آموزش رفتارهای خشن در مدرسه!
ذهنیت کودکان و بود و نبود آنها شدیدا به اسباببازیهایشان وابسته است. اسباببازی از شخصیترین ابزارهای کودکان است و وقتی اسباببازیاش را از او میگیریم، درواقع هستی او را به مخاطره انداختهایم.
رویداد24- آتشزدن عروسکهای باربی در مدرسهای در کرج انتقاد فعالان حقوق کودک را به دنبال داشته، آنها میگویند این روش مصداق بارز آموزش خشونت است و کودکان را به رفتارهای خشن تشویق میکند.
دو روز پیش خبر بسیار کوتاهی در یکی از برنامههای خبری تلویزیون پخش شد و ساعاتی بعد در شبکههای اجتماعی قرار گرفت. این فیلم کوتاه نشان میداد در مدرسهای در کرج، دانشآموزان دختر که در میان آنها دانشآموزانی از مقاطع مختلف دبستان و دبیرستان بودند، عروسکهای باربیشان را به مدرسه آوردهاند، سرآنها را میکنند و در یک پیت حلبی بزرگ میاندازند و بعد این پیت را به آتش میکشند.
اگرچه باربی بهعنوان یکی از مصادیق تهاجم فرهنگی غرب بهویژه در کشورهای اسلامی و شرقی شناخته میشود اما این اقدام انتقادات فعالان حقوق کودک را برانگیخته است.
دکتر شیوا دولت آبادی، رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفتوگو با «شهروند»، میگوید: کمترین پیامد این موضوع این است حداقل آموزشِ خشونت است و کودکان را به رفتارهای خشن تشویق میکنند. این رفتارها میتواند در ذهن کودکانه بچهها آغازی باشد برای اینکه به انجام رفتارهای خشن فکر کنند، چرا که نتیجه این آموزش این است که آنها را به اینجا میرساند که برای انجام کارهای خشن جایزه میگیرند بنابراین به انجام آن تشویق میشوند. به گفته او اگر قرار است عدم پذیرش عروسکهایی که از فرهنگ ما نیستند تشویق شود باید این کار با تبلیغ و تشویق به استفاده از این عروسکهای شبیهتر به فرهنگ ما تشویق شوند نه تخریب آنچه شبیه ما نیست.
دولتآبادی با تاکید بر اینکه این اقدامات در ذهن بچهها بهویژه هر چه کوچکتر باشند تاثیر بیشتری میگذارد، ادامه داد: اگر این رفتار خشن را به صورت رسمی تشویق میکنیم، نباید تعجب کنیم اگر بچههای ما نتوانند در برابر کسی که شباهت به آنها نداشته باشد، بردباری داشته باشند یا جهان را بهعنوان یک جهان متکثر ببینند.
به گفته رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان، بچهها و دانشآموزان باید احترام گذاشتن به تفاوتها را بیاموزند و بدانند آرمان ما بیشتر داشتن انسانهایی است که هویت فردی آنها آنچنان قوی است که هم به خود و هم به دیگران احترام میگذارند و هویت فردیشان از طریق نفی هویت دیگران اتفاق نمیافتد.
به گفته دولتآبادی، اگر بچهها بدون علاقه به این کار، برای فرمانبرداری عروسکهایشان را تخریب کرده باشند مصداق نوعی خشونت است اما اگر مدرسه به صورت رسمی و جمعی رفتار خشن را آموزش داده باشد، میتوان گفت که از این رویکرد آموزش خشونت است.
از سوی دیگر، دیروز فاطمه مشهدی رستم، نویسنده کودکان و نوجوانان هم به این اتفاق واکنش نشان داد و این حرکت را نادرست توصیف کرد و گفت: این اقدامات مروج آموزش خشونت در میان کودکان است. او دراینباره به ایسنا گفت: این حرکت قطعا خودجوش نبوده و نیست. باید از مسئولان پرسید آیا مجوزدهندگان و واردکنندگان اسباببازی از یک نوع خاص، باید زیر سوال بروند یا بچههای بیگناه؟ چطور کسانی که مدعی هستند عمرشان را بابت کودکان سپری کردهاند، راضی میشوند چنین رفتار نابخردانهای از خود نشان دهند؟ وظیفه ما دفاع از حقوق کودکان است. آنها نه قدرت دفاع از خود را دارند و نه مثل ما بزرگترها میتوانند محافظهکار باشند و خیلی از حقایق را نگویند.
مشهدی رستم، با تاکید بر اینکه هر حرکتی در مدرسهها، باید با مجوز آموزش و پرورش همراه باشد، ادامه داد: ذهنیت کودکان و بود و نبود آنها شدیدا به اسباببازیهایشان وابسته است. اسباببازی از شخصیترین ابزارهای کودکان است و وقتی اسباببازیاش را از او میگیریم، درواقع هستی او را به مخاطره انداختهایم. بنابراین شاهدیم که در بسیاری از خانوادهها، به جای روشهای مرسوم تنبیهی، از محرومیت بچهها در استفاده از اسباببازیهایشان برای ساعاتی محدود استفاده میشود. چطور میتوان یک موجود معصوم را از هستیاش ساقط کرد و اسباببازی او را جلوی چشمانش به آتش کشید؟
به گفته نویسنده کتاب «تاپ تاپ تاپ»، این ضربه روحی بزرگی برای بچههاست؛ اگرچه ممکن است در زمان مشخص تحتتاثیر فضای هیجانی متوجه عمق فاجعه نشوند ولی این حرکت، یعنی وادار کردن کودکان به سوزاندن اسباببازیهایشان، عین خشونت علیه کودکان است.
منبع: شهروند