دوره دیپلماسی شیشهای نمیتوانند از دیپلماسی تاریکخانه استفاده کنند و وقتی در فضای مجازی و رسانهها نکتهای بیان میشود تنها به دنبال ایجاد فضای توجیه در مسیر حرکتهای خود باشند.
وی یادآور شد: پارادایم حاکم بر عملکرد وزارت امور خارجه بعد از انقلاب اسلامی فارغ از اینکه درست یا نادرست است، هنوز بر سیاستهای جمهوری اسلامی ایران استقرار پیدا دارد و آن شعار «نه شرقی، نه غربی جمهوری اسلامی» است.
این کارشناس مسائل آمریکا و اروپا خاطرنشان کرد: اینکه هر زمان قراردادی با غرب بسته میشود به فوریت و حساسیت در جوامع ارزشمدار و به تبع نمایندگان تفکر انقلاب را برمیانگیزد و سریع فرمانهای متفاوتی مبنی بر عدم ارتباط یا مذاکره صادر میشود چگونه است که در برخورد با قدرتهای شرقی این حساسیت را نداریم آیا قدرتهای شرقی ویژگیهای مثبتی نسبت به قدرتهای غربی دارند؟
وی تصریح کرد: آیا در کارنامه چین استثمار و استعمار وجود ندارد؟ آیا دستاندازی و نگاه استعمارگرانه به کشورهای پیرامون خودش از جمله ژاپن و یا حتی کره شمالی که مدعی است مستقلترین کشور جهان است و توانسته است در پیونگ یانگ قدرت مقتدرانه خود بر یک ملت در چارچوب یک سیاست توتالیتر و تمامیتخواه استقرار بخشد در لوای چین و استثمار چین قرار ندارد؟
وی اضافه کرد: سیاست نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی به این ترتیب زیر پرسش میرود، چرا که یک کشور پیشرو با اتکا به نفس و قدرت سیاسی بالا با همه کشورهای جهان حتی با دشمنان خود در ارتباط مداوم قرار میگیرد چرا که آن اندازه خود را قدرتمند مییابد که در نزد دشمنان مینشیند و با آنها مذاکره میکند؛ با آنها رفت و آمد دارد اما به هوش ذهنی و هیجانی خود آن اندازه ایمان دارد که میتواند در پرتو این هوش سیاسی و درایت عملی ناشی از آن، از دشمنان خود به عنوان ابزاری در راه رسیدن به منافع خود استفاده کند.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی بیان کرد: نمیتوانیم در عرصه ادبیات سیاسی یک بام و دو هوا عمل کنیم آن هم پارادایمی را که در سیاست خارجه بر آن اینگونه نگاشته شده است:" نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی".
وی تاکید کرد: لذا این نگرانی برای مردم ایران وجود دارد که این قرارداد ۲۵ ساله موجبات وضعیتی را فراهم کند که قابل جبران نباشد.
این کارشناس مسائل خارجه با بیان اینکه ایرادی به چین و روسیه نیست، این حق را به آمریکا و غرب بدهیم که به دنبال منافع و اهداف ملی خود باشند، افزود: اما نمیتوانیم به آنها حق بدهیم که در قالب قراردادهای گوناگون زمینههایی را ایجاد کنند که وابستگی و استقلال ملی کشور را در آینده مخدوش کند. با وجود اینکه هنوز مفاد این قرارداد و اصل آن مشخص نیست، جامعه ملی و دلسوزان ایران و آینده ایران نسبت به آن حساسیت دارند.
مطهرنیا در پایان مطرح کرد: این حساسیت در چارچوب نقدهای موجود قابل احترام است. هرچند که نمیتوان ارتباط با چین یا هر کشور دیگری را نفی کرد و هرگونه ارتباطی را زمینه نوعی استعمار دانست، آنچه که در اینجا بسیار اهمیت دارد روشی است که در آن این موضوع مورد پیگیری قرار میگیرد.
منبع: ایلنا
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط